تبدیل ویروس کرونا به ابزاری برای جنگ روانی | یادداشت (بخش نخست)
سرمایهداری به همان اندازه که جامعه را تخریب میکند، به همان اندازه نیز گسترش پیدا میکند. ویروس کرونا نیز برای فروپاشی جامعه و گسترش فردگرایی به کار برده میشود.
سرمایهداری به همان اندازه که جامعه را تخریب میکند، به همان اندازه نیز گسترش پیدا میکند. ویروس کرونا نیز برای فروپاشی جامعه و گسترش فردگرایی به کار برده میشود.
◼️شیوه تولید سرمایهداری باعث ظهور بیماری ناشی از ویروس کووید-۱۹ شده است. بیماریی که پیش از این هیچگاه دیده نشده بود، زمانی که در بطن آن پیدا میشود، میتوان گفت در نتیجه مداخله خارجی در طبیعت و از میان برداشتن توازن آن بوده است. در بسیاری از تولیدات مواد شیمیایی به کار برده میشود و این مواد به نوبه خود چرخه طبیعت را برهم میزنند. همانگونه زمانیکه عناصر شیمیایی باهم ترکیب میشوند و مواد شیمیایی جدیدی تولید میشوند، ویروس و بیماریهای جدید نیز به همین شیوه اثرات جدیدی را از خود برجای میگذارند. ما میدانیم که تولید صنایع بر اساس موازنه در چرخه طبیعت نبوده و به تولید پدیدههای جدیدی منجر میشود. محصولاتی که برای ما بسیار مفید هستند، میتوانند برای طبیعیت بسیار مخرب باشند. زیرا ما از دریچه نگاه انسان به طبیعت مینگریم و این نتیجه را مشاهده میکنیم. اما در ادیان، طبیعت امانتی در دست بشر است. این مسئله نیز صریحا مشاهده شده است، نگرش انسان [مدرن] به طبیعت از نگرش آنیمیستی انسان در جامعه نخستین کوتهبینانهتر است. طبق نگرش انسانهای نخستین، طبیعت نیز مانند انسان زنده است. آنچه که به واقعیت نزدیکتر است نه نگرش انسان در مدرنیته سرمایهداری، بلکه نگرش انسان نخستین است. اشاراتی از این دست میتوانند مفید و شایسته باشند.
در برههای که ویروس کرونا در سطح جهان منتشر شده است، سرمایهداری سیستم غیر اخلاقی بوده و پایبند ارزشها نیست. سرمایهداری هیچ ارزش و نگرانی در رابطه با گذشته و آینده ندارد. کاپیتالیسم و کاپیتالستها صرفا لحظه کنونی را مورد توجه قرار میدهند. تنها نگرانی آنها اینست که سطح تولید را افزایش داده و بر سطح استثمارگری خود بیفزایند. به همین علت زمانیکه بشریت دچار مصیبتی میگردد آنها در فکر کسب سود از ویروس بر میآیند. مرثیههای کشورهای سرمایهداری برای ویروس و سلامتی انسان از بیخ دروغی بیش نیست. این گزاره برای تمامی کشورهای سرمایهداری درست بوده و برای ترکیه نیز صد برابر درست است. بدون شک برخی از سرمایهدارانی که ارزشهای انسانی خود را همچنان حفظ کردهاند، میتوانند از این دغدغه و نگرانی برخوردار باشند. اما این مسئلهای شخصی به شمار میرود. سیستم سرمایهداری در این رابطه هیچگونه نگرانی ندارد. چنین به نظر میرسد که به دلیل شیوع ویروس کرونا اقتصاد سرمایهداری دچار بحران شود. واقعیت دارد، این بحران ایجاد میشود. زیرا کاپیتالیسم بحرانها را بسط داده و تمامی بحرانهای آن بر گرده بشریت به باری سنگین تبدیل میشود.
کاپیتالیسم با هر بحرانی خود را توسعه میدهد، سازمانها و نهادها و کارخانههای کوچک را از میان برمیدارد. در این کشورهای سرمایهدار ثروت در دست گروهی قلیل افزایش مییابد و توزیع آن در میان بقیه کاهش پیدا میکند و در نتیجه اختلاف گسترش پیدا میکند. به همان شیوه کشورهای سرمایهداری بزرگ ثروتمندتر میشوند و ثروت کشورهای کوچک و فقیر نیز کاهش پیدا میکند. بحران سرمایهداری بدون گمان به این نتیجه میرسد. نتیجه بحران سرمایهداری بدون گمان راه را برای این موضوع باز میکند. این گفته نیز در تمامی مراحل توسط پژوهشهای فراوانی تایید شدهاند.
انحصار افزایش پیدا میکند، کشورهای سرمایهدار بیش از پیش ثروتمند میشوند. به طور خلاصه، کشورهای سرمایهداری و انحصارات سرمایهدارانه از این بحرانها بهره میگرفتند. بحران برای سرمایهداران این نتیجه را در بر دارد. بحران اقتصادی و ویروس کرونا نیز این نتیجه را به دنبال دارد.
