خبرمهم

کالکان: ۱۴ جولای سبک پیروزی مقاومت را ایجاد کرد-تکمیلی-

دوران کالکان، عضو کمیته اجرایی پ.ک.ک گفت: بر تمام اتفاقاتی که ۴۱ سال بر اساس آزادی کوردها و برای تحولات بشردوستانه در راستای مقاومت روزه مرگ بزرگ ۱۴ جولای رخ داده است، امضای این تصمیم بزرگ و مقاومت، وجود دارد.

کالکان با بیان اینکه مقاومت روزه مرگ بزرگ ۱۴ جولای، تصمیم موجودیت و آزادی کوردها بود که علیه تصمیم نسل‌کشی کوردها در لوزان آغاز شد، گفت: به معنای تعیین تاریخ جدید برای کوردها، پیش‌بینی تاریخ جدید، شروع یک روند تاریخی جدید است. طی ۴۱ سال گذشته، کوردستان «در پشت‌پرده هر حرف صحیحی که به نام آزادی گفته ‌می‌شود، قطعاً اثر و امضای مقاومت بزرگ زندان، مقاومت روزه مرگ بزرگ ۱۴ جولای وجود دارد.

دوران کالکان، عضو کمیته اجرایی پ.ک.ک، اثرات تاریخی و میراث مقاومت روزه مرگ بزرگ ۱۴ جولای را بر جنبش آزادی کوردستان به خبرگزاری فرات (ANF) ا رزیابی کرد.

دیدگاه‌های فلسفی، ارزش‌های ایدئولوژیک و اخلاقی که کادرهای پ.ک.ک را به مقاومت روزه مرگ بزرگ ۱۴ جولای سوق داد، چیست؟

اول از همه، من به مقاومت روزه مرگ بزرگ ۱۴ جولای در چهل و یکمین سالگرد آن درود می‌فرستم. اعلام می‌کنم که تلاش‌های ما برای پذیرش و درونی‌سازی این عزم بزرگ همیشه توسعه خواهد یافت. یاد انقلابیون بزرگی که این مقاومت را به پیروزی رساندند، رفقا مهمت حایری دورموش، کمال پیر، آکیف یلماز و علی چیچک را با احترام، عشق و قدردانی گرامی می‌دارم.

به همین مناسبت، من با احترام و قدردانی به چهار-ها (فرهاد کورتای، محمود زنگین، اشرف آنییک و نجمی اونه‌ر) به پیشاهنگی رفیق مظلوم دوغان و فرهاد کورتای که صاحبان مقاومت‌هایی هستند که راه را برای روزه مرگ بزرگ ۱۴ جولای، یکی از معنادارترین مقاومت‌های تاریخ هموار کردند، درود می‌فرستم.

مقاومت بزرگ زندان سال ۱۹۸۲ بدون شک یک شروع جدید، یک چرخش و نقطه‌عطف جدید است. از نظر تاریخ پ.ک.ک و تاریخ کوردستان نیز همینطور است.

مقاومت‌ها آگاهی بسیار عمیقی از تاریخ دارند

چه چیزی چنین چرخشی را ایجاد کرد؟ بدون شک ساده‌ترین پاسخی که می‌توانیم به این موضوع بدهیم، آگاهی عمیق تاریخی است. رفقا، کادرها و پیشاهنگان پ.ک.ک که در زندان مقاومت کردند، آگاهی تاریخی عمیقی داشتند. رهبر آپو بر همین اساس آموزش و آماده‌سازی کرد. زیرا اساسی‌ترین ویژگی رهبر آپو همانطور که معروف است این است که وی دارای آگاهی تاریخی عمیق است و دیدگاه تاریخی جدیدی را توسعه می‌دهد. این روند که از ابتدا توسعه یافته است، همراه با تغییر پارادایم به فلسفه جدیدی از تاریخ تبدیل شده است.

داشتن آگاهی عمیق تاریخی به چه معناست؟ بدون شک به معنای شناخت و درک عمیق ویژگی جمهوری ترکیه، ذهنیت و سیاست فاشیستی، استعماری، نسل‌کشی آن است که اولین بار با معاهده لوزان آشکار شد. رفقای مورد بحث نیز؛ مظلوم دوغان، حایری دورموش و کمال پیر از سطح آگاهی بالایی برخوردار بودند. هم‌اکنون صدمین سالگرد پیمان لوزان است. آنها واقعیت ترکیه را که با این معاهده آشکار شده بود، واقعیت جهان و سرنوشتی که برای کوردها رقم زده بود، عمیقا به سطح آگاهی رسانده بودند.

آگاهی بالا از تاریخ، مسئولیت بالایی را آشکار کرد

پس از فرآیندها، قتل‌عامها و نسل‌کشی‌هایشان، کوردها در قبال آن برای هستی و آزادی خودشان مقاومت کردند. آنها به خوبی می‌دانستند که در آمد، بینگول، بدلیس، العزیز، درسیم و سرحد چه می‌گذرد. آنها از آنچه بر سر مقاومت‌های روژهلات کوردستان آمده بود آگاه بودند. آنها وضعیت باشور کوردستان را خیلی بهتر درک کردند. آنها عمیقاً متوجه بودند که کوردها و کوردستان، به ویژه بر اساس پایان یافتن حزب دمکرات کوردستان با شکستش در سال ۱۹۷۵ با چه چیزی روبرو هستند. آنها با مسئولیت زیادی با این وضعیت برخورد کردند. البته این آگاهی مسئولیت بسیار بالایی ایجاد کرد. رهبر آپو گفت: «من این وضعیت را در کوردستان ایجاد نکردم. من مسئله کورد را فاش نکردم. معلوم است که چه کسی آن را ساخته است و بر همه عیان بود. همه می‌دیدند، اما به آن بی‌توجه بودند. نمی‌توانستم مثل بقیه نادیده بگیرم. من بی‌مسئولیت نبودم. بنابراین من مسئله را مطرح کردم. تمام بار بر دوش من بود.» آنها چنین مسئولیت عمیقی داشتند، احساس مسئولیت بالایی داشتند.

