“ژن، ژیان، آزادی” | یادداشت
چنانچه از نظریات و پراکتیک مبارزاتی رهبر آپو پیداست “بدون رهایی زن که خود رأس زندگیست، زندگی همیشه همانند یک سراب جریان خواهد داشت”
چنانچه از نظریات و پراکتیک مبارزاتی رهبر آپو پیداست “بدون رهایی زن که خود رأس زندگیست، زندگی همیشه همانند یک سراب جریان خواهد داشت”
◼️ بانگ “ژن، ژیان، آزادی”که این روزها سراسر میادین ایران و شرق کوردستان را دربرگرفته، تنها یک شعار و فریادی ناگهانی، بر اثر فشار و خشونت نیست. این مفاهیم دربرگیرندهی جهان ذهنیتی متحول گشته و شفاف یک جامعه از تمامی طیف، زن، مرد، ملیت و اعتقاداتاش است. تحولی که سبب گشته تا مادران این جامعه بر مزار فرزندانشان، از میان درد و رنج ناشی از سلطه و وحشت، راه آزادی را دریابند. جامعهای که شهادت فرزندانش، آنها را نمیترساند، بلکه شهادت به سمبل و رمز همبستگیشان مبدل میگردد. شهادت برای این جامعه دربرگیرندهی جایگاهی شامل تمامی ارزشهای مقدس است و شهید آن کسیست که در برابر ظلم، شکنجه و بیحرمتی جانش را فدا نموده و یا در راه مقاومت و نپذیرفتن بیعدالتی که بر ارادهی آزاد او تحمیل میگردد، جانش را از دست داده.
رهبر آپو، با اندیشه بر چارهیابی و راه گذار از استیصال گسترده بر جامعه و ستمی که تمامی ساختار آن را با کشتار موجودیت مادی – معنویاش روبرو گردانده و به تباهی کشانیده، زنان را بر مسیر راستین آزادی قرار داد. پراکتیک شامل آموزش، سازماندهی و نیرومندسازی زنان مبتنی بر چنین اندیشهای امروزه زنان کورد را به سطح پیشاهنگی انقلاب زنان در خاورمیانه رسانیده است. رهبر آپو با کنار هم قرار دادن مفاهیم “ژن، ژیان، آزادی” همچون فرمول سحرآمیز رهایی از نظام جنسیتگرای بحرانزایی که تمامی ساختار جامعه و محیطزیست را با نابودی روبرو گردانیده، به جوامع آزادیخواه ارائه نمود. این فرمول تنها یک تئوری نبوده و بر پیشینهی دهها سال مبارزه و مقاومت زنان کورد در تمامی عرصههای زندان، کوهستانها، شهرها و روستاهای کوردستان، تکیه داشته و در مراحل روبه رشد آن به رهنمون پیشروی و گستردگی آن مبدل گشته است. مبارزه و مقاومت البته به بهای رهایی از آنچه نظام مردسالار زنستیز بر زن – مرد تحمیل نموده و هیچ راهکار و نحوهی حیاتی جز سرکوب و اطاعت برایشان به ارمغان نیاورده است. بدیگر معنا، اندیشه و تلاشهای رهبر آپو جهت ایجاد و پیشبرد مکانیسمهای کارا جهت سازماندهی زنان از یک سو و مجاهدتهای زنان از دیگر سو، درون یک رابطهی معنامند، ناگسستنی و تغذیهگر که میتوان از آن بعنوان همراهی و رفاقت نیک، زیبا و صحیح یاد کرد، قرار گرفتهاند. چنانچه از نظریات و پراکتیک مبارزاتی رهبر آپو پیداست “بدون رهایی زن که خود رأس زندگیست، زندگی همیشه همانند یک سراب جریان خواهد داشت”.
خیابانها در تمامی مراحل حساس تاریخ اجتماعی خلقهای ایران، تحت هر شرایط متاثر از ظلم و خفقان، نقش میادین آزاد جهت بیان مطالبات و آیینهی تمام عیار جسارت، غمها، شادیها و خشم خلقها و زنان در ایران و شرق کوردستان را ایفا نموده و مینماید. جامعهای که هنوز از سطح پویایی، عکسالعمل و بیان خشم خویش برخوردار است، زنده بوده و قادر به مدیریت خود در تمامی عرصههای حیات اجتماعی خویش نیز خواهد بود. قیامهای اخیر خلقها و زنان در ایران و شرق کوردستان چنانچه از تاریخ آزادیشان برمیآید، بر خلاف میل و برنامهی حاکمیت رژیم اشغالگر ایران، نشانگر این حقیقت است که هنوز از ارزشهای بنیادین اجتماعی خویش یعنی زن، جوانان و محیطزیست، نبریده و بیگانه نگشته. چنین جامعهای در برابر برخورد قدرتگرایانه و اقدامات زنستیزانهی حاکمیت که به معضلی دامنهدار و روزآمد مبدل گشته، به پا خواسته و با همبستگی به پیروزی خواهد رسید. تمامی عرصههای اجتماعی از طریق نهادها و عناصر امنیتی – نظامی، مزدوران و اراذل جیرهخوار رژیم بر زنان، تنگ و ناامن شده است. پراکتیک ٤٣سالهی رژیم اشغالگر ایران، غنای زندگی جامعه را بطور کلی از میان برداشته و در برابر زنان کاملا بصورت حذفکننده، ناکارا، مستهلککننده و برساخت و ارائهی مدل زن مطیع بوده است. این واقعیتی آشکار است که موجودیت ساختارین و بنیادین این رژیم بر مبنای خشونت، تجاوز، و سلطهگری بر زنان استوار است.
