پ.د.ک قطب ملی‌گرایی یا قطب خیانت؟! | یادداشت

...پروکسی‌های بارزانی ادعا می‌نمایند که پ.د.ک قطب ملی‌گرایی کوردی می‌باشد، برای سنجش این گزاره فقط لازم است تاریخچه‌ی پ.د.ک از طریق منابع معتبر تاریخی مورد خوانش قرار گیرد تا کذب بودن این گزاره عیان گردد...

◼️ کسب معرفت در باب پدیده‌های انسانی با توجه به پیچیدگی‌های آنها امری است دشوار، اما کسب معرفت به روش علمی، راهگشای مسائل انسانی و پیشرفت تمدن بشری می‌باشد. به همین دلیل ملت کورد اگر خواهان پیشرفت در مسیر مبارزاتی و کسب موفقیت در این راه است لازم است معرفت نسبت به زیست جهان خود را تا سطحی که مقدور است گسترش دهد، زیرا کسب معرفت با روش صحیح ضامن موفقیت مبارزه آزادیخواهی تمام ملل از جمله ملت کورد می‌باشد.

در طول تاریخ تمدن، خائنین و خادمان به خلق همیشه وجود داشته‌اند، سلاح خادمان خلق حقیقت، و سلاح خائنان دروغ و فریب بوده است. به گونه‌ای که همیشه در تلاش بوده‌اند جای خادم و خائن را تغییر دهند تا به اهداف خود دست یابند، در همین راستا تاریخ مبارزات جنبش آزادیخواهی ملت کورد، علاوه بر مبارزه با اشغالگران، عرصه‌ی پیکار خادمین و خائنین به خلق نیز بوده است که متاسفانه هزاران انسان کورد با شرف قربانی دروغ و فریب خائنین شده‌اند و چه جنبش‌هایی که به دلیل همین خیانتها متحمل شکست گردیدند.

اگر تورقی بر تاریخ معاصر جنبش آزادیخواهی ملت کورد بزنیم در نگاه اول یکی از احزابی که نقش تاثیرگذاری بر روند تاریخی جنبش کوردی داشته است پارت دمکرات کوردستان عراق به چشم می‌آید، که متاسفانه تاریخچه‌ی این حزب مملو است از خیانتهای کوچک و بزرگی که در حق ملت کورد انجام داده است. اما متاسفانه امروز افرادی با آگاهی کامل قصد دارند حقایق را تغییر داده و پ.د.ک را بر خلاف آنچه تاریخ معاصر کوردستان شهادت می‌دهد تطهیر نموده و با ساختن دوالیته‌ای کاذب، این حزب را سمبل ملی‌گرایی کوردی و پ.ک.ک را سمبل خیانت معرفی و ترویج نمایند که آخرین نمونه‌ی آن انتشار یادداشتی توسط فردی به نام "هیوا صالحی" در کانال خبری "قندیل پرس" بوده است، به همین دلیل متن کنونی جوابیه‌ای است علمی و منطقی در رابطه با ادعاهای این پروکسی بارزانی که با غارت منابع و ثروت‌های جنوب کوردستان زیستی انگل‌وار داشته و دارند.

پروکسی‌های بارزانی ادعا می‌نمایند که پ.د.ک قطب ملی‌گرایی کوردی می‌باشد، برای سنجش این گزاره فقط لازم است تاریخچه‌ی پ.د.ک از طریق منابع معتبر تاریخی مورد خوانش قرار گیرد تا کذب بودن این گزاره عیان گردد، در همین راستا به صورت خلاصه و کلی به بخشی از تاریخچه‌ی خیانتهای این حزب می‌پردازیم:

۱-  ترور

با توجه به ذهنیت دگماتیک حاکم بر پ.د.ک که ریشه در ذهنیت و فرهنگ عشیره‌ای این شبه حزب دارد، زیست جهان اعضا و رهبران این حزب چهارچوب خانواده‌ی بارزانی بوده و ارزش‌ها، هنجارها، منافع و هویت خویش را بر اساس این خانواده تعریف می‌کنند. به همین دلیل مفهوم دشمن در ذهنیت آنها دشمن ملت کورد و کوردستان نمی‌باشد بلکه مخالفین ملامصطفی یا مسعود و سایر اعضای خانواده، دشمن محسوب می‌شوند. یعنی مفهوم دشمن ذیل دشمنان بارزانی‌ها تعریف می‌شود، بر همین اساس در نظام معرفت‌شناختی آنان خانواده‌ی بارزانی رکن و اساس در نظر گرفته شده و معرفت بر پایه‌ی همین رکن تعریف می‌شود. به همین دلیل در تاریخ معاصر کوردستان مشاهده می‌نماییم که چگونه پ.د.ک به متحد اشغالگران کوردستان تبدیل شده و با سایر احزاب کورد به ترور، جنگ و دشمنی روی می‌آورد که نمونه‌ی بارز آن را می‌توان جنگ‌های داخلی با اتحادیه میهنی، پ.ک.ک، حزب دمکرات کوردستان ایران و... نام برد و یا ترور افرادی همچون سلیمان معینی، مارگریت، دکتر شوان، صدیق انجیری، اسعد خدایاری،  شهید نمودن ۶۷ گریلای زخمی، روزنامه‌نگار و کادر پ.ک.ک در هولیر در سال۱۹۹۷، قتل نظیر عمر، فرانسیس و رئوف کامیل در بادینان در سال ۱۹۹۱، روزنامه نگاران شیخ ستار، سوران مامه حمه، سردشت عثمان (۲۰۰۸ -۲۰۱۰) و... .