در مورد وضعیتی که مردم جهان در آن بسر می‌بردند نیز از سطح آگاهی مهمی برخوردار بودند. آنها دانش مهمی از عملکرد نظام مدرنیته سرمایه‌داری جهانی در مورد مردم تحت ستم، مستعمرات و مستعمرات جدید داشتند. آنها از تجربه ویتنام و حملات به مردم ویتنام و مقاومت مردم ویتنام در برابر آن آگاهی خاصی و  مهمی داشتند. نیز از واقعیت مردمانی که در آفریقا، آمریکای لاتین و خاورمیانه زندگی می‌کردند، آگاه بودند.

مبارزه‌ای که توسعه دادند با سرنوشت کوردستان عجین گشت

این را باید دانست؛ آگاهی عمیق تاریخی، احساس مسئولیت بالا و شجاعت و فداکاری فراوان، رفقای مذکور را به عزم مقاومت در برابر چنین تاریخی سوق داد. از این نظر آنها رژیم نظامی فاشیستی ۱۲ سپتامبر ۱۹۸۰را به خوبی درک و تعریف کردند. این یک حرکت تهاجمی جدید توسط دولت-ملت ترکیه بود که از سوی این سیستم ایجاد شد تا نظام نسل‌کشی کوردها را که توسط معاهده لوزان ایجاد شده بود به موفقیت برساند و آن را تکمیل کند. در واقع، آنها می‌دانستند که این نظام از سوی ناتو سازماندهی و هدایت می‌شود.

در مبارزه‌ای که وارد آن شدند - حتی هنگامی که به زندان افتادند- در واقع سرنوشت آنها در زندان‌ها و سرنوشت مردم کورد و کوردستان در سطح بسیار بالایی در هم آمیخت و یکی شد. باید به این سوال پاسخ داد که در چنین فرآیندی چه باید کرد. مظلوم دوغان با عمیق‌ترین آگاهی تاریخ این پاسخ را داد. آغاز چنین مقاومتی با آگاهی عمیق تاریخی وی پیوند خورده است. فرهاد کورتای و سایر رفقا که عمیقاً نماینده میهن‌دوستی کوردی هستند، این پاسخ را دادند. اینگونه بود که جلوی مقاومت روزه مرگ بزرگ ۱۴ جولای گشوده شد. اینگونه بود که مقاومت شکل گرفت.

سرنوشت معکوس کورد با مقاومت ۱۹۸۲ شکست خورد

آیا فقط آگاهی و احساس مسئولیت بالا بود؟ نه، ناکافی خواهد بود. به این باید ایمان به موفقیت، اعتقاد به آزادی و رستگاری را اضافه کنیم. درست مانند آگاهی، اعتقاد عمیق به موفقیت، اعتقاد به پیروزی، اعتقاد به اینکه با مبارزه پیروز خواهند شد، و اعتقاد عمیق به اینکه مردم کورد می‌توانند آزاد باشند، این حق را دارند و اگر مبارزه کنند، می‌توانند آنرا بدست آورند، چنین عزمی بزرگ را آشکار ساخت. در واقع، وقتی گفته می‌شود شکست دادن سرنوشت معکوس، سرنوشت معکوس کوردها با مقاومت بزرگ زندان سال ۱۹۸۲ شکست خورد. تاریخ جدیدی شروع شد. با چنین مقاومت‌های بزرگی، باور، اراده و اعتماد بزرگی به پیروزی آن شکل گرفت و به چنین مقاومت بزرگی وارد گردید.

نباید صرفا با گفتن مقاومت ۱۴ جولای بسنده کرد. انسان‌ها می‌توانند انواع اقدامات را انجام دهند. اما بدانیم که معنی‌دارترین و دشوارترین کار نسل بشر بدون شک اعتصاب غذا و روزه مرگ است. اینگونه باید تعریف کنیم. روزها، ماه‌ها، هر ساعت و هر لحظه چنگ‌زدن بین مرگ و زندگی، تنها با چنین آگاهی عمیق، مسئولیت‌پذیری بالا و ایمان به پیروزی حاصل می‌شود. و این رفقا موفق شدند. دوباره شرافت کورد را به دست آوردند، بازگرداندند و راه کسب عزت را نشان دادند.

۱۴ جولای بیان یک تولد است

بین شرافت و آزادی رابطه وجود دارد. بدون شک اگر قرار باشد از افتخاری صحبت کنیم، فقط با اراده، با هستی‌یابی آزاد و زیستن آن ممکن است. در غیر این صورت تبدیل به یک مفهوم میان‌تهی می‌شود. به همین دلیل است که این معنی به مقاومت روزه مرگ بزرگ ۱۴ جولای داده شد. ۱۴ جولای، روز غرور ملی نام گرفت. به عنوان یک تغییر در مسیر ملی تلقی شد. یک میلاد است. تاریخی وجود دارد که زیر بار حملات فاشیستی، استعماری و نسل‌کشی به سوی وارونگی و نابودی می‌رفت. همچنین تاریخی وجود دارد که با مقاومت در برابر این، مقاومت تا سر حد مرگ، تامین بقا و آزادی را بیان می‌کند. در اینجا، ۱۴ جولای چنین آغاز تاریخی، نقطه عطفی را رقم می‌زند. یعنی غلبه بر انواع نامطلوبی‌ها و بازآفرینی و آشکار شدن انسانیت بر اساس آزادی در کوردستان را بیان می‌کند.

از این حیث شکی نیست که گامی به موقع بود، شروعی تاریخی بود. رهبر آپو گفت: «از لحاظ اینکه بتواند خط‌مشی درون‌حزبی ما را نمایندگی کند اقدامی کامل و کافی است، یک پل بزرگ می‌باشد. پل محکمی برای گذار از مرگ به زندگی، از بردگی به آزادی» و خواستار آن شد که همه کارگران و زحمتکشان به ویژه جوانان و زنان و مردم کورد بدون ترس از این پل به سوی آزادی عبور کنند. و بر این اساس، خواستار آغاز مبارزه آزادی شد. زمانی که ندای رهبر آپو با نفوذ عظیم مقاومت همراه شد، این مبارزه عظیم ۴۱ ساله و تحولات تاریخی پدید آمد.

