تحلیلی بر خیزش خلقها و موضع جریانهای سیاسی در روژهلات کوردستان و ایران | یادداشت
...تمامی احزاب شرق کوردستان، مشروعیت خویش را از ملت کورد کسب مینمایند پس بدیهی است که حق ندارند به حقوق ملت کورد خیانت نمایند...
...تمامی احزاب شرق کوردستان، مشروعیت خویش را از ملت کورد کسب مینمایند پس بدیهی است که حق ندارند به حقوق ملت کورد خیانت نمایند...
◼️ اوضاع کلی ایران در این روزها نشان از آن دارد که اعتراضات و خیزشهای خلقی به مرحلهای تاریخ ساز نزدیک شده است، رژیم هر روز بیشتر بر سیاست سرکوب و خفقان تاکید میورزد و خلقهای ایران نیز هر روز در کف خیابان به اعتراضات خویش علیه این رژیم اصرار میورزند، به گونهای که کمتر روزی را شاهدیم که یکی از شهرهای ایران درگیر اعتراض و خیزش بر علیه این رژیم غیردمکراتیک نباشد.
رژیم جمهوری اسلامی، امروز مقبولیت ایدئولوژیک، مشروعیت مردمی و کارآمدی خویش را از دست داده، نشانههای این امر را میتوان روزانه در خیابانهای شهرهای ایران مشاهده نمود، به طوریکه زنان به پیشاهنگان مبارزه با حجاب اجباری به عنوان سمبل ایدئولوژی رژیم تبدیل شده، در آخرین انتخاباتها (انتصابات) به گواه آمار خود رژیم درصد مشارکت به زیر پنجاه درصد سقوط نموده، و از نظر کارآمدی نیز هر روز در یک نقطه از کشور، بحرانی ناشی از سیاستهای غلط و عملکرد نادرست کارگزاران آن به وجود میآید که آخرین مورد آن را هم میتوان در ریزش ساختمان متروپل در شهر آبادان مشاهده نمود.
تمامی نشانهها حاکی از آن است که بحران نهایی رژیم، بحران حاکمیت بر جغرافیای ایران خواهد بود، یعنی در اعتراضات و خیزشهای آینده این امکان وجود دارد که دستگاه سرکوب رژیم در برابر موج و فشار معترضین و انقلابیون در هم شکسته شود و حاکمیت رژیم نیز به طبع آن دچار فروپاشی خواهد گردید و پایان رژیم غیردمکراتیک جمهوری اسلامی رقم خواهد خورد.
دینامیسم خیزشهای چندسال اخیر گویای آن است که این اعتراضات و خیزشها فاقد رهبری مشخص و متمرکز میباشد، رهبریت این خیزشها در داخل معترضین و انقلابیون شکل میگیرد و دارای یک مکانیزم پویا، ارگانیک و دمکراتیک میباشد، به صورتیکه هر بار که رژیم میخواهد رهبریت خیزش کارگران، معلمین، بازنشستگان و... را دستگیر و سرکوب نماید، رهبریت جدیدی در درون این جنبشها شکل میگیرد و از حرکت باز نمیایستد.
همین امر گویای دمکراتیک بودن ماهیت این خیزش و عناصر تشکیل دهنده آن میباشد و نوید ایران دمکراتیکی را برای تمامی خلقهای ساکن در جغرافیای سیاسی آن به همراه دارد، اما متاسفانه، مدرنیته سرمایهداری که نماینده آن در وضعیت کنونی ایران، اپوزیسیون مرکزگرای شوونیست خارج نشین میباشد قصد ندارد اجازه دهد این انقلاب دمکراتیک به پیروزی برسد بلکه با علم نمودن افراد معلوم الحالی همچون رضا پهلوی، تلاش میکنند این حرکت دمکراتیک را مصادره نموده و بار دیگر خون خلقها را مکیده و آن را به سرطان مرکزگرایی، جهت احیای دوباره آن تزریق نمایند.
در همین راستا، نظام سرمایهداری بینالمللی طی چند روز اخیر با برپایی یک شو تبلیغاتی در کانالهای تلویزیونی خبری و فضای مجازی تلاش نمودند تا این عنصر مرتجع و ابزار نظام سرمایهداری بینالمللی یعنی رضا پهلوی را از طریق فضاسازی رسانهای در ذهن خلقهای ایران به عنوان رهبر خیزش معرفی و تحمیل نمایند.
حال سوال مهم این است مگر همین مردم چهار دهه پیش بر علیه رژیم پهلوی انقلاب نکردند؟! مگر جز اینست که رضا پهلوی نیز جزئی از همان منظومه فکری شوونیستی مرکزگرای پارسی میباشد که هیچگونه حق و حقوقی برای ملتهای ساکن جغرافیای ایران به رسمیت نمیشناسند و هم اکنون هم خلقهای ساکن ایران را "قبایل و عشایر" مینامند، البته تاریخچه این قماش برای ملت کورد در روژهلات کوردستان عیان است که چگونه جمهوری کوردستان را نابود و رهبر آن یعنی قاضی محمد را در شهر مهاباد به دار آویختند.
پس در این شرایط حساس و تاریخساز تاریخی، اولا بر همه به خصوص روشنفکران، فعالین مدنی، سیاسی، حقوق بشری، روزنامهنگاران و... واجب است که با روشنگری خود اجازه ندهند از طریق ابزار رسانه، حقیقت وارونه جلوه داده شود و خیزش دمکراتیک خلقهای ایران توسط عدهای مرکزگرای شوونیست با حمایت نظام سرمایهداری جهانی مصادره شود.
ثانیا لازم است تمامی احزاب و جریانات سیاسی روژهلات کوردستان به صورت کاملا شفاف، موضع خود را در مقابل اپوزیسیون مرکزگرای شوونسیت خارجنشین اعلام نمایند و بر موضع خویش نیز پایدار باشند، زیرا طی چند سال اخیر، تعدادی از این احزاب در ظاهر مخالفت خویش را با این اپوزیسیون اعلام مینمودند اما در پشت پرده بارها با افرادی همچون رضا پهلوی و شورای مدیریت گذار دیدار داشته و حتی خبرهایی مبنی بر بیعت آنان با این شخص و نهاد به بیرون درز پیدا نمود.
در پایان لازم است بیان شود که هیچ حزب و جریان سیاسی در روژهلات کوردستان حق ندارد به دنبالهرو اپوزیسیون مرکزگرای فاشیست خارج نشین تبدیل شود، زیرا تمامی احزاب شرق کوردستان، مشروعیت خویش را از ملت کورد کسب مینمایند پس بدیهی است که حق ندارند به حقوق ملت کورد خیانت نمایند، همچنین لازم است تمامی احزاب شرق کوردستان موضع خود را در مقابل شو تبلیغاتی رضا پهلوی به صورت شفاف و آشکار بیان نمایند چرا که سکوت آنان در مقابل این فرد و جریانات پشت پرده آن، نشان از بیعت آنان با این فرد شوونیست دارد!◻️