رؤسای مشترک شورای رهبری کنفدرالیسم جوامع کوردستان، ک.ج.ک اعلام نمودند که کورد با ویژگی دمکراتیک خود در خاورمیانه پیشاهنگان دمکراسی بوده و اظهار داشتند که روژآوا بهشت دمکراسی در خاورمیانه است. ترکیه عضو ناتو است و با حمایت و اجازه آمریکا دست به حمله میزند. ترکیه نه تنها در داخل، بلکه در منطقه خاورمیانه با دمکراسی به دشمنی دست میزند. پ.ک.ک عم علیه ترکیه مبارزه میکند.
بسی خوزات و جمیل باییک روسای مشترک شورای رهبری کنفدرالیسم جوامع کوردستان به پرسشهای آلف بکنسال Alf Beckînsale که در صفوف جنبش آزادی کورد مبارزه میکند پاسخ دادهاند.
آلف بکنسال: در خاورمیانه شاهد دستاوردهای اجتماعی و اقتصادی و پیروزیهایی هستیم. میتوانید به طور خلاصه به این موارد اشارهای داشته باشید؟
کنفدرالیسم جوامع کوردستان: چون ما مستقیما در روژآوا حضور نداریم، نمیتوانیم مستقیما به پیشرفتهای اجتماعی-اقتصادی اشاره داشته باشیم. اما مسائلی هستند که ما ان را شنیدهایم، احتمالا میتوانند در مواردی ضعیف هم باشند. اما به همین دلیل ما تنها میتوانیم به مواردی اشاره داشته باشیم که آن را شنیدهایم یا نسبت به انجام آنها مطمئن هستیم. حیاتی که نزدیک به ۸ سال است بدون حاکمیت دولت ادامه پیدا میکند زمینهساز پیشرفتهایی شده است. دولت مانع هرگونه پیشرفت سیاسی و اجتماعی شده است. اقتصاد هم برای دولت حوزهای برای تاراج و یغما به شمار میرود. دولت نهادی بزرگ و وسیع است. سیر کردن این دستگاه فربه، جامعه را گرسنه میکند. قرار گرفتن اجتماع زیر موجودیت دولت باعث بیارادگی میشود. به همین دلیل زندگی بدون دولت، جامعه و افراد را به کسانی برخوردار از اراده تبدیل میکند. در واقع بدون دولتی، همزمان به معنای دمکراسی است. به همین علت ۸ سال است که در روژآوا در بسیاری از حوزهها تجربه دمکراسی امکانپذیر شده است و جامعه سازماندهی شده تصمیمات خود را میگیرد. زنان و جوانان سازماندهی شده هستند. با نیروی سازماندهی شده خود به مهمترین بازیگران حیات اجتماعی و سیاسی تبدیل شدهاند. تا زمانیکه این نیرو درک و مشاهده نشود، حیات اجتماعی سیاسی نمیتواند در روژآوا نهادینه شود. این هر دو نیروی اساسی اجتماعی سیمای روژآوا را در مجموع تغییر داده است.
دشمنان روژآوا را در محاصره قرار دادهاند. دولت سوریه سیستم دمکراتیک روژآوا را قبول نمیکند و دولت ترک با تبهکاران وابسته به خود، عفرین، سریکانی و گری سپی را اشغال کرده است. در این رابطه همیشه انقلاب روژاوا با تهدید مواجه شده است. در چنین زمانی دفاع از خود لازم میشود. چون این انقلاب به برخی از موارد توجه نکرد و بر اساس این موارد خود را سازماندهی نکرد، نیروهای اشغالگر از این مسئله بهرهبرداری کردند. به همین دلیل اگر وضعیت روژاوا، باکور و روژهلات سوریه را عادی مشاهده و ان را عادی ارزیابی و تحلیل کنیم، راه بروی برخی از اشتباهات هموار میشود.