باید بر این اساس این موارد را درک کرد. از این نظر، ۱۴ جولای تصمیم موجودیت و آزادی کوردها است که علیه تصمیم نسل‌کشی کوردها که با لوزان آغاز شد، اتخاذ شد. برای کوردها به معنای نوشتن تاریخی جدید، پیش‌بینی تاریخ جدید، شروع یک روند تاریخی جدید است. بر تمام اتفاقاتی که ۴۱ سال است به نام آزادی، انسانیت و تحولات بشردوستانه بر اساس آزادی کوردستان در هر چهار بخش کوردستان و در سراسر جهان رخ می‌دهد، امضای این تصمیم و مقاومت بزرگ وجود دارد.

پ.ک.ک مثل دیگران تسلیم نشد

مقاومت در برابر فاشیسم و ​​وحشیگری که به شکلی فداکارانه شکل گرفت، چه نوع جهت‌گیری ایدئولوژیکی ایجاد کرد؟

در حالی که پ.ک.ک از ابتدا در حال شکل‌گیری بود، بدون شک بحث‌های شدیدی در مورد شخصیت و روش‌های این مبارزه، شجاعت و فداکاری مورد نیاز مبارزه وجود داشت. این اتفاق برای پ.ک.ک و همچنین بین پ.ک.ک و سایر سازمان‌ها رخ می‌داد. اگر دهه ۷۰ را به یاد بیاوریم یا اسناد آن دوره بررسی شود، به راحتی می‌توان دریافت که مبارزه بسیار مهمی بر این اساس صورت گرفته است. شخصیت‌های بسیاری که خود را رهبر می‌نامیدند وجود داشتند. جنبش‌ها و سازمان‌های زیادی وجود داشت. بدون شک همه می‌خواستند حمایت مردم کورد را جلب کنند، رهبر کوردها، سازمان کوردها شوند. می‌خواستند که کوردها آزاد باشند. اما وقتی این سوال مطرح شد که چگونه می‌توان به این امر دست یافت، به آن رسید؛ نظرات، رویکردها و نگرش‌ها متفاوت بود. بله، کوردستان نجات یابد، کوردها آزاد شوند، باشد که ذهنیت و سیاست فاشیستی، استعماری، نسل‌کشی از بین برود، اما چگونه این مهم اتفاق می‌افتد؟ با چه نوع مبارزه‌ای می‌تواند تحقق یابد؟ در اینجا پاسخ‌های متفاوتی داده شد.

بسیاری از شخصیت‌ها و جنبش‌ها واکنش‌های متفاوتی نشان دادند، آنها به صورت دوطرفه عمل کردند. اگر لازم باشد می‌تواند در مبارزه مسلحانه تحقق یابد، اما اینکه می‌توان از فرصت‌ها و امکان‌های دموکراتیک استفاده کرد، کار را به سمت اصلاح‌طلبی و اپورتونیسم سوق دادند. البته آنها نگرش، هستی و زندگی فردی خود را بر واقعیت وجود و زندگی آزادانه خلق کورد مقدم می‌دارند. پ.ک.ک این رویکردها را رد کرد. رهبر آپو آنها را بسیار گسترده ارزیابی نمود و کادرهای پ.ک.ک را بر اساس این ارزیابی‌ها آموزش داد. با چنین رویکردهایی نه تنها نمی‌توان آزادی در کوردستان را تضمین کرد، حتی زنده ماندن از حملات نسل‌کشی فاشیستی و حتی زنده نگه داشتن خود، ممکن نبود. زیرا نمونه‌های بسیار ملموسی وجود داشت. در فرآیندهای قبلی در برابر حملات نسل‌کشی در همه نقاط کوردستان مقاومت صورت گرفته بود و همه با قتل‌عام درهم شکستند. پیشگامان، رهبران، فرماندهان آنها به طرز وحشیانه‌ای اعدام شده بودند، آنها به قتل رسیده بودند. این یک واقعیت آشکار بود. بنابراین تغییری در وضعیت ایجاد نشد. اگر این وضعیت با انجام مبارزه تغییری پیدا نکند، بر سر هر کسی که بگوید برای این هدف مبارزه می‌کند همان عاقبت مطرح بود. پ.ک.ک در مورد این موضوع حرف واقعی و ملموس را گفت. تسلیم نشد. انگیزه‌های زندگی فردی خود را مقدم بر موجودیت خلق و آزادی‌اش قرار نداد. مطابق منافع شخصی عمل نکرد. از این رو از ابتدا آشکار ساخت که اگر هستی و آزادی به دست آید، با شجاعت و فداکاری بسیار می‌توان مقاومت کرد و با ایستادگی در مقابل آن از طریق مقاومت فراوان میسر می‌گردد. اینطوری تربیت شدند. چنین کادر مقاومتی شدند. پ.ک.ک در مورد این موضوع حرف واقعی و واقعی را گفت. خم نشد او انگیزه های زندگی فردی خود را مقدم بر وجود عمومی و آزادی قرار نداد. او به نفع شخصی نبود. از این رو از ابتدا آشکار ساخت که اگر هستی و آزادی به دست آید، با شجاعت و فداکاری بسیار و با مقاومت فراوان در مقابل آن ممکن می‌شود. کادرها اینگونه آموزش دیدند. به چنین کادرهای مقاومتگر تبدیل شدند.

