کارزارهای بینالمللی قدرت فروپاشی سیستم امرالی را دارند
ترکیه در جنگ شکست خورده، نوبتِ فروپاشی نظام فاشیستی و سیستم امرالی است.
ترکیه در جنگ شکست خورده، نوبتِ فروپاشی نظام فاشیستی و سیستم امرالی است.
آزادی رهبر آپو هماکنون به اصلیترین مباحث روز محافل آزادیخواه جهان مبدل شده که دوستان خوب خلق کورد هستند و از مبارزات آزادیخواهانه این خلق و جنبش آن حماست قاطع میکنند. این آزادیخواهان کشورهای اروپا، «سیستم جهانی امرالی» که از سوی قدرتهای هژمونیک خصوصا آمریکا و اسراییل از سال ۱۹۹۹ برساخته شده، برنمیتابند و آن را ظالمانه میدانند. لذا در راستای مبارزه با حقوقستیزی بینالمللی این سیستم در کارزارهای بینالمللی «آزادی برای رهبرآپو و حل مسئله کورد» فعالانه مشارکت میجویند. گستردهترین موضوعی که محافل آزادیخواه جهانی خصوصا استاداندانشگاه، فیلسوفان، جامعهشناسان، حقوقدانان و فعالان جامعه مدنی نسبت به آن اعتراض دارند، نادیدهگرفتن عامدانه «حق امید به زندگی» برای رهبر آپو از سوی طراحان سیستم است. این یک حق طبیعی برای هر انسانی است که بعنوان زندانی سیاسی در زندان دول بسر میبرد.
پس از اینکه در ترکیه حکم اعدام رهبر آپو به حبس ابد و یک روز تغییر پیداکرد، بدان معنا بود که این مدتزمان حبس، محدودیت بردار نیست و همیشگی است. به همین دلیل یک مجازات ظاهرا قانونمحور مزورانه در بردارد که بر ضد تمامی قوانین انسانی و حقوق بینالملل است. هر زندانی اگر به حبس ابد محکوم شد، این دوران حبس دارای محدودیت زمانی میباشد و لازم است پس از ۱۵ الی ۲۰ سال که در دول مختلف بنا به قوانین اساسی آنها متغییر است، آزاد شوند. سیستم امرالی که ترکیه در آن صرفا نقش یک پیمانکار برای قدرتهای هژمونیک جهانی را دارد، طوری قوانین جهانی را دور زده که از حکم ابد و یکروز به مثابه یک دوره زمانی نامحدود از آن تلقی شود. بنا به قوانین بینالمللی، «حق امید به زندگی و آزادی» برای هر زندانی محبوس است. این درحالی است که این حق را ترکیه و سیستم امرالی آن آشکارا نقض میکنند و هیچ صدای اعتراضی علیه آن بلند نمیشود. درواقع ترکیه و اربابان جهانی او میکوشند با تحمیل مجازات دایمی حبس، نوعی فشار را بر خلق کورد مبارزهگر وارد آورند و هر آنکه به آزادی خلق کورد و چارهیابی دمکراتیک بیاندیشد را دچار ارعاب حکومتی کنند. میکوشند بجای باور به «حق امید برای آزادی رهبرآپو»، ناامیدی از تداوم مبارزه را ترویج دهند. این قانون خودساخته ضدانسانی نه تنها بر ضد رهبر آپو بلکه علیه تمامی زندانیان سیاسی در ترکیه که به حبس ابد یا حبسهای طولانی محکوم شدهاند، اعمال میکنند. هدف آنها این است که کاری کنند مردم در حمایت از آنها دچار ناامیدی شوند و همه آن زندانیان مرده تلقی گردند. این وحشتناکترین مجازات علیه خلق کورد است. در حقوق بینالملل و حقوق انسانی، این امر مسلم است که میشود در دولتهای حاکم بر کشورهای جهان امروز، مجازاتهایی برای زندانیان سیاسی و مدنی در نظر گرفته شود که مغایر با حیثیت و کرامت انسانی باشد. آنچه در ترکیه جریان دارد را نمیتوان از این جنس ندانست و خارج از آن تعریفی برای آن قابلتصور نیست. نگهداشتن زندانیان سیاسی تا سرحد مرگ، به جرم آزادیخواهی و حقخواهی برای خلق تحت ستم کورد، ظالمانهترین قوانینی است که از سوی قدرتهای جهانی با پیمانکاری ترکیه وضع شده است.