همکاری، همبستگی و برآوردن همزمان فریاد “ژن، ژیان، آزادی” بصورت سراسری در برابر یک حاکمیت ایدئولوژیک جنسیتگرا، کار آسانی نیست. در واقع گامی اساسی و آگاهانهست که از این پس به تلاشی سرسختانه، مبارزاتی متوالی، برنامه و سازمانهای خودجوشی نیاز دارد تا سرزنده و پویا مانده و به هدف برسد. بیتاثیرسازی موسسهها و افرادی که استعمار و سرکوب مبتنی بر ایدئولوژی جنسیتگرا را رواج داده و حاکم مینمایند، با سازماندهی و حفظ موجودیت میسر است. زنان و خلقهای ایران از تجربیات گرانبهایی در این زمینه برخورداراند. جوش و خروشی مالامال از نوید انقلابی پرشکوه، در ایران و شرق کوردستان برپاست. این مهم با مبارزاتی توام و همزمان بصورت برگزاری قیامها، اعتصابات و پلاتفرمهایی جهت تعیین برنامه، شفافیت در اهداف و مطالبات، تشکیل کمیتهها و شوراها جهت تمامی تشکلات اجتماعی، در تمامی حوزههای اجتماعی و البته پیشبرد توان و نهادهای دفاع ذاتی بویژه برای زنان، امری حیاتیست. زنان و خلقهای ایران از تاریخ فرهنگی غنی برخوردار است که قابلیتی منعطف، هوشیار و متواضع در برابر یکدیگر را به آنها بخشیده است. این واقعیت در برخورد همزمان، همبسته، هماهنگ و همرنگ آنان در مبارزه جهت صیانت از شهیدان ژینا و شلیر کاملا مشهود است. جامعهای که که از مدیریت جنگ حقخواهانهی خود برخوردار نباشد، با سرکوب و نابودی اندیشهی آزادیخواهانهی خود از سوی رژیمهای نادمکراتیک روبرو خواهند گشت. یا اینکه با انحراف در مسیر پیروزی، به سکوت و قدرگرایی وادار میشوند.
فرایند ایجاد تغییر، از این پس با شکست مواجه نمیگردد. زیرا زنان دیگر قربانی چنین نظامی نبوده، بلکه پرچمدار مبارزات آزادیخواهانه برای تمامی جامعه هستند. زنان اکنون از پشتیبانی آحاد جامعه برخوردارند، پس بایستی پروسهی بازخواست رژیم زنستیز ایران را آغاز نمائیم. بازخواست از هر قانون و اقدام زنستیزانهای، صیانت از خون، شرافت و عشق به حیات آزاد هزاران زن که توسط رژیم اشغالگر ایران محکوم به مرگ، تجاوز، نابودی اندیشه و اراده گشتهاند، خواهد بود. اکنون میدان مبارزه، حمایت و همکاری خیابان است و درد مشترکی که جامعه را به میدان آورده، کشتار و تجاوز به زنان تحت عناوین ارشاد و اخلاق، توسط نهاد و افراد امنیتی ـ اطلاعاتی وابسته به رژیم است. پس مبارزه یعنی درک حقیقت مسئله از سوی جامعهای که نظام حاکم را به زانو درآورده و مجبور به پا پس کشیدن از تمامی عرصههای حیات خود و زنان خواهد نمود. رهبر آپو مسئلهی زنان را بعنوان مادر تمامی مسائل اجتماعی تعریف نموده است. حل مسئلهی زنان در ایران بمعنای حل مسئلهی اقتصاد، سیاست، آموزش، بهداشت و بطور کلی تمامی مسائلی که جامعهی ایران و شرق کوردستان را از حیاتی دمکراتیک و آزاد دور گردانیده، منجر خواهد گشت. با شعف و امید دستیابی مبارزاتمان به چنین دستآوردهایی، ما نیز بعنوان زنان مبارزی که فلسفهی حیات آزاد و دمکراتیک را بر مبنای رههنمود “ژن، ژیان، آزادی” را سرلوحهی زندگی مبارزاتی خود قرار دادهایم، بیش از هر زمانی به ارتقای سازماندهی زنان خواهیم پرداخت.◻️