آنچه برای به دست آوردن آزادی باید انجام شود

کادرها و مبارزان پیشگام پ.ک.ک در زمان زندانی شدن این آگاهی را داشتند. اما البته همه امکانات و فرصت‌ها را در زندان امتحان کردند. لازم به ذکر است که آنها دست اول وارد نبردهای شدید نشدند. برای انجام مؤثر مبارزه برای هستی و آزادی، به شرایط، فرصت‌ها و امکان‌هایی که میدهد می‌اندیشیدند، به آن می‌نگریستند و بر اساس مقتضیات آن می‌کوشیدند تا مبارزه کنند. اما حملات حکومت نظامی، حکومت نسل‌کشی فاشیست، شدید بود. اعتراف‌گیری، تسلیمیت، فراموشی، حملات ناخودآگاه تحمیل شده به زندان‌ها به سرعت به صورت برنامه‌ریزی شده و سازمان‌یافته توسعه یافت. اینها منجر به ارزیابی مجدد شد. مجدداً در این ارزیابی‌ها، سطح آگاهی و باور طبیعتاً نتایج درستی به بار آورد. چه چیزی یاد داد؟ آنچه گفته می‌شود باید انجام شود. کسانی که اول می‌گویند باید اول انجام دهند. مبارزه برای آزادی هر چه ایجاب کند، باید با شجاعت و از خودگذشتگی فراوان در زمان و مکان مناسب انجام شود. این آگاهی بود که در مظلوم دوغان به وجود آمد. ایمان به پیروزی، آگاهی و باور عمیقی که امروز دیدیم و اینکه کورد چگونه توانست با مبارزه‌ای که به آگاهی آزادی دست می‌یابد، تاریخ‌های بزرگی بیافریند، شجاعت و از خودگذشتگی مذکور را ایجاد کرد. خط‌مشی فداکاری اینگونه شکل گرفت.

این را نشان داد: اگر با فداکاری در برابر ظلم تحمیل شده به زندان مقاومت کنید، می‌توانید وجود داشته باشید. جدای از آن، هیچ فرصتی برای زندگی آزادانه و انسانی وجود ندارد. یا روح و آگاهی به عنوان یک انسان نابود می‌شود، درمانده و متکی باقی می‌ماند یا بر زندگی مادی غلبه می‌شود و درهای زندگی معنوی آزادانه باز می‌شود. هیچ راه دیگری نبود. به همین دلیل است که کمال پیر گفت: «ما آنقدر زندگی را دوست داریم که آماده‌ایم برای آن بمیریم.» این امر خیلی مهم بود، خیلی معنادار. وقتی کسی برای زندگی می‌میرد، فقط می‌تواند خلق کند، معنادار، ارزشمند و رایگان باشد. حقیقت زندگی واقعاً این را بیان می‌کند. در نگاه فلسفی، فهم به این صورت خود را نشان می‌دهد. این آگاهی و اراده منجر به شکل‌گیری چنین خطی شد: خط‌مشی فداکاری.

فداکاری ۱۴ جولای اقدامی آگاهانه است

این را نباید اشتباه فهمید. البته این یک موضع گیری ایدئولوژیک، یک جهت‌گیری بود. کاملاً ضروری است که موضع فدایی و اقدام‌گری فدائیانه را با اقدامات انتحاری برخی سازمان‌ها اشتباه نگیریم. بیشتر آنها با پول، با فریب خوردن، با تعصب انجام می‌شود. اما توجه کنیم، مقاومت بزرگ زندان؛ مطلقاً چنین وضعیتی در فداکاری آشکار شده توسط روزه مرگ بزرگ ۱۴ جولای وجود ندارد. چنین تعصبی وجود ندارد. عمیق‌ترین حالت آگاهی و باور وجود دارد. چیزی که بیش از همه این را تجسم می‌کند، اقدام روزه مرگ بزرگ ۱۴ جولای است.

حکومت نظامی فاشیستی ۱۲ سپتامبر، مبتنی بر ناتو، تمام راه و روش‌ها را امتحان کرد. مثلاً نتوانست این معترضان را با فریب دادن آنها از مقاومتشان باز دارد. کنعان اورن، رئیس حکومت نظامی، هنگام سخنرانی در داغ‌کاپی، با اشاره به زندانی که در آن مقاومت روز مرگ بزرگ در آن رخ داد، چه گفت؟ «اینجا عده‌ای هستند که اگر سرشان را ببرید نمی‌توانید آنها را مجبور کنید که از عقاید و افکارشان دست بکشند». در برابر پ.ک.ک و مقاومت بزرگ زندان سال ۱۹۸۲، در برابر آگاهی، اراده و از خودگذشتگی که مقاومت روزه مرگ بزرگ ۱۴ جولای آشکار کرد، شکست خود را اعلام می‌کرد. موقعیت مهم و معناداری بود. نشان داد که چگونه مقاومت یک پیروزی بزرگ از آگاهی، اراده و ایمان را بوجود می‌آورد.

مقاومت زندان در سال ۱۹۸۲ چنین پیروزی را رقم زد. خط‌مشی فداکاری را با پیروزی یکی کرد. با آگاهی و ایمان ترکیب کرد. با تلفیق‌دادن فداکاری و شجاعت با آگاهی، ایمان و پیروزی شکل گرفت. خط‌مشی فدایی به خط‌مشی ایدئولوژیکی جدیدی برای پ.ک.ک تبدیل شد. البته قبل از آن نیز می‌خواست مبارزه‌ای بسیار فداکارانه انجام دهد. مقاومت بزرگی در زندان‌ها داشته باشیم، رزمنده‌ای بزرگ باشیم، جان خود را در این راه فدا کنیم، شهید شویم. این موضوعات همیشه ارزیابی می‌شدند، شناخته می‌شدند. برای این کار آمادگی وجود داشت.

سبک پیروزمند مقاومت را ایجاد کرد

اما اینکه چگونه این در عمل تجربه می‌شود، ابتدا در مقاومت زندان به منصه ظهور رسید و خود را نشان داد. سبک مبارزه، مقاومت؛ سبک خود را آشکار کرد که می‌توان در هر شرایطی، در هر محیطی، حتی در سخت‌ترین و غیرممکن‌ترین شرایط، مقاومت کرد و پیروز شد. چنین آگاهی، اراده‌ای را آشکار کرد. همانند اقدام انتحاری که در جاهای دیگر انجام می‌شود نیست. این چیزی نیست که کسی هدایت کرده است. وضعیتی نیست که به زور یا اینکه با وعده‌ها صورت گرفته است. مقاومتی است که با دیدن، دانستن و فهمیدن کامل، ارزیابی کردن قبل و بعد آن، دیدن پیروزی در پایان اقدام توسعه یافت. کمال پیر این را در آن دادگاه‌ها نیز گفت. وی با گفتن؛ ”من پیروزی را در این جنبش می‌بینم“، با این ذهنیت، دیدگاه و درک، به مقاومت روزه‌ی مرگ بزرگ ۱۴ جولای دست زد. همه انقلابیون دیگر هم همینطور بودند. بنابراین، رویکرد، خط‌مشی و فداکاری ایجاد کرد که پیروزی، را می‌بیند.