بنا به قوانین ظالمانه سیستم امرالی که خارج از همه نرمهای حقوقی جهانی است، فراتر از منشور بینالملل حقوق بشر، آن را آشکارا دور میزند. لذا تمامی قوانین و حقوقهای جهانی در امرالی فرومیپاشد و آنجا یک نظام جهنمی مطلق حکمفرما است که انزوای مطلق را در راستای اهداف ظالمانه سیستم دولت- ملت ترکیه تحمیل کرده است. بنابراین نظام مجازات دستگاه قضایی ترکیه یک پیمانکار نظام مجازات جهانی قدرتهای هژمونیک است که هیچ نظامی هیتلری به گرد پای آن نمیرسد. تمامی سعی دشمن این است که عوامفریبانه به افکار عمومی ترکیه و بینالملل بقبولاند که اوجالان یک فرد است و نماد آزادی خلق کورد نیست. این درحالی است که نه تنها رهبر آپو نماد آزادی خلق کورد و رهایی از ستم است، بلکه «حق امید به زندگی» که یک قانون بینالمللی تعریفشده برای زندانیان سیاسی است، نیز برای رهبر آپو یک حق فردی نه بلکه یک حق خلقی است. این حق، مطالبه همه خلق کورد است. تضییع حق رهبر آپو، تضییع تمامی حقوق خلق کورد است. به دلیل اینکه در سطح جهانی سازمان و مرجعی حقوقی و قضایی وجود ندارد که فراتر از نظامهای قدرت دول هژمونیک باشد، اکنون هیچ سازمانی وجود ندارد که برای اعاده حقوق پایمالشده رهبرآپو و خلق کورد، علیه سیستم امرالی بکوشد. وقتی تمامی مقررات بینالمللی تنظیمشده مطابق مبانی حقوق بشر از سوی سیستم امرالی زیرپا گذاشته شده، آیا چنین سازمانی خارج از چارچوب سیستم سرمایهداری جهانی و دولت-ملتهای سهیم در آن سیستم، وجود دارد؟ مشخص است که اجازه شکلگیری چنین سازمانی را ندادهاند. حتی بزرگترین سازمان جهانی که سازمان ملل نام گرفته، قدرتی بسیار نازلتر از قدرت آمریکا و اسراییل دارد و خود نیز به مثابه ترکیه یک پیمانکار سیاسی بیش نیست.
شاید برخی تصور کنند که «حق امید به آزادی و زندگی» صرفا برای رهبر آپو تضییع میگردد، اما در زندانهای ترکیه، هزاران زندانی وجود دارند که بیش از ۲۰ الی ۳۰ سال است در زندان بسر میبرند و بسیاری از آنها از بیمارای رنج میبرند که باید آزاد شوند. حتی هستند زندانیانی که مدت قانونی حبس آنها به اتمام رسیده اما دولت عامدانه آنها را آزاد نمیکند لذا تاکنون صدها زندانی بر اثر بیماری به شهادت رسیدهاند. درواقع قوانین نسلکشی فیزیکی و فرهنگی که در ترکیه علیه خلق کورد پیروی میشود، در درون زندانها هم علیه زندانیان سیاسی نیز اعمال میگردد. بنابراین در ترکیه که فردی ستمپیشه و خطرناک چون اردوغان و باغچلی بر سر قدرت هستند، نظام حقوقی مبتنی بر حقوق بشر نیست و تا این نظم پایان نیابد، وضع کنونی اسفبار ادامه خواهد یافت و قطعیقین به همه ملیتهای ترکیه و خاورمیانه ضرر میرساند. در ترکیه به اندازهای که وحشیگری علیه کوردها و زبان و فرهنگ آنها شدت گرفته، در درون زندانها هم حق طبیعی حیات به طرز فاجعهباری از زندانیان سیاسی سلب شده است. اینکه نوعی سکوت جهانی دولتها و رسانهها حکمفرماست، ترکیه را بیشتر به تداوم این رویه ضدبشری ترغیب و تشویق مینماید.