۲-  تحمیل نمودن جنگ داخلی به احزاب کوردستان

•  حمله به کادرهای حزب دمکرات کوردستان ایران، دستگیری ۵۵ عضو این حزب و تحویل آنان به ساواک و اعدام شدنشان توسط رژیم پادشاهی ایران طی سال‌های ۱۹۶۷ تا ۱۹۶۸ (از جمله سلیمان معینی)

•  حمله به حزب دمکرات کوردستان ایران و حزب کومله کوردستان ایران در قالب قیاده موقت و هم پیمان شدن با رژیم جمهوری اسلامی ایران بعد از انقلاب ۵۷ تحت فرمان شخص مسعود بارزانی.

•  حمله به اتحادیه میهنی و شهید نمودن بیش از ۷۰۰ پیشمرگ این حزب در فاجعه‌ی معروف به هکاری در سال ۱۹۷۸.

•  حمله به حزب دمکرات کوردستان ترکیه و شهید نمودن رهبر هر دو جناح این حزب به اسامی سعید الچی، دکتر شوان، محمد بیگی، حکو و بروسک در اواسط دهه‌ی شصت میلادی.

•  تحمیل جنگ داخلی بر اتحادیه میهنی و شهید شدن ۱۲۰۰۰ فرزند کوردستان طی سالهای ۱۹۹۴ تا ۱۹۹۷.

•  حمله به پ.ک.ک و شهید نمودن صدها فرزند ملت کورد طی سال‌های ۱۹۹۲، ۱۹۹۵ و ۱۹۹۷.

۳-  اتحاد با اشغالگران کوردستان

•  اتحاد با رژیم پادشاهی ایران طی سال‌های ۱۹۶۷ تا ۱۹۷۹.

•  اتحاد با رژیم جمهوری اسلامی ایران در قالب قیاده موقت طی سال‌های ۱۹۷۹ تا ۱۹۸۲ و تداوم همکاری با رژیم آخوندی حاکم بر ایران تا به امروز.

•  اتحاد با رژیم صدام حسین و انجام خیانت تاریخی ۳۱ آگوست ۱۹۹۶.

•  اتحاد با رژیم اشغالگر ترکیه از ١٩٨٣ تاکنون.

۴-  فجایع انسانی

•  منحل نمودن جنبش جنوب کوردستان در سال ۱۹۷۵ بنابه دستور رژیم پادشاهی ایران و آواره شدن ده‌ها هزار تن از کوردهای جنوب کوردستان و جان سپردن صدها نفر از آنان به دلیل مشقات آوارگی در طول مسیر.

•  دستور عقب نشینی به ۱۰۰۰۰ پیشمرگ در مقابل ۹۰۰ داعشی در شنگال در تاریخ ۳ آگوست ۲۰۱۴ که منجر به ژنوساید بیش از ۵۰۰۰ کورد ایزدی و به برده گرفته شدن بیش از ۵۰۰۰ دختر و زن ایزدی از جانب داعش شد، این تصمیم بر اساس جلسه‌ای در میان نمایندگان دولت ترکیه، بارزانی و داعش در امان پایتخت اردن اتخاذ گردید.

•  برگزاری بدون برنامه‌ی رفراندوم استقلال جنوب کوردستان که منجر به از دست دادن کرکوک و بیش از ۵۰ درصد جغرافیای جنوب کوردستان و قطع شدن بودجه‌ی اقلیم از جانب دولت مرکزی گردید. مسعود بارزانی و پسرانش در پی حمله حشد الشعبی به جنوب کوردستان حتی در یک درگیری کوچک هم شرکت نکردند.

۵-  غارت منابع مالی جنوب کوردستان

•  غارت نفت جنوب کوردستان و انتقال آن به بندر جیهان ترکیه و فروش آن به ترکیه با قیمتی ناچیز و عقد قرارداد پنجاه ساله‌ی فروش نفت به دولت ترکیه.

•  کنترل دروازه‌ی مرزی ابراهیم خلیل از سال ۱۹۹۴ تاکنون که درآمد روزانه‌ی آن بیش از ۲ میلیون دلار می‌باشد.

•  کنترل تمام بر بودجه‌ی اقلیم کوردستان که از جانب دولت مرکزی عراق تامین شده و دزدی‌های کلان از آن تحت عناوین متفاوت از جمله در قالب پروژه‌های بزرگی که هیچگاه عملیاتی نشدند.