۱۴ جولای مقاومت روزه مرگ بزرگ; به عبارت دیگر، مقاومت بزرگ زندان سال ۱۹۸۲ چه دستاوردهایی به مبارزات پ.ک.ک افزود؟

۱-اتخا‌ذ تصمیم مقاومت در برابر ارتجاع‌گرایی، فاشیسم، استعمار و خدای نسل‌کشی.

۲-بایستی خط‌مشی را به این معنا آشکار کرد که این مقاومت باید بر مبنای خط‌مشی فداکاری باشد.

۳- با اثبات اینکه این امر در هر شرایطی ممکن است بایستی سبک پیروزمندانه مقاومت را ایجاد کرد.

همه این تحولات بعد از آن، مبارزه‌ای که در کوردستان جریان دارد، گریلا و همه چیز دیگر، با این تصمیم بزرگ و چنین شروع بزرگی صورت گرفت.

۱۴ جولای اساس همه چیزهایی است که برای ۴۱ سال در کوردستان درست پیش رفته است

*نتایج مقاومت روزه مرگ بزرگ ۱۴ جولای از نظر ارزشهای ایدئولوژیکی، فلسفی و اخلاقی چگونه بوده و سنت مقاومت تا به امروز چگونه پایدار مانده است؟ چگونه این میراث امروز زنده نگه داشته می‌شود؟

یک روند تاریخی ۴۱ ساله وجود دارد. لحظه لحظه این ۴۱ سال سرشار از فداکاری‌ها، مجاهدت‌ها و پیشرفت‌های بزرگ است. مردم کورد، جوانان، زنان و کارگران و زحمتکشان آن بر اساس تصمیم گرفته شده و خط آغاز شده توسط مبارزان (رفیق) مظلوم، فرهاد و مقاومت ۱۴ جولای در زندان، خود را بازآفرینی می‌کنند. این قطعا همینطور است. اینگونه باید بدانیم.

یک بار دیگر باید زیر آن خط کشید. در ۴۱ سال گذشته، در پشت‌پرده هر حرف صحیحی که به نام آزادی در کوردستان گفته شده است، و هر کاری که به درستی انجام شده است، قطعاً تأثیر مقاومت بزرگ زندان، مقاومت روزه مرگ بزرگ ۱۴ جولای وجود دارد، امضای آن وجود دارد. هدایت‌کننده‌ها وجود دارد، روحیه‌ای که می‌دهد، شهامتی که ایجاد می‌کند وجود دارد. بر روی آن تاثیر می‌گذارد. جوانان و زنان کورد تحت تأثیر این مقاومت بزرگ به مبارزات روی آورده، به حزب پیوستند، شجاعت گریلایی را نشان دادند و به کوهستان‌ها رفتند. از این نظر، معنی‌دارترین پاسخ به این روزه مرگ بزرگ ۱۴ جولای، البته کارزار بزرگ گریلایی ۱۵ آگوست ۱۹۸۴ بود. بیان این بود که خط مقاومت ۱۴ جولای را به کوه‌ها منتقل و آن را در قالب گریلا مجسم کند. خیلی مهم بود، معنادار بود. تاریخچه این که چنین گریلایی چگونه شکل گرفت، چگونه آماده شد و چگونه گامی برای تبدیل شدن به چنین گریلایی برداشت، مشخص است. نقش رهبر آپو به عنوان نیرویی تعیین‌کننده، پیشرو، آموزشی و هدایتگر در توسعه گام به گام چنین فرآیندی و تبدیل آن به این مقاومت بزرگ نیز مشخص است. دیدن، شناخت و درک آن به این صورت کاملاً ضروری است. به این معنا فداکاری ۱۴ جولای با گریلاگری ۱۵ آگوست به کوه و دشت و شهرها سرازیر شد. از مبارز پیشگام گرفته تا ایجاد ابزار و امکاناتی که جامعه گسترده را در بر می‌گیرد و آن را به مبارزه می‌کشاند، به پیشبرد نیروی مقاومت پیشاهنگ و نیروی گریلا سوق داد. فداکاری گریلاها، قیام‌های دهه ۱۹۹۰ را آشکار کرد. به توسعه ملت دموکراتیک منجر شد. هم انقلاب آزادی زنان را آغاز کرد و هم روند تبدیل شدن به یک ملت دموکراتیک را توسعه داد. از فرد و جامعه کورد که توسط استعمارگر، نسل‌کش، ظلم و سلطه تا حد ذراتش تکه پاره شده، از یکدیگر جدا شده و بخاطر کوچکترین دلایل با یکدیگر دعوا می‌کنند، فرد و جامعه‌ای که آزاد، برابر، عادل، برادر و خواهرانه، در هم تنیده‌اند و تکوین ملت دموکراتیک کورد که خصوصیات و فردیت آن را که برای زندگی دموکراتیک با یکدیگر در هم تنیده‌اند، هر نوع نیرو و حمایتی را به یکدیگر می‌دهند و بر اساس آزادی و دموکراسی، اجتماعیت تاریخی کورد را بازآفرینی می‌کنند، آشکار کرد. فرهنگ و اراده و معیارها و بر این اساس بازآفرینی فدائیانه و زیستن آن را آفرید. این خیلی مهم است.

