رجب طیب اردوغان، رییس جمهور ترکیه در نشست چهار جانبه سران کشورهای فرانسه، روسیه، آلمان و ترکیه که روز شنبه در استانبول و بمنظور حل بحران سوریه برگزار شده بود طی سخنانی اظهار داشته که سوریه را به "صاحبان بر حق آن"(!) برمیگردانیم.
چنین اظهاراتی از دیدگاه حقوق بینالمللی آشکارا خشونتطلبانه بوده و با شعارهای نظام حقوقی بین المللی (مایه مباهات نظام فاسد و فاشل جهانی) در منافات است.
نمایندگان شورای امنیت و اعضای سازمان ملل نیز در قبال این سخنان که علنا ماهیتی فاشیستی دارند، سکوت اختیار کردهاند. اتحادیهی اروپا نیز، در قبال کنترل ورود مهاجران و تروریستها به اروپا، همکاری اردوغان با داعش، کشتار کردها، سرکوبهای داخلی ترکیه، اشغال عفرین، قتل عام شنگال، لشکرکشی نظامیان ترکیه به اربیل و دهوک و دهها مورد دیگر از نقض حقوق بشر توسط دولت ترکیه را نادیده گرفته و حتی با برقراری روابط دوستانه با اردوغان در این اقدامات با او همکاری میکند.
سویهی دیگری از سخنان اردوغان که قابل تامل است، انکار موجودیت خلقیست که در خارج از مرزهای خاک ترکیه قرار دارد. اردوغان همانند هیتلر و نمونههای تاریخی مشابه نه تنها مردم تحت سلطهی خود، بلکه هویت فرهنگی و موجودیت مردم سرزمین دیگری را نیز به نابودی تهدید میکند. چنین جسارتی را منافع قدرتهایی به اردوغان بخشیدە کە از ناامن بودن سوریه سود میبرند.
از ذهنیتهای فاشیست چه انتظاری میتوان داشت؟ آیا حاکمان اروپا و بویژه انگلا مرکل و ترزا می، با پشتیبانی از اردوغان و چشمپوشی از نمایش مضحک افشای جاسوسشان خاشقچی، به دنبال تداوم ذهنیت هیتلرمأبانه در زمان کنونی و در خاورمیانه نیستند؟ با چنین اقداماتی از سوی اتحادیهی اروپا آیا میتوان گفت که واقعا" اروپا از احداث اردوگاههای کار اجباری و کورههای آدمپزی در زمان هیتلر پشیمان است؟
بر اساس کدام قوانین بینالمللی اردوغان اجازه دارد که چنین سخنانی را در حق مردم سرزمین دیگری بر زبان بیاورد؟ دولتهای اروپایی در ازای چه معاملهی کثیفی قدرت تشخیص "صاحبان به حق" کشوری دیگر را به اردوغان دادهاند؟ شاید چنین اظهارات مشابهی از زبان هیتلر در قبال ملتهای فرانسه، لهستان، چک، یونان، انگلستان و دیگر ملتهای تحت سلطهاش بیان شده باشد. هیتلر جنایتهایی را که مرتکب میشد، پنهان نمیکرد. اما سران دولتهای اروپایی نظیر انگلا مرکل و ترزا می با وجود اینکه اقدامات فاشیستانهی هیتلر را محکوم میکنند، از سیاستمدار فاشیستی همچون اردوغان حمایت میکنند.
بایستی شهروندان برلین و لندن و منچستر و دیگر شهرهای اروپایی را مخاطب قرار داد و به آنها عنوان کرد که دیگر به رای شما اعتمادی نمانده است. بایستی حمایت از مجرمان همدست اردوغان (سران کشورهای حاضر در نشست مذکور) را کنار بگذارید. و این کار را نه به خاطر رفع ستم از خلق کُرد که خواهان ابتدائیترین حقوق خود هستند و همچنین نه به خاطر دستیابی به صلح، بلکه به خاطر آرامش و امنیتی دروغینی که سران دولتهای اروپا به شما وعده دادهاند، انجام دهید.
کُردها برای مقابله با کشتار روزانهی خلقشان در شهرهای آمد، شرنخ، نصیبین، جزیر و زندانی شدن دهها هزار سیاستمدار و نمایندهی کُرد در شمال کردستان، اشغال عفرین در روژآوا و دهها مطالبهی دیگر به خیابانهای اروپا میآیند، آنها را تنها نگذارید و در قبال این موارد نقض حقوق بشر سکوت اختیار نکنید. دستهای خونین سران دولتهایتان را که همچون مهر سکوتی بر دهانتان دوختهاند، پس بزنید. آنها امنیت شما را تامین نمیکنند، بلکه خود با حمایت از سران فاشیست و تروریستها تهدیدی برای امنیت شما محسوب میشوند. آنها به رای شما بیشتر از امنیت شما نیاز دارند.
سران دولتها اروپایی نظیر انگلا مرکل با حمایت از اردوغان به او جسارت دادهاند تا در مرکز شهر پاریس قتل ترتیب دهد، مساجد و عمق خاک اروپا را برای تربیت تروریستها بکار بگیرد و اکنون نیز تنها نیروهای واقعی که علیه داعش(کردهای سوریه) مبارزه میکناد را به قتلعام تهدید کند.
به هیتلرها فرصت ندهید، در قبال کشتار کردها سکوت نکنید!