◼️ آنچه در شامگاه ٢٨-٢٩ آگوست/ ۶-٧ شهریور در منطقه خلیفان باشور کوردستان روی داده بود سرانجام آشکار شد. یگانی از نیروهای ه.پ.گ به کمین نظامیان پ.د.ک افتادند. حقی زیلان تنها بازمانده این یگان گریلایی پس از نجات از کمین و رسیدن به نیروهای ه.پ.گ جزئیات رویداد خلیفان را آشکار کرد.
پیش از این در همین منطقه رویداد مشابهی روی داد و یگانی از نیروهای ه.پ.گ متشکل از ٣ گریلا ناپدید شدند. تاکنون از سرنوشت این سه گریلا اطلاعی در دست نیست. علیرغم فراخوانهای ه.پ.گ، خانوادههای این سه گریلا و افکار عمومی کوردستان اما مسئولین پ.د.ک از شفافسازی در این مورد طفره میروند. بنابراین میتوان گفت که سخنان حقی زیلان در مورد دومین رویداد خلیفان در خصوص رویداد اول هم صدق میکند.
بنابر گفتههای حقی زیلان، یگان گریلاهای ه.پ.گ متشکل از ٧ نفر با هدف جنگ با رژیم اشغالگر ترک از عرصه قندیل به سوی عرصههای هفتانین، متینا، زاپ و آواشین به راه افتاده بود. یگان مذکور متشکل از گریلاهایی بود که از مناطق جداگانه گردهم آمدند و هدف آنان رسیدن به منطقه بهدینان بود.
شامگاه ٢٨-٢٩ آگوست پس از عبور از آب رودخانه زاپ در منطقه خلیفان، به کمین نظامیان پ.د.ک افتادند. نظامیان پ.د.ک بدون هشدار آنان را هدف حمله یک جانبه سنگین قرار داده و گلولهباران کرده بودند.
مشخص است که از هویت افرادی به آنان حمله کردند آگاه بوده و آنان را تحت نظر قرار داده بودند. این کمین به شیوهی برنامهریزی شده و با هدف کشتار بود. اینچنین علیه گریلاهای کوردستان به شیوهی رسمی اعلان جنگ کردند.
گریلا حقی زیلان میافزاید:"حملهای سنگین بود و از هر چهار سو بسوی ما تیراندازی میشد. ما بر اساس شیوه گریلایی حرکت میکردیم و من آخرین نفر این صف بودم. در نتیجه گلولهباران رفقای پیشین بر زمین افتادند. به دلیل اثابت گلوله به آنان به من آسیبی نرسید. آنها را صدا زدم اما کسی پاسخ نداد و فهمیدم که همه به شهادت رسیدهاند. یک مرحله عقبنشینی کردم و خود را میان صخرهها مخفی نمود.
صبح وقتی خودروهای متعلق به نظامیان پ.د.ک آمدند جنازه رفقا را به گلوله بستند و آنان را با خود بردند. حتی اگر رفیقی زخمی در میان این رفقا زنده مانده بود در گلولهباران صبح به قتل رسیدند. بدون اسلحه و بدون کفش ١۶ روز پیادهروی کردم و خود را به نیروهای ه.پ.گ رساندم."
اطلاعاتی که از سوی حقی زیلان افشا شدهاند واضح و عینی هستند. اینچنین رویداد خلیفان افشا شد.
نظامیان پ.د.ک آگاهانه و با برنامهریزی در مسیر نیروهای گریلای ه.پ.گ کمینگذاری میکنند و شب هنگام این یگان را به کمین میاندازند. در نتیجه این کمین ۶ گریلا از میان برداشته میشوند. مشخص است که یکی از شش گریلا پس از آنکه زخمی شده بود به اسارت پ.د.ک درآمده و ۵ گریلای دیگر از جمله دو فرمانده ه.پ.گ به نامهای «شورش مردین» و «تولهلدان رامان» به شهادت میرسند.
در هر صورت هیچ کدام از مسئولان پ.د.ک پس از این حمله و قتلعام نمیتوانند ادعا کنند که' ما علیه پ.ک.ک اعلان جنگ نکردهایم'. پ.د.ک اینچنین مثل رژیم ترک و همراه با رژیم ترک علیه پ.ک.ک اعلان جنگ کرده است.
میدانیم که از گریلاهایی که توسط نظامیان پ.د.ک به شهادت رسیدند «شورش مردین» و «تولهلدان رامان» در روژاوا، «بروسک مونزور» نیز در شنگال علیه داعش جنگیده بودند. تعدادی از آنان در جنگ علیه داعش زخمی شده بودند و پس از مداوا با بازگشت به مناطق حفاظتی میدیا برای پیوستن به جنگ علیه اشغالگری رژیم ترک راه بهدینان را در پیش گرفته بودند.
محرز است که اکنون در بهدینان جنگ ادامه دارد و کسانی که به بهدینان میروند برای پیوستن به این جنگ است. پ.د.ک بیش از همه به این واقعیت آگاه است.
آیا اقدامات پ.د.ک برای کمینگذاری و کشتار نیروهای گریلا به چه معناست؟ پ.د.ک میخواهد با کمین علیه گریلاهایی که برای جنگ با اشغالگری ترک بسوی هفتانین، متینا، زاپ و آواشین روانه شدهاند جنگ گریلا علیه رژیم اشغالگر ترک را با مانع روبرو کند. این اقدام حمایت آشکار از فاشیسم آ.ک.پ/م.ه.پ در باشور کوردستان است.