در دهه ۹۰ این مبارزه بزرگ در قیام‌های کورد صورت گرفت. از نصیبین تا جزیر و از آنجا تا لیجه تقریباً همه روستاها و شهرها و واحدهای کوردستان دست به چنین اقدامی زدند و آگاهی و سازماندهی را تجربه کردند. یعنی چه؟ این به معنای گسست جامعه کورد از سیستم نسل‌کشی استعماری بود. این به معنای گسستن از رژیم نسل‌کشی فرهنگی، بودن جامعه‌ای دموکراتیک در برابر آن، موجودیت‌یابی به عنوان یک جامعه، ورود به یک پروسه تکوین ملت دموکراتیک بود. روند مهمی را با گریلاها و شورش‌ها پیش برد.

۲۵ سال اخیر حول محور مقاومت امرالی توسعه می‌یابد

در ۲۵ سال اخیر نیز این وضعیت حول محور مقاومت امرالی که بزرگترین و معنادارترین موضع و مقاومت انسان آزاد در تاریخ است، شکل گرفته و توسعه می‌یابد. پیش از آن رهبر آپو از اوایل دهه ۷۰ همواره در ایجاد چنین آگاهی، اراده، اعتقاد، شجاعت و ایثار و راهپیمایی پیشاهنگی نمودند. وی خالق و ایجادکننده همه چیز شد. در ۲۵ سال گذشته، با بزرگترین و معنادارترین مقاومت تاریخ در برابر امرالی، نظام شکنجه و نسل‌کشی، این پیشاهنگی و رهبری را به نحوی بسیار قوی‌تر انجام دادند. این فداکاری در ۱۵ آگوست ۱۹۸۴ تبدیل به یک گام گریلایی شد و پیشاهنگی نوین حزب در مقاومت گریلایی ظهور کرد. خودسازی حزبی فدائیانه و ایثارگری پ.ک.ک بر این اساس شکل گرفت. با گسست از معیارهای دیگر احزاب، معیارهای حزبی متعلق به خود را ایجاد کرد. باز هم تحت رهبری چنین حزبی، یعنی سپر قیام، فداکاری، واقعیت خلق کورد که برای هستی و آزادی خود و ملیت دموکراتیک خود زندگی و مبارزه کردند ظهور کرد. در ۲۵ سال گذشته، با یک پارادایم جدید حول محور مقاومت امرالی رهبر آپو، با پارادایم جامعه دموکراتیک، اکولوژیک و آزادیخواهانه زن، بر اساس یک الگوی جدید که راه‌حل مسئله کورد، مشکل زنان، کارگر و زحمتکشان را آشکار می‌کند، یعنی بر اساس راه‌حل مسئله کورد، مسئله کارگر و زحمتکشان، مسائل زیست محیطی، و همه معضلات اجتماعی ناشی از قدرت و سیستم دولتی؛ آموزش، آگاهی‌بخشی، سازماندهی و مشارکت جامعه کوردی را بیان می‌کند. بر پایه‌ی حل مسئله کورد در واقع آزادی زنان، توسعه آزادی‌های خود اقلیت‌ها و توسعه‌ی فرایند مبارزاتی جدیدی که ترکیه را دموکراتیزه می‌کند، دموکراسی را به خاورمیانه می‌آورد و بشریت را از این فاشیسم دولت-ملت نجات می‌دهد برقرار کرد.

همه اینها البته با تعمیق فداکاری اتفاق افتاد. فداکاری زیلان در گریلا، در قیام‌ها، از ودات آیدین-ها گرفته تا ده‌ها و صدها فداکاری و خط مقاومت ایثارگرانه که مقاومت امرالی در ۲۵ سال گذشته به نمایش درآمد، البته به کل حزب، گریلا، زنان و جوانان، کل جامعه کوردستان، چهار بخش کوردستان و در خارج از کشور پخش شد. تحت تأثیر مبارزات آزادی کوردها به بشریت رسید. انقلاب آزادی در روژاوا رخ داد، انقلاب ۱۹ جولای. مهمتر از همه، مقاومت در برابر نیرویی مانند فاشیسم داعش که به بلای سر بشریت مبدل شده است، منجر به حفاظت از موجودیت و آزادی کوردها شده و بر این اساس، بشریت را از چنین وحشیگری نجات داده است. اینها پراکتیک و نتایج این خط‌مشی فداکاری است و امروزه ریشه دوانده است. پس دشمن با انجام این همه حمله، در حالی که سعی می‌کنند با اعمال فشار بر کوردها نه تنها مانع از توسعه‌ی چنین ایثارگری‌شان گردد، سعی در اعتراف‌گر سازی و سرکوب، از آگاهی و باورداشت بدور کرده، با نابودی روح و معنویت کوردها، آنها را به وضعیت بی‌اراده درآورده و از کوردها آنطور که می‌خواهند استفاده کنند، ولی در برابر این، مقاومت راه را برای بازآفرینی انسانیت بر اساس آزادی کوردها هموار کرد. این واقعا مهم است. ما باید این را خوب درک کنیم، باید آن را بفهمیم.

