روژین هیژا: زندانیان سیاسی در معرض تهدید هستند
روژین هیژا: وضعیت زندانیان و خصوصا زندانیان سیاسی زن، وضعیت زینب جلالیان در معرض تهدیدی جدی قرار دارد. لازم است سریعا نسبت به مکان انتقال وی و چرایی انتقال وی از زندان به مکان دیگر توضیح داده شود.
روژین هیژا: وضعیت زندانیان و خصوصا زندانیان سیاسی زن، وضعیت زینب جلالیان در معرض تهدیدی جدی قرار دارد. لازم است سریعا نسبت به مکان انتقال وی و چرایی انتقال وی از زندان به مکان دیگر توضیح داده شود.
روژین هیژا عضو کمیته اجرایی جامعه آزاد زنان روژهلات کوردستان (کژار) در خصوص وضعیت موجود، شیوع ویروس کرونا و اقدامات دفاعی انجام شده از سوی خلق در مقابل آن، وضعیت زندانیان سیاسی و خصوصا وضعیت زینب جلالیان و رفقای دیگر وی، افزایش خشونت علیه زنان و در خاتمه در خصوص تحقق همزیستی آزاد و جامعه دمکراتیک گفتگو نمود.
نبرد بین مدرنیته سرمایهداری و مدرنیته دمکراتیک
روژین هیژا عضو کمیته جامعه آزاد زنان روژهلات کوردستان (کژار) شیوع ویروس کرونا را مانند سبکی از جنگ جهانی سوم در قالب بیولوژیک آن تعریف کرده و اظهار داشت: رهبر آپو جنگ کنونی را که در حال وقوع است جنگ جهانی سوم خوانده است. جنگ جهانی سوم هم از سوی نظامی و سیاسی امروز کاملا مشهود است. امروزه ما شاهد این هستیم که شیوههای جنگ تغییر یافتهاند. جنگی که در ابعاد سیاسی و نظامی روی میدهد، در بعد بیولوژیک نیز ادامه مییابد. هر روز آماری جدید از نتایج مرگ و میر منتشر میشوند، امار کسانی که به دلیل شیوع و ابتلا به این ویروس جان خود را از دست میدهند، نشان میدهد که این جنگ به شیوهای جدید و دشوار تداوم دارد.
مدرنیته سرمایهداری امروزه با ویژگی جدیدی بر مبنای طراحی مجدد جهان خود را مدیریت میکند. جنگی که اکنون در جریان است بین دو سیستم مدرنیته دمکراتیک و مدرنیته سرمایهداری است. جنگ تفکر و اندیشه است. مدرینته سرمایهداری در بنیاد خود برای انسان درد و مرگ را به همراه داشته است. یعنی جامعه را بر مبنای بحران و خشونت ایجاد کرده است و امروزه نیز جامعه در بحران و محدودیت زندگی میکند.
رهبر آپو اراده حیات، زن و جامعه آزاد است
هیژا مدرنیته دمکراتیک را به عنوان آلترناتیفی برای جامعه ای بحرانی تعریف کرده و خاطرنشان ساخت که جنگ سوم جهانی بین جنگی است که بین این دو پارادایم رخ میدهد. وی با اشاره به انزوای رهبر خلق کورد اظهار داشت: رهبر آپو از اساس یک مدرنیته دمکراتیک را تعریف کرده و واقعیت مدرنیته سرمایهداری فاش کرده و ابعاد بحرانی، بیماری و دردها و مصائب آن را برای بشریت مطرح ساخته است. به همین دلیل است که از تفکر و اندیشههای رهبر آپو واهمه دارند. زمانیکه از جنگ بین اندیشهها حرف میزنیم، انزوایی که بر رهبر خلق کورد تحمیل میشود، مبنای خود را از ترس از اندیشههای وی میگیرد. انزوا بر رهبر آپو نشانههای از ترس و واهمه آنان است، زیرا رهبر آپو حیاتی آزاد و دمکراتیک را به بشریت ارائه میکند. انزوای رهبر آپو نه فقط به معنای انزوای صرف وی، بلکه به معنای تحمیل انزوا بر بشریت، حیات تمامی زنان و تمامی جامعه است. زیرا رهبر آپو اراده حیات، زنان و جامعه آزاد است.