در روژآوا حوزهی اقتصادی در اختیار دولت قرار ندارد. انقلابی روی داده است اما چون با حملات سنگینی مواجه شده است، سیستم اقتصادی باهمادگرایانه و کمونال آن چندان توسعه پیدا نکرده است. از طرف دیگر کشاورزی و دامپروری و بازرگانی در نواحی شهری در جریان است. از این نگاه، در حوزه اقتصادی، سیستم اقتصادی تحت کنترل دولت قرار ندارد. واحدهای اقتصادی و باهمادگرایانه کمونال که با انقلاب توسعه پیدا کردهاند، کشاورزی و دامپروری در قالب سازمانهای کوچک ابعاد اصلی اقتصادی آن را تشکیل میدهند. پیش از این هم روژآوا مرکز کشاورزی و دامپروری سوریه بوده است. اکنون هم این روند جریان دارد. این منطقه از پتانسیل اقتصادی بزرگی برای پیشرفت و توسعه برخوردار است. زیرا در سطحی عالی از فرهنگی اجتماعی برخوردار است، که با توسعه اقتصاد کمونال، سیستم اقتصادی دمکراتیک خود را بر اساس جامعهای دمکراتیک، میتواند توسعه دهد.
آلف بکنسال: حزب کارگران کوردستان در بسیاری از نقاط کوردستان حضور دارد. پ.ک.ک در این مناطق چه دستاوردهایی داشته است؟
کنفدرالیسم جوامع کوردستان: حزب کارگران کوردستان در هر چهار بخش کوردستان پیشرفتها و تحولات بزرگی را با حضور خود رقم زده است و دسناوردهای فراوانی داشته است. پیش از حضور پ.ک.ک تمام مبارزات کوردی، نقش طبقه مسلط کورد را بر خود داشت و عمدتا بر اساس توصیفات نظامی و سیاسی شکل گرفته بودند. اما چون در بعد نظامی و سیاسی از تاثیرگذاری برخوردار نبودند، در میان جامعه تغییرات بسیار کمی را رقم زدند. پ.ک.ک از همان روزی که با رهبری رهبر آپو ظهور پیدا کرد، در تمام ابعاد پیشرفتهای انقلابی را ایجاد کرد. از شیوه تفکر گرفته تا حوزههای دیگر زندگی، تغییرات بزرگ را ایجاد کرد. با تمام نیروهای مرتجع ارتباطات خود را قطع کرده است. رهبر آپو از همان روز اول، در نظر داشته است که هوالان خود و جامعه را تغییر دهد. به همین دلیل، به شیوهای انتقادی با ارتجاع و اشتباهات برخورد کرده است. خاطرنشان کرده است که تا زمانیکه به شیوهای اصولی در مقابل ارتجاع ایستادگی نشود، نمیتوان مبارزه برای آزادی و دمکراسی را ادامه داد. به همین دلیل همیشه هر گام مبارزه پ.ک.ک، انقلاب ملی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی و اجتماعی-روانی را دنبال کرده است. انقلابهای ملی، اجتماعی، دمکراتیک، فرهنگی و سیاسی را در امتداد و بطن همدیگر ایجاد کرده است. پیش از هر چیز، در کوردستان برای نخستین بار، جنبش فرودستان، یعنی جنبش خلق ایجاد شده است. بیشتر افرادی که در زمان تاسیس در جنبش آپویی حضور پیدا کردند، فرزندان خلق و فرودستان بودند. همین نکته به تنهایی برای تمام کوردستان، انقلاب و گامی بلند به شمار میرفت. از آن به بعد بود که در کوردستان پیشرفتهای ملی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی مستقمی با نیروی سازماندهی شده، در سطح خلق ایجاد شدند.
در باکور کوردستان هیچ روستا و شهر و شهرکی مشاهده نمیشود که بپا نخاسته باشند. سازمانهای مرتجع جای خود را به سازمان خلقی دادند. در معنای واقعی انقلاب دمکراتیک، اجتماعی و فرهنگی ایجاد شده است. با چنین مبنایی از واقعیت، واقعیت ملی کورد با ویژگی دمکراتیک ظهور پیدا کرده است. کوردهایی که بستر مرگ بپاخاستهاند، به مبارزه برای آزادی و دمکراسی دست زدهاند. دهها هزار زن و پسر به صفوف نیروهای گریلا پیوستهاند. در تاریخ جهان برای نخستین بار است که در چنین سطحی ارتش زنان ظهور پیدا کرده است. خلق کورد با اراده سیاسی دمکراتیک به سطحی رسیده است که مبارزه دمکراتیک شدن را برای کوردستان و ترکیه رقم بزند.
