زیلان، مانیفست و رهبر زندگی آزاد است | یادداشت
به راستی ماه ژوئن این فلسفه را برای ما بنیانگذاری کرد که هر فدایی رهبر آپو، پتانسیل آن را دارد که رهبر و راهنمای زندگی آزاد باشد. زندگی به روش و در مسیر زیلان مبارزه برای تحقق آزادی است.
به راستی ماه ژوئن این فلسفه را برای ما بنیانگذاری کرد که هر فدایی رهبر آپو، پتانسیل آن را دارد که رهبر و راهنمای زندگی آزاد باشد. زندگی به روش و در مسیر زیلان مبارزه برای تحقق آزادی است.
◼️ ماه ژوئن ماه فداییگری و پیروزی در تاریخ جنبش آزادیست. شروانهای آزادی در قرن ٢١ با روح ماه ژوئن در دامنههای زاگرس و توروس بزرگترین ضربهها را بر دشمن تحمیل میکنند. تاریخ فداییگری را در کوهستانهای آزاد به نگارش درمیآورند. حملات امحاگرانه و اشغالگری که فاشیستهای جنایتپیشه در عرصه زاپ صورت میدهند به سفر گلگامش و همکاری انکیدو با او به مزوپوتامیای باکور شباهت دارند. تاریخ همچون حلقههای زنجیری بهم پیوسته است. مقاومتگرانی که بذر آزادی را در کوههای زاگرس کاشتند امروز در شخص گریلاهای آزادی یکبار دیگر این بذرها جوانه زدند و با روحیه فدایی رشد نموده و به بار نشستند. خیانتکاران و خودفروشانی که خط انکیدو را نمایندگی میکنند امروز در سرزمین مقدس با دشمن شریک شدهاند و نام خود را با رسوایی در تاریخ مینگارند. تاریخ یکبار دیگر تکرار میشود، اما همیشه نتیجهها تکرار نمیشوند.
متجاوزان از دیدن این واقعیت عاجزند که مقطع کنونی مقطع مبارزه آزادی زن و شروانهای آزادیست و بر این مبناست که متجاوزان شکست میخورند. این مهم را نمیتوان انکار کرد و بر همگان آشکار است. برخودان و مبارزه اعضای اصیل این مقطع که بنیانگداران آزادی، برابری، کمونالیته و زندگی سوسیالیست میباشند به تاریخ شکل میبخشند. تاریخ دیگر نه از سوی فرزندان خائن، بلکه از سوی قهرمانان حقیقت به نگارش درمیآید. شروانهای آزادی اثبات کردهاند که از صمیم قلب مقاومت نموده و در نگارش تاریخ خویش برحق هستند. از این جهت مبارزان آزادی که ۵٠ سال است علیه گلگامش یعنی سلاطین مردسالار این مرحله و خائن-همکاران انکیدو مبارزه میکنند به پیروزی میرسند. دیگر زمان آن فرا رسیده است که خاک مزوپوتامیا که مهد انسانیت بوده است به همدستی خائنان به این خاک پایان دهد؛ زاگرس فرزندان سرافرازی دارد که بر بلندای قلههای آن سرود مقاومت و فداکاری سر میدهند که زبان قاصر از بیان آن است. این فرزندان استوار و مبارز از جان خود گذشتهاند تا زندگی آزاد و برابر و عادلانه و به شیوهی کمونال را برای مردمان سرزمینشان به ارمغان آورند. شروانهای آزادی که امروز دشمن خونخوار ملت ما از آن بیم دارند و رهروان فداکار و ادامه دهندهی خط و مسیر زیلانها هستند. آنها کمر همت بستهاند تا برای آرمانهایی که زیلان برایش میجنگید مبارزه کنند. آرمان زیلان آزادی بود و شروانهای راه آزادی عاشقانه برای آرمانهایشان میجنگند و معتقدند هرچه پیش آید خوش آید، باید حقیقت زندگی را که به پیشاهنگی رهبر آپو که آن را به روشنی بیان میکند و مسیر رشد و آزادی زن را به دنبال دارد محقق سازند. امروز زیلان بودن و ادامهی راه و مسیر زیلان همان رسیدن به قلههای آزادی و پیروزیست. دشمن خونخوار مطمئن باشد زیلان زنده است و امروز روحیهی آزادیطلبی زیلان در قلب و مغز هزاران شروان راه آزادی حک شده و قلبشان برای سرزمین و آرمانهایشان میتپد و بسان آتشفشانی خروشان میشود.
