پیروزی گریلا در زاپ بیانگر اقتدار دمکراتیک است
این روزها زاپ و آواشین برای ارتش اشغالگر ترکیه تبدیل به کابووس گشته و نیروهای گریلا با به کارگیری تاکتیک نوین جنگ گریلایی توانستهاند دومین ارتش ناتو را به زانو در آورند.
این روزها زاپ و آواشین برای ارتش اشغالگر ترکیه تبدیل به کابووس گشته و نیروهای گریلا با به کارگیری تاکتیک نوین جنگ گریلایی توانستهاند دومین ارتش ناتو را به زانو در آورند.
بر اساس گذارشهایی که از مناطق حفاظتی میدیا ارسال میشوند در دو روز اخیر و طی حملات گریلا به مواضع ارتش اشغالگر ترکیه دست کم ۶۱ نفر کشته و ۲۷ نفر دیگر زخمی شدهاند و مقداری زیادی از تجهیزات نظامی مصادرە گشتە همینک نزدیک بە ۲۰ جسد از سربازان ارتش اشغالگر ترکیە در دست گریلاهای کوردستان می باشند. با اینکه دولت فاشیتی آکپ و مهپ با انحصار رسانههای داخلی سعی دارند تودهی مردم ترکیه را از اوضاع جنگی که رخ میدهد بی خبر بگذارند، اما در روزهای پایانی سال و اوایل سال جاری میلادی این دومین بار است که ارتش اشغالگر ترکیه توسط نیروهای گریلای آزادیبخش کوردستان با شکست مواجه میگردد. همین هم بانی ایجاد تشنج در کابینه دولت اردوغان گشته است. دولت اردوغان و فرماندهان جنگ ویژه که یک سال بود در بوق و کرنا پایان پکک را اعلام مینمودند، مجبور ماندن برای این شکست مفتضحانه خود، جلسات اضطراری برقرار نموده و فرماندههان نظامی جهت تقویت ارتش شکست خوردهی خود به مرزهای جنوب شرقی بروند. همچنین مراکز جنگ با قرخ نمودن رسانهها و فضای مجازی با هدف کنترل نمودن اوضاع مستقیما وارد عمل گشته و سعی دارند با دادن اخبار ضد و نقیض از میزان تاثیرات آن کم نمایند.
دولت فاشیستی آکپ-مهپ در بیست سال گذشته با هدف پایان دادن به پکک توسط نیروهای سلطهجهانی برسر کار آمده و در این راستا هم مدام حمایت و پشتبانی شدهاند. آنها ابتدا با ایزوله نمودن زندان امرالی سعی داشتند از گسترش و بسط افکار رهبر آپو ممانعت ایجاد نمایند، بدین صورت مانع از چاره یابی مسئلهی کورد در خاورمیانه گشتهاند. تحولات یک دههی گذشته و آنچه که تحت عنوان بهار عربی رخ داد، به موازات آن اوضاع سوریه و رشد نیروهای تکفیری و بنیادگرایی به مانند داعش در بستر خاورمیانه جهان را وارد فاز نوینی از جنگ جهانی سوم نمود که دقیقا بعد از یازده سپتامبر ۲۰۰۱ شروع شد. همچنین شکست پروژهی خاورمیانهی نوین و بحرانی شدن منطقه عملا نیروهای سلطه جهانی را با بن بست مواجه نمود، در مقابل نقش نیروهای دیکتاتوری منطقه مانند ترکیه و ایران برجستهتر گردید. با توجه به اینکه هر یک از این قدرتهای منطقهای دارای رویهای فاشیستی از نوع ملی و مذهبی و ضد زن میباشند نه تنها توان باز نمودن گره خاورمیانه را نداشتند، بلکه آن را به وضعیتی غامض رساندهاند. در مقابل این جنبش آزادیخواهی کوردستان بود که با پیشاهنگی پکک و با طرح سیستم کنفدارالیسم دمکراتیک توانست چشم انداز نوینی برای برون رفت از بحران موجود را ارائه دهد. ایستادگی در برابر داعش و شکست آن، همزمان طرح همزیستی مسالمتآمیز تنوعات ملی و مذهبی در کنار یکدیگر درقالب ملت دمکراتیک که بر اساس پاردایم اکولوژیک – دمکراتیک مبتنی بر آزادی زن شکل گرفته، توانسته جزیرهی دمکراتیکی را در اقیانوس دیکتاتورهای خاورمیانه ایجاد نماید.
