◼️ مبحث وحدت و اتحاد کوردها از دیرباز به عنوان مبحث روز هموارە مطرح بوده است. تمام نیروها و جریانهای کوردی در سال ۲۰۱۳ بە این موضع و روند مهم نزدیک شده بودند. پیشرفت گفتگوها در این باره، نتیجه مستقیم تلاشهای جنبش آزادیخواهی کوردستان در بالاترین سطوح خود بود. پیش از این، طی سال ٢٠٠٠ تا ٢٠١٣، با پیشاهنگی شهرداریهای شمال کوردستان کنفرانسهای ملی ادبیات، موسیقی، تئاتر، زبان، سینما، زنان، جوانان، نویسندگان و روزنامهنگاران کورد برگزار شد. بعضی از این کنفرانسها چندین بار دیگر تکرار شدند. در این پیوند و در ادامه جشنوارههای دیگری نیز برگزار شدند. این تلاشها باعث ارتقاء سطح آگاهی، بحث و گفتگو، تأمل و شکوفایی احساسات و افکاری در جهت ایجاد کنگره ملی شد.
نقش عبدالله اوجالان، رهبر خلق کورد در شکلگیری این نشستها و ایده کنگره ملی بسیار زیاد بود. ایدهها و الگوی همه تلاشها نتیجه اسرار فراوان و افکار اوجالان بود. برای پیشبرد و تشکیل کنگره ملی، عبدالله اوجالان، نامهای به مسعود بارزانی فرستاد و از او خواست، ریاست کنگره ملی کورد را عهدهدار شود. اگرچه اکثریت ملت کوردستان، اوجالان را بە عنوان رهبر ملی خود میدانند، اما اوجالان برای وحدت و اتحاد کوردها از این مسئله چشمپوشی کرد. اگر کنگره ملی برگزار میشد، در حال حاضر ملت کوردستان در هر چهار بخش آن، در وضعیت دیگری قرار داشت،. اما متأسفانه این اتحاد و وحدت شکل نگرفت.
مسئول اصلی این امر مسعود بارزانی بود. اگر چه اوجالان، فرصت خوب و ایدهآلی را جلوی پای او گذاشت و به وی فرصت رهبری ملت کورد را عطا کرد، ولی بارزانی نتوانست این وظیفه تاریخی را بە انجام برساند. بە این دلیل، چون هدف بارزانی اتحاد ملت کورد نیست. منطق سیاسی او و حزبش بر اساس عشیره و تفکرات قبیلهای شکل گرفته و تقسیم کوردستان در حالت فعلی را پذیرفته است. در دیدگاه و منطق بارزانی، رهبری ملت کورد و کنگره ملی جایی نداشته و هیچگاه مطرح نیست. دیدگاه وی محدود، خانوادگی و قبیلهای بوده و هیچ مبنای اجتماعی، سیاسی، فلسفی و ایدئولوژیکی ندارد.
مسعود بارزانی سیستم و پارادایم جهانی را درک نمیکند و نمیتواند بر این اساس و در چهارچوب چنین رهیافتی سیاستورزی کند. همین دیدگاه محدود و فقر نظری باعث شد کە ملت کوردستان یک فرصت تاریخی از دست بدهند. این درک و منطق عشیرهای و سنتی خانواده بارزانی، سرنوشت ملت کورد را بە سمت یک فاجعه بزرگ کشانده است. درک، فهم و منطق خانواده بارزانی و پارت دمکرات چیزی بیشتر و بالاتر از شخص بارزانی را نمیبینند. این حزب و خانواده بارزانی بزرگترین مانع اتحاد، وحدت و تشکیل کنگره ملی کوردستان بوده و هستند.
