محمدجواد ظریف وزیر امور خارجه ایران در گفتگویی با "روزنامه ایران" به اظهارات اخیر مقامات دولت ترکیه واکنش نشان داده و گفته است: "دوستان در دولت ترکیه هم کمحافظهاند و هم قدرنشناس". تنش میان ایران و ترکیه درحالی دوباره اوج گرفته است که در طی هفته گذشته، مقامات این دو کشور صراحتاً یکدیگر را متهم کردهاند. در اینکه روابط دو کشور ایران و ترکیه "کاملاً تاکتیکی" میباشد شاید شکی وجود نداشته باشد اما خراب شدن یکباره این روابط آنهم در گرماگرم بحران سوریه، شاید کمی غیرمعمول بهنظر برسد.
ایران و ترکیه اگرچه هر کدام در دو سوی قطببندی جهان قرار گرفتهاند اما منافع منطقهای و در صدر آنها مسئله کرد در خاورمیانه، همواره باعث ایجاد روابطی میان آنها شده است. مقامات این دو کشور گاهاً چنان با یکدیگر نزدیک میشوند که در رسانههای هر دو کشور تا روزها پس از ملاقاتهایشان، تصاویر در آغوش کشیدنشان را مداماً نشان میدهند و این دو کشور را "کشورهای برادر و مهم منطقه" میخوانند. اما بهنظر میرسد که روابط تخریب شده ایران و ترکیه، اینبار بهزودی ترمیم نشود و در خوشبینانهترین حالت شاید "یکسال" به درازا بکشد.
از قرار معلوم، مقامات ترکیه با حساب و کتابهایی در داخل، ترجیح دادهاند تا ضدیت با مسئله کرد در خاورمیانه را اینبار نه از طریق همکاری با "کشور دوست و برادر" یعنی ایران بلکه برعکس با ضدیت علنی با این کشور به پیش ببرند. مقامات ترکیه ظاهراً بیش از طرف مقابل در تخریب این روابط مقصراند و حتی میتوان گفت که رگههایی از تعمد در این موضوع نیز بهچشم میخورد. روی کار آمدن ترامپ و هجوم یکباره کشورهای عربی، اسراییل و حتی برخی کشورهای اروپایی به مواضع توسعه طلبانه جمهوری اسلامی، مقامات ترکیه را بر آن داشته که بجای همکاری با ایران، ضدیت با ین کشور را ترجیح دهند؛ و البته امری کهبهنظر میرسد مقامات رژیم جمهوری اسلامی را بیش از هر زمانی عصبی نموده است.
ظریف در گفتگوی خود یادآور شده که "مقامات جمهوری اسلامی در شب کودتا تا صبح نخوابیدهاند" و مقامات دولت ترکیه را متهم به "قدرنشناسی" کرده است. مطمئناً جمهوری اسلامی تنها بهخاطر نخوابیدن چند تن از مقاماتش بهخاطر اردوغان و آ.ک.پ ناراحت نیست و چیزی که بیش از هر امر دیگری این حاکمیت را وادار به واکنشهایی اینچنینی نموده، ریشه در مسائل بزرگتری دارد که شاید بتوان دو عامل را در این رابطه بیش از همه مؤثر دانست.
اول اینکه با روی کار آمدن ترامپ و مواضع جنجالی گروهش در برابر ایران، مقامات این کشور ترکیه را بهعنوان "یک سوپاپ اطمینان" برای تخلیه فشارها از دوش خودشان از دست میدهند و خود را در منطقه تنها احساس میکنند. اما نکته مهمی که شاید بیش از مورد قبلی مهم باشد، مسئله کرد در خاورمیانه است. هر دو طرف بهخوبی میدانند که این دو کشور به تنهایی توان مقابله با پیشرفت کردها را در هر چهار بخش کردستان – و علیالخصوص روژاوا – را ندارند و تنها درصورت اتحاد این دو کشور است که میتوانند به مقابله با کردها در منطقه بپردازند. این امر برای حاکمیت ایران امری حیاتی و استراتژیک بهحساب میآید و دقیقاً همین موضوع است که مقامات جمهوری اسلامی را بر آن داشت تا در موضوع اشغال سوریه توسط ارتش ترکیه سکوت نمایند. ایران سعی دارد که با استفاده از قدرت نظامی- سیاسی ترکیه، غرب را به عدم قبول ستاتوی سیاسی کردها ترغیب نماید. اما چرخش یکباره ترکیه بهسمت غرب و پشت کردن به ایران، دیگر نمیتواند امیدی برای ایران محسوب شود. ترکیه هماکنون در موضع بسیار ضعیفی در سیاست خارجی خود بهسر میبرد و سعی دارد تا لااقل با نزدیک نمودن خود به امریکا و متحدان منطقهایاش، دوباره وجههای مشروع برای خود پیدا نماید. اما واضح است که این امر به معنی موفقیت حتمی در موضوع ضدیت با کردها نخواهد بود و با دست ردی که دولت جدید امریکا بر سینه اردوغان زده، کردها همچنان در مسیر تکوین حیات سیاسی خود پیش میروند.
اگرچه میتوان چرخش ترکیه به سمت غرب و پشت کردن به "کشور دوست و برادر" را از روی ناچاری و تنها گزینه این کشور دانست، اما واضح است که این کار به نفع هیچ یک از طرفین نبوده است. در این بین تنها کاری که از دست ایران برمیآید اینست که در آیندهای نزدیک "کلاه از سر دولتمردان! ترکیه افتاده شود" و دردشان کمی سبکتر شود. ولی بدونشک تا آن زمان، مسئله کرد در خاورمیانه گامهای عملی و مؤثرتری را خواهد برداشت.