ایران برای سیاستهای خود زندگی مردم را تهدید میکند
در رابطه با شیوع و انتشار ویروس کرونا در ایران، روژین هیژا در خصوص سیاستهای ایران در این باره اظهار داشت: زمانیکه ویروس در چین گسترش یافت و هنوز به کشورهای دیگر شیوع نیافته بود؛ گفته میشد که در ایران خلق به این شیوع مبتلا شده است، اما ایران آن را تکذیب میکرد. در زمان برگزاری انتخابات، خلق رویکردهای دولتی را نپذیرفته و در مقابل آن موضعگیری نمودند. خلق مشاهده نمود که رژیم هیچ ارادهای برای حل مسائل و مشکلات نداشته وقتکشی و بحران افکنی دو رویکرد ویژه این حکومت است. خلق نیز موضع خود را در مقابل دولت از طریق بایکوت انتخابات مجلس نشان داده و از این طریق اراده آزاد خود را با عدم حضور در انتخابات نشان داد. رژیم ایران زمانی که دریافت شمار بایکوت کنندگان انتخابات بسیار فراوان است و خلق خواهان رای دادن نیست، به منظور انکه انتخابات تحت تاثیر مطالبات سیاسی خلق قرار نگیرد، شیوع کرونا در ایران فاش کرده و نتایج انتخابات را به شیوع کرونا گره زد. این اقدام دولت نیز چهره واقعی دولت را نشان داده و نشان میدهد که چگونه این حکومت برای دستیابی به مطامع خود، خلق را به خطر افکنده است. حتی در ابتدا شیوع ویروس را نیز اطلاعرسانی نکرده و تدابیر لازم در این باره اتخاذ نشدند. اما اکنون نیز میبینیم که شیوع ویروس کرونا را به عنوان سیاستی جهت مقابله با هر گونه نارضایتی و تظاهراتی مورد توجه قرار داده و از این طریق ترس و واهمه درمیان خلق را ترویج کرده است.
جامعه از خود دفاع و محافظت کرده و سیستم خود را ایجاد کرد
هیژا با اشاره به وضعیت بیکاری و فقر روز افزون خلق در ایران گفت: خلق در ایران و روژهلات کوردستان به دلیل فقر نمیتواند در خانه مانده و کار خود را متوقف کند. در این فرایند که از خلق میخواهند در خانه مانده و از منازلشان خارج نشوند، خلق جواب میدهد که به دلیل فقر، یا گرسنگی یا از بیماری، در هر حال میمیریم. سال گذشته به دلیل فقدان تدابیر امنیتی محیط کار ۴۶۸ نفر جان خود را از دست دادند و ۱۷۶۴ نفر نیز مجروح شدهاند. در محیط کار هیچگونه امنیتی وجود ندارد. جامعه برای اینکه به دلیل این بیماری دچار هراس نشود تجارب وسیعی فراگرفته و به گونهای عمل میکند که گویا دولتی وجود ندارد. در این خصوص هیژا با اشاره به حفاظت خود جامعه از خود در مقابل ویروس گفت: ما هم در ایران، در روژهلات کوردستان و هم در بخشهای دیگر کوردستان مشاهده کردهایم که خلق چگونه از خود حفاظت به عمل میآورد. جامعه خود از خود صیانت به عمل آورده و سیستم خود را ایجاد کرده است. برای نمونه در نتیجه پارادایم رهبر آپو، سیستمی در روژآوای کوردستان، مخمور و شنگال ایجاد شد. مشاهده میشود که خلقمان سیستم خود را ایجاد کرده است و اجازه نداد که این یروس همه گیر شود. چند بار تهدیدهایی روی دادهاند. اما سطح دفاع و محافظت جامعه از خود و ایجاد سیستم بهداشتی آنها را قادر ساخت که خود توان حفاظت از خود را داشته باشند. خلق محلات خود را ضد عفونی کرده و در خانههای خود تدابیر لازم را اتخاذ کرده و در بعد مادی نیز با یکدیگر همکاری کرده و بستههای مواد غذایی را بین نیازمندان توزیع کردند. این موضعگیری خلق جای تقدیر دارد. گامی که با رهبری هلال احمر کوردستان نیز تحت عنوان خواهری -برادری خانوادهها در بخشهای کوردستان صورت گرفت، گامی مهم و لازم بود در این مقطع حساس بود و در حد توان خود توانستند که با یکدیگر همکاری کنند.