اکنون بە موضوع اصلی این نوشته میرسیم، پ.د.ک و بارزانی چگونه میتوانند نقش مهمی در اتحاد کوردها داشته باشند؟ این سوال یک کنایه سیاسی است. گاهی اوقات، وقایع اثر معکوسی دارند. امروز وضعیت بارزانی و پارت دمکرات کوردستان همین حالت کنایهای و معکوس را دارد. با وجود همه فرصتهایی که نصیب آنها شد، نقش مثبت و خوبی در وحدت ملت و جامعه کوردستان ایفا نکردند. آنها در عوض اتحاد و یکپارچگی احزاب کوردستان، همکاری با اشغالگران را ترجیح دادند. آنها منافع خانواده و حزبی خود را به جای منافع عمومی ملت كورد و كوردستان ترجیح دادهاند.
این حزب و خانواده هر اندازه بە استعمارگران در کوردستان نزدیکتر میشوند، به همان اندازە از ملت کورد و سرزمین کوردستان فاصله میگیرند. هرچه بیشتر سیاستهای اشغالگران را دنبال کنند، به همان اندازه نیز رسواتر خواهند شد. همین مسئله باعث شده است که نفود بارزانی و پ.د.ک روی کوردها به کمترین میزان خود برسد. در پاسخ و واکنش به این سیاست و عملکرد بارزانی و حزب متبوعش، ملت کورد در باکور، باشور، روژاوا و روژهلات کوردستان بیشتر از هر زمانی به یکدیگر نزدیک شدهاند. امروز پارت دمکرات و چند حزب کوچک وابسته به این جریان در یک طرف و تمامی احزاب دیگر کوردستانی در طرف دیگر قرار گرفتهاند. پارت دمکرات و تعداد محدودی از الیتهای صاحب منفعت در یک طرف و مابقی ملت کورد در طرف دیگر قرار گرفتهاند.
ملت کورد در پاسخ به سیاستهای پ.د.ک و خانواده بارزانی و سرسپردگی و بازی آنها در خانه اشغالگران به اتحاد بسیار گستردهای دست پیدا کرده است. همین امر در ارتباط با احزاب سیاسی نیز قابل طرح و صادق است. روز به روز بر تعداد مخالفان و معترضان به سیاستهای مخرب پارت دمکرات افزوده میشود و در برابر سیاستهای تفرقهاندازی جنگطلبانه پ.د.ک مقاومت میکنند. به هر میزان که این حزب به سیاستهای ضد کوردی میپردازد، مقاومت و اعتراض ملت نیز بیشتر میشود. به عبارتی بیثباتی و سیاستهای مخرب پارت دمکرات، تاثیر معکوس گذاشته و باعث وحدت کوردها شده است. وابستگی و پذیرش سیاست اشغالگران توسط این حزب در قبال کوردها باعث شده که کوردها در طرف مقابل به وحدت برسند.
پارت دمکرات در عوض خیانت و اجرای پلانهای دشمن باید به دنبال منافع ملت کورد و خیر عمومی آنها میبود، اما متاسفانه سیاستهایی کاملا مخرب و در ضدیت با منافع ملی کوردها را پی گرفت. یک ضربالمثل معروف در این رابطه وجود دارد که میگوید: "در هر شری یک فضیلت وجود دارد."
در نتیجە همکاری پ.د.ک با اشغالگران، ملت کورد از نقطه نظر نگرش، اندیشه، روحیه و آگاهی بە پیشرفتهای زیادی دست یافته است. البته این به این معنا نیست که خطری کوردها را تهدید نمیکند و کوردها از خطر رهایی یافتهاند. ثروت اقتصادی کوردها در باشور به طور کامل توسط پ.د.ک قبضه شده است و این حزب از این منبع عظیم اقتصادی نهایت استفاده را خواهد کرد که با کمک اشغالگران ملت کوردستان را نابود کند. این حزب از طریق رسانه و پول میخواهد افراد فقیر را به کار بگیرد و به این طریق و با تحریک و به کارگیری آنها سیاستهای ضدملی خود را پیاده کند. این مسئله کاملاً واضح است و به راحتی میتوان مشاهده کرد که رسانههای پ.د.ک اکنون توسط سازمان اطلاعات ترکیه اداره میشوند.
