دوباره با رها کردن حقایق تاریخی در اعماق تاریخ، وقتی به طور خلاصه به آنچه در صد سال گذشته از سال ۱۹۲۵ در کوردستان رخ داده است نگاهی بیندازیم، خواهیم دید که مردم کورد در هر چهار بخش کوردستان با یک قتلعام و نسلکشی کامل روبرو بودهاند. نه دهها هزار، نه صدها هزار، بلکه تقریباً میتوان گفت میلیونها شهید دادهاند. انسانها به دلیل اینکه میخواستند به عنوان کورد آزادانه در سرزمینهای خود زندگی کنند، به دار آویخته شده، تیرباران شده و در بمباران هواپیما و توپ به قتل رسیدهاند. از نوزاد در شکم مادر گرفته تا پیرمردهای هشتادساله، همه در معرض این قتلعام قرار گرفتهاند.
دولت جمهوری ترکیه که در ۲۹ اکتبر ۱۹۲۳ تأسیس خود را اعلام کرد و در سال ۱۹۲۴ با تغییر قانون اساسی، قصد انکار و نابودی موجودیت مردم کورد را داشت، از فوریه ۱۹۲۵ به بعد وارد عمل شد و حملات قتلعامگرانه پیدرپی را در همه جای باکور کوردستان، به ویژه در آمد، چَولیک، درسیم و سرحد انجام داد. در چارچوب «طرح اصلاحات شرق»، مردم کورد را که «کوردگرا، تجزیهطلب، راهزن، یاغی» مینامید، ظاهراً سعی در «متمدن کردن» آنها داشت. در درسیم و دره زیلان یک نسلکشی کامل را اجرا کرد. تعداد قربانیان این حملات قتلعامگرانه که بین سالهای ۱۹۲۵ تا ۱۹۴۰ به مدت ۱۵ سال کامل ادامه داشت، هنوز مشخص نیست.
تعداد قربانیان قتلعامهایی که در همان دوره توسط انگلیس و سپس حکومت عراق در باشور کوردستان انجام شد، نیز به طور دقیق مشخص نیست. درد قتلعام هلبجه و عملیات انفال که توسط حکومت صدام حسین با سلاحهای شیمیایی انجام شد، با گذشت سالها هنوز کاهش نیافته است.
قرن گذشته در روژهلات کوردستان نیز با حملات قتلعامگرانه دولت ایران سپری شد و درست مانند باکور کوردستان، در اینجا نیز رهبران کورد با حملاتی که منجر به اعدام میشد، به قتل رسیدند.
مقاومت پکک که بسیار مورد بحث است، دقیقاً به عنوان یک جنبش خوددفاعی با هدف موجودیت و آزادی مردم کورد در برابر همه این حملات نسلکشی ظهور و توسعه یافته است. در طول ۴۵ سال گذشته از کودتای فاشیستی-نظامی ۱۲ سپتامبر ۱۹۸۰، حملات قتلعامگرانه دولت جمهوری ترکیه علیه مردم کورد با نام «مبارزه با ترور پکک» انجام شده و در این حملاتی که هنوز ادامه دارد، بیش از ۶۰ هزار کورد به قتل رسیدهاند.
علاوه بر این، در ۳ اوت ۲۰۱۴، تبهکاران داعش حمله نسلکشی علیه مردم ایزدی کورد در شنگال انجام دادند، هزاران نفر را به قتل رساندند و آنها را از سرزمینهایشان آواره کردند. از سال ۲۰۱۴ تاکنون، مردم روژاوای کوردستان در مقاومتی که علیه حملات داعش انجام شده، حدود ۱۲ هزار شهید دادهاند.
همانطور که دیده میشود، به دلیل حملات استعماری و نسلکشی که در طول صد سال گذشته انجام شده، هر چهار بخش کوردستان به معنای واقعی کلمه به دریایی از خون تبدیل شده است. مردم کورد هر روز با پرداخت هزینه و مقاومت، تلاش کردهاند تا موجودیت خود را حفظ و آزادی خود را به دست آورند. اگر امروز هنوز موجودیت مردم کورد وجود دارد، بسیار واضح است که این وضعیت به یمن هزینهای است که هر روز پرداخت میشود و مقاومتی است که نشان داده میشود.