همکاری با فاشیسم آ.ک.پ-م.ه.پ علیه پ.ک.ک به معنی همکاری، همدستی و ائتلاف جنگ است. پ.د.ک خواستار پیروزی اشغالگری ترک است نه پیروی مقاومت آزادیخواهی کوردستان. فراتر از این انتقام داعش را از گریلاهایی میگیرد که در شنگال و روژاوا آن را شکست دادند. آنچه پ.د.ک در خلیفان مرتکب شد جز این واقعیت هیچ معنی دیگری ندارد.
واضح است که پ.د.ک در تلاش است تا نیروهای گریلا را در مناطق هفتانین، متینا، آواشین و خاکورک باشور کوردستان در محاصره قرار دهد و زمینه حملات امحاگرانه رژیم ترک را فراهم کند، با قتلعام در خلیفان پا را از گلیم خود درازتر کرد و در کنار ارتش ترکیه وارد جنگ علیه گریلا شد.
پ.د.ک به شریک جنایات فاشیسم آ.ک.پ-م.ه.پ در متینا، زاپ و آواشین مبدل شده است که با سلاحهای شیمیایی گریلاهای جنبش آزادی را مورد حمله قرار داده است. از رژیمی حمایت میکند که از هفتانین تا خاکورک جنگلهای کوردستان را به آتش میكشد و درختان آن را قطع میکند.
پ.د.ک در جریان قتل یک مزدور میت در شهر هولیر قیامت به پا کرد، اما زمانیکه در سلیمانیه «شکری سرحد» ملیتان پ.ک.ک از سوی میت به قتل رسید سکوت کرد.
پ.د.ک بیش از ١٠ سال است با کمک استخباراتی در حملات هوایی رژیم فاشیست آ.ک.پ-م.ه.پ علیه مناطق حفاظتی میدیا شریک شده است. در این حملات قریب هزار مبارز جنبش آزادیخواهی کوردستان به قتل رسیدهاند. مشخص است که پ.د.ک در این حملات نقش بزرگی را بر عهده داشته است.
بله از لحاظ تاریخی نوکری و خیانت در کوردستان با تکیه بر نیروهای فرادست وابسته به عشیره -فئودال به حیات خود ادامه میدهد. این نیرو و خط آنان همیشه با نوکری و خیانت جامعه کورد را تجزیه کرده و کوردستان را در مقابل دشمنان تضعیف نموده است.
این خط مانع بهرهگیری از فرصتها برای دستیابی به آزادی میشوند و همیشه مانع آزادی کوردها بودهاند. از دوره مادها تا به امروز روی لعنتی تاریخ کوردها به این شکل بوده است. کوردها این واقعیت را با جمله 'برای یک کاسه آش خود را میفروشد' تعریف کردهاند. همچنین با سخنان معنیدارتری این خودفروشی را محکوم و رسوا کردهاند.
اما ما باید به این واقعیت اذعان کنیم: در هیچ مقطع تاریخی سطح نوکری-خیانت به این سطح پ.د.ک نرسیده است. هیچ زمانی به این حد نبوده است.
در شرایطی که تاریخ فرصت و مجال شایستهای را به کوردها ارزانی داشته است، مبنا قرار دادن منافع شخصی و خانوداگی، همدستی و ائتلاف با حاکمیت آ.ک.پ-م.ه.پ فاشیست، قاتل و کوردستیز بجز خیانت و نوکری هیچ معنی دیگری نمیتواند داشته باشد.
ائتلاف کنونی پ.د.ک-رژیم ترک را غیر از این نمیتوان به شیوهی دیگری بیان کرد. آشکار است که این ائتلاف، توافق با داعش و م.ه.پ کوردستیز است. شاهد این نیز موضع تهاجمی و خصومتی است که پ.د.ک علیه شنگال آزاد در پیش گرفته است.
هر فردی که خود را کورد و میهندوست میداند باید قبل از هر چیز به این واقعیت آگاه باشد و علیه سیاستهای جاری پ.د.ک موضع خود را نشان دهد. هر کس باید خود را از گفتن "اتحاد کوردها و اتحاد ملی" بیقاعده رها سازد.
اتحاد ملی کورد باید متکی بر معیارها و موازین دمکراتیک و میهندوستی برای آزادی شکل گیرد. باید در مقابل هرگونه اشغالگری، استعمار و نسلکشی دارای موضع باشد. واضح است که مبارزه علیه استعمارگری و قتلعام از مبارزه علیه نوکری و خیانت جدا نیست.
ما اینجا یک بار دیگر به شورش[ها]، آخین[ها]، بروسک[ها]، سَردَم[ها] و سَروَر[ها]، تمامی شهیدان خلیفان ادای احترام نموده و یاد و خاطره آنان را زنده نگاه میداریم.
آنان مایه شرف کوردیت، انسانیت، زندگی آزاد و دمکراسی هستند. آنان به شیوهای عملی در مقابل نوکری و خیانت بپاخواستند، راه صحیح را به ما نشان دادند. نشان دادند که چگونه باید عمل کنیم. آنان شهیدان قهرمان کورد، شهیدان خلق، زنان، نیروهای دمکراتیک و آزادیخواه هستند.
ما همه موظف هستیم آنان را به درستی درک کنیم و از میراث آنان صیانت به عمل آوریم. پیرامون آنان جمع شویم و برای تحقق آرمانهای آنان مبارزه را به پیش بریم. تا رسیدن به پیروزی علیه نسلکشی و فاشیسم، علیه نوکری و خیانت به مبارزاتمان ادامه دهیم.
آنهایی که چنین عمل کنند میتوانند انقلابی، دمکرات، آزادیخواه و میهندوست باشند. بجز این هر چیز دیگری تنها در سطح حرف خواهد بود، خودفریبی است، فرصت دادن به خط نوکری و خیانت است. هیچ کسی نباید این وضعیت را بپذیرد و به چنین اشتباهی گرفتار شود.◻️
منبع: ozgurpolitika