دولت از این مقطع به عنوان فرصتی برای سیاستهای خود استفاده میکند
روژین هیژا با اشاره به اقدامات دولت ایران در این مقطع اظهار داشت: مشاهده شد که در ایران فساد در بالاترین سطح خود قرار دارد. به جای اینکه دولت به همکاری و حمایت خلق دست بزند، به ایجاد ممنوعیتهایی دست زد، مشاهده شد که جوانان تلاش کردند تا به خلق کمکرسانی کنند و به شیوهای سازماندهی شده، خود کمکرسانی را بر عهده بگیرند، اما دولت ایران مانع از انجام این کار شد. در تظاهرات سال گذشته مشاهده کردیم که خلق به دلیل نگرانی از سرنوشت و آینده خود به تظاهرات دست زدند و هزاران نفر در جریان این تظاهرات جان خود را از دست داده و شمار بیشتری تا کنون نیز مفقود الاثر شدهاند. در این جریان حتی تورم سبزی و میوه نیز ۱۵ تا ۲۵ درصد افزایش پیدا کرده است. البته این روند در ایران موضوع جدیدی نیست، در اکتبر سال گذشته قیمت بنزین ۳ برابر افزایش پیدا کرد، مشاهده کردیم که خلق تا چه حد واکنش شدیدی نسبت به آن نشان داد، اما دولت از شیوع کرونا به عنوان فرصتی برای گرانی هر چه بیشتر استفاده کرد.
دولت با تمامی نهادها و سازمانهایش دست در جیب خلق دارند، در این رابطه حتی میتوان گفت که دولت خلق را در منازلشان زندانی کرده و از این طریق از فرصت بهرهبرداری کرده و سیاستهای خود را پیگیری مینماید. به همین دلیل لازم است که خلق در مقابل اقدامات دولت هوشیاری از خود نشان داده و اعتراضات خود را به انحای مختلف نشان دهد. لازم است که بدانیم دولت از این مقطع به عنوان فرصتی برای تقویت و تجدید قوای خود و همچنین پیگیری سیاستهای علیه خلق بهرهبرداری میکند. به همین دلیل نیز لازم است که ما نیز با آگاهی نسبت به سازماندهی خود اقدام کنیم. به همین علت است که باید از نحوه جهتگیری سیاستهای دولت نیز کاملا اطلاع داشته و اجازه ندهیم که دولت به شیوهای جدید و با سیاستی جدید، مجددا رویاروی ما قرار گیرد.
جمهوری اعدام ایرانی بار دیگر به انحای مختلف سیاستهای خود را پیگیری میکند
هیژا در ادامه سخنان خود سیاستهای ویژهای را که بر زندانهای ایران و ترکیه حاکم است مورد ارزیابی قرار داده و اظهار داشت که این دولتها به گونهای نشان میدهند که به دلیل شیوع کرونا سیاستهای مبتنی بر عفو زندانیان را در پیش گرفتهاند و زندانیان را آزاد میکنند. اما مشاهده میشود که این نظر صحیح نیست. هیژا در رابطه با سیاستهای دولت و وضعیت زندانیان اظهار داشت: درست است که افراد فراوانی از زندان آزاد شدهاند، اما بیشتر افراد آزاد شده به دلیل جرایمی مانند دزدی یا پروندههای کیفری اجتماعی از زندان آزاد شدند یا به معنای دیگر کسانی که مرتکب جرایمی علیه افراد دیگر شده بودند از زندان آزاد شدهاند. اما اگر دقت کنیم میبینیم که افراد دمکرات، آزادیخواه و افرادی که به دلیل تفکرات خود زندانی شده بودند از زندان آزاد نشدهاند.