بسیار خب، چرا همه اینها را در اینجا مینویسیم؟ بدون شک برای تازه کردن زخمهای صد سال گذشته نیست. ما اینها را از این جهت بیان میکنیم که پرتویی بر بحثهایی که پس از دیدار هیئت دم پارتی با رهبر آپو در امرالی در ۲۸ دسامبر ۲۰۲۴ در ترکیه رخ داد، بیفکنیم. البته این بحثها پس از اظهارات غیرمنتظره دولت باغچلی در ۱ اکتبر ۲۰۲۴ آغاز شده و پس از دیدار عمر اوجالان، نماینده پارلمانی دم پارتی با رهبر آپو در ۲۳ اکتبر، تشدید شده و ادامه یافته بود. ما در آن زمان گرایشهای پدید آمده در بحثها را در سه دسته ارزیابی کرده بودیم: کسانی که به دلیل گرایش دموکراتیک خود واقعاً به دنبال راهحل برای مسئله کورد هستند، کسانی که به دلیل عدم توانایی در ادامه ذهنیت و سیاست استعماری-نسلکشی به همان شکل، مجبور به جستجوی روشهای جدید شدهاند و سودجویان جنگ که از درگیری موجود سود میبرند!
اکنون پس از دیدار ۲۸ دسامبر، هم بحثها بسیار شدیدتر شده و هم گرایشهای مذکور بسیار آشکارتر نمایان میشوند. در اینجا بار دیگر یادآوری میکنیم که دیدارهای ۲۳ اکتبر و ۲۸ دسامبر، به یمن کارزار آزادی جهانی که از ۱۰ اکتبر ۲۰۲۳ توسط مردم کورد و دوستانشان راهاندازی شده و به عنوان نتیجهای از این کارزار، محقق شده است. به همین دلیل، بار دیگر به همه کسانی که برای آزادی جسمانی رهبر آپو مبارزه میکنند، درود میفرستیم و موفقیتهای آنها را تبریک میگوییم. بار دیگر دیده شد که مقاومت، موفقیت آفرید و ما را به پیروزی رساند. پس نباید کارزار آزادی جهانی که هدف آن آزادی جسمانی رهبر آپو است را تضعیف کنیم، هرگز و به هیچ وجه نباید دچار سستی شویم و همیشه باید مبارزه برای آزادی را با روشهای جدیدتر توسعه دهیم.
در مورد بحثهایی که از ۲۸ دسامبر به بعد تشدید شده و ادامه دارد، قبل از هر چیز بگوییم که ما مخالف بحثهایی که حول مسئله کورد انجام میشود، نیستیم و از آن ناراحت نمیشویم. برعکس، ما مخالف عدم بحث در مورد مسئله هستیم، از عدم بحث و ممنوعیت بحثها ناراحت میشویم. زیرا معتقدیم که مسائل فقط با بحث کردن حل میشوند. اما البته بحثی وجود دارد که راهحل را باز میکند، بحثی هم وجود دارد که راههای حل را میبندد و امکانات را از بین میبرد.
در بحثهایی که در ترکیه انجام میشود، رویکردهای صادقانه و صمیمانهای که به دنبال راهحل برای مسئله کورد هستند، بدون شک وجود دارد. اینها از سوی محافل دموکراتیک و میهندوستان واقعی ترکیه میآیند. ما این نوع بحثها را مهم میدانیم و بدون توجه به هویت گذشته کسانی که آنها را انجام میدهند، با دقت پیگیری میکنیم. جستجوی راهحل برای مسئله توسط این محافلی که درد و سختیهای مسئله کورد و جنگ ناشی از آن را تجربه کردهاند، بدون شک ارزشمند است و زمان راهحل نیز خیلی وقت است که فرا رسیده است.
