◼️ حزب کارگران کوردستان از شاهرگهایی برخوردار است که بقای این حزب منوط به این شاهرگها است. حقی کارر، مظلوم دوغان، کمال پیر، خیری دورموش، معصوم کورکماز، حسین ماهر، آتاکان ماهر، دیار غریب، زکی شنگالی، بریتان، زیلان، دلال، شوین بینگول و سکینه جانسز اصلیترین شاهرگهای این حزب هستند. این اسامی شاهرگهای اصلی کوردستان کنونی را بازنمایی میکنند. زنی درسیمی، از اعضای موسس حزب کارگران کوردستان و شخصیتی که خط آزادی زنان را پیگیری میکرد، واجد جایگاهی واقعی و اصیل است. شخصیتهای اندکی سکینه جانسز را صرفا به عنوان یک فرد انقلابی و میلیتان میبینند، در مجموع تا زمانیکه تاریخ کوردستان، و به طور اخص تاریخ درسیم و در این تاریخ نیز جایگاه زن و تجربهای آن درک نگردد، شخیصیت سکینه جانسز را نمیتوان درک کرد.
بدون شک قتلعام درسیم در سال ١٩٣٨ بر شخصیتپردازی سکینه جانسز بسیار تاثیر گذار بوده است. درسیم در میان مرزهای عثمانی و در برهههای دیگر امپراتوریهای دیگری جای گرفته است. اما در درسیم دولت نتوانسته است که موجودیت و بقای ایدئولوژیک، فرهنگی و اعتقادات خود را حاکم نماید. در درسیم حاکمیتی ایجاد شده است، اما این حاکمیت خارج از حیطه اداری، در درسیم نهادینه نشده است. درسیم در کوردستان و در جغرافیای خاورمیانه در میانه دولتها همواره از حیاتی مستقل و اصیل برخوردار بوده است. به دلیل همین واقعیت، زمانیکه جمهوری ترکیه گام در مسیر ملت-دولت شدن میگذارد، این ویژگی درسیم را هدف قرار داد. حمله چنان نابودگرانهای را علیه درسیم سازماندهی نمود که درصدد برآمد این ویژگی هزاران ساله درسیم را سرکوب کرده و از میان بردارد. زیرا درسیم کوردی را در بطن خود جای داده است که روح آزاد جوهره آن را تشکیل میدهد. این کوردایتی جوهری و بنیادین، ملت-دولتی را که درصد باشد آنها را به بردگی کشاند نمیپذیرد، و [رژیم ترکیه] این را همچون خاری در چشم خود دیدهاند. این گفته واقعیت کورد برخوردار از روح آزاد را نشان میدهد. در واقع، کسانی که واقعیت انسانی بدور افتاده بودند و مرتجعانی بیش نبودند، درسیم را مانند ارتجاع و عقب افتاده نشان میدادند. زیرا درسیم تمدن دولتی را با حاکمیت مردان استثمارگر نپذیرفته است. درسیم بر تمدن دمکراتیکی که روح آزادی زنان در آن جایگاهی مهمی را اشغال کرده است تکیه مینماید.
سالهای ١٩٣٨ تلاش شده است که این ارزشهای تمدن دمکراتیک هزاران ساله از میان برداشته شود. به همین دلیل است که چنین ظلمی علیه درسیمیها صورت گرفته است تا برای همگان مایه عبرت باشد. تمامی اقدامات صورت گرفته با نیت و قصد قبلی انجام شدهاند. تا همواره در معرض فراموشی قرار گرفته و به گذشته رجعتی ننمایند. تا صرفا با ذهنیت و فرهنگی زندگی نمایند که برای آنان تعیین و مقدر شده است؛ آنان نابودی کوردها و علویان را هدف خود قرار داده بودند. در این مقطع نتایجی را کسب کردند. اما بعد از آنکه رهبر آپو واقعیت کوردستان و درسیم را روشن نمود و ارزشهای گرانقدر گذشته را نشان داد، باعث شد تا این جوهره بار دیگر بپاخیزد. زیرا ظلم هر اندازه شدید باشد و ستکمار هر اندازه، سنگدل باشد، از میان برداشتن یک فرهنگ هزاران ساله چندان آسان نیست. و در این مقطع است که این تاریخ و جوهره بنیادین هزاران ساله با خود ساکینه جانسز بپا خواست. آنچه که باعث قدرتمندی ساکینه شد، اجازه داد که سکینه جانسز در مقابل شکنجههای سنگین نیز سر تسلیم فرود نیاوررد، همان کوردایتی ذاتی بود که در درسیم خلق شده است. و آنچه که این کوردایتی ذاتی و بنیادین را مقاومتر و مبارزتر و رادیکال نمود، اعتقادات علوی است که کوردایتی درسیم و فرهنگ آن را به هم رسانیده است، اعتقادات علوی در این بعد از اهمیت و تاثیرگذاری عظیمی برخوردار بودهاند. در ساخت فرهنگ و فضای ذهنی درسیم نیز، در ایجاد خاطرات و بالندگی این جامعه، کورد بودن و گسترش آن، علویت نقش مهمی را ایفا کرده است. این ذهنیت را که هر کس اصل خود را انکار نماید حرامی است، اگر همه از گذشته خود ابا داشته باشد، ما ابا نداریم، حاصل ذهنیت علوی است. بهم رسیدن علویت و کوردایتی در درسیم واقعیت اجتماع بسیار اصیل و بنیادینی را خلق کرده است.