در کوردستان، سنی، علوی، ایزدی، همراه با کوردهای دیگر مبارزه برای آزادی کورد را در پیش گرفتهاند. در کوردستان عرب، ترکمن، آذری، ارمنی، سریانی-آسوری هم با در جریان مبارزه برای آزادی، این مبارزه را مانند مبارزه خود دیده و به ان پیوستند. واقعیت ملی دمکراتیک کوردستان به شیوهای قابل توجه نمود پیدا کرده است.
فرهنگ و هنر کوردی گامی بلند برداشته است، ارزشهای فرهنگی کوردی احیا شدهاند، این ارزشهای جدید با معیارها و ارزشهای جدید بهم پیوسته و در ایجاد واقعیت اجتماعی کورد نقش خود را ایفا کردهاند. زنان به شیوهای قابل توجه بپا خاسته و انقلاب اجتماعی با مرکزیت زنان، ویژگی آزادی و دمکراسی را گسترش داده است و آن را عمق بخشیده است. بر مبنای انقلاب ازادی زن، انقلاب کوردستان که بر تمام انقلابها تاثیر میگذارد، ظهور کرده است و همراه با انقلاب آزادی زن، خلق کورد به جامعهای قدرتمند تبدیل شده است.
کوردستان توسعه و قدرت بزرگی را تجربه کرده است. امکان ندارد که بتوان این انقلاب را به باکور کوردستان محدود کرد. این انقلاب در مدت زمانی کوتاه بر هر چهار بخش کوردستان تاثیرگذار بوده است، دگرگونی ملی، اجتماعی و فرهنگی را ایجاد کرده است و بر عرصه سیاسی کورد تاثیرگذار بوده است. انقلاب فرانسه، در وضعیتی که رسانهها وجود نداشتند، بر جامعه روسیه تاثیرگذار بود و روسیه تزاری با آن مخالفت و دشمنی پرداخت. اکنون در وضعیتی که رسانهها توسعه پیدا کردهاند، انقلاب کورد بیش از ان، بر هر چهار بخش کوردستان تاثیر گذار بوده است. میتوان چنین مقایسهای را انجام داد.
در واقع، هزاران جوان در روژآوا، باشور و روژهلات به صفوف پ.ک.ک پیوستند. مشخص است که این مسئله بر خانواده و اطرافیان آنان هم تاثیر گذارده است. بسیاری هم به شهادت رسیدهاند. از طرف دیگر، کادرهای پ.ک.ک، گریلاهایی با هزاران و دهها و صدها هزار نفر از باشوریها ارتباط برقرار کردهاند. بر آنها تاثیر گذار بودهاند، تفکرات و زندگی آنها را تغییر دادهاند. اگر جنبش ما چند بعدی نبود، اکنون در باشور کوردستان حیات اجتماعی و سیاسی ما بسیار عقب ماندهتر بود و حس میهندوستی نمیتوانست تا این حد گسترش پیدا کند. پ.ک.ک خطمشی ملی، اجتماعی و فکری باشور را بسیار تغییر داده است.
تغییرات و دگرگونیها و خلاقیتها در روژآوا مستقیم بودهاند. رهبر آپو ۲۰ سال در میان خلق روژاوا، جوانان و زنان روژآوا بوده است، آنها را تربیت کرده است، هزاران زن و جوان به صفوف گریلا پیوستهاند. به شهادت رسیدهاند. انقلاب روژاوا تحت تاثیر افکار رهبر آپو ایجاد شده است. خلق روژآوا با دلسوزی و عشق به رهبر آپو ایجاد شده است. با عشق پیشاهنگان این مبارزه هستند. مشخص است که انقلاب روژآوا با پارادایم رهبر آپو توسعه پیدا کرده است، نه فقط برای کوردستان، بلکه برای تمام خاورمیانه انقلابی مهم به شمار میرود.