رهبر آپو گفت: اگر یک حمله، ظلم و یا فشاری من را نکشد، برای من مبنایی خواهد بود تا تحولات بزرگی ایجاد کنم، مبنایی برای پیروزی من خواهد بود.» اگر دقت کنیم، رژیم فاشیستی ۱۲ سپتامبر در زندان‌ها اجرا شد. بعدها، آن رژیم حمله نسل‌کشی تمام عیار فاشیستی در اوایل دهه ۹۰ بر مردم اعمال شد. ۲۵ سال است که یک حمله نابودکننده، نسل‌کشی و امها علیه رهبر آپو در امرالی صورت می‌گیرد. یافتن راه و روش مقاومت در برابر این حملات، توسعه شجاعت و فداکاری و نشان دادن ایستار صحیح نیز تمامی حملات را در هم می‌شکند. حتی راه‌ها و روش‌های آزادی، دموکراسی و زندگی خواهرانه-برادرانه را به عنوان جایگزین توسعه می‌دهد. این امر منجر به چنین تحولات تاریخی می‌شود. خط فداکاری در کوردستان با چنین مجاهدت بزرگی دستاوردهایی را برای جامعه به بار آورد. ضربات مهلکی به فاشیسم، نسل‌کشی، همچنین به ذهنیت و سیاست استعماری وارد کرد و باعث شکست آنها شد. رهبر آپو نیز گفت: "شما بیهوده حمله می‌کنید. اکنون بحث نتیجه گرفتن حملات شما نیست، بلکه این است که در موقعیتی هستند که دیگر به صاحبان خود نیز آسیب می‌رسانند.» با این حال، این محافل نه می‌خواستند بفهمند، نه گوش دادند و نه با منفعت‌گرایانه به این سخنان نزدیک شدند. نتیجه مشهود است. هر کس این کار را انجام دهد، بیشتر گرفتار می‌شود و به بن‌بست‌های بیشتری برمی‌خورد. همان طور که مرگ خود را به ارمغان آورد، ترکیه را نیز به سمت فاجعه سوق می‌دهد. همانطور که آن تبهکارگرایان و اعضای تشکل ژاندارمری و استخبارات و مبارزه با ترور (JİTEM) در دهه ۱۹۹۰ ترکیه را به سوی فاجعه بردند، اکنون تبهکاران فاشیست آ.ک.پ-م.ه.پ نیز مانند تبهکاران مهاجم داعش ترکیه را به یک فاجعه سوق می‌دهند.

درک و اجرای موفقیت‌آمیز میراث

*ابعاد و مسئولیت‌های حفاظت از این میراث ایجاد شده توسط مقاومت روزه مرگ بزرگ ۱۴ جولای چیست؟

می‌توانیم آن را در یک جمله بیان کنیم. تنها یک معیار برای صیانت از این مقاومت وجود دارد. آن را به درستی درک کرده و با موفقیت اجرا کنیم. زندگی و مبارزه در چنین خط مقاومتی، در خط مقاومت ایثارگرانه... راه دیگری جز این نیست. این معیار صیانت کردن از این مقاومت است. این تنها راه برای اجرای آن است. در غیر این صورت یک انحراف خواهد بود. این باید به وضوح شناخته شود. این یک کار بزرگ آگاهی، اراده و باوری است. یعنی خودآموزی و بازآفرینی. تا زمانی که همه خصلت‌هایی را که این نظام قدرت و حکومت، ذهنیت و سیاست مردسالار، رویکرد فاشیستی، نسل‌کشی، بردگی و هجمه‌ای که در این ساختار شخصیتی و اجتماعی آشکار شده است- رهبر آپو در دفاعیاتش بیان کرده‌اند- بسان استفراغ کردن آنها را استفراغ کرده و دور بریزیم، باید مبارزه‌ای بی‌امان علیه آنها انجام داد، مخالف همه آنها بوده، این واقعیت را دیده و بر این اساس تا پیروزی قاطع حاصل شود مبارزه کرد. این قطعا همینطور است. این مقاومت‌ها مشاغلی نیستند که زندگی ارزان ایجاد کنند. آنها چیزی نیستند که برای تقویت زندگی ساده مادی یک نفر ایجاد شده باشند. در حالیکه وضعیت مردم کورد، زنان و بشریت آشکار است. چه فجایع بزرگی در حال رخ دادن است. این مقاومت‌ها راه را برای مبارزه برای از بین بردن همه اینها هموار کرد. خط‌مشی آن را ایجاد کرد. آنها نه تنها ساده، روزانه، موقت، محدود و نه تنها مختص این دوره هستند، بلکه آینده را نیز از این نظر روشن می‌کنند. آنها به ما نشان دادند که مبارزه درست با همه نامطلوبی‌ها، حملات و مسائل و راه موفقیت چیست.

این مقاومت جهانی است، فلسفه و خط‌مشی ایدئولوژیک آن نیز همینطور...

خلاصه اینکه ما نباید اشتباه کنیم. هیچ کس نباید چنین رویکرد ارزانی داشته باشد. ما باید محدود و سطحی برخورد نکنیم. با تولید افکار به زعم خودمان، خودفریبی نکنیم.

(گفته‌های مبنی بر اینکه) آن موقع اینگونه بود نه الان، در زندان اینگونه بود نه خارج از آن و غیره. تمام اینها همیشه چیزهای جعلی و ساختگی هستند. این مقاومت جهانی است. فلسفه و خط‌مشی ایدئولوژیک آن نیز جهانی است. برای همه و همه جا صدق می‌کند. مبارزان حزبی می‌توانند آن را انجام دهند، گریلا نیز می‌توانند آن را انجام دهند، افراد میهن‌دوست هم می‌توانند این کار را انجام دهند، زنان و جوانان نیز می‌توانند آن را انجام دهند. خط‌مشی فداکاری که توسط مقاومت روزه مرگ بزرگ ۱۴ جولای ایجاد شد، برای مبارزان حزبی، برای جنگ گریلایی، برای مردمی است که می جنگند، برای همه کسانی که برای آزادی مبارزه می‌کنند می‌باشد. این راه موجودیت‌یابی آزادانه، راه رسیدن و حفظ یک زندگی آزاد، برابر، عادلانه و دموکراتیک است. راه دیگری وجود ندارد. راه‌های دیگر همیشه بوی تقلب، فریب، سود، فردگرایی، مادی‌گرایی می‌دهد. باید از همه اینها اجتناب ورزید. در این راستا، فداکاری موجود در واقعیت ۱۴ جولای، برای همه است. حزب فدائی است، گریلا فدائی است، زن و جوان فدائی هستند، تمام مردم فدائی هستند. خط‌مشی ۱۴ جولای چنین خط ایثارگری است که همه را شامل می‌شود، اینگونه آن را خواهیم شناخت و درک خواهیم کرد. چنین فداکاری یک فلسفه طبیعی، درک، ذهنیت، یک دیدگاه، یک ادراک از حقیقت است. چنین فداکاری یک روش زندگی، یک ایدئولوژی است. چنین فداکاری نوعی مبارزه است. سازماندهی و اقدام کردن، یک روش ارتباطی است، برقراری ارتباط بین افراد بر اساس زندگی مشترک و کار دسته‌جمعی و یکی‌شدن با آن است، نه هل دادن همدیگر، تضعیف کردن، مساعد بودن برای ضربه خوردن، پسروی، آسیب رساندن به یکدیگر است. بلکه این خطی آموزش‌‌دهنده، سازمان‌دهنده، جذاب، نیروبخش و موفقیت‌آمیز می‌باشد. آزادی، برابری مبتنی بر تفاوت‌ها، دموکراسی، آموزش مجدد بر اساس اشتراک، خلقت، پدید آوردن؛ خط بازآفرینی و ایجاد جامعه بر اساس چنین شخصیتی است.

