نتایج قرن گذشته، دقیق و واقعی
با در نظر گرفتن قرن گذشته به دقت پیشبینی تغییر و تحولات در دیدگاه و سیاست نسلکشی قرن گذشته را ببینند و برای بنیان نهادن انقلابی دمکراتیک به طور کامل تلاش کنند.
با در نظر گرفتن قرن گذشته به دقت پیشبینی تغییر و تحولات در دیدگاه و سیاست نسلکشی قرن گذشته را ببینند و برای بنیان نهادن انقلابی دمکراتیک به طور کامل تلاش کنند.
صدمین سالگرد جمهوری ترکیه به پایان رسید. جمهوریی ک.ت وارد قرن جدیدی شد. متأسفانه، آغاز قرن جدید تحت حاکمیت دولت فاشیستی-قاتل طیب اردوغان و ائتلاف جمهوری است. انتخابات ۱۴ و ۲۸ می فرصتهای مهمی برای تغییر این وضعیت بودند. اما از این فرصت به درستی استفاده نشد و فاشیسم اردوغان-باخچلی متوقف نشد. اکنون مردم نمیتوانند کارها را از طریق انتخابات به انجام برسانند، باید با مبارزهی انقلابی ضدفاشیستی خود دیکتاتوری فاشیستی را از بین ببرند و راه را برای دمکراتیزه کردن ترکیه هموار کنند.
با نزدیک شدن به ۲۹ اکتبر، که صد سال است «عید جمهوری» بر جامعه تحمیل شده است، ادارهی طیب اردوغان تلاشهایش را برای اعلام خود به یک دولت افزایش میدهد. ممکن بود که طیب اردوغان در این مراسم قدرت جدید خود، موقعیت خود را به عنوان «آتاتورک دوم»، «استقلال جدید» اعلام نماید.
به این مناسبت از پایه شروع به تدارکات کرد و شب و روز و هفته با جوش و خروش آماده کرد. همه چیز نیز از جمله انتخابات ماه می، بر این اساس آماده شده بود.
اما محاسبهی خانه و چهارگوشه متعادل نبودند. معلوم بود که سخن طیب اردوغان مبنی بر این که «پکک را به اتمام رساندم» دروغ است. با تحولات بعدی، ادارهی اردوغان بار دیگر آشکار شد و ضعف و شکست خود را به همگان نشان داد. به همین دلیل خوش بود. بدون شک همچنان سعی دارد با جشن گرفتن قدرت خود را به همگان نشان دهد. اما از وضعیت یک مرغ بیچهره فراتر نمیرود.
در این چارچوب با ادعای دروغ در صدد گسترش فاشیسم، ناسیونالیسم شوونیستی «توران گرایی-سیب سرخگرا» هستند.
از طیب اردوغان تشکر میکنند و او را «آتاتورک دوم» خطاب میکنند. آنها میخواهند جامعهی ترکیه که با چنین عوامفریبی رفتار کند تا نتواند قرن گذشته را به صورت درست و دقیق تفسیر و ارزیابی کند. به همین سبب لازم است، نیروهای سوسیالیست و دمکرات هوشیار باشند و با تبلیغات شوونیستیبرای جامعه مسموم نشوند و وضعیت قرن گذشته را ارزیابی کنند و جامعه را آگاه کنند.
اکنون چارچوب اصلی برای محاسبات دقیقتر چیست؟ انسان که به دنبال پاسخ این سوال باشد، ابتدا لازم است به اختصار به وقایع پروسهی تدارکات برای اعلام جمهوری و مبارزه توجه کرد. کورد علیه اشغالگری انگلیس و فرانسه جنگید و کورد آنهایی هستند که به شکلی اصلی از کشور دفاع کردهاند. ارتش با اشغال یونانیان جنگید، ارتش عثمانی به فرماندهی کاظم قارابکر بود که در کوردستان باقی ماند. در آنادول، چرکز اتهم و بسیاری دیگر و گروهها مخالف اشغالگری بودند. خلاصه، تأسیس جمهوری با تلاش همه جانبه آماده شده بود.
پارلمان، جمهوری را بر اساس کنگرهی سیواز و ارزروم اعلام کرد که کورد فعالانه در آن شرکت داشت، تاسیس شده است. حتی قبل از اعلام جمهوری کورد به صورت فعال در فعالیتهای پارلمان شرکت داشت.
مرزهای میثاق ملی به عنوان «سرزمین کورد و ترکیه که روی آن قرار دارد» تعریف میشود. در دولت جدید، خود مصطفی کمال اعلام کرد که به کورد خودمختاری خواهند داد. این قانون در قانون اساسی ۱۹۲۱ وجود داشته است. کورد نیرو و عنصر اصلی در آماده سازی و تدارکات جمهوری بوده است.
اما پس از اعلام جمهوری و استقرار قدرت دولتی، سیاستهای تشکیلات معکوس شده و سیاستهای متفاوتی آغاز شده است. هرکسی که برای استقرار جمهوری خدمت کرده بود یکی پس از دیگری حذف شدند. این روند با حذف ایتیمی چرکس آغاز شد، با حذف پادشاهان دیگر ادامه یافت، بسیاری از سازمانها و گروههای که برای آزادی میجنگیدند ممنوع شدند، سیستم خودمختاری کوردستان از قانون اساسی حذف شد، به این امید که هیچ حسابی برای کورد قائل نباشد و در پایان دادن به مفهوم «ملت ترک» مفهوم و راهبرد دیگر را ایجاد کردند.
