در مبارزه علیه فاشیسم، عبارت معروف و پرکاربرد «سکوت نکن، هر چه بیشتر سکوت کنی، نوبت به تو میرسد» است. ما نیز در گذشته بارها از این عبارت استفاده کردهایم. در این روزها نیز بسیاری از محافل، به ویژه در مورد جهپ، این عبارت را یادآوری میکنند. واقعا استفاده از این عبارت در مورد مدیریتهای قبلی جهپ بجا و مناسب است. از نظر تداوم در حزب، مدیریت کنونی نیز مسئول همه اینها تلقی میشود.
به عنوان مثال، در حالی که در کوردستان قتلعامها انجام میشد، پیکر انسانها به خودروهای نظامی بسته شده و کشیده میشدند، پیکر برهنه زنان کورد در خیابانها چرخانده میشدند، مدیریتهای جهپ با خود میگفتند «تفرقهافکنی نکنند.» در حالی که برای شهرداریهای کوردستان قیم منصوب میشد، مدیریتهای جهپ اغلب چشمپوشی میکردند، حتی با منتقل کردن نمایندگان منتخب به دادگاه آکپ موافقت میکردند. هر زمان که مدیریت آکپ در تنگنا قرار میگرفت، مدیریتهای جهپ به کمک آنها میشتافتند. حملات نظامی برون مرزی آکپ توسط مدیریتهای وقت جهپ با عنوان «دفاع از وطن» حمایت میشد.
بدون شک میتوان از این نوع مواضع که در گذشته رخ داده، موارد بیشتری را برشمرد. با توجه به این وضعیت، میتوان از عبارت «افسوس، حقشان است» در مورد جهپ استفاده کرد. اما اکنون زمان این کار نیست و این وضعیت چیزی اضافه نمیکند. گفتن این حرف به معنای «گذشته را فراموش کنیم» نیست. البته نباید گذشته را فراموش کنیم و همیشه باید آن را به یاد داشته باشیم. اما این کار را نه برای نوستالژی یا خودنمایی، بلکه برای استخراج درسهای گذشته انجام میدهیم. البته باید درسهایی را که استخراج میکنیم در زندگی به کار ببریم.
در این چارچوب، وقتی به مبارزه قدرت در ترکیه نگاه میکنیم، واضح است که به نقطه بسیار جالبی رسیدهایم. روشی که آکپ، به ویژه رجب طیب اردوغان، در مبارزه قدرت خود دنبال میکند، از قبل مشخص است. او میخواهد با هدف قرار دادن تک تک رقبای برجسته خود، استفاده از هر روش برای خرد کردن آنها و در نهایت بدون رقیب کردن خود پیشروی کند. روشی که رجب طیب اردوغان در داخل و خارج حزب دنبال میکند، اساسا همین است. اکنون نیز رویکرد او نسبت به جهپ که به جایگزینی برای مدیریت تبدیل شده، تفاوتی ندارد.
نکته اصلی در اینجا، موضع مدیریت جهپ است. مدیریتهای قبلی جهپ در برابر حملات فاشیستی از حقوق دیگران و به طور کلی از دموکراسی دفاع نکردند. آنها با بهانههای مختلف و دور نگه داشتن تودهها از خیابان، عصای دست مدیریتهای فاشیستی شدند. اکنون حمله فاشیستی خودشان را هدف قرار داده است. مدیریت جدیدی نیز در جهپ وجود دارد. ببینیم آیا این مدیریت جدید میتواند در برابر حملات فاشیستی از حقوق خود دفاع کند؟ مدیریت اوزگور اوزل تودهها را به آمدن به خیابان و مقاومت برای دموکراسی دعوت میکند. گفته میشود که موضع اکرم اماماوغلو نیز همین است. ببینیم آیا واقعا میتوانند این موضع را تا آخر ادامه دهند؟ بلافاصله باید گفت که اگر بتوانند با ایجاد اتحادهای لازم تا آخر مقاومت کنند، پیروز میشوند، در غیر این صورت شکست میخورند.
بدون شک، تشدید درگیری قدرت در ترکیه با «فراخوان صلح و جامعه دموکراتیک» رهبر خلق کورد، عبدالله اوجالان، در ۲۷ فوریه نیز ارتباط دارد. مدیریت رجب طیب اردوغان میخواست با بیطرف کردن کوردها، حداقل در این حد، در حمله به جهپ موفق شود. علاوه بر این، با توجه به اینکه پس از این فراخوان گامهای لازم را برنداشته، با محاسبه اینکه این وضعیت از بین خواهد رفت، کمی سریع و عجولانه عمل کرد. در حالی که کوردها بر اساس فراخوان رهبر آپو جشنهای نوروز را برگزار میکردند، او سعی کرد برنامه جهپ خود را به موفقیت برساند. از آنجا که او همیشه این تاکتیک را به کار میبرد، حرف جدیدی برای گفتن به آکپ وجود ندارد. اما بجاست که بیان کنیم بار دیگر مشخص شد که رجب طیب اردوغان بدون استفاده از تمام قدرت خود، قدرت را رها نخواهد کرد.