تاریخ کوردستان مملو از مقاومت و از خودگذشتگی فرزندانش است، هرچند متاسفانه این جنبشها بدست فرندان ناخلف و همکار دشمن گاها در نطفه خفه شدهاند، اما اینبار شروانهای آزادی با مقاومت دلیرانهی خود ایستادگی خواهند کرد. دولت فاشیست ترکیه، دومین قدرت ناتو با تمام امکانات و سلاحهای پیشرفته علیه گریلاهای راه آزادی میجنگد، هدف نابود کردن هویت ملت کورد است، اما هر روز از گریلاهای آزادی ضربات سنگینی خورده و روحیهاش تضعیف میشود و دست خالی برگشتهاند. گریلاهای YJA STAR و HPG با تاکتیکهای جنگی و درایت و ارادهی پولادین خود توانستند ثابت کنند که از تکنولوژی قدرتمندتر، خود انسان است. این اراده برگرفته از تفکرات و فلسفهی آزادیخواهانه است، ارادهای که امروز مقابل دشمن اشغالگر مقابله میکند و بخشی از تاریخ مبارزات ملتهای تحت ستم میشود. ایمان و عشق به آزادی راه را برای پیروزی هموار میکند. گریلاها انسانهایی جسور و فداکار و صاحب ارادهای آزاد هستند و به قدرت خود و ملت خود ایمان دارند. آنان انسانهای توانمند و صاحب اندیشههای فوقالعاده زیبا هستند. به راستی ماه ژوئن این فلسفه را برای ما بنیانگذاری کرد که هر فدایی رهبر آپو، پتانسیل آن را دارد که رهبر و راهنمای زندگی آزاد باشد. زندگی به روش و در مسیر زیلان مبارزه برای تحقق آزادی است.
هوال زیلان در سال ۱۹۹۵ از درسیم، شهر فرهنگ و مقاومت بسی و ظریفه[ها] به صفوف مبارزاتی گریلاها پیوست. در سال ۱۹۹۶ نسبت به تلاشهای توطئهگرانه و سوءقصد که بر علیه رهبر آپو که در ۳۰ ژوئن در درسیم صورت گرفت اعتراض کرد و جان خود را فدا نمود و نامش در تاریخ جاودانه شد و به آرمان و سمبلی برعلیه تفکرات متجاوزگرانه و مردسالار زمان خود تبدیل شد. وی در نامهی خود اینطور مینویسد:"میخواهم بیان مطالبه آزادی خلقم باشم، میخواهم علیه سیاستهای امپریالیستی که زن را به بردگی میکشد، با انفجار بمبی که به خود میبندم بزرگی خشم و کینه خود را نشان دهم... میخواهم به سمبل رستاخیز زنان کوردستان مبدل شوم." به واقع نیز با عملیات معنادار خود به سمبل رستاخیز زنان مبدل گردید. زنان انقلابی کورد که در مسیر زیلان قدم برداشته بودند صاحب اراده و قدرت شدند و در زمینههای تاریخی آگاهی خود را ارتقا بخشیدند و به سبب همین آگاهی انتقام خود را از نیروهای مدرنیته سرمایهداری که زن و زندگی را به مثابهی برده مینگرد میگیرند و پیشاهنگ زندگی نو، آزاد و سوسیالیسم میشوند. زیلان، هزاران زیلانِ دیگر آفریده و هر زیلان به کابوسی برای دشمنان اشغالگر کوردستان تبدیل شد و هر لحظه مبدل به بمبهایی شدند که به قلب دشمن رسوخ کرده و منفجر میشوند.
نمونهی یکی از این زیلانها لطیفه سلامت (زیلان پەپولە) بود که از روژهلات کوردستان و شهر ارومیه به صفوف گریلاها پیویسته بود. زیلان با فعالیتها و تلاشهایش به سمبلی برای مبارزه برای تحقق برابری زنان در روژهلات و ایران مبدل گردید، زیلان پهپوله بر علیه تفکرات اشغالگرانه و مردسالار و زن ستیز رژیم ایران راه آزادی و مبارزه را انتخاب نمود و به یکی از صادق ترین رهروان راه زینب کناجی تبدیل شد. فرهنگ مقاومت و مبارزه زنان که در درسیم بدست زیلان دوباره متولد شد بود و مرزهای تفکرات مردسالارانه را در نوردید و ریشه های تنومند خود را تا ارومیه در هم تنید و مبارزانی از جنس پروانه ها خلق کرد که بعدها زیلان روژهلات نام گرفتند. استقامت جسورانه ی زنان کورد در سلسله کوههای زاگرس پنهان است، صدای فریادهای زنانیکه در قلعه دمدم در مقابل دشمن وحشی و خائنین ایستادگی میکردند بر بلندا و زیباییهای زاگرس پنهان است. زیلان په پوله هم دختری از دیار و خاک قلعه دمدم بود و آنجا بزرگ شده بود، هر روز با قصه گیسوان زنان کوردی که خود را با گیسوانشان دار زدند و خود را از دیوارهای قلعه ی دمدم به پایین پرت کرده تا تسلیم و برده ی دشمنان خاکشان نشوند بزرگ شده بود.