اگر امروز در روژهلات کوردستان خواست آزادی و دمکراسی در چنین سطحی اعلایی وجود دارد، افکار رهبر آپو تاثیر بسیاری در اعتلای آن داشته است. همراه با فشارهای دولت، خلق در هر فرصتی تمایل و خواست خود را برای آزادی نشان میدهند، این تاثیر پ.ک.ک در هر چهار بخش کوردستان را نشان میدهد. مشاهده میشود که کورد حول رهبر آپو در اروپا و سطح جهان، با سازماندهی خود، خود را و خواستهای خود را به جهانیان نشان میدهند. توسعه و دستاوردهای بزرگی در این رابطه مشاهده میشود، جامعهای که در معرض نابودی قرار داشت، اراده سیاسی آن در هم شکسته شده بود، اکنون در خارج از کشور خود را سازماندهی کرده است و این برای هرچهار بخش کوردستان، دستاورد بزرگ مادی و معنوی به شمار میرود. قدرتمندی سازماندهی در اروپا، پنجرهای را در اروپا و جهان بروی کوردستان گشوده است. این سازماندهی قدرتمند بر هر چهار بخش کوردستان تاثیرات بزرگی را بدنبال داشته است.
همراه با دستاوردهای بزرگ پ.ک.ک در هر چهار بخش کوردستان، بعد از ایجاد فدراسیون در باشور کوردستان، مسئولان پارت دمکرات کوردستان و اطرافیان آن دست به این تبلیغات زدهاند که پ.ک.ک چه دستاوردهایی داشته است؟ تلاش میکنند از این طریق نشان دهند که در حوزههای اجتماعی، سیاسی و فرهنگی و ملی تا چه اندازه سطحی به کوردستان مینگرند. در هیچ یک از بخشهای کوردستان که تقسیم شده است و دولتهای فرادست در آن از موقعیت خود استفاده میکنند و از نیروهای خارجی کمک گرفته و دست به قتلعام میزنند، آسان نیست که بتوان دستاوردی کسب کرد. تا زمانیکه در مقابل هر چهار دولت ایستادگی نکرد و حق خود را نگرفت، دستاورد ایجاد نمیشود. این مسئله هم وابسته به این است که کورد در بعد اجتماعی، سیاسی و نظامی به نیرو تبدیل شود. به همین دلیل زمانی که به نیروهای سیاسی باشور میگوییم که این دستاورد را کسب کردهایم، میگویند پ.ک.ک چه دستاوردی داشته است، همین گفته نشان میدهد که چه برخوردی سطحی و تنگ نسبت به این مسئله دارند.
پ.ک.ک در زمانی که باشور در حال شکست بود وارد میدان شد. نه فقط پارت دمکرات کوردستان و باشور، سیاست کوردی ضربه سنگینی خورده بود. بسیار مهم است که پ.ک.ک در چنین وضعیت سیاسیی بتواند وارد میدان شود. همچنین در بزرگترین بخش کوردستان و پرجمعیتترین بخش کوردستان، مبارزه را گسترش داده است. از طرف دیگر، دولت ترک رهبری دشمنی با کورد را در دست دارد. حتی مبارزه کورد در سطح بسیار کوچک را برای خود تهدید میداند. واقعیت این است که پارت دمکرات کوردستان به دلیل ارتباط با امریکا و ناتو سعی میکند که جنبش کورد در باکور کوردستان گسترش پیدا نکند و به همین دلیل دولت ترک با آن تسامح میکند. ترکیه در زمان جنگ سرد مهمترین کشور برای ناتو و آمریکا بود. دشمنی با کورد از جمله سیاستهای اصلی ملی ترکیه است و از این طریق بخش بزرگی از بار سیاسی دشمنی علیه کورد را بر دوش گرفته است.