۱۴ جولای یک میراث بزرگ ایجاد کرد

این یک میراث بزرگ است، هیچ کس نمی‌تواند از زیر بار آن فرار کند. حتی طیب اردوغان در دوران ضعیف خود به درب زندان رفت که این مقاومت‌ها در آن شکل گرفت و سعی کرد از آنجا قدرت بگیرد. اکنون ظالمانه‌تر می‌شود. به ظالمی مبدل شده که کنعان اورن را پشت‌سر گذاشته است. این بحث جدایی است. اما برای به دست آوردن قدرت، او را وادار به رفتن به درب آنجا ساخت. (این مقاومت) چنین شرایط چشمگیر و موثری دارد. همه را تحت تأثیر قرار داد. همه را وادار کرد که در راه راست قدم بردارند و ضعف را از بین ببرند. اینها حقایق هستند. از این نظر، میراث بزرگی را ایجاد کرد.

۴۱ سال است که جامعه کورد، زنان و جوانان کورد را اداره می‌کند، حزب ما را اداره می‌کند، گریلاها را اداره می‌کند. تحت این فرماندهی در طی ۴۱ سال حزب ما، گریلا و خلق ما بیش از ۴۱ هزار شهید اهدا نمودند. پرمعناترین قهرمانی تاریخ را آشکار کرد. شجاع‌ترین راهپیمایی آزادی را آشکار کرد. با اتحاد زن و مرد در خط‌مشی فداکاری رفاقت، زندگی و مبارزه را در کنار هم به معنادارترین شکل خلق کرد. اینها مهمترین تحولات تاریخ، بزرگترین میراث هستند.

توجه کنیم، حتی در حال حاضر، هیچ کس نمی‌تواند برای مقاومت روزه مرگ بزرگ ۱۴ جولای صحبت کند. چنان عملی است که حتی بر ضد خود نیز تأثیر می‌گذارد. از همان لحظه اول، دشمن را، بزرگترین حریفش، کنعان اورن را تحت تاثیرش قرار داد. اکنون بر طیب اردوغان که از خط کنعان اورن پیروی می‌کند نیز تأثیر گذاشته است. اقدامات بزرگ تاریخی اینگونه انجام داده می‌شوند. این چیزی است که استادان می‌گویند. به عبارت دیگر، بزرگی یک عملیات و اقدام با تأثیری که حتی بر مخالفانش می‌گذارد، سنجیده می‌شود. در اینجا، مقاومت روزه مرگ بزرگ ۱۴ جولای، حتی بزرگترین مخالفان را به زانو درآورد، به وضعیتی درآورد که تحت تأثیر آن قرار بگیرد و از آن التماس کند. عظمت آن تا به این حد است. نیروی تاثیرگذاری‌اش تا به این حد بزرگ است.

واضح است که این یک میراث بزرگ است. هیچ کس نمی‌تواند آن را نابود کند، همه از آن سود می‌برند. اینجا چه خطری وجود دارد؟ تحریف این، تحریف این خط‌مشی، یعنی به اشتباه بردن آگاهی آزادی، ایجاد انحراف و منحرف ساختن خط‌مشی مقاومت، عمدتاً در خط‌مشی فداکاری، در ذهنیت، بینش فلسفی، ایستار ایدئولوژیکی، تشکیلاتی و ایجاد تزلزل و تحریف در سبک عملیاتی است. در ظاهر گویا از آن صیانت بعمل می‌آورد ولی در پشت‌پرده آن به انحراف می‌کشد و صیانتی تقلبی انجام می‌دهد. اینها خطرناک هستند. فرقی نمی‌کند چه شکل، نام و تصویری داشته باشیم، ما باید با این صیانت‌های ساختگی مخالفت کنیم. در واقع خود ۱۴ جولای این اجازه را نمی‌دهد. آگاهی آن را خودش ایجاد کرده، خط‌مشی آن را خودش آشکار ساخته، سبکش را نیز خودش ایجاد کرده و پیروزی آن را هم خودش به دست آورده است. تحریف آن چندان آسان نیست. هیچ کس نباید به چنین کاری جسارت کند. اما اگر می‌تواند اتفاق بیفتد، ممکن است جدی‌ترین خطر در اینجا باشد. ممکن است عدم درک باشد، همچنین ممکن است تحریف معنا نیز باشد. شما باید از آنها دوری کنید.

اینکه چگونه باید بطور صحیح از آن صیانت کرد را بیان کردم. باید به درستی درک شود و با موفقیت عملی گردد. باید آن خط‌مشی را زیست و اجرا کرد. واضح است که این امر پیروزی‌هایی را به همراه دارد. ۴۱ سال است که همینطور است و در سال ۴۲ هم همینطور خواهد بود. تأثیر این اقدام و مقاومت در طول تاریخ آینده آن هرگز کاهش نخواهد یافت. طراوت و سرزندگی خود را در هر لحظه و در هر سالگرد بسیار قوی‌تر حفظ خواهد کرد و همچنان بشریت را به سوی آزادی هدایت خواهد نمود. بر این اساس، بار دیگر یاد و خاطره سازندگان، مجریان و شهدای قهرمان این مقاومت را با احترام و سپاس گرامی می‌دارم. در چهل و دومین سال مقاومت می‌گویم که خط‌مشی مقاومت ۱۴ تیر را با دقت بیشتری درک کرده و با موفقیت اجرا خواهیم کرد.