وقتی سیستم امرالی با قوانینی فراترکیهای و خارج از توان آن کشور اداره میشود، پس فقط تغییر نظام سیاسی و حقوقی ترکیه برای رفع آن کافی نیست. تاوقتی که قدرتهای هژمونیک طراح سیستم امرالی به این کار راضی نشوند، مسلم است که ترکیه پیمانکار آنها اختیار تغییر هیچ وضعیتی در سیستم امرالی و تمامی زندانها ندارد. تاوقتی که نظام حاکم بر زندان امرالی در قبال رهبر آپو تغییر نکند، محال است که وضعیت عمومی برای دهها هزار زندانی سیاسی در ترکیه تغییر کند. نتیجتا تاوقتی که مسئله کورد در ترکیه حل نشود و آن کشور دمکراتیزه نگردد، محال است که وضعیت در امرالی و کل زندانها تغییر کند. بنابراین وضعیت رهبرآپو و مسئله کورد کاملا به هم ربط دارند و یکی بدون دیگری به رستگاری نمیرسد.
هماکنون در برههای قرار داریم که قدرتهای هژمونیک غرب مشغول تغییر نظم خاورمیانه هستند و در این فرایند، بنا به نشانههای سیاسی، بازهم میکوشند که هیچ حقی برای خلق کورد تحت نام استاتوی سیاسی در نظر نگیرند. مشخص است که قبل از حمله آمریکا به عراق در سال ۲۰۰۳ قدرتهای جهانی از سالها قبل از آن برای فراهمساختن زمینه حمله، اقدام به اسارت رهبر آپو و انتقال رهبری به امرالی نمودند، امروز نیز برای برقراری نظم نوین در خاورمیانه جنگ در کردستان، غزه، لبنان ادامه دارد و برای همین مقاصد است که انزوای مطلق علیه رهبر آپو را از پنج سال پیش تحمیل کردهاند و جنگ گستردهای علیه جنبش آزادیخواهی و نیروی گریلا را گسترش دادهاند. جنگ علیه جنبش آزادیخواهی و نیروی گریلای آن، سرکوب خلق کورد، سرکوب زندانیان به موازات تحمیل انزوای مطلق بر رهبر آپو همه بخشهایی از سناریوی بینالمللی قدرتهای هژمونیک است. هدف آنها برداشتن موانعهایی چون خلقها و انسانهای آزادیخواه بر سر راهشان برای رسیدن به نظم نوین خاورمیانه است که بشدت ظالمانه و ضدبشری است. مشخص است که وضعیت خاورمیانه طوری است که سیاستهای جهانی و جنگها در آن تمرکز یافته و چون مسئله کورد بزرگترین مسئله درخاورمیانه است، پس یک مسئله فراترکیهای و جهانی است. به همین دلیل برخورد سیاسی و امنیتی با خلق کورد را مطابق مقاصدشان در مسیر نظمدهی نوین خاورمیانه، تنظیم میکنند. سهم کوردها را بصورت جنگ و سرکوب و کشتار و زندان و کوچاندن اجباری از سرزمینشان تعیین کردهاند. این جهان، با این سناریوهای مخاطرهآمیز و هولناک بسوی انباشت فوقبحرانهای سیاسی، اقتصادی، امنیتی، محیطزیستی و اجتماعی پیش میرود که غایت آن، چیزی جز خطر فروپاشی نیست. پس در قاموس اربابان ستمپیشه این جهان افسارگسیخته، هیچ تعریفی برای حقوق بشر و عدالت انسانی و اجتماعی، بیشک معنی ندارد. این جهان، بزرگترین مانع برای اجرای عملی دمکراسی است. این جهان، جهان معامله بر سر خون میلیونها نفر از خلقهای جهان، خصوصا خلقهای تحت ستم در خاورمیانه است. حاشاکردن از این واقعیت بزرگترین جهالت و انسانستیزی است.
