مسئله‌ی اکولوژی در کنگره‌ی پژاک

«طبیعت کوردستان از هر سو توسط دولتی اشغال‌گر از بین می‌رود. بر اساس این اهمیت رفقای حاضر در ۷مین کنگره‌ی پژاک ارزیابی عمیق و گسترده‌ای در رابطه با مسئله‌ی اکولوژی انجام دادند و بر نکات بسیار مهمی اشاره نمودند.»

مسئله‌ی اکولوژیک یکی از سه رکن پارادایم رهبر آپو است. این به معنای ملت دمکراتیک، اکولوژی، آزادی زنان است. این امر اهمیت مسئله‌ی اکولوژی را برای کوردستان ثابت می‌کند. طبیعت کوردستان از چهار سوی کوردستان با حمله‌ی غارت‌گرانه مواجه است.

طبیعت کوردستان از هر سو توسط دولتی اشغال‌گر از بین می‌رود. بر اساس این اهمیت رفقای حاضر در ۷مین کنگره‌ی حزب حیات آزاد کوردستان (پژاک) ارزیابی عمیق و گسترده‌ای در رابطه با مسئله‌ی اکولوژی انجام دادند و بر نکات بسیار مهمی به ویژه برای ایران و روژهلات کوردستان اشاره نمودند.

این آسان است که فکر کنیم که طبیعت همیشه وجود دارد و خود را تازه می‌کند، اما امروزه بسیاری از حیوانات، چشمه‌ها، حتی آب و هوا آن‌چنان کم شده‌اند که در آستانه انقراض قرار دارند. نادیده گرفتن نابودی محیط زیست در حالی که مشغول زندگی روزمره خود هستیم، این کار را سریع‌تر و آسان‌تر می‌کند. انسان با گذشت زمان و پیشرفت‌های سریع تکنولوژی و همچنین بدون در نظر گرفتن واکنش منفی این پیشرفت‌ها بر طبیعت و محیط زیست و تمامی موجودات زنده ‌و کل اکوسیستم را تخریب کرده و توازن‌ در طبیعت را بر هم زده است. در نتیجه‌ی رفتارهای انسان، تغییرات غیرعادی در جو ایجاد شده، جنگل‌ها سوخته‌اند، یخچال‌های طبیعی ذوب شده‌اند، از سویی سیل جاری گشته و از سوی دیگر خشک‌سالی و هزاران مشکل زیست محیطی دیگر در جهان رخ داده است. در واقع وضعیت طبیعت در ایران بدتر از بسیاری از کشورهای دیگر است؛ زیرا در ایران یک سیستم اشغال‌گر و فاشیستی بر راس امور قرار دارد که نه مدیریت بلد است و نه خدمت به خلق برایش مهم است، حتی هر چه سامان طبیعی نیز وجود دارد را غارت می‌کند.

در ۷مین کنگره‌ی پژاک صحبت‌ها و توجهات‌ زیادی به وضعیت طبیعت و محیط زیست در سراسر ایران و تخریب‌های سیستم «بهتر است بگوییم عدم وجود سیستم» حکومت کنونی ایران انجام شد و خاطر نشان شد که وضعیت محیط زیست ایران به تنهایی به چندین انقلاب نیاز دارد.

درصد تخریب محیط زیست در ایران در چند دهه‌ی‌ اخیر به شدت افزایش یافته است. به نظر می‌رسد ادامه‌ی این روند در هر زمینه‌ای آسیب‌های زیادی را در پی خواهد داشت که در صورت امکان جبران آن بسیار پرهزینه و طولانی مدت است. آلودگی آب و هوا، خشک شدن رودخانه‌ها و دریاچه‌ها و رودها، اتمام منابع آب زیرزمینی، نابودی جنگل‌ها و مراتع، فرسایش زمین، نابودی گونه‌های گیاهی و حتی جانوری تنها بخشی از بحران‌های زیست‌ محیطی در ایران هستند، اگر افزایش دمای زمین، تخریب لایه‌ی‌ اوزون، گازهای گلخانه‌ای و بالا آمدن سطح آب دریاها را به آن‌ها اضافه کنید که بحران‌های جهانی هستند و تمامی کشورها را تحت تأثیر قرار می‌دهند و سطح فاجعه افزایش می‌یابد.

یکی از معضلات اصلی زیست محیطی در ایران مشکل آب و سدهاست به عنوان مثال می‌توان به اهواز اشاره کرد که در سال‌های اخیر اعتراضات زیاد مردم را در پی داشته است. اهواز که خود دارای رودخانه بزرگی بود که قایق‌ها در آن تردد می‌کردند و به دلیل تلاقی آن با اقیانوس هند از اهمیت تجاری بالایی برخوردار بود، اکنون نه تنها از این مشاغل برخوردار نیست، بلکه باید برای آب آشامیدنی نیز دست به تظاهرات بزنند. احداث سدهای فراوان بر روی این رودخانه و انتقال آن به مناطق مرکزی ایران خسارات زیادی به مردم وارد کرده است که از جمله می‌توان به: کمبود آب آشامیدنی، خشک شدن و از بین رفتن جنگل‌ها و باغ‌ها، افزایش دشت‌ها و افزایش طوفان و ریزگردها اشاره کرد.

