هیئت تحریر الشام (HTS) که در سوریه به قدرت رسیده است، در افکار عمومی داخلی و خارجی اعتمادی ایجاد نکرد. گذشته و سوابق آنها بسیار بد بود. آنها با کوتاه کردن ریشهای خود و تغییر لباسهایشان تلاش کردند نشان دهند که تغییر کردهاند. اما در عمل، گفتار و کردار آنها یکسان نبود. آنها آگاهانه نیروهای سازمانیافته در سوریه را از تمام روندها دور نگه داشتند. یک جایگاه ریاست جمهوری با اختیارات بسیار زیاد به قانون اساسی موقت اضافه کردند. بدین ترتیب به وضوح نشان دادند که رژیمی بدتر از بعث ایجاد خواهند کرد. بعث رژیمی سرکوبگر ایجاد کرده بود و این را با ناسیونالیسم عربی تقویت میکرد. HTS نیز تعصب مذهبی را به آن اضافه کرده و رژیمی مستبدتر و یکپارچهتر ایجاد میکند.
HTS حتی در دوران جستجو برای مشروعیت، قتلعام بزرگی علیه علویان انجام داد. با وضعیت فعلی خود، تسلط کامل بر سوریه را ندارد؛ در داخل ضعیف است. با این وجود، نیرویی که چنین قتلعامی را انجام دهد، وقتی قوی شود، چه خواهد کرد؟ این نیرو ریشه در ساختارهایی دارد که با روشهای وحشیانه، سر بریدن و ترساندن جامعه تلاش میکنند تا تاثیر بگذارند. وقتی حاکمیت سوریه را به دست آورند، حق زندگی را برای افراد متفاوت و کسانی که از آنها نیستند، به رسمیت نخواهند شناخت.
ذهنیت و ساختار HTS ناشناخته نیست. به همین دلیل، در عرصه بینالمللی مطابق میل آنها پذیرفته نمیشوند. آمریکا، سازمان ملل و کشورهای اروپایی HTS را از لیست ترور خارج نکردهاند. علاوه بر این، تصمیم به ادامه تحریم رژیم بعث گرفتند و گفتند که اقدامات این گروه را نظارت خواهند کرد. علیرغم اینکه تحت نظارت هستند و اقتصادشان بد است، قتلعام بزرگی علیه علویان انجام دادند. همچنین، عملکرد مدیریتی آنها تاکنون کاملا دور از دموکراسی بوده است.
سوریه کشوری چند فرهنگی و چند مذهبی است. اما مدیریت مرکزی و سرکوبگر رژیم بعث، سوریه را به وضعیت کنونی کشاند. سوریه نیازی به مستبدان و مدیریتهای سرکوبگر ندارد. برعکس، به یک نظام دموکراتیک گسترده نیاز دارد. فقط یک سوریه دموکراتیک میتواند همه مذاهب، فرهنگها و تفاوتها را در آغوش بگیرد. اما HTS تاکنون برعکس این عمل کرده است. دولت موقت و قانون اساسی موقت را مطابق میل خود ایجاد کردهاند. از کنگره صحبت کردند اما به تنهایی تصمیم گرفتند. در این روند، به ادارههای خودمدیریتی که مدیریت بخش بزرگی از سوریه را در دست دارند، دورزیها، روشنفکران و محافل دموکراتیک مراجعه نکردند و آنها را مطلع نکردند.
همانطور که رژیم بعث مشخص کرده است، از نام سوریه دفاع کرده و آن را دوباره تحمیل کردند. به جای «جمهوری دموکراتیک سوریه»، بر نام «جمهوری عربی سوریه» اصرار کردند. همانطور که دیده میشود، هم ذهنیت و هم روشهای آنها بسیار دور از دموکراسی است. آنها آگاهانه میگویند که تهیه قانون اساسی و انتخابات چهار تا پنج سال طول خواهد کشید. اما یک سال برای تهیه قانون اساسی کافی و حتی زیاد است. دو سال نیز برای انتخابات کافی است. اما از آنجایی که حمایت جامعه را ندارند، با استفاده از قدرت دولت تلاش میکنند خود را سازماندهی کرده و مسلط شوند. آنها پس از تسلط و تضعیف مخالفان، قصد برگزاری انتخابات را دارند.
اشتباهات بزرگی در بحثهای محافل دموکراتیک و افکار عمومی خارجی وجود دارد. باید اینها اصلاح شوند و برای تمام سوریه خواستار دموکراسی شده و برای آن مبارزه شود. گفته میشود که «باید از همه علویان، دورزیها، مسیحیان و ملتهای کمشمار سوریه در برابر قتلعامها محافظت شود.» ایجاد حساسیت در این موارد اشتباه نیست. وقتی HTS قدرت را به دست آورد، ملتهای کمشمار نامبرده را سرکوب خواهد کرد. ذهنیت آنها برای این کار مناسب است. آنها خشم و درک نامحدودی از قدرت دارند. اما ارزیابی این مشکل صرفا در این چارچوب اشتباه است؛ این به معنای به راه انداختن دوباره چرخ HTS است.
آیا در سوریه فقط ملتهای کمشمار و افراد با باورداشتهای مختلف خواستار دموکراسی هستند؟ آیا تمام مردم سوریه ذهنیت و درک مدیریتی HTS را تایید میکنند؟ نه! بخش بزرگی از مردم سوریه، به ویژه عربهای سنی نباید به سرنوشت HTS سپرده شوند. در این کشور بخش وسیعی از افراد با زندگی سکولار وجود دارند. به عنوان مثال، چند درصد از مردم دمشق ذهنیت و سبک زندگی HTS را میپذیرند؟
آیا مردم علوی، کورد، ترکمن، دورزی و مسیحی به دموکراسی نیاز دارند و سنیها نیازی به دموکراسی ندارند؟ اگر سنیها نادیده گرفته شوند، پیشرفت دموکراسی با خطراتی روبرو خواهد شد. همانطور که متهم کردن رژیم بعث به علوی بودن اشتباه است، این برای محافل سنی نیز صادق است. چنین رویکرد و دیدگاهی اشتباه است.
باید مطالبات دموکراتیک و مبارزه برای تمام سوریه باشد، ادارههای خودمدیریتی، محافل دموکراتیک و روشنفکران تلاشهای خود را متحد کرده و تجربیات خود را به اشتراک بگذارند. نباید اجازه داده شود که HTS فرقهگرایی کند و از دین در چارچوب قدرت خود استفاده کند. بدون در نظر گرفتن تفاوتهای باورداشتی و اتنیکی، باید برای تمام سوریه خواستار دموکراسی شد. وقتی همه مردم و باورداشتها یکدیگر را بپذیرند و با هم زندگی کنند، آنگاه همه در سوریه به طور امن زندگی خواهند کرد. برای اینکه سوریه خانه مشترک همه باشد، نباید میدان برای افراد وحشی و عاملان قتلعام باقی بماند!