اکولوژی: قیام محیط زیست!
رسانهها بجای نظام سود و سرمایه، انسان و بشریت را مسبب این وضعیت خطرناک محیط زیست جهان نشان میدهند، در حالیکه جامعهی انسانی در این امر دخیل نیست و مسبب اصلی، فعالیتهای صنعتی سرمایهدارن بزرگ جهان است.
رسانهها بجای نظام سود و سرمایه، انسان و بشریت را مسبب این وضعیت خطرناک محیط زیست جهان نشان میدهند، در حالیکه جامعهی انسانی در این امر دخیل نیست و مسبب اصلی، فعالیتهای صنعتی سرمایهدارن بزرگ جهان است.
طبق آخرین بیانیه سازمان ملل، سه ژوئیه ۲۰۲۳، میانگین گرم ترین رکورد گرمایش زمین را در تاریخ بشریت تجربه کردیم. کرهزمین با ثبت ۱/۱۷ سانتیگراد گرمایش در سه هفتهی اول ژوئیه امسال، در جهان به بالاترین سطح گرمایش رسید و انتظار میرود اگر فعالیتهای صنعتی متوقف و یا کاهش پیدا نکند، طی ۲۵ سال آینده دمای گرمای زمین در سطح بازگشتناپذیر و جبرانناپذیری بالا خواهد رفت و این برای تمام ساکنین آن یعنی مرگ زندگی بر روی کرهزمین!
هر سال دمای گرمایش کرهزمین در حال افزایش است و بعضی مناطق به صورت بیسابقهای دمای گرما آن به بیش از ۴۵ الی ۵۰ درجه سانتیگراد میرسد؛ این در حالی است که اهالی این مناطق عادت به زندگی زیر این دمای شدید گرما را ندارند. در نتیجه خشکی رودخانهها، تالابها و رودبارها و «بحران آب و هوای» به عنوان یکی از عوارض بالارفتن دمای گرمایش کرهزمین، دامن تمام انسانیت را خواهد گرفت و مهمتر از همه، ما از آیندهای بسیار دور سخن نمیگویم، بلکه تمام این فجایع به صورت اجتنابناپذیری در حال وقوع هستند.
یکی از ریشهایترین و اصلیترین علل بالارفتن دمای گرمای زمین، استفاده از سوختهای فسیلی است؛ نفت، گاز و زغال سنگ که در صنایعسازی و فعالیتهای صعنتی مورد استفاده کلان قرار میگیرند و این هم موجب بالارفتن دمای گرمای زمین میشود. بدون شک این سوختها به صورت کلان در کارخانههای صعنتی مورد استفاده قرار میگیرند و شرکتها سرمایهی خصوصی و دولتی، تمام این منابع را در انحصار گرفتهاند. در نتیجه و برخلاف ادعای تمام رسانههای جهانی، انسانیت و بشر مسبب این وضعیت نیست. این نظام فاسد سرمایهداری و قانون سود بیشینهی است که طبیعت و انسانیت را در چنین وضعیت ناگوار و فاجعهباری قرار داده است. اما رسانهها تاکید میکنند که فعالیتهای «بشر» مسبب این وضعیت است، اما بحثی از نظام سرمایهداری دولتی و خصوصی به میان نمیآورند و آنرا پشت پردههای آهنین ایدئولوژیکی خویش پنهان میسازند.
حال اینکه طبق گزراشهای تحقیقاتی اگر ۴۵٪ از فعالیتهای صنعتی طی ۲۵ سال آینده کاهش پیدا نکند، وضعیت آب و هوای کرهزمین به صورت اجتنابناپذیر وارد مسیر بازگشتناپذیری خواهد شد و دیگر هیچ عملکردی قدرت بهبود وضعیت آب و هوای را در جهان نخواهد داشت. یعنی با پول، سرمایه و سطح پیشرفت فنآوری نمیتوان وضعیت ناگوار کرهزمین را بهبود بخشید و مرگ کرهزمین حتمی خواهد بود.