زمانیکه سکینه جانسز با آپوییها آشنایی پیدا میکند، دختر کوردی است که گذشته هزاران ساله خود را به یاد میآورد، تلاش میکند تا به این شیوه زندگی نماید و با نیروی تاریخی مقدس خود درصدد برآید که به اندازه کافی خود را قدرتمند نماید. آنچه که عزت و سربلندی همگام با سکینه جانسز است، تاریخ کوردستان است، کوردایتی ذاتی در درسیم است. میتوان نقش و قدرت فرهنگ درسیم را در تمامی ابعاد آن در شخص سکینه جانسز مشاهده کرد. به دلیل این واکنش وی که به عصیانهای پیشین و هزاران ساله شباهت دارد، هر شخصی میتوانست خود را فدایی آن نماید. زمانیکه در زندان بودم، طی نامهای که برای من ارسال داشته بود؛ به دلیل این ویژگی وی، من گفته بودم که فدایت شوم. تمامی خلق کوردستان و زنان کوردستان حاضرند که فدای این موضع کوردستان آزاد و موضع جوهری کورد باشند که در شخصیت سارا مشهود و تجلی یافته است. این موضعگیری سکینه جانسز باعث شده است که هزاران زن به کوههای کوردستان عزیمت نمایند، باعث شده است که صدها هزار زن در خیزشها مشارکت کنند.
سکینه جانسز روح راستین کوردستان، روح واقعی درسیم و حزب کارگران کوردستان است. تداوم حضور سکینه در میان واقعیت کورد، در میان واقعیت پ.ک.ک، قدرتمندی و موجودیت آن با همین روح، تحقق ارزشها را امکانپذیر میکند. سکینه جانسز به همین دلیل بود که هدف قرار گرفت. این حمله همانند حمله سال ١٩٣٨ بود. حیات و عمل سکینه جانسز به معنای حیات مجدد کوردهای درسیم در میان خاکستر بود، که قتلعام شده بود. با سکینه بود که هویت راستین درسیم که دست بیگانگان به آن نخورده است دوباره احیا شد. کوردهای درسیم وارد مرحله بازگشت به هوین راستین خود شدند. زنان درسیمی که فرهنگ مقاومت و مبارزه را تجربه کرده بودند؛ با سکینه جانسز بود که دوباره به پا خاستند. واقعیتی که شما آنرا از کف داده باشید نمیتوانید آنرا در جایی دیگر بیابید. رهبر آپو در این باره گفته است: گذشته انسانیت واقعیت است. من در این نقطه دنبال انسانیت هستم، آن را جستجو کرده و مییابم و دوباره از نو میآغازم. آینده نیز غیر از تلاش برای دستیابی به این واقعیت چیزی نیست. ولو اندک نیز بوده باشد، درک گذشته باعث شد که هوال سکینه با ریشههای واقعی تاریخ خود رجعت نماید. آنچه که با سکینه جانسز بر زبان آمد، تاریخ یک خلق بود، تاریخ کورد و کوردستان بود، تاریخ درسیم بود.
بعد از آنکه درسیم با سکینه بپاخاست، درسیم با حمله نابودگرانه جدیدی مواجه شد. گفتند که چنین درسیمی را نمیپذیرند. ذهنیت کسانی که هم اکنون میخواهند پیکره سید رضا را به زیر کشند و ذهنیت قاتلان سکینه، یکی است. مشاهده کردند که پاکسازی سال ١٩٣٨ به نتایجی دست یافت و به همین دلیل دست به پاکسازی جدیدی زدند. آنها با پاکسازی و نابودی سال ١٩٣٨ بر مبنای شرایط جدید میخواهند که در هر صورت به نتیجه دست یابند. باید حملات جنگ روانی همه جانبهای را که اخیرا در درسیم افزایش یافتهاند را از این طریق درک نمود. باید تمامی درسیمیان این مسئله را مشاهده کنند و علیه این ذهنیت، هیچیک از حملات را به شیوهای سازماندهی شده، بدون پاسخ نگذارند. اگر درسیمیها میخواهند که از استقلال برخوردار باشند و با ویژگیهای خود زندگی کنند، باید حتما از یاد و خاطره سکینه صیانت نمایند، امیدهای وی و رفقای وی را تحقق بخشند و مبارزه برای آزادی را به پیروزی برسانند.
در مبارزه و مقاومت علیه حملات و سیاستهای نابودگرانه، درسیمیها هزاران شهید تقدیم کردهاند. سکینه، شیار، دکتر باران، عیسی، باران، آتاکان ماهر، زیلان و هزاران زن و مرد بر مبنای خط مشی رهبر آپو و برای آزادی خلق کوردستان و درسیم به شهادت رسیدهاند. در مسیر حسین جواهر، علی حیدر ییلدز، سلیمان جیهان، جعفر چانگز و آیدین هامبایات، ماهر، ابراهیم کایپاک کایا، و هزاران دنیز، انقلابیون قهرمان برای کوردستانی آزاد و ترکیهای دمکراتیک به شهادت رسیدند.
گرامیداشت یاد و خاطره رفیق سکینه جانسز و تمامی شهدایی که میخواستند در مقابل نابودی دیگری همانند نابودی سال ١٩٣٨ مقاومت کردند، وظیفه تمامی درسیمیها و کوردستانیان است، باید موضعی همانند سکینه جانسز اتخاذ کنند.◻️