اما نمیتوان گفت که هر بحثی اینگونه است. برای مثال، برخی از محافل مطبوعاتی و سیاسی که شب تا صبح بدون خستگی فریاد میزنند و تقریباً به جای (از طرف) رهبر آپو صحبت میکنند، حتی یک کلمه از مسئله کورد صحبت نمیکنند و طوری وانمود میکنند که انگار تنها مشکل، مشکل ترور است، انگار وضعیت درگیری ناشی از مسئله کورد نیست، فقط از «ترور پکک» به عنوان تنها مشکل صحبت میکنند و بدون خستگی میگویند که رهبر آپو «درخواست خلع سلاح خواهد کرد و پکک را منحل خواهد کرد». به عقیده این دسته، تنها مشکل ترکیه، مشکل «ترور پکک» است و اگر آن متوقف شود، همه چیز تمام میشود!
واضح است که باید از این افراد پرسید: خوب، پکک از کجا به وجود آمد؟ وقتی پکک وجود نداشت، با کوردها چه کردید؟ اگر پکک خلع سلاح و منحل شود، آنگاه با کوردها چه خواهید کرد؟ آیا آنچه را که در طول قرن گذشته انجام دادهاید، ادامه خواهید داد؟ کوردها در برابر این حملات قتلعامگرانه شما، چگونه و با چه چیزی از خود محافظت خواهند کرد؟ آنها بدون خوددفاعی چگونه وجود خواهند داشت و آزاد زندگی خواهند کرد؟ بسیار واضح است که چنین افرادی دغدغهای به نام موجودیت و آزادی کوردها ندارند. تنها دغدغه آنها نابودی کوردهاست. از آنجایی که تا زمانی که پکک وجود دارد، نمیتوانند این کار را انجام دهند، ابتدا با گفتن «ترور» میخواهند پکک را نابود کنند. در حالی که موجودیت و آزادی کوردها و زندگی آزاد بدون خوددفاعی ممکن نیست، مردم کورد بدون خوددفاعی نمیتوانند صلح کنند.
با تعجب مشاهده میکنیم که اگرچه مدیریت فعلی جهپ رویکردی سنجیده دارد، اما گروهی که حول جهپ جمع شدهاند، در موقعیت سودجویان جنگ کورد قرار دارند. انسان حتی در تماشای بحثهای تلویزیونی که به عنوان طرفدار جهپ شناخته میشوند، دچار مشکل میشود. زیرا آنها همه چیز را بسیار ساده در نظر میگیرند و بر اساس منافع ساده ارزیابی میکنند. آنها نه چیزی در مورد حل مسئله کورد میگویند و انجام میدهند و نه گفتهها و کارهای دیگران را میپسندند. آنها دچار توهم روستایی «اگر دعوت کنند، نرویم، اگر دعوت نکنند، قهر کنیم» شدهاند.
البته سخن «ما صلح میخواهیم» که بیشتر از سوی جبهه کورد بیان میشود نیز ارزش و معنای چندانی ندارد. خوب، این صلح چگونه خواهد بود و شامل چه مواردی خواهد بود؟ برای مثال، ارتباط آن با آزادی و دموکراسی چگونه خواهد بود؟ در حالی که رهبر آپو صلح را به سه شرط منوط کرد: اول، وجود دو طرف، دوم، عدم توانایی طرفین در شکست نظامی یکدیگر و سوم، پذیرش موجودیت نهادی یکدیگر. آتشبسی که بر این اساس برقرار شود، صلح نامیده میشود. وگرنه صلحی جدا از زندگی وجود ندارد. نباید صلح را بیش از حد ایدهآل کرد.
با فروپاشی حکومت بعث در سوریه، خاورمیانه وارد مرحله جدیدی شده است. در این مرحله، نقش کوردها تقریباً تعیینکننده است. بنابراین، فرصتها برای کوردها افزایش یافته است، اما به همان میزان خطرات نیز وجود دارد. دفع خطرات و استفاده از فرصتها، مستلزم این است که سیاست کورد حساستر، محتاطتر و مبارزهجوتر باشد. قطعی است که کوردها نیز تحت رهبری رهبر آپو چنین موضع ارادی نشان خواهند داد.
منبع: یِنی اوزگور پولیتیکا