روز چهارم آپریل نقطه عطفی برای خلقهای خاورمیانه
انسان در عین حال که تاریخ را شکل میدهد خود نیز محصول تاریخ است.
انسان در عین حال که تاریخ را شکل میدهد خود نیز محصول تاریخ است.
انسان در عین حال که تاریخ را شکل میدهد خود نیز محصول تاریخ است. به این معنی که نیاز گونهی انسان در شرایط تاریخی خاص موجب میشود که شخصیتهای نوینی با افکاری نو که منجر به آفرینش ایدهها یا مواردی جدید که تغییرات اساسی در سبک زندگی انسان میدهند، ظهور کنند.
از این حیث تاریخ خاورمیانه هم به دو بخش قبل و بعد از عبدالله اوجالان تبدیل میشود. شرایطی که اوجالان در آن رشد کرد و دست به عمل زد شرایط خاصی در ترکیه بود که مقابله به مثل کوردها را میطلبید و اوجالان و آپوچیها رهبری این تقابل را به عهده گرفتند. اما پس از تاسیس پکک با شروع شدن دستگیری اعضا توسط دولت اشغالگر ترکیه، رهبری و تعدادی از کادرها مجبور به ترک وطن شدند و در این مسیر در کشورهای مختلفی مستقر شدند و با نیروهای انقلابی و غیرانقلابی آنها آشنا شدند و گاها تعامل برقرار کردند. این جابجاییها هم منجر به گسترش دید رهبری نسبت به مسائل سایر خلقهای خاورمیانه و شباهتها و تفاوتهای آنان با مسئلهی کورد شد، هم پکک را به جنبشی آشنا در میان سایر خلقها تبدیل کرد تا جایی که تعداد بسیاری از اعراب از کشورهای مختلف و همچنین فارسها از ایران به این جنبش پیوستند و در این راه شهید شدند. این گستردگی در عضوگیری، وجههای انترناسیونال به پکک بخشید که قطعهی گم شدهی پازل جنبشهای انقلابی خاورمیانه بود. اگر درست نگاه کنیم میبینیم که اکثر نیروهای انقلابی خاورمیانه به طور جزمگرایانهای با ملیگرایی مخلوط شدهاند که بعضا ناسیونالیسم منجر به انحرافشان از مسیر انقلاب نیز گشته است. از احزاب بعث عراق و سوریه گرفته تا مجاهدین خلق در ایران و حدکا و پارتی (پدک) و یکیتی (ینک) در کوردستان نتوانستند چنین پذیرشی را در حیطه انترناسیونالیستی از خود نشان دهند. آنهایی هم که تلاش کردند چنین رویکردی را اجرایی کنند مانند کومله یا چریکهای فدایی خلق یا جبهههای مختلف فلسطینی در انتها منشعب و در نتیجهی آن مارژینال شدند.
جواب دادن به این سوال که آیا پکک این رویکرد تازه را به وجود آورد یا شرایط منطقهای باعث آن شد مانند جواب دادن به این سوال است که ابتدا مرغ به وجود آمد یا تخممرغ؟ چیزی که مسلم است این است که در این منطقه نیاز به حضور یک حزب حرفهای انترناسیونال احساس میشد و اگر بخواهیم صادق باشیم پکک هم با این هدف به وجود نیامد، اما اتفاقات به سمتی پیش رفت که منجر به تعامل مثبت پکک با سایر خلقها شد و چون رهبری بنیانهای حزب را به صورت درستی بنا نهاده بود این تنوع اتنیکی توانست به صورت سازندهای در فعالیتهای سازمان مشارکت کند. به خاطر همین است که میگوییم زادروز رهبر آپو نقطه عطفی برای خلقهای خاورمیانه است و منظور ما از این عبارت، شخصپرستی نیست بلکه افرادی مانند اوجالان و لنین و مارکس و سایر ایدهپردازان و عملگرایان و یا حتی مخترعین و مکتشفینی مانند تسلا و گالیله و ... علاوه بر فردیت خود حاصل تجمع ارادهی بشری طی سالیان دراز برای پاسخگویی به یک نیاز رفع نشده یا سوال پاسخ داده نشده هستند. مسلما این خواست آنقدر گسترده بود که اگر اینها این بار را قبول نمیکردند تاریخ به هر حال به عهدهی شخص دیگری قرارش میداد، اما این واقعیت را تغییر نمیدهد که این افراد با ظهورشان مسیر زندگانی بشر را برای همیشه تغییر دادهاند.