شیب تند تنشهای ایران و آمریکا طی هفته اخیر با تحریم ولی فقیه ایران و دفتر ولی فقیه، 8 نفر از فرماندهان ارشد سپاه پاسداران و محمد جواد ظریف و احتمال تحریم سازوکار مالی اروپا- اینستکس- آخرین میخ را بر تابوت امکان هر گونه مذاکره زده و راهبرد نه جنگ و نه مذاکره رهبر ایران را با چالش جدیدی مواجه کرده است؛ این تحول میتواند ایران را بیش از پیش به موضع اقدامات مبتنی بر تدافع فعال رانده و زمینه بروز تنشهای فیزیکی و در نهایت جنگ را امکان پذیرتر نماید.
هر چند برخی از ناظران در ایران این اقدام آمریکا را نوعی واکنش این کشور به هدف قرار دادن پهپاد آمریکایی نسبت میدهند اما سازوکار این تحریمهای جدید حاکی از طراحی قبلی آن و تداوم رویکرد آمریکا مبنی بر اعمال فشار حداکثری بر ایران، با هزینەهای کمتر و سرانجام دسترسی به مذاکرات جامع و بدون پیش شرط با ایران می باشد. این رویکرد آمریکا، عملا گام موثری در بی اثر ساختن رویکرد نه جنگ و نه مذاکره ایران است. زیرا عملا ایران را به تحریک بیشتر، بازی باکارت برجام در مقابل غرب و افزایش جنگ نیابتی واداشته و سرانجام هزینەهای رفتار بین المللی ایران را شدیدا افزایش میدهد.
رویکرد اتخاذی آمریکا در این رابطه بسیار هوشیارانه بوده و همگام با تداوم جنگ نرم اقتصادی، عملا افکار عمومی جهانی را به سمت خواست مذاکره با ایران سوق میدهد. این رویکرد که با خواست عدم جنگ از سوی آمریکا پیگیری میشود به مشروعیت زدایی از اقدامات ایران در جامعه بین المللی منتهی گشته و ایران را در موضعی تهاجمیتر قرار میدهد. البته بدون هیچگونه تردیدی ایرانیان نیز نسبت به رویکرد امریکا هشیاری دارند.
سردار حاجی زاده از فرماندهان ارشد سپاه که هفته جاری در لیست تحریم شوندگان آمریکا قرار گرفته است در سخنرانی در استان ایلام اظهار داشته است که مشکل اصلی امروز کشور جنگ اقتصادی است. موسوی سخنگوی وزارت خارجه ایران نیز با نشان دادن واکنش به دور جدید تحریمها آن را شکست دیپلماسی ارزیابی کرده و اظهار داشت، تحریم بیحاصل رهبری ایران و نیز فرمانده دیپلماسی کشور به معنای بسته شدن همیشگی راه دیپلماسی با دولت مستأصل آمریکاست. حسامالدین آشنا مشاور دولت روحانی نیز با اظهار اینکه جنگ و تحریمها دو روی یک سکهاند، وقوف دولت ایران را بر این راهبرد آمریکا اعلام داشته است؛ این رویکرد به معنای تداوم جنگ نرم و افزایش پلکانی فشارها تا زمانی است که ایران به مذاکره تن در دهد یا در نتیجه این فشارها نظم موجود تغییر یابد. ترامپ نیز روز گذشته در پاسخ به پرسش خبرنگاران مبنی بر راهبرد برونرفت از وضعیت کنونی در صورت وقوع جنگ با ایران چیست، پاسخ داد: من نیازی به راهبرد برونرفت ندارم. این پاسخ ترامپ حاکی از الزام و پافشاری حل مساله ایران و در نظر نگرفتن هیچگونه راه برون رفتی برای آن از سوی آمریکاست.
در صورت تداوم این رویکرد ایران و آمریکا این فرایند وارد بن بست شده و هر گونه احتمال مذاکره یا دستیابی به توافقی ناممکن خواهد شد. در بعد خارجی برخوردهای منطقەای در بعد نیابتی افزایش یافته و در سطح داخلی نیز سیاستهای اقتدارگرایانه شدیدتر خواهند شد. هر دو پیامد نیز تا مقطع کنونی شواهد خود را نشان دادەاند. حملات حوثیها به عربستان سعودی طی سه روز اخیر گویاترین شاهد از افزایش تنشهای منطقه ای است. شکست مأموریت روز یکشنبه اندرو موریسون معاون وزیر خارجه بریتانیا در تهران نیز شاهد دیگری براین مدعا است. در سطح داخلی نیز انتساب چهره تندروی مانند مجتبی ذوالنور به عنوان ریاست کمیسیون امنیت و سیاست خارجی ایران، افزایش غنیسازی اورانیوم در نطنز، زمینه سازی برای روی کار آمدن چهرەهای کاملا متعهد به نظام برای مجلس و نیز روی کار آمدن رئیس جمهوری انقلابی و جوان نشان دهنده تمهید برای مقاومت در برابر این بن بست میباشد.
شرایط پیچیده کنونی و اقدامات آمریکا در افزایش تحریمها و بازی مداوم ایران با کارت بی ثمر برجام، به معنای نفی دستیابی به توافق به شمار میرود. اظهارات امروز اسپر، سرپرست وزارت دفاع آمریکا به تنهایی بازگو کننده تنش شدید کنونی است. اسپر با بسط تنشهای ایران و آمریکا به سطح جهانی براین باور است که تنشهای اخیر در منطقه صرفا به معنی رویارویی ایران در برابر ایالات متحده نبوده است بلکه این تنشها چالشی منطقهای و جهانی به شمار می روند که حل آن نیازمند دیپلماسی بینالمللی است. با مدنظر داشتن بستن درهای دیپلماسی با ایران، بدون تردید دیپلماسی بین المللی مد نظر اسپر، ایجاد اجماعی جهانی به منظور مقابله شدیدتر با ایران است.
تحریم ظریف نیز به خودی خود گویای شرایط دشواری است که پیش روی مذاکره با ایران یا مذاکره ایرانیان قرار گرفته است. وضعیت کنونی بسیار شکننده است، تداوم این وضعیت شکننده به عوامل بسیاری از جمله قدمهای بعدی ایران در کاستن از تعهدات برجامی، رویکرد اروپا نسبت به اقدامات ایران و هر گونه تنش تصادفی وابسته است. آمریکا و غرب با افرایش فشارها بر ایران عملا بدون کمترین هزینه ایران را در تنگنا قرار دادەاند، این عدم تعادل در فشارها، وضعیت طرفین را در حفظ موازنه قوا دچار محدودیت می کند. از همین رو شکنندگی این وضعیت عملا به نفع آمریکا و غرب خواهد بود. نمی توان راه برون رفت از این وضعیت شکننده را در مقطع کنونی ترسیم کرد، اما در مقطع کنونی عدم امکان صلح امری بیشتر ممکن به نظر میرسد. رویکرد جنگ هر چند مقصود و مطلوب ایرانیان نیست اما به نظر می رسد راهکار ولی فقیه ایران از هم اکنون با شکست مواجه شده است. دوگانه نه جنگ نه مذاکره دیگر جوابگوی مقتضیات برهه کنونی نیست.