پارلمان باشور کوردستان در ۲ اکتبر ۱۹۹۲ با حمله پارت دمکرات کوردستان و اتحادیه میهنی کوردستان علیه پ.ک.ک افتتاح شد. چون باشور علیه پ.ک.ک وارد جنگ شده بود جمهوری ترک این وضعیت را قبول کرد. تا پ.ک.ک را از میان بردارند با احزاب سیاسی باشور وارد ارتباط شدهاند. در سال ۲۰۰۳ که صدام از میان رفت، در این وضعیت سیاسی پ.ک.ک در هر چهار بخش کوردستان مشغول فعالیت بود و در همان زمان هم فدراسیون باشور کوردستان ایجاد شد. اما هم اکنون دولت ترک به رسمیت شناختن باشور کوردستان را به عنوان اشتباهی تاریخی میداند. فدراسیون باشور کوردستان را مانند اشتباهی تاریخی برای خود میداند. سال ۲۰۰۷ آمریکا و پارت دمکرات کوردستان آشکارا علیه پ.ک.ک موضعگیری کردند، زمانیکه جرج بوش پسر گفت 'پ.ک.ک دشمن ماست'، دولت ترک رسما باشور کوردستان را به رسمیت شناخت. پارت دمکرات کوردستان برای نابودی پ.ک.ک، هر نوع کمک ممکنی را به جمهوری ترک ارائه میدهد و در همین رابطه است که باشور کوردستان به بخشی از سیاستهای قتلعام تبدیل شده است. اگر پارت دمکرات کوردستان به دولت ترک کمک نمیکرد، دولت ترک مجبور میشد که در باکور کوردستان موجودیت خلق کورد و خودمدیریتی دمکراتیک را بپذیرد. اما به دلیل ارتباطات پارت دمکرات کوردستان، با این گفته که علیه کوردها هستند، علیه پ.ک.ک و تروریسم میجنگند، سیاستهای قتلعام را در باکور ادامه میدهد.
پ.ک.ک در دستاوردهای باشور کوردستان نقش دارد. بدون گمان با خلق باشور کوردستان و نیروهای سیاسی همگام بوده است و همراه با انان مبارزه کرده است. اگر پ.ک.ک وارد عرصه مبارزه تاریخی نمیشد و مبارزه بزرگی را آغاز نمیکرد، در کوردستان و خاورمیانه تاثیر بزرگ سیاسی خود را بر جا نمیگذاشت، و باشور کوردستان هم دستاوردهای تاریخی خود را نمیداشت. به همین دلیل اگر گفته شود که مبارزه پ.ک.ک برای هر چهار بخش کوردستان دستاوردهای عظیمی بدنبال داشته است، واقعیتی تاریخی را بازگو کرده است.
الف بکنسال: همانگونه که اطلاع دارید در کوردستان، مانند آسوریان بسیاری از اقلیتها زندگی میکنند. ارتباط جنبش آزادی کورد با اقلیتها چگونه است؟ چگونه با آنها برخورد میکند؟
کنفدرالیسم جوامع کوردستان: پ.ک.ک چون شاهد دشمنیهای بسیاری با ملیتخواهی جوامع و کورد بوده است و هم به دلیل برخورداری از تفکر سوسیالیستی، از همان ابتدا با سمپاتی و دوستی و برادری به این خلقها نزدیک شده است. جنبش آزادی کوردستان تنها جنبشی در کوردستان ست که سنی، علوی، ایزدی را زیر یک سقف جمع کرده است. در میان گروه نخست حزب کارگران کوردستان، از ۶ نفر، ۴ نفر کورد علوی بودهاند. در میان کادرهای پیشاهنگ و اولیه پ.ک.ک، بسیاری از کادرهای مهم، ترکیهای بودند، افرادی مانند حقی کارر و کمال پیر. بسیاری از هوالان ترک در میان صفوف ما که به شهادت رسیدهاند ترک هستند. جنبش آزادی کوردستان همیشه با حس سمپاتی و برادری با آسوریان و ارمنیان برخورد کرده است. در پ.ک.ک هیچگاه ملیگرایی افراطی وجود نداشته است. آسوریان در کوردستان وجود دارند. برای انکه بتوانند خود را سازماندهی کنند، در هر منطقهای که وجود دارند بتوانند سازماندهی خود را داشته باشند، به هر نحو ممکن مورد حمایت قرار گرفتهاند. برای ایجاد سازماندهی و ایجاد احزاب آسوری مورد حمایت قرار گرفتهاند. با حمایت از انها نخستین هدف این بود که این جوامع و این خلقها که غنای کوردستان هستند بتوانند موجودیت خود را ادامه بدهند. جنبشمان کوردستان را مانند سرزمین مشترک آسوریان و ارمنیان میبیند. با احترام به انها نزدیک میشود. پ.ک.ک از ابتدا با این ذهنیت با آنها برخورد کرده است. با ذهنیت رهبر آپو که بر اساس ملت دمکراتیک است، بر اساس عقلانیتی تاریخی، اجتماعی و ایدئولوژیک جنبش ما مهر خود را بر این مسئله گذاشته است. بر اساس این عقلانیت، آسوری، ارمنی از عناصر اصلی و برابر این سرزمین هستند. به هر نحو ممکن آنها از حق حیاتی آزاد و مستقل برخوردار هستند. اگر این مسئله به درستی درک شود و برداشت غلطی از آن ارائه نشود، ما اعلام میکنیم که باید حتی تبعیض مثبتی هم در رابطه با آنها برقرار شود. زیرا در کوردستان، به این افراد ظلم شده است. کورد با فشار و تلاشهای طبقه فرادست تا حدی نسبت به آسوریان و ارمنیان بیعدالتی انجام داده است. بدون آنکه دچار نگرانی شوند ما باید با ایجاد حیاتی آزاد و برابر در سرزمینی مشترک باید بتوانیم این بیعدالتی تاریخی را در سطحی بالا از میان برداریم.