باید با تاکید گفت که تنها راه پیشگیری از این وضعیت، کاهش و متوقفسازی فعالیتهای صنعتی در جهان است. یعنی کاهش و متوقفسازی چرخهی «سود و سرمایه» که اصلیترین مسبب این وضعیت میباشد. این یکی از وظایف اخلاقی نوع بشر است که در مقابل چرخهی فاجعهبار «سود و سرمایه» ایستادگی کند. با مبارزات منفعل حفاظت از محیط زیست و صرفا دفاع از جنگلها و منابع طبیعی نمیتوان این چرخ مرگبار را متوقف ساخت. حتی کاشتن نهال و گسترش دادن جنگلها نیز نمیتواند از مرگ کرهزمین جلوگیری کند. هرچند این فعالیت با ارزشاند، اما در حالی ما سرگرم نهال کاری هستیم، همچنان روند گرمایش کرهزمین در حال افزایش است و هیچ بهبودی در کار نیست، پس همهی طرفداران محیطزیست، فعالان و کنشگران و دوستدار طبیعت باید تمام توان و انرژی خود را متوجه متوقفسازی چرخهی «سود و سرمایه» در فعالیتهای صعنتی سازند و در وهلهی نخست خواستار متوقفسازی «فعالیتهای صعنتی» در کشورهایشان شوند. در غیر این صورت نمیتوان از فلسفهی اکولوژیک و طرفداری از محیطزیست سخن گفت. فعالیتهای اکولوژیکی و طرفداران حقوق حیوانات، طرفداران طبیعت و تمام اقشار و محافلی که به نحوی علاقمند این حوزهی فعالیتی هستند، باید فعالیتهایشان را در سطح وسیع و گستردهای هدفمند به متوقفسازی فعالیتهای صنعتی گردانند.
ناقوس زنگ خطر برای کرهزمین، نوع بشر و کل طبیعت بسیار وقت است که به صدا در آمده است. تمام فعالیتهای سیاسی در جهان، از فعالیتهای مدنی حقوق بشر گرفته تا فعالیت در پرتو دفاع از حقوق زنان، کودکان، سندیکاهای کارگری، اتحادیههای صنفی، احزاب سیاسی دمکراتیک و تمام جنبشهای جهان، از چپ گرفت تا محافظهکارترینها، از اسلامیها گرفته تا تمام جنبشهای که برای حقوق اقلیتهای اتنیکی، مذهبی و فرهنگی فعالیت میکنند، ناگزیرند «مخالفت با فعالیتهای صنعتی» را در کانون اهداف مبارزاتی خویش قرار دهند. این یک اصل اخلاقی [اتیک] اجتنابناپذیر است، باید به اصلیترین و ضروریترین وجه تمام جنبشهای آزادیخواه و دمکراتیک در سطح جهان تبدیل گردد. در غیر این صورت هیچ فعالیتی در هر حوزهای که باشد، نمیتواند از مبانی اخلاقی پایدار و اصیلی برخوردار باشد و یا اینچنین ادعای داشته باشد. چون خانهی ما، یعنی کرهزمین از طرف نظام سرمایهی جهانی در مسیر نیستونابودی ، در حال پیشروی است و اگر این سیر متوقف نگردد، مرگ تمام کرهزمین حتمی خواهد بود. نه در آیندهای طولانی، بلکه در کوتاهترین مدت زمان! حتی کوتاهتر از آنچه فکرش را میکنیم…
برخلاف تصور عامه، جنبشهای «اکولوژیکی»، جنبشهای منفعل و ناکارآمده دست به سینه نشسته نیستند، یکی از رادیکالترین جنبشههای اوائل قرن بیست و یکم هستند که به صورتی عامدانه، این جنبشها در محافل روشنفکری و رسانهای ایران به عنوان «جنبشهای طرفدار محیطزیست» ترجمه و معرفی میشوند. حال اینکه جنبشهای اکولوژیکی، جنبشهای میباشند که در میان مردم حتی از احزاب سیاسی قوی و پرنفوذ نیز، دارای پایگاهای مستحکمتری هستند. چون مسئله اکولوژیک، مسئلهی بقای کرهزمین، طبیعت و نوع بشر است و بدون شک یکی از سیاسیترین و جنجالیترین مسائل انسانیت میباشد!