یکی از زیلان[ها]، لطیفه سلامت (زیلان پهپوله) است که از شهر اورمیه به صفوف نیروهای گریلا ملحق شد. زیلان با مبارزات خود به سمبل، به ارادهای نوین برای زنان روژهلات و ایران مبدل شد. زیلان پهپوله علیه ذهنیت اشغالگر، پدرسالار، زنکُش رژیم ایران راه آزادی را برگزید و به جستجوگر راه راست زینب کناجی مبدل شد. فرهنگ زنان مقاومتگر در درسیم با زیلان دوباره جان گرفت، مرزهای ذهنیت مردسالاری را درهم شکست و ریشههای خود را تا اورمیه گسترش داد، مبارزهی همچون پهپوله آفرید و به زیلان روژهلات مبدل گردید. ایستار جسورانه زنان کورد در سلسله زاگرس پنهان است، صدای فریاد زنان که از قلعه دَمدَم برمیخواست علیه دشمنان وحشی و خط خیانت برخودان مینمود در اوج قلههای زیبای زاگرس مخفی مانده است. زیلان پهپوله همچون دختر قیامگر بر خاک قلعه دَمدَم بزرگ شده بود و هر روز با شنیدن داستانهای زنانی که با گیسوان خود به زندگی خویش پایان دادند، خود را از بلندیهای قلعهها به پایان پرتاب کردند و هیچ زمانی تسلیمیت را نپذیرفتند رشد یافت. زیلان پهپوله از زیلانها آموخته بود چگونه انتقام آن زنان را بگیرد و با عشق وصف نشدنی مثل پروانه بسوی زندگی آزاد پرواز کند. زیلان پهپوله در ۳۰ ژوئن ٢٠٠٧ زمانیکه برای روشنگری و آگاه کردن مردم و بخصوص زنان را با آرمانهای زیلان (زینب کناجی) آشنا کند به میان مردم رفته بود، به کمین رژیم دیکتاتور ایران افتاد و به شهادت رسید. اما قلب دشمن اشغالگر نه تنها از آرمان و مسیر زیلانها بیم داشت بلکه از جسد وی نیز میترسید. به همین خاطر به شیوهای وحشیانه پیکر هوال زیلان را به خودرو بسته و برای ساعتهای متوالی در شهر مریوان گرداندند، در اصل آنها با این رفتار وحشیانه میخواستند این پیام را به خلق و زنان کورد بدهند، اگر کسی اینگونه مسیر مبارزات را برگزیند نتیجه به اینجا ختم میشود، خواستند ترس و وحشت بزرگی را نشان دهند. اما این رژیم مرتجع نمیدانست که خلقمان مرزهای آن را درهم شکستهاند، به داشتن زیلان افتخار میکنند و وی را منبع نیرو و روحیه مبارزه خود میدانند.
شیوه شهادت زیلان نشان داد که دشمن تا چه حدی از زیلان میترسد، از اینرو خشم و کینه خلقمان در روژهلات نسبت به دشمن صدها برابر افزایش یافت. صدها دختر نام خود را زیلان گذاشته و به صفوف جنبش آزادی پیوستند، پاسخی درخور به دشمن دادند. بر مبنای رنج زیلانها، ارتش دفاع از زنان روژهلات کوردستان تأسیس شد، زیلان پهپوله اولین شهید یگانهای زنان روژهلات کورستان (YJRK) میباشد. زنان روژهلات کوردستان از آن پس به نیرو مبدل شدند و در خط زیلانها در کوهستان، در میدانها خود را آموزش داده و به آگاهی دست مییابند، تمامی عرصههای زندگی را به میدان برخودان و مبارزه مبدل میکنند.
خلقی که دارای چنین پرچمداران و شهیدان بزرگی باشد قطعا محکوم به پیروزیست. زمان آن فرارسیده است که هر کسی از ارزشهای خویش، از موجودیت خود صیانت کند؛ در این مرحله عدم واکنش به معنی مرگ است. هر کسی که در میان سنگرهای برخودان به وظایف میهنی و انسانی خود عمل نکند تاریخ او را نخواهد بخشید. برای هر کورد و هر آزادیخواه، روز روزِ زیلان بودن است؛ زیلان بودن یعنی فداکردن قلب، فکر و جسم خود برای آزادی و حقیقت و ضمانت پیروزی.◻️