در برابر آسوریان هیچگونه برخورد منفی نداریم. آنها در این سرزمین از تمام حقوق خود برخوردارند. از طرف ما هیچگونه برخورد منفی نسبت به آنها وجود ندارد. احتمال دارد که در مراحلی برای مقابله با ما با برخی از دولتها ارتباطاتی برقرار کرده باشند و نگرشی منفی نسبت به ما داشته باشند. ما در این باره نارضایتی نشان ندادهایم، ما با ذهنیت و درک عمیق این مسئله را قبول کردهایم. در هر صورت، برخورد ما با آنها تغییر پیدا نمیکند، زیرا رویکرد ما بخشی از هویت و شخصیت ما است. زمانیکه میشنویم گاه و بیگاه در روژآوا اشتباهاتی روی میدهد، با استفاده از تاثیرمان، تلاش میکنیم که این اشتباهات تصحیح شود. نسبت به این مسئله بیش از هر چیز دیگری حساسیت داریم. ما نمیتوانیم بیعدالتی نسبت به اعتقادات و خلقهای دیگر را تحمل کنیم. زمانیکه این حساسیت را نشان میدهیم، آن موقع است که هویتمان، ویژگیمان را نشان میدهیم، در غیر اینصورت هر اقدامی نشان میدهد که هویت و ویژگی اصلیمان را انکار کردهایم. چنین اقداماتی بیاحترامی فراوانی نسبت به رهبر آپو است. رهبر آپو بیعدالتی به خلقها و اعتقادات دیگر و زنان را هیچگاه قبول نمیکند. کسانی که دست به چنین بیعدالتیهایی میزنند هیچگاه بخشوده نمیشوند.
با احزاب و رفقای آسوری دیدار داریم. بر اساس امکانات و فرصتهایمان به آنها پاسخ میدهیم. فرصت و امکانات ما فرصت و امکانات خودشان است. در این باره هیچگونه تبعیضی وجود ندارد. ارتباطات ما در چارچوب برابری، عدالت و حق طلبی است. این سطح از ارتباطات بر احترام و برخورد و پیوندهایی متکی است که رهبر اپو سالها پیش از این ایجاد کرده است، ما اقداماتمان را بر اساس این راهبرد ادامه میدهیم. ما نسبت به هر گونه انتقادی از سوی آنها استقبال میکنیم.
آلف بکنسال: موضع جنبش آزادی کورد برای مسئله فلسطین، مبارزه رهاییبخش، مبارزات سیاهپوستان و سرخپوستان امریکا چگونه بوده است؟
کنفدرالیسم جوامع کوردستان: به عنوان جنبش آزادیبخش و ملی از ابتدای حرکتمان، با حسی از هواداری و توجه با مبارزات رهاییبخش ملی در ارتباط بوده و برخورد کردهایم. در واقع ما کتابهای جنبشهای رهاییبخش را مطالعه کردهایم و مبارزات انها را پیگیری میکنیم. خصوصا مبارزه رهاییبخش ملی ویتنام در ابتدای سالهای ۱۹۷۰ بر ما تاثیر فراوان داشته است. هوشی مین و جیاپ برای ما رهبران مبارزه ملی بودند. در واقع این گفته که هیچ چیز ارزشمندتر از آزادی و رهایی نیست متعلق به هوشی مین است و چراغ راه ماست. کتاب تاریخ حزب کارگر ویتنام کتابی بود که از سوی تمام کادرها و طرفداران ما مطالعه میشد.