جمهوریی ترکیه بر پایهی بیاعتنایی و نسلکشی کورد تاسیس شد، صدها سال با کورد با خصومت رفتار میشد و بر این اساس سیاستهایی اتخاذ میشد. در طول قرن گذشته این حمله با هدف ژینوساید به صورت برنامهریزی شده و سازمانیافته ادامه یافته است. حکومت تغییر کرده است، کودتاهای نظامی صورت گرفته است؛ اما این ایدئولوژی و استراتژی اساسی دولت ک.ت تغییر نکرده است. حکومتها برنامهای را در مورد چگونگی ادامهی نسلکشی کورد تنظیم کردهاند. براساس روایتها، زمانی که عدنان مندرس در هنگام اعدام، سربازان همراه او، به عنوان امتحان، از او این سوال را پرسیدند که «مهمترین مشکل ترکیه چیست؟» عدنان مندرس که بیش از حد دارو مصرف کرده است و قادر نیست روی پای خود بیاستد، بدون تردید گفت: «مشکل کورد است.»
اجرای راه و سیاست کشتار کوردها که سنگ بنای اصلی جوامع هستند، باعث میشود که هرگز ترکیه موفق نشود.
بعد دیگر ژینوساید کورد، فشار و ستم و وحشیگری فاشیستی در ترکیه است. از فرصتهای ترکیه برای کشتن کورد استفاده شده است، بنابراین ترکیه از هر نظر عقب مانده است. ترکیه که از هر نظر ثروتمند است اما در بین کشورهای درجه سه جهان قرار گرفته است. تنها نکتهی بنیادی قانون اساسی ولایت ک.ت برنامهی حکومت بوده است و از تمامی فرصتها برای اجرای این برنامه استفاده کردهاند.
صد سالهی ترکیه رو به پایان است و دولت ترکیه و جامعهاش در مقابل دیدگان است. فاشیسم دولت ملت فرد پرست در شدیدترین شکل خود اعمال میشود. مزوپوتامیا و آنادول که تاریخ از آنها به عنوان بهشت یاد کرده است، زیر دست چنین رژیمی به جهنم تبدیل شده است. جامعه دچار مشکل است، دولت در بحران و در آستانهی فروپاشی است. به دلیل ادامهی نسلکشی کورد، دولت سیستمی جنگی را ایجاد کرده است که صد سال است پایان نیافته است. ضرب المثل «صلح در کشور، صلح در جهان» گفته میشود متعلق به کمال است، دولت طیب اردوغان امروز آن را به عنوان «جنگ در کشور، جنگ در جهان» اجرا میکند. اعلام جنگ که برای اشغال دیگر مناطق کوردستان مورد استفاده قرار گرفت، برای دومین بار در ۱۷ اکتبر تمدید شد.
آنچه در قرن گذشته جامعه ترکیه را مسموم کرد، ایدئولوژی و سیاستی است که نسلکشی کورد را مبنا قرار داد. ضرب المثل «موضوع کشور است، چیزهای دیگر مهم نیست» برای دشمنی و نسلکشی کورد به کار میرود. به خاطر این است که به دلیل قرنها دشمنی، اعتمادی به کورد باقی نمانده است. صد سال پیش، زمانی که هیئت جامعه اکوام برای بررسی دمگرافی به موصل رفتند، کورد که سربازان ترک را دیدند اعتراض کردند. با وجود صد سال شرارت و نسلکشی از هر نظر، کورد بخشی از اتحاد بوده است. با این وجود، دولت ک.ت، کورد را به عنوان دشمنان واقعی خود قلمداد کرده و تلاش نموده تا آن را نسلکش نماید. ملاحظه کردهاید، میگویند، ‘محبوب از نازیسم بیش از حد ناراحت میشود!’ دولت ترکیه که بر نسلکشی پافشاری میکند، دیگر به کورد اعتماد ندارد. امروز کورد به لطف رهبر عبدالله اوجالان همچنان به عنوان ‘ملت ترکیه’ در کنار هم زندگی میکنند. اگر بارزانی قدرت داشته باشد، هیچ ترکی را باقی نخواهد گذاشت.
با ورود به قرن دوم ک.ت، دیکتاتوری فاشیستی حزب عدالت و توسعه-حزب حرکت ملی، مفهوم و سیاست خصومت و نسلکشی کورد به صورت جدی ادامه دارد. اما لازم است خلق این حقیقت را بدانند: ادارهی اتحادیه و ترقی که سیاست و دشمنی با ارامنه را هدف قرار داد، سامان هفتصد سالهی امپراتوری عثمانی را ویران کرد. فاشیسم حزب عدالت و توسعه-حزب حرکت ملی که با همان فلسفه و سیاست ظهور کرد، آشکارا داراییها و سامان دولت ک.ت را نابود میکند. زیرا از این نوع سیاست هیچ چیز حاصل نخواهد شد. این ویرانی به طور کامل بر کمر خلقها را خم خواهد کرد. بنابراین، حتی اگر فاشیسم حزب عدالت و توسعه-حزب حرکت ملی کشور و جامعه را ویران نکرده باشد، خلق باید آن را نابود کنند و خلقها را از چنین فاجعهای نجات دهند. با در نظر گرفتن قرن گذشته به دقت پیشبینی تغییر و تحولات در دیدگاه و سیاست نسلکشی قرن گذشته را ببینند و برای بنیان نهادن انقلابی دمکراتیک به طور کامل تلاش کنند.
منبع: ینی اوزگور پلتیک