اکنون هر دو طرف در تلاش برای برقراری ارتباط با سیاست کوردها و جلب حمایت آنها هستند. سیاست کوردها با عنوان «بیطرف میماند» مورد انتقاد قرار میگیرد. اولا تلاش برای برقراری ارتباط و جلب حمایت، نیاز همیشگی سیاست است. امکان ندارد که سیاست کوردها در مبارزه کنونی بیطرف بماند. کوردها و دوستان انقلابی-دموکراتیکشان همیشه طرفدار آزادی و دموکراسی هستند. همانطور که رهبر آپو فراخوان «جامعه دموکراتیک» را داده و میدانهای نوروز میلیونی از این فراخوان حمایت کردند.
اما طرف دموکراسی کدام است؟ این سوال در اینجا مطرح میشود. زیرا طرفین خود را دموکرات و طرف مقابل را فاشیست معرفی میکنند. واقعا معیار اساسی دموکرات بودن در ترکیه امروز چیست؟ میتوان به این سوال با صراحت و راحتی پاسخ داد که لغو سیستم شکنجه، انزوا و نسلکشی امرالی و خواستار آزادی جسمانی رهبر عبدالله اوجالان شدن است.
در واقع، منشا تمام ارتجاع، بحرانها، مشکلات و درگیریها در ترکیه، سیستم شکنجه، انزوا و نسلکشی امرالی است؛ اسارت رهبر عبدالله اوجالان در چنین سیستمی است. حبس اکرم اماماوغلو به این شکل نیز از همین جا نشات گرفته است. بنابراین، قفل دموکراسی در ترکیه تنها با آزادی جسمانی رهبر عبدالله اوجالان باز میشود. یعنی کلید، آزادی جسمانی رهبر آپو است. اگر سیستم اسارت امرالی فروپاشد و رهبر آپو به آزادی جسمانی دست یابد، آنگاه بحرانهای اقتصادی نیز پایان مییابد، کودتاهای این چنینی نیز از بین میرود و تمام زندانیان سیاسی از جمله اکرم اماماوغلو نیز آزاد میشوند. زیرا راه برای دموکراتیزاسیون ترکیه و آزادی کوردها باز میشود.
بنابراین، اگر مدیریت فعلی جهپ میخواهد در برابر حملات فاشیستی مقاومت کند و حقوق خود را بگیرد، باید اتحاد دموکراتیک ایجاد کرده و مبارزه دموکراتیک را پیش ببرد. برای اینکه واقعا بتواند این کار را انجام دهد، باید با سیستم اسارت امرالی مخالفت کرده و خواستار آزادی جسمانی رهبر عبدالله اوجالان شود. برای این منظور، رهبر آپو «فراخوان صلح و جامعه دموکراتیک» را ارائه کرده و راه را برای چنین اقدامی باز کرده است. یعنی برای کسانی که میتوانند از ذهنیت ملیگرایی نژادپرستانه و شوونیستی فراتر روند، اقدام آسان شده است.
در مورد کوردها و دوستان دموکراتیکشان، در برابر مبارزه قدرت تشدید شده در ترکیه، نمیتوان بیطرف و تماشاگر ماند. ترکیه مدتی است که در یک مرحله بسیار حساس قرار دارد و تغییرات تحمیل میشود. اکنون یکی از حساسترین لحظات این روند در حال وقوع است. تیر از کمان رها شده و دیگر بازگشتی در این روند وجود ندارد. مبارزه تشدید شده، ترکیه را به بندری جدید خواهد رساند که البته باید اطمینان حاصل کرد که این بندر، سیستم دموکراتیک باشد. آنچه این را ایجاد میکند، تامین آزادی جسمانی رهبر عبدالله اوجالان است.
همانطور که در جشنهای نوروز که بیش از ده روز به طول انجامید، تنها هدفی که ده ٫ها میلیون نفر به آن معطوف شدند، تامین آزادی جسمانی رهبر آپو بود. از وان و آمد تا استانبول، از روژهلات تا روژاوا و شهرهای اروپا، میلیونها نفر در سراسر جهان خواستار آزادی جسمانی رهبر آپو شدند.
بنابراین، سیاست و هدفی که کوردها و دوستانشان دنبال خواهند کرد، مشخص شده است. بقیه کار، انجام عملی الزامات آن است. یعنی توسعه گستردهترین روابط و اتحادهای دموکراتیک بر اساس هدف آزادی جسمانی رهبر آپو و مبارزه برای آزادی جسمانی رهبر آپو در هر مکان و هر زمان است. قدرتمندترین و پرمعناترین رویدادهای نوروز در تمام دورانها، با ترکیب «کارزار آزادی جهانی» که هدف آن آزادی جسمانی رهبر آپو بود، با «فراخوان صلح و جامعه دموکراتیک»، آن را به مرحلهای جدید منتقل کرده و آغازی جدید رقم زد. تنها هدف این مرحله را میتوان «آزادی جسمانی رهبر آپو، همین حالا» بیان کرد. انتقال عزم و اثربخشی نوروز به ۴ آوریل و ۱ می، و نوروز کردن هر روز، قطعا در این مرحله پیروزی را به ارمغان خواهد آورد.
منبع: ینی اوزگور پولیتیکا