گفتمان اکولوژیک، گفتمان هستی و نیستی کرهزمین، امنیت کرهزمین و تمام ساکنین آن است! جنبشهای اکولوژیک برخلاف جنبشهای طرفدار حقوق حیوانات و محیطزیست که دغدغه و گفتمان آنان صرفا «انقراض برخی از حیوانات و جنگلها» است، ، مسائل ریشهایتر و اساسیتری را مطرح میکنند که شامل تمام این موارد میشود و گسترهی آن چنان وسیع و پهنآور است که حتی مفاهیمی نظیر «امنیت ملی و اجتماعی» را در مینوردد و بیمفهوم میسازد. تقلیل دادن گفتمان «اکولوژیکی» به مسائل انقراض برخی از جانداران و نابودی برخی از مناطق جنگلی، فعالیتی عامدانه و هدفمند جهت تحریف واقعیات روز انسانی و امنیت کرهزمین است. حال اینکه گفتمان اکولوژیک، آنچنان کلیتمند و یکپارچه است که هیچ حوزهای از زندگی وجود ندارد که آنرا در گستره خویش قرار ندهد. گفتمان اکولوژیک، گفتمانی نظری، ایدئولوژیک و سیاسی-فرهنگی است که تمام حوزههای حیات بشری و غیرهبشری را شامل میشود.
تحقیقات علمی نشان میدهند که طی ۲۰۰ سال اخیر، گرمایش کرهزمین به صورت غیرطبیعی جهش پیدا کرده است و این یک تحول طبیعی «نیست»، زیرا بر اثر فعالیتهای نظام سود و سرمایه، به خصوص در حوزهی صنعتی صورت میگیرد. علاوه بر این، پژوهشهای عملی نشان میدهند که تنها راه ممانعت از این سیر گرمایش غیرعادی کرهزمین، متوقفسازی یا کاهش فعالیتهای صنعتی است که موجب تولید گازهای گلخانهای میشوند. بجز این، هیچ راه حل و چارهای در افق دید قرار ندارد؛ و این کاری نیست که با فعالیتهای منفعلانهی نهادهای مدنی قابل تحقق باشد، زیرا قدرتهای سرمایه که همانا نظام سرمایهداری خصوصی و دولتی هستند، با این شیوهی فعالیتی متوقف بشو نیستند. فقط در صورتی که جنبشهای اکولوژیک دارای گستردهترین و رادیکالترین حمایتهای مردمی [از تمام طیفهای اجتماعی] باشند، به قدرتهای تاثیرگذار و موثر تبدیل خواهند شد. جنبشهای اکولوژیک طبیعتاً باید از قدرت بسیجسازی مردمی میلیونی برخوردار باشند تا بتوانند قدرتهای سود و سرمایه را متوقف سازند. باید فراموش نکرد که نظام «سود و سرمایه» دارای قویترین و موثرترین پوشش رسانهای میباشند و به شدت با این گونه جنبشها به نبرد خواهد پرداخت و هرگز حاظر نخواهند شد که از «سود و سرمایهی» کلان خویش کوتاه بیایند؛ و این شخصیت و هویت جنبشهای اکولوژیکی را از قبل تعیین مینماید.
جنبشهای اکولوژیک کاراکتری فراملی، فراجنسیتی و فراقارهای دارند، عنصر متحد کنندی تمام جامعهی بشری است، شامل حال تمام افرادی میشود که روی این کرهزمین نفس میکشند، آب مینوشند و نهایتا زندگی میکنند. این کوچکترین و ناچیزترین مسئولیت تمام افراد، ملل و جوامع ساکن کرهزمین در مقابل طبیعت مادر و کرهزمین میباشد که بسیار واجبتر از عبادات دینی و مذهبی است؛ دیکتاتوری رسانهای تلاش به خرج میدهد تا آنرا به فعالیتهای محدود مدنی تقلیلی دهد!
تمام افراد کرهزمین، از هر ملت، نژاد، قوم، فرهنگ و جنسیتی که باشند، به صورت طبیعی «عضو» جنبش اکولوژیکی محسوب میشوند. زیرا جنبش اکولوژیک یعنی «بیداری وجدانی» انسانیت در تمام قارههای کرهزمین! با این حال جنبش اکولوژیکی، یک جنبش بیداری وجدانی و اخلاقی قرن ماست که تمام انسانیت را مسئول و موظف به مبارزه با نظام طبیعتستیز سود و سرمایه میگرداند. در غیر این صورت نمیتوان بحث از «انسانبودن» خویش به میان آورد. اکولوژیک بودن، یکی از حداقلترین الزامات اجتنابناپذیر انسانبودن قرن ماست! هر انسانی دارای هر دین، مذهب، فرهنگ و عقیدهای که باشد، حتما پیرو مبانی وجدانی و اخلاقی خاص خویش است، در این صورت ناگزیر به موضعگیری در برابر نفی و نابودی کرهزمین، میباشد. با این حال دو جبهه به صورت طبیعی شکل میگیرند؛ جبههی جامعهی انسانی و جبههی نظام سود و سرمایه!