همین سیاست در مورد رودخانه‌های روژهلات کوردستان نیز در حال انجام است. سدهای زیادی بر روی رودخانه‌های کوردستان ساخته شده و آب رودخانه‌های کوردستان نیز به مراکز شهرها منتقل می‌شود. تعداد زیاد سدها تأثیر بدی بر آب و هوای کوردستان داشته است. بر اساس برخی آمار و منابع مشخص شده است در سال ۱۳۹۸، ۱۱۸۶۳ شرکت در بخش مرتبط با آب مانند سدسازی مشغول به کار بوده‌اند. این آمار تعجب برانگیز ثابت می‌کند که صاحبان این شرکت‌ها بیشتر از مردم ساکن در منطقه سود می‌برند. ساخت بیش از حد سدها در هر منطقه‌ای مشکلات زیادی ایجاد کرده است. در هورمان باعث تغییر شرایط آب و هوایی شده و دریاچه‌ای را در ارومیه خشکانده است و به دنبال آن طوفان نمک به مشکل اصلی این منطقه و همسایگان آن تبدیل می‌شود.

همچنین تخریب جنگل‌ها یکی دیگر از پدیده‌های خطرناک برای جامعه است. جنگل یکی از مهم‌ترین نیازهای زندگی است. زیرساخت توازن اکوسیستم و عامل اصلی جلوگیری از سیل، تخریب خاک، ایجاد توازن در چرخه بارندگی، منابع آبی، جنگل‌ها به عنوان سنگ بنای محیط زیست هستند. در تمامی عصرها و دوره‌ها پس از هر ویرانی و تخریبی دوباره آن‌ها را زنده کرده‌اند تا امروز محیط زیست را برای ما به وجود آورده‌اند. هر دوره‌ای از زندگی تهدیدات خاص خود را برای اکوسیستم داشته است. اما هرگز محیط را از قابلیت بازیابی محروم نکرده‌اند. تهدیدهایی که سیستم سرمایه‌داری برای محیط زیست ما ایجاد کرده‌اند روز به روز در حال افزایش است؛ به طوری که فرصت جبران و بهبودی را از آن‌ها سلب کرده است.

فرد در سیستم سرمایه‌داری با ذهنیت سرمایه و سود و قدرت هیچ حد و مرزی نمی‌شناسد و برای منافع خود از هیچ تجاوزی به محیط زیست دریغ نمی‌کند. با این ذهنیت انسان مدرن هیچ معیار اخلاقی را رعایت نمی‌کند و پیامدهای هر رفتاری را نسبت به محیط زیست توجیه می‌کند. فرد ‌و نهاد و سیستم دست در دست هم، بر این اساس که انسان بهترین مخلوق است، به محیط زیست به عنوان یک ابژه‌ می‌نگرند و آن را اشغال و غارت می‌کنند.

در میان انواع غارت‌ها، ویرانی و فرصت طلبی‌ها‌، کسانی به یادمان می‌آورند که مهم نیست محیط زیست که چقدر فرزندانی داشته باشد که به آن خیانت کنند و بنا به منافع خود آن را غارت کنند، به همان میزان نیز فرزندان نیکی برای حفاظت از خود به وجود آورده است. شهادت شهدای شهریور ۱۳۹۷ فریادی از دل محیط زیست بود که مرحله جدیدی از حفاظت از محیط زیست را آغاز کرد.

جنبش‌های زیادی در جهان بر پایه علم اکولوژیک ایجاد شده‌اند و روز به روز در حال رشد و ترقی هستند و توجه مردم زیادی را به خود جلب می‌کند. رهبر آپو می‌گوید: «محیط زیست گسترده‌ترین عرصه جنبش جامعه‌ی مدنی است. رفته رفته رئال سوسیالیست‌ها و آنارشیست‌ها را به خود جذب می‌کند. به طوری که به تمامی جامعه مربوط می‌شود، ماهیتی بالاتر از طبقات و ملت‌ها پیدا کرده است. در این‌جا نیز می‌توان هژمونی ایدئولوژی لیبرال را بر جنبش مشاهده کرد. مانند مسائل اجتماعی، لیبرالیسم در زمینه‌ی اکولوژی نیز مشکل اصلی را نمی‌بیند و تلاش می‌کند فناوری، سوخت‌های هدر رفته و جامعه مصرف‌کننده را مسئول جلوه دهد. اما در واقعیت، همه این پدیده‌های منفی محصول خود سیستم مدرنیته است. از این منظر؛ همان‌طور که در جنبش فمینیستی دیدیم، جنبش اکولوژی نیز نیاز به شفافیت ایدئولوژیک دارد، لازم است سازماندهی و کنش‌ها از خیابان‌های باریک شهر تا کل جامعه به ویژه به جامعه روستایی-کشاورزی و مناطق روستایی منطق گردد. در واقع اکولوژی رهبر فعال جامعه کشاورزی–روستایی، تمامی مهاجران، بیکاران و زنان است.»

بر این اساس در کنگرەی پژاک تصمیم گرفته شد تا کمیته‌ی اکولوژی تقویت گردد و چارچوب کار و فعالیت‌های آن گسترش یابد.

همه‌ی‌ ما در حفاظت از محیط زیست مسئول هستیم، حفاظت از محیط زیست به همکاری تمامی افراد جامعه، زن و مرد، پیر و جوان و کودک نیاز دارد؛ زیرا طبیعت امروزی از آن ما و نسل‌های آینده است. بنابراین توسعه‌ای مناسب همراه با محیط زیست مبنا قرار بگیرد و این تحولات نیز به آموزش اکولوژیک نیاز دارد.

زنان می‌توانند نقش مهمی در حفاظت از محیط زیست و مدیریت منابع داشته باشند، اما نقش آن‌ها در تصمیم‌گیری چندان قابل مشاهده نیست. این را نیز می‌توان از طریق آموزش مبتنی بر محیط زیست و آزادی زنان حل کرد.

منبع: مجله‌ی‌ آلترناتیو - شماره ۲۸