تمامی موارد مستند بیان شده در بالا نشان از آن دارد که پ.د.ک هیچگاه از زمان تاسیس خود تاکنون در خدمت منافع ملت کورد و کوردستان نبوده، بلکه بر اساس ذهنیت دگماتیک عشیره‌ای خود فقط در خدمت منافع خانواده بارزانی بوده و به آسانی در دوره‌های تاریخی مختلف، ملت کورد را قربانی مطامع خانوادگی خود نموده‌اند، پس در نتیجه هیچ فردی نمی‌تواند این ادعا را داشته باشد که پ.د.ک یا همان خانواده بارزانی در خدمت ملت کورد بوده‌اند و بر اساس حقایق تاریخ معاصر می‌توان ادعا نمود که آنها قطب خیانت ملی در کوردستان بوده و دلیل اصلی به نتیجه نرسیدن جنبش آزادی خواهی ملت کورد در دوران معاصر نیز بوده‌اند.

اما در رابطه با سایر موارد نیز به صورت اختصار توضیحاتی بیان می‌شود:

۱-  پروکسی بارزانی ادعا نموده است پ.ک.ک ارتش اشغالگر ترک را به جغرافیای جنوب کوردستان کشانده است، این مدعا در حالی است که پ.د.ک خود علنا به دولت اشغالگر ترکیه اجازه داده است در شهرها و روستاهای تحت کنترل خود به طور آزادانه ده‌ها پایگاه نظامی و جاسوسی تاسیس نماید، یعنی حضور دولت ترکیه در جنوب کوردستان با توافق پ.د.ک صورت گرفته است، در نتیجه زمانی این ادعای پروکسی بارزانی صحت می‌داشت که دولت ترکیه فقط در نوار مرزی حضور می‌داشت و پ.د.ک به خدمت دولت ترکیه در نمی‌آمد.

۲-  پروکسی بارزانی ادعا نموده است در صورتیکه ارتش آمریکا از جنوب و غرب کوردستان خارج شود، دولت ترکیه روژآوا را به اشغال خود در خواهد آورد، لازم است به این پروکسی مزدور یادآوری شود تجربه‌ی افغانستان نشان داد دولتی که نتوانسته باشد مردمش را در روند سیاسی اداره‌ی کشور به صورت دمکراتیک مشارکت دهد، ارزش‌های هویت ملی، اخلاقی و دمکراتیک را در میان مردم نهادینه نماید، ارتش ملی، رسانه ملی، آموزش ملی و سازمان امنیت ملی تاسیس نماید، و از فساد و رانت در میان حکمرانان جلوگیری کرده باشد، قطعا محکوم به شکست و سرنگونی خواهد بود. آنچنانکه متاسفانه تمامی شاخصه‌های افغانستانیزه شدن اقلیم کوردستان توسط پ.د.ک مشاهده می‌شود و اگر خلق جنوب کوردستان این وضعیت را تغییر ندهند متاسفانه به زودی شاهد تکرار فاجعه‌ی افغانستان در اقلیم نیز خواهیم بود، اما در روژآوا به گواه دوست و دشمن در مدت اندکی که خودمدیریتی در آنجا تاسیس گردیده تمامی شاخصه‌های یک حکمرانی خوب وجود دارد و قطعا در صورت تجاوز هر متجاوزی، کوبانی دیگری برایش تکرار خواهد شد، زیرا در روژآوا دو مفهوم حاکمیت و ملت در مفهومی کلی‌تر تحت عنوان ملت دمکراتیک ادغام شده و از یکدیگر جدا نیستند به همین دلیل خلق روژآوا حمله به موجودیت خودمدیریتی را حمله به خود تعبیر می‌نمایند، اما در جنوب کوردستان این دو مفهوم نه تنها از یکدیگر جدا هستند بلکه در تقابل با هم نیز زیست می‌کنند.

در پایان لازم است بیان شود، جنبش آزادیخواهی ملت کورد با پیشاهنگی حزب کارگران کوردستان نه تنها در برابر اشغالگران و خط خیانت داخلی در موضع ضعف قرار ندارد بلکه امروز این جنبش، مقتدرانه در هر چهار بخش کوردستان به صورت اندیشه‌ای و فیزیکی حضور دارد، و قدرت‌های جهانی و منطقه‌ای در صف مذاکره با رهبریت این جنبش قرار دارند اما گستره‌ی حضور پ.د.ک به دو استان هولیر و دهوک در جنوب کوردستان خلاصه شده است که جنس این حضور نیز غیردمکراتیک بوده و در صورت برگزاری انتخاباتی دمکراتیک قطعا «نه» بزرگی از جانب خلق دریافت خواهد نمود، پس لازم است پروکسی‌های بارزانی در روژهلات کوردستان به عقل و منطق خود رجوع نمایند شاید امیدی باشد که حقیقت و همراهی با خلق خود را بر دلارهای نفتی آغشته به خون «سلیمان معینی»‌ها و «سردشت عثمان‌»ها ترجیح دهند.◻️