تجربه موفق خودمدیریتی دمکراتیک روژآوا

مدل خودمدیریتی دمکراتیک نه‌تنها مرزهای موجود را برهم نمی‌زند بلکه بالعکس، این مرزها را به صورت توجیهی برای اتحاد دمکراتیک ملی خاورمیانه در می‌آورد. در این مدل، گروهای فرهنگی و خلقی بسیاری می‌توانند خود را به صورت اتحادیه‌های کنفدرال سازماندهی نمایند.

جایگاه كوردهای سوریه تا قبل از شروع اعتراضات سوریه از مارس ۲۰۱۱ ، بسیار كمرنگ و ناچیز بوده است و این کم رنگی هم تا حدی به تحولات جنبش كوردها در تركیه، عراق و تا حدودی ایران مربوط می‌شود که به شدت كوردهای سوریه را تحت الشعاع خود قرار داده و به حاشیه رانده بود.

بعد از تحولات دهه ۱۹۹۰ بود که توجه جامعه جهانی به مباحث حقوق بشری معطوف شد و كوردهای سوریه در كانون توجه مطالعات قرار گرفتند.

پس از مرگ حافظ اسد که سیاست مشت آهنین را در قبال کوردها اعمال می‌کرد با به قدرت رسیدن پسرش بشار اسد در دهم ژوئن ۲۰۰۰ امید به اصلاحات در جامعه سوریه به شدت تقویت شد، اقلیت‌ها، بسیاری از گروه‌ها و اپوزیسیون منفعل، زمینه را برای ابراز وجود آماده دیدند.

سه سال بعد از به قدرت رسیدن بشار اسد، حوادث ۱۲ مارس ۲۰۰۴ در مسابقه فوتبال شهر قامیشلو، دوباره مسئله كورد و كوردستان را به كانون توجهات در سوریه معطوف كرد.

سرکوب گسترده کوردها در قامشلو و کشتار ده‌ها شهروند کورد در عرض سه روز نشان داد که تعامل بشار اسد نیز با مسئله كوردها همچون پدرش است.

اما تحولات شهر قامشلو از چند جهت برای کوردهای سوریه حائز اهمیت بود؛

اول اینکه، به یكباره، تمام احزاب و گروه‌های كورد موضع محافظه‌كارانه را رها كردند و شیوه برخورد نیروها و حكومت سوریه با كوردها را محكوم كردند.

دوم، تمام مناطق و شهرهای كوردنشین و حتی محلاتی در دمشق و حلب كه كوردها در آن ساكن بودند، به جمع معترضین پیوستند كه بازتاب دهنده وحدت و یكپارچگی كوردها در سوریه بود.

سوم، اپوزیسیون سوریه در خارج اهمیت ویژه‌ای برای كوردها و مطالبات سیاسی و فرهنگی آنها قایل شدند.

پس از این تحولات بود که برای اولین بار جبهه متحد گسترده‌ای در میان احزاب مختلف كورد شكل گرفت و خواستار سرنگونی رژیم بعث سوریه و تعیین حق سرنوشت برای كوردها شدند و با وزیدن نسیم «بهار عربی» درسوریه و  شروع تظاهرات توده‌ای، جنبش روژآوا تحت عنوان «خودمدیریتی دمکراتیک» اعلام موجودیت کرد.

تجربه سیستم مدیریتی در روژآوا یك تجربه نو در حوزه مدیریتی بود كه با عنوان «سیستم خودمدیریتی دموكراتیك یا كنفدرالیسم دموكراتیك» شناخته شد.

در سیستم مدیریتی خودمدیریتی زنان، جوانان، ادیان، اقلیتها و غیره، تفاوتهای اجتماعی حایز اهمیت هستند. مدل خودمدیریتی دمکراتیک نه‌تنها مرزهای موجود را برهم نمی‌زند بلکه بالعکس، این مرزها را به صورت توجیهی برای اتحاد دمکراتیک ملی خاورمیانه در می‌آورد. در چهارچوب این مدل، گروهای فرهنگی و خلقی بسیاری می‌توانند خود را به صورت اتحادیه‌های کنفدرال سازماندهی نمایند.

امروز بعد از گذشت بیش از ۱۲ سال از شروع قیام مردم در سوریه، نه تنها مطالبه آزادی و دموكراسی ره به جایی نبرده، بلكه حاكمیت اقتدارگرای رژیم بعث در آستانه اعلام پیروزی بر مخالفان خود است. كوردهای سوریه اما به همراه همپیمانان خود از جمله خلق‌های سریانی، آشوری، عرب، دورزی و ... كه بخش بزرگی از شمال و شرق سوریه را تحت عنوان «خودمدیریتی مناطق شمال و شرق سوریه» در اختیار دارند، با ایجاد یك سیستم مدیریتی غیرمتمركز با به رسمیت شناختن حقوق فرهنگی و قومی گروه‌های مختلف به بهبود و كاهش شكافهای موجود سیاسی، اجتماعی و فرهنگی موجود كمك كرده و موجب ارتقاء فرهنگ دموکراسی در این منطقه شده‌اند.