تخریب زبان مادری در ایران

زبان مادری نخستین زبانی است که کودک سخن گفتن با آن را یاد می‌گیرد. به تعریف دیگر زبانی است که انسان در صحبت کردن به آن زبان، بیشترین توانایی را دارد؛ یا در نوشتنش، یا در شنیدنش و یا در درک جزئیاتش.

زبان مادری نخستین زبانی است که کودک سخن گفتن با آن را یاد می‌گیرد. به تعریف دیگر زبانی است که انسان در صحبت کردن به آن زبان، بیشترین توانایی را دارد؛ یا در نوشتنش، یا در شنیدنش و یا در درک جزئیاتش.

دنیایی که با زبان مادری برای کودک تعریف می شود در ظاهر ساده اما از ویژگی های پیچیده ای برخوردار است تا آنجا که زبانشناسان معتقدند تنها در صورت صحبت به زبان مادری می توان مطمئن بود که گوینده به درستی آنچه خواسته را بیان کرده است.

حق آموزش به زبان مادری، در بسیاری از اسناد و معاهدات حقوق بشری مانند منشور زبان مادری، اعلامیه جهانی حقوق زبانی، ماده ۳۰ کنوانسیون حقوق کودک و ماده ۲۷ میثاق بین المللی حقوق مدنی و سیاسی مورد تاکید قرار گرفته است.

با این وجود این حق در قانون اساسی جمهوری اسلامی به رسمیت شناخته نشده و به جای آن در اصل پانزدهم بر حق "آموزش" زبان مادری در کنار تحصیل به زبان فارسی در مدارس پرداخته شده. اصلی که هرگز اجرایی نشده است.

از این رو کودکانی که سالها رویاهایشان را به زبان مادری در ذهن خود ترسیم می کردند باید با شروع مدرسه، آن را کنار گذاشته و با زبان دیگری درس بخوانند، فکر کنند و حرف بزنند.

در حالی که جامعه بین الملل حق آموزش به زبان مادری را به رسمیت شناخته این حق در ایران دهە‌ها است با واکنش های متفاوتی روبرو بوده. مردم غیر فارسی زبان همواره از ضرورت داشتن چنین حقی سخن می گفتند اما حاکمان و دولتمردان به آن بی توجه بودند. برخی منتقدان دلیل این امر را ایجاد حس ناسیونالیستی در مردم می دانند.

مردم غیر فارسی زبان در ایران همیشه با عناوینی چون "اقلیت های قومی" خطاب شده اند و از زبانهای مادریشان به عنوان "گویش" نام برده شده.

در این میان اما این کودکان هستند که اولین و عمیق ترین لطمه را در رابطه با آموزش به زبانی متفاوت با آنچه زبان مادریشان است متحمل می شوند. چاره اما چیست؟ والدین که می دانند کودکانشان ناگزیرند در مدرسه به زبان فارسی بخوانند و بنویسند تلاش می کنند تا پیش از شروع مدرسه با فرزندانشان به این زبان صحبت کنند. زبانی که خود نیز توانش آن را ندارند و این ضربه دیگری است که باعث می شود زبان مادری به زبان فارسی ترجمه شده و در ذهن کودک جای بگیرد فارغ از آنکه از ساختار و واج‌آرایی صحیحی برخوردار باشد.

این در حالی روی میدهد که استفاده از زبان مادری در سیستم آموزشی، فراسوی یک حق، عاملی جهت ارتقای کیفیت آموزشی، و  شاخصی برای تکثرگرایی فرهنگی در یک جامعه است.

 تحقیقات نشان می‌دهد موفقیت تحصیلی دانش‌آموزان با استفاده از زبان مادری رابطه مستقیم دارد و حضور زبان‌های متعدد در نظام آموزشی عاملی جهت نهادینه کردن احترام متقابل و پذیرش دیگری در جوامع است.

حقیقت تلخ این است دانش‌آموزی که به زبانی متفاوت با زبان مادری‌اش آموزش می‌بیند، باید از یک مانع بزرگ به نام زبان عبور کند، پیش از آن که به موضوع یادگیری برسد.

برنامه‌های استانی صدا و سیما هم در این رابطه با انتقادهای گسترده ای روبروست. منتقدان می گویند جملاتی که گویندگان شبکه های استانی بیان می کنند به زبان فارسی است و تنها از افعال دیگر زبانها استفاده شده و به نام آن زبان مادری ارائه می شود.

برخی کارشناسان از احتمال تعمدی بودن رفتار این سازمان سخن گفته بودند تا آنجا که موضوع "تخریب زبانهای مادری توسط صدا و سیما" در رسانه‌های جمهوری اسلامی ایران نیز بازتاب گسترده ای داشت.