مبارزه فلسطین نیز از نزدیک بر ما تاثیر داشته است. رهبر آپو جنبشمان پیش از کودتای ۱۲ سپتامبر به فلسطین رفتند و مورد حمایت فلسطینیها قرار گرفتند. گریلاهای ما ابتدا در کمپهای فلسطین آموزش میدیدند. بعد از کودتای فاشیستی ۱۲ سپتامبر، زمانی که حزبمان به خاورمیانه عزیمت کرد، حمایتهای وسیعی را از فلسطینیها دریافت کرد. حمایت نیروهای سیاسی فلسطین برای جنبشمان نباید انکار شود و بعد از ان بود که فاشیسم ۱۲ سپتامبر خود را برای حمله به مبارزات نیروهای گریلا آماده کرد. انها همیشه دوستان مبارزه ما بودهاند، ما هم با همراه و همگام با مبارزات آزادیخواهانه آنان هستیم.
تا سال ۱۹۸۲ زمانیکه اسرائیل فلسطین را اشغال کرد، در کمپهای ما با هم بودیم. ۱۱ نفر از هوالان بسیار گرانقدر ما در نبرد با اسرائیلیها به شهادت رسیدند و نزدیک به ۲۰ نفر هم مجروح شدند. این شهادتها پل مستحکمی را بین ما و مبارزان فلسطینی ایجاد کرده است. ما اعتقاد داریم که فلسطینیها در سرزمینشان با رهبری خودشان میتوانند به حیاتی آزاد و دمکراتیک دست پیدا کنند. با مبارزه عظیم خود این مسئله را ثابت کردهاند.
رهبر اپو، پ.ک.ک را نه فقط برای کورد، بلکه برای تمام فرودستان مانند مبارزهای برای دستیابی به آزادی تعریف کرده است و پ.ک.ک هم در عمل آزادی تمام فرودستان در کوردستان و خاورمیانه را به مبنای عمل خود تبدیل کرده است. این اعتقاد شرط نخستین ایدئولوژی ماست. در چارچوب این ایدئولوژی است که ما تمام خلقها را در میان پ.ک.ک میپذیریم و این ذهنیت ملت دمکراتیک رهبر اپو است. ما بر این اساس از مبارزات دمکراسیخواهانه و آزادی فرودستان در تمام جهان حمایت میکنیم.
حمایت از مبارزه سیاهپوستان و سرخپوستان امریکا وظیفه هر سوسیالیست و دمکراسیخواهی است. لازم است که بومیان امریکایی در همه جا مورد حفاظت واقع شوند و حقوق آنها مسترد شود. به عنوان صاحبان واقعی این سرزمین باید از حیاتی آزاد و دمکراتیک برخوردار باشند. باید فرصتهای حیات آزاد برای آنها هم مهیا شود. به همین دلیل بومیان باید بتوانند در این سرزمین حیات آزاد خود را ادامه دهند. همچنین در مناطقی که اکثریت ساکنان آن بومیان هستند، باید از حیاتی آزاد و مستقل برخوردار باشند.
بدون شک حق شهروندی سیاهپوستان آمریکا هم مسئله بسیار مهمی است. باید تبعیض در ابعاد سیاسی، اجتماعی و فرهنگی از میان برداشته شود. این مسئله وظیفه آمریکاییان و تمام جامعه بشری است. با به رسمیت شناختن حقوق اساسی و ایجاد حیاتی آزاد و برابر مشکلات میتواند رفع شود. تا زمانیکه این مسئله حل نشود، نه امریکا و نه جامعه بشری نمیتواند به نحوی درست و واقعی، دمکراتیک و عادلانه، برابری طلبانه و آزاد و از روی وجدان با این مسئله ارتباط داشته باشد.