به طور کلی رهیافتهای دمکراتیک جنبش آزادی کوردستان خوشایند نیروهای دیکتاتوری منطقه و مدرنیته سرمایهداری نبوده و حملات اشغالگرانهی دولت فاشیستی ترکیه را که از سال ۲۰۱۶ تحت عنوان « به زانو در آوردن» برنامهریزی گشته بودند، در واقع تلاشی همه جانبه برای به زانو در آوردن جنبش آزادی کوردستان و با هدف خشک نمودن زمینههای دمکراتیک ایجاد شده است. بدین صورت تضغیف نمودن جنبشهای دمکراتیک مردمی میباشد. حملهی وحشیانه به عفرین و اشغال آن، در برابر سکوت معنادار جهانیان چراغ سبزی بود برای پایان دادن به پروسهی دمکراتیک نمودن خاورمیانه که توسط رهبر آپو طرح ریزی گشته بود. در مرحلهی دوم و بعد از ایزوله نمودن رهبر آپو لازم بود نیروهای گریلا را از مواضع اساسی خود یعنی مناطق حفاظتی میدیا بیرون برانند. در چند سال گذشته با بکارگیری انواع سلاحها ممنوعه از جمله سلاحهای شیمیایی و اتمی تاکتیکی جنگ تمام عیاری را به راه انداختهاند که هدف آن نابودی سنگرهای مقاومت جنبش دمکراتیکخواهی کوردستان و خاورمیانه میباشد.
در کنار تمامی این حملات نظامی، نهادهای جنگ ویژه با همکاری مزدوران کورد در قالب پ د ک نیز در امتداد پروژه به زانو در آوردن جنبش انقلابی کوردستان جنگ تمام عیاری را پیش بردند. با گسترش ترور پیشاهنگان جنبش و نیز حمله به نهادهای مدنی و منهدم نمودن مراکز خدمات رسانی پزشکی و آموزشی و نیز تخریب نیروگاهها و پالایشگاههای روژاوا سعی دارند با ایجاد ترس و رعب جنبش آزادی و خلق آزادیخواه را به زانو در آورند.
مقاومت گریلا و حملات انقلابی علیه ارتش اشغالگر ترکیه مهم بود، زیرا بار دیگر نشان داد این ارتشها و دولتها نیستند که تعیین کننده هستند، بلکه نیروهای انقلابی خلقند که وضعیت میدان مبارزه را تعیین مینمایند. در طی سالهای گذشته نیروهای گریلا با سازماندهی نوین خود در قالب گریلای مدرن و بکارگیری تاکتیک جنگ تونل نقطه ضعفها را تبدیل به نقطهی قوت نمودهاند. در استراتژیهای نوین جنگ هرچند ارتشها مجهز به تجهیزات نظامی پیشرفتهای گشتهاند، اما در مقابل نیز گریلا هم توان دستیابی به تکنولوژی مدرن را داشته و این خود یکی از خصلتها عصر مدرن است که زمینهی دسترسی به فناوری را برای همگان فراهم مینماید. علل الخصوص تکنولوژی نرم افزاری دارای چنان خصلتی است که توان دسترسی بدان نسبت به فناوریهای غول پیکر هم آسانتر است هم کاربردیتر. در جنگ نامتقارن که مبتنی بر میزان عدم توازن تجهیزات نظامی میباشد، گریلا توانست با بکارگیری تاکتیک نوین بر برتری تکنولوژی نظلمی ارتش اشغالگر ترکیه فایق آید.
شکستهای پیدر پی دومین ارتش ناتو در مناطق حفاظتی میدیا توسط نیروهای گریلا بیانگر برهم خوردن این توازن نظامی به نفع گریلا است. دولت اشغالگر ترکیه طی سالهای اخیر با صرف هزینههای زیادی توانسته بود ارتش خود را به فناوریهای پیچیدهای در زمینهی نظامی مجهز نماید، با بکار گیری «پهباد نظامی» سعی داشت خود را به عنوان ارتشی شکست ناپذیر تحمیل نماید و در این راستا هم اقتصاد کشورش را تا آستانهی ورشکستگی برده. اما شواهد میدان جنگ در آواشین و زاپ بیانگر شکست توهم «فاتح بودن»ی است که دولت ترکیه سعی دارد در صد ساله جمهوری ایجاد نماید.
همچنین در وضعیتی که نیروهای سلطه جهانی و منطقهای با تمام قدرت سعی در به زانو در آوردن آزادیخواهان دارند و در این راستا تمامی راههای سیاست دمکراتیک را با بن بست مواجه نمودهاند، نشان دادن ارادهی انقلابی شرط اساس بوده و پیروزهای گریلا نیز حاوی پیام مهمی برای تمامی مبارزین دمکراتیک و آزادیخواه منطقه و آنهایی که سعی دارند فاشیسم را برچینند و با دورنمای برساخت خاورمیانه دمکراتیک وارد عمل شوند.