همین تحریکات نیز در پیوند با پیشمرگههایی که اخیرا جان باختند، مشاهده میشود. همانطور که میدانید، ۵ ژوئن پارت دمکرات مدعی شد که گریلاهای ه.پ.گ در درگیری ۵ پیشمرگه را کشتهاند. فرماندهی ه.پ.گ در اطلاعیهای فوری این مسئله را تکذیب کرده و اعلام کرد که این کارزار تبلیغاتی مشترک پ.د.ک و رژیم ترکیه میباشد. برای کشف حقیقت، حزب کارگران کوردستان خواستار تشکیل یک کمیته حقیقت یاب مستقل و قابل اعتماد شد. هم پ.ک.ک، هم منابع محلی، هم پیشمرگهها و همچنین شاهدان این حادثه اعلام کردند که خودروی پیشمرگهها از هوا بمباران شده است و ترکیه مسئول جان باختن این ۵ پیشمرگه میباشد و آنها را به قتل رسانده است. اما پ.د.ک و رسانههای آن اصرار داشتند و تمام تلاش خود را به کار گرفتند که پ.ک.ک را متهم کنند. پ.د.ک میخواست این موضوع را به حضور پ.ک.ک ارتباط دهد و بدین طریق به همکاری خود با ترکیه مشروعیت ببخشد.
در همین رابطه و برای روشن نمودن این قضیه هیئتی از پارلمان کوردستان و پارلمان عراق برای به محل حادثه آمده و تحقیقات میدانی انجام دادند. اما فکر میکنید، چه اتفاقی افتاد؟ بله، درست حدس زدید. پارت دمکرات کوردستان تاکتیکهای ترکیه در این باره را خوب یاد گرفته است، قبل از رسیدن هئیت پارلمانی، آنها خودروی هدف قرار داده شده را از محل حادثه ربوده و ناپدید کردند. پ.د.ک این خودرو را ناپدید کرد کە حقیقت آشکار نشود. این حزب حتی اجازه نداد که هئیت پارلمانی از محل حادثه دیدن کند. این هئیت تنها توانست با شاهدان محلی در این باره گفتگو نماید.
شایان عسکری نماينده پارلمان و از اعضای این هئیت که برای تحقيق در باره پیشمرگههای جان باخته در منطقه حضور یافت، در بيانيهای واقعیت این رویداد، ماهیت پ.د.ک و همکاری این حزب با ترکیه را برملا کرد.
عسکری خاطرنشان کرد که اين حمله از طریق هوا انجام شده و پ.ک.ک ربطی به این حمله ندارد. همین اطلاعات توسط دیگر اعضای کمیته کشف و برای افکار عمومی فاش گردید. پ.د.ک برای خدمت و همکاری با اشغالگران و نابودی احزاب و جریانهای سیاسی کوردستان به هر دسیسهای متوسل میشود. این حزب پیشمرگههای خود را نیز به خاطر اهداف حقیرش به کشتن میدهد، از یک طرف آنها را وادار به همکاری با دشمن میکند و از طرف دیگر آنها را قربانی بمباران اشغالگر میکند.
با اینکه سالهاست نقاب از چهره پ.د.ک افتاده و همکاری بارزانیها با استعمارگران کوردستان آشکار شده است، به همان اندازه نیز موضع و توان این حزب برای مسدود کردن کنگره ملی و وحدت کوردها ضعیفتر گشته است. این روند نتیجه بسیار روشنی را آشکار میکند، اینکه کوردها اکنون باید به کنگره ملی، وحدت کوردها و کوردستان بدون پ.د.ک اندیشیده و برای آن کار کنند. پ.د.ک را نمیتوان به شکلی عینی یک حزب کوردستانی در نظر گرفت و تا زمانی که در سیاستهای خود تجدیدنظر نکند، نمیتواند از این وضعیت نجات یابد، متاسفانه این نیت و نظر در خانواده بارزانی و پ.د.ک وجود ندارد. آنچه مشاهده میشود این است که بارزانی و حزب متبوعش بیشتر به اشغالگران تمایل داشته و در جبهه اشغالگران برای نابودی کوردستان سیاستورزی میکنند.◻️
منبع: xwebun