هماکنون آنچه در امرالی علیه رهبر آپو جریان دارد، سیاستهایی است که از سناریوهای این اربابان جهان نشأت میگیرد. باتوجه به سیستم ظالمانهای که در امرالی حاکم است، آیا باید امیدی به مبارزه و تغییر آن سیستم وجود دارد؟ در جواب باید گفت که تنها چیزی که قدرت تغییردادن این سیستم بینالمللی را دارد، نیروی تعیینکننده آزادیخواهان جهان اعم از زنان، جوانان، سازمانهای حقوق بشری، محیطزیستی، شخصیتهای نامدار دانشگاهها، فیلسوفان، روشنفکران و فعالان عرصه حقوق است. آنها اگر با شوروشوق و باور قوی به تغییر به میادین سرازیر شوند، بیشک فشار بر ترکیه و قدرتهای هژمونیک دستاندرکار در سیستم امرالی افزایش خواهد یافت و ناچار خواهند شد که آزادی رهبرآپو را بپذیرند. سالهای سال است که اثبات شده که تنها نیروی تعیینکننده در برابر قدرتهای بینالمللی و ترکیه پیمانکار آن، نیروی میلیونی خلق کورد و دوستان آزادیخواه کوردها در کشورهای مختلف هستند. مسلم است آنچه برای ماندلا اتفاق افتاد به یمن همان نیروی کارا بود. امروز کارزارهایی که برای آزادی رهبر آپو و حل مسئله کورد در سطح بینالمللی راهاندازی شده، بسی فراتر از آنی هست که در حمایت از کسانی چون ماندلا در سابق انجام شد. به همین دلیل این حمایتها و کارزارها به خلق کورد امید وافر میبخشد و دست رهبر آپو را در زندان قویتر میگرداند. نباید حتی یک لحظه به غفلت و یا ناامیدی در این زمینه اندیشید زیرا تعیینکنندگی نقش خلقمان و آزادیخواهان بینالمللی در این مسیر، کاملا اثبات شده است. ترکیه و قدرتهای هژمونیک جهانی از این کارزار جهانی هراس دارند به همین دلیل قوانین را در امرالی سختتر کردهاند که شاید بذر ناامیدی در دل این مبارزان و خلقمان بکارند. باید بخوبی متوجه این ضعف ترکیه و حامیان او شد و به کارزارها نیرومندانه شدت و سرعت بخشید. این تنها راه مقابله با فاشیسم و سیستم امرالی است. از سال ۲۰۱۶ به بعد یک دوره جنگ میان ترکیه و گریلاهای ه.پ.گ آغاز شده که امسال نتایج نشان میدهد که طرح فروپاشی کامل ترکیه که آن را از سال ۲۰۱۴ آغاز نموده دچار هزیمت شده. رهبر آپو از همان سالها نسبت به این طرح پلید ترکیه و حامیان بینالمللی آن هشدار داد و در سایه تدابیری که بنا به توصیههای رهبر آپو اتخاذ شد، سناریوهای جنگ برای نابودی کامل کوردها نقش برآب شده و اکنون زمامداران آنکارا فقط باید به فکر نجات خود از طوفان بزرگتری که در راه است، باشند. لذا زمان، کاملا برای ارتقای کارزارهای جهانی برای آزادی رهبر آپو و حل مسئله کورد مناسب شده است و تکمیلکننده مبارزات خلق کورد و دفاع مشروع نیروی گریلا خصوصا جنگ دهسال گذشته خواهد بود.
منبع: مجله آلترناتیو شماره ۳۱