قانون، اخلاق و وجدان در آینهی اتاق اوجالان | یادداشت
این توطئهی ناعادلانه برای آن بود تا رهبر آزادیخواه خلقی ستمدیده را در نایروبی تسلیم آنکارا پایتخت گرگهای خاکستری کنند و خود از خارج به قتلعام و ژنوساید یک خلق بنگرند.
این توطئهی ناعادلانه برای آن بود تا رهبر آزادیخواه خلقی ستمدیده را در نایروبی تسلیم آنکارا پایتخت گرگهای خاکستری کنند و خود از خارج به قتلعام و ژنوساید یک خلق بنگرند.
۵۰ سال پیش در نوروز ١٩٧٢ با ۶ تن راهپیمایی در مسیر آزادی را آغاز نمود. بدون وقفه، لحظه به لحظه، نفس به نفس، با فکر، با اراده، با سازماندهی، با آموزش، با تلاش و با جنگ و مقاومت، خلق و میهنی انکار شده را از کنترل فاشیستها و گرگهای خاکستری خارج کرده و دوباره زنده نمود. فکر و اراده و جسم زن را از زنجیر اسارت رهانید و به آزادی و زیبایی رسانده و ارمغان صلح، دمکراسی و همزیستی را به همهی بشریت داد.
این کار وی ترس و وحشت در دل صاحبان تمدن، آن تمدنی که برای کوردها فقط اشک تمساح میریخت، انداخت. سیستمی که انسان در آن اسیر است، زن یک کالاست و محیطزیست نیز ویران است. جرم رهبر اوجالان نیز این بود که با تکیه بر انسان آزاد و زن آزاد برای آباد نمودن طبیعت مبارزه میکرد و این مبارزات هنوز هم ادامه دارد. بههمین دلیل صاحبان این سیستم، از حاکمان آمریکا و اروپا گرفته تا مزدوران آسیایی و آفریقایی و خاورمیانهای آنان توطئهای کثیف علیه وی برنامهریزی کرده و شبکههای جاسوسی جهانی را برای نابودی وی بسیج نمودند.
به فرعون مصر این مسئولیت را سپردند تا کشور به کشور برگردد و زمینه را برای توطئه فراهم نمایند. به همین دلیل به دمشق گفت، اگر از اینجا نروی، حکومت ما را ساقط خواهند کرد. یونان به همهی تعهدات خود پشت کرد و گفت، از کجا آمدهای به همانجا باز گرد. هدف آنها این بود تا او را در دریای اژه خفه کنند. مسکو گفت، تعهد دوما را با دلار فروختهاند، یخبندان اخلاقی بلاروس نیز فقط ۶ ساعت به وی فرصت داد. رم با شرم و خجالت به او گفت، بار تو برای ما بسیار سنگین است. تو به مهمانی برونو، گرامشی آمدهای اما اینجا میدان گلادیاتورها است. زئوس و آدس و آرس کار دارند. برلین گفت، اینجا کشور هیتلر شاگرد آتاتورک است، حتی در زندان نیز برای تو جایی وجود ندارد. آمستردام گفت، دادگاه لاهه را تعطیل کردهاند و نه تنها قاضی محکمه بلکه آسمانم را نیز بر رویت میبندم. نایروبی گفت، اینجا پردهی پایانی تئاتر قانون، اخلاق و وجدان دولتهاست.
این توطئهی ناعادلانه برای آن بود تا رهبر آزادیخواه خلقی ستمدیده را در نایروبی تسلیم آنکارا پایتخت گرگهای خاکستری کنند و خود از خارج به قتلعام و ژنوساید یک خلق بنگرند.
اگر کسی که دشمنان و بدخواهانی دارد به یک خیمه کوردها و یا چادر عربها پناه ببرد، صاحبخانه سر خود را برای او خواهد بخشید اما مهمان خود را به دشمنش تسلیم نخواهد کرد، اما تمام اروپایی که خود را قلهی پیشرفت بشریت و دمکراسی و حقوقبشر میداند، اخلاق یک خیمه کورد یا چادر یک عرب را نداشت.
وضعیت رهبر اوجالان معیار حقیقی برای نشاندادن سیاستهای آمریکا و اروپا در رابطه با خلق کورد است. نزد آنها کوردها فقط به اندازهای اتاق رهبر اوجالان در امرالی، در این دنیا جایی برای زندگی دارند. برای ربودن و تسلیم رهبر اوجالان، همهی قوانین خود را نقض کرده و با پذیرفتن سیاست حصر سنگین، هنوز هم آن را نقض میکنند. آنچه علیه رهبر اوجالان انجام شده و انجام خواهد شد، هیچ بهانه قانونی ندارند، چه قوانین کشورها و چه قوانین بینالمللی. این روش شکنجه و حصر که علیه او انجام میشود، آب پاکی را به دست صدها گوانتانامو ریخته و در تاریخ کهن و معاصر نیز مانند آن وجود ندارد. کار بدستان دولت فاشیستی ترکیه به خود میگویند"هر روز، هر لحظه او را خواهیم کشت( خورشید تولون)".
تمامی این موارد در مقابل چشمان دستگاههای حقوقبشر و عفو بینالملل رخ میدهند. حتی کمیته منع شکنجه اتحادیه اروپا، در این ۲۳ سال گذشته اثبات کرد که کمیته پشتیبانی از شکنجه است. چون اولین کسی که در امرالی از رهبر اوجالان استقبال نمود، آنها بودند. هر کسی که میخواهد حقایق قوانین اخلاقی دولتهای اروپایی و آمریکایی را درک کند، لازم نیست دهها سال عمر خود را در دانشگاهها بگذراند، به زندان امرالی نگاهی بیندازد تا این حقیقت را درک کند.
۲۳ سال یعنی ۲۷۶ ماه، یعنی ۱۲۰۰ هفته، معادل ۸۴۰۰ روز از توطئه ناعادلانه و حصر سنگین در امرالی میگذرد که حتی سنگ نیز توانایی تحمل آن را ندارد. وظیفه همه ما این است که اجازه ندهیم به ۲۴ سال تبدیل شود. برخورد با توطئه و این حصر سنگین معیارهای اخلاقی و وجدانی هر انسانی میباشد.