با نگاهی به زندان اورمیه و زندانهای دیگر میبینیم که حتی زندانیان چندانی نیز آزاد نشدهاند. برای نمونه زینب جلالیان به عنوان یک زندانی سیاسی که گفته میشود طی چند روز اخیر به مکان نامعلومی منتقل شده است، همچنان زندانی است. اکنون خلق از این وضعیت اطلاع دارد. پیش از این نیز سیاستهایی از این دست بر خلق تحمیل میشد. هر بار به شیوهای جدید از طریق شکنجه و فشار تلاش داشتند تا سیاستهایشان را برای به تسلیم واداشتن پیگیری کنند. اخیرا نیز در ایران، ۴۰ نفر اعدام شدهاند. این اقدامات به این معناست که جمهوری اعدام ایرانی به انحای مختلف سیاستهای خود را پیگیری میکند و تلاش میکند به این سیاستها مشروعیت ببخشد. در همین چند روز اخیر چند نفر اعدام شدهاند که در زمان ارتکاب جرم، سن آنها کمتر از ۱۸ سال بود. به همین دلیل میتوان گفت که زندان در کل، زندان سیاسی و زندانیان زن و خصوصا زینب جلالیان در معرض تهدیدی بزرگ به شمار میرود. لازم است که سریعا مقامات مسئول توضیح دهند که زینب جلالیان به کجا منتقل شده است، میخواهند با وی چکار کنند؛ لازم است این وضعیت شفاف توضیح داده شود، زیرا خلق اکنون به دلیل وضعیت وی در نگرانی به سر میبرد.
دیالکتیک حیات دو طرفه است، به همین دلیل لازم ست که هر دو طرف آن تداوم داشته باشند
روژین هیژا عضو شورای هماهنگی کژار در بخش پایانی سخنانی خود با اشاره به افزایش خشونت علیه زنان در این مرحله، در رابطه با تحقق همزیستی آزاد تاکید کرده و اظهار داشت: در این مرحله که خلق بیشتر در خانهها هستند، در ابعاد فراوانی شاهد افزایش خشونت بر زنان هستیم. در این مرحله مشاهده میشود که سیاست جنسیتزدگی سیستم سرمایهداری، دولت و خانواده بر زنان هرچه بیشتر افزایش یافته است. هم اکنون میبینیم که خشونت علیه زنان در ابعاد مختلف به شیوه اشغالگری جنسی و تجاوز جنسیتی در خانوادههای از سوی همسران اعمال میشود. در این مرحله اعتراض و نفرتی که لازم بود در مقابل دولت و سیاستهای آن مجال بروز بیاید، علیه زنان و کودکان بروز یافته است.
طبق گزارش کمیسیون زنان سازمان ملل متحد در مرحله شیوع ویروس کرونا، ۱۵ میلیون زن با خشونت مواجه شدهاند. این موضوع نشان دهنده وضعیت زنان در سطح جهان است. رهبر آپو میگوید: به وضعیت زنان توجه کنید، وضعیت جامعه را میتوانید درک کنید. اکنون وضعیت زنانی که مداوما با خشونت، فشار و ظلم روبرو هستند مشاهده میشود، این سیاستها از سوی سیستم دولتی در مرحله کنونی بسط و گسترس یافتهاند. در این رابطه باید توجه کرد که دیالکتیک حیات دو طرفه است، برای آن نیز لازم است هر دو طرف با عشق وجود داشته باشند. برای آن نیز لازم است که همه فلسفه حیات آزاد را به عنوان مبنای زندگی قرار دهند. کسانی که در ذهنیت خود تجدید نظر کردهاند و خود رابر مبنای معیارهای دمکراتیک سازماندهی کردهاند، کسی که عشق را در درون خود ایجاد کرده است و عشق را درک میکند، میتواند حیاتی شایسته و مملو از خوشی را برای خود رقم بزند. برای آن نیز لازم است که همه دوباره در این رابطه فکر کرده و خود را مجددا پرورش دهد. چگونه زندگی و اجتماعی را میخواهد؟ در این رابطه باید انسان خود را مسئول دیده و از خود شروع نماید. اگر در وجود یک فرد و یک جامعه، ذهنیت سیستمی در هم شکسته شود، در نتیجه آن، در تمامی این سیستم این ذهنیت دچار فروپاشی میشود. در اینجا است که آنجه که به پیروزی دست مییابد، فلسفه و پارادایم حیات آزاد، جامعه آزاد، جامعه دمکراتیک، اکولوژیک و آزادیخواهانه زن است.