پژوهشهای علمی تمام فرضیاتی را که در بالا بیان کردیم، تصدیق مینمایند. این استدلالات از طرف هیچ مرجع علمی، سیاسی و آکادمیکی قابل انکار نیستند. اما تفاوت در اینجاست که رسانهها بجای نظام سود و سرمایه، انسانیت و بشر را مسبب این وضعیت جهان نشان میدهند، در حالیکه جامعهی انسانی در این امر دخیل نیست و مسبب اصلی، فعالیتهای صنعتی سرمایهدارن بزرگ جهان هستند. این نحوهی تفسیر واقعیات موجب تحریف حقیقت و نهایتا ایدئولوژیک شدن گفتمان اکولوژیک میگردد. در این صورت قابل فهم است که چرا به شیوهای بسیار ظریف و هنرمندانه انگشت تمام رسانههای جهان [اعم از دولتی و خصوصی] به سوی «بشر» نشانه رفته است؟ انحراف، تحریف و عوامفریبی نظام جهانی در این نکته نهان است! در صورتیکه حتی «خود» این مراکز فعالیتهای صنعتی را مسبب وضعیت کنونی جهان معرفی میکنند، اما در بخش نتیجهگیری به صورتی تناقضآمیز، بجای نظام سود و سرمایه، بشر و جامعهی انسانی را مسئول قلمداد میکنند؟؟؟ حال اینکه سود و سرمایه در دست جامعهی بشری نیست، شرکتهای فراملی و مراکز صنعتی در دست دولتها و شرکتهای خصوصی است. در دست طبقهی سرمایهداران بزرگ جهان است.
با این حال، برساخت «جامعهی اکولوژیکی» تنها در صورتی امکانپذیر است که چرخهی نظام صنعتی به عنوان مولد و تولیدکنندهی اصلی تمام گازهای گلخانهای، متوقف و یا کاهش پیدا کند. همچنین جنبشهای اکولوژیک، موظف و مکلف به ساماندهی و سازماندهی تمام طیفهای اجتماعی در راستای «جامعهی اکولوژيک» هستند. جامعهای اکولوژیک خویش را در مقابل امنیت کرهزمین مسئول دانسته و این مورد را به یکی از بزرگترین دغدغههای حیات خویش تبدیل مینماید و به صورت بومی، منطقهای و جهانی علیه نظام مخرب و طبیعتستیز صنعتگرایی، مقابله خواهد کرد. بدون شک راه و روشهای مبارزاتی جنبشها و جامعهی اکولوژیک، به دور از هر نوع خشونت بوده و در عین حال متکی بر قدرت سیلآسای سیاست دمکراتیک و بسیج مردمی است. قدرت تاثیرگذاری جنبشهای اکولوژیکی ناشی از حقانیت، مشروعیت، سیاست دمکراتیک و محتوای سازشناپذیر و رادیکال آن است که مراکز سود و سرمایه را با خاک یکسان خواهند نمود. رهبر آپو در مانیفست تمدن دمکراتیک، سر تیتر این مسئله موضوع را چنین عنوان میکنند: اکولوژی: قیام محیط زیست!
در فرجام، قرن ما انسان بودن را مشروط بر جامعهی اکولوژیک-دمکراتیک با محوریت زنان و همچنین به مخالفت برخاستن با نظام سود و سرمایه تبدیل نموده است….
بر سر هر مسئلهای میتوان سازش کرد، اما بر سر طبیعت هرگز! به همین جهت «جنبشهای اکولوژیک»، جنبشهای رادیکال و سازشناپذیراند. شعار اصلی این جنبشها از این قرار خواهد بود:
بر سر زندگی، نمیتوان سازش کرد…