این وضعیت پارادوکسی را ایجاد میکند. توقف داخلی سرمایهداری یکی از این موارد است. مانند گسترش سلولهای سرطان، هر اندازه که سرمایهداری گسترش پیدا کند، بیش از پیش به مرگ نزدیک میشود. رهبر آپو در رابطه با سرمایهداری گفته است که سیستم سرطانی کردن جامعه است. در واقع از نظر رهبر آپو جامعه سرمایهداری گفتهای درست نیست. به کاپیتالیزمی که با جامعه دشمنی میکند نباید جامعه گفت. زیرا در اصل سرطانی است، و این ویژگی سرمایهداری است. در دوره بحرانهای سرمایهداری مراکز سرمایهداری به منظور آنکه بر کارخانهها و تولیدات کوچک فایق آیند، باید سود و بحران آنها گسترش یابد. سرمایهداری اختلاف بین کشورها و طبقات اجتماعی را افزایش میدهد و این موضوع نیز مرگ را نزدیکتر میکند. بحران مداوم و سرطانی بودن به این دلیل ایجاد میشود.
به همین علت است که نمیتوان گفت که سرمایهداری به شیوهای عقلانی فکر کرده و از این وضعیت رهایی پیدا میکند. زیرا سرمایهداری خود این پارادوکس را ایجاد میکند. گویا در چنین شرایطی، در مواقعی کشورهای سرمایهداری به برخی از کشورها کمک کرده و با پروژههایی میخواهند که این بحرانها را اندکی کاهش دهند، اما ممکن نیست که چارهای برای سرطان بیابند. اگر سرمایهداری از میان برود، چنین وضعیتی ایجاد نمیشود.
زمانیکه ویروس کرونا ظهور پیدا کرد، برخی از کشورها خواستند که تدابیری را برای سلامتی اتخاذ کنند. اما بعد از مدتی به دلیل وجود سیستم سرمایهداری از این کار دست کشیدند. بدون گمان این کشورها و انحصارات سرمایهداری از این بحران اقتصادی بهره میبرند. اما سیستم سرمایهداری هر اندزاه که به تولید و مصرف دست بزند، به همان اندازه که توسعه یابد نیز در معرض از هم گسیختگی واقع میشود. زیرا قانون زندگی این سیستم اقتصادی مبتنی بر کشتن یا کشته شدن است. در کوتاه مدت کشورهای سرمایهداری و انحصارات از این بحران استفاده کرده و استفاده خواهند کرد. اما قطع حلقه تولید و مصرفگرایی برای کاپیتالیسم نیز موجب بحران و فروپاشی خواهد شد. کاپیتالیستهایی که از ویروس کرونا بهره میبرند، هم اکنون نیز میخواهند که بر اساس زندگی با این ویروس، به ثروتهای کلان و گسترش خود فکر کنند.
چنین به نظر میرسد که تمامی کشورها وارد سیستم دفاعی جمعی شوند. مرگ کهنسالان و بیمارانی که برای کاپیتالیسم بار گران به شمار میروند، نتیج مثبتتی برای آنها دربر خواهد داشت. از این طریق مشخص شده است که کاپیتالیسم سیستمی خارج از معیارهای انسانی و بشری است. به همین علت نیز مهمترین ویژگی جوامع اینست که از پیران و کهنسالان و بیماران خود صیانت به عمل میآورند. با این برخوردها مشخص شده است که سرمایهداری علیه اجتماعات است.
در این راستا است که کشورهای سرمایهداری ویروس کرونا را علیه خلق و زحمتکشان و کارگران به جنگی روانی تبدیل کردهاند. سرمایهداری از طرق ویروس کرونا علیه سازماندهی و آکسیونهایی که جامعه را در مقابل آن محافظت میکند، وارد نبردی روانی میشود. به دلیل این جنگ روانی انسانها نمیتوانند حول یکدیگر گردهم آیند، تعاون و همکاری صورت نمیگیرد و حتی مهمان را نیز نمیتوان در این شرابط قبول کرد. این موارد به حملهای به جامعه منتهی میشود. سرمایهداری هر چقدر جامعه را تخریب کند، به همان اندازه نیز خود گسترش پیدا میکند. ویروس کرونا را برای از هم گسیختن جامعه و گسترش فردگرایی مورد استفاده قرار میدهد. زیرا در مرحله جامعه مصرفی سرمایهداری هر اندازه فردگرایی وجود داشته باشد، به همان اندازه نیز تولید وجود دارد. یکی از دلایلی که تا امروز فردگرایی گسترش پیدا کرده است اینست که سرمایهداری خواهان تولید بیشتر است. به همین دلیل اهمیت دارد که علیه این جنگ روانی سرمایهداری که خواهان افتراق و گسست جامعه برامده است، مقاومت کرد. به همین دلیل به منظور از میان برداشتن سرمایهداری باید سازماندهی و آکسیونها افزایش یابند. از طریق تدابیر مقطعی، بلکه با سازماندهی میتوان علیه کاپیتالیسم مقابله کرد. به همین علت خلق باید بتواند با راهکارهای جدید، به بسیج سازماندهی و مبارزه دست بزند.◻️
* عضو شورای رهبری کنفدرالیسم جوامع کوردستان (ک.ج.ک)