وضعیت مبهم آموزش زبانهای غیر فارسی در ایران | یادداشت
همزمان با نزدیک شدن زمان بازگشایی مدارس در ایران و نزدیکی انتخابات مجلس ایران، وزیر آموزش و پرورش و برخی از نمایندگان شهرستانها شعار حمایت از تدریس زبان مادری در مدارس را از سر گرفتهاند.
همزمان با نزدیک شدن زمان بازگشایی مدارس در ایران و نزدیکی انتخابات مجلس ایران، وزیر آموزش و پرورش و برخی از نمایندگان شهرستانها شعار حمایت از تدریس زبان مادری در مدارس را از سر گرفتهاند.
سیستم آموزش و پرورش ایران همچون دیگر بخشهای ناکارآمد و شکست خورده طی سالهای اخیر با مشکلات بیشتری مواجه است. اما ناکارآمدی این سیستم هم در پرداختن به امور رفاهی کارمندان و هم آموزش دانش آموزان باعث شده است که ناکارآمدیهای این سیستم در مقایسه با بخشهای دیگر حکومتی در ایران بیش از پیش رویتپذیر باشد. به رغم فقدان یا ارائه آمار دقیق از دشواریهای این سیستم در ایران، بخش بزرگی از مدارس در شهرهای بزرگ اجارهای و با قدمت بالا بوده و از حداقل استاندارهای لازم برخوردار نبوده و در مناطق محروم این مدارس با خشت و گل تاسیس شده و طبق آمار مسئولان این بخش، نزدیک به ۱۷۰۰ كلاس درس در در كانكس برگزار میشوند. فارغ از ناکارآمدیهای بخش اول که مایه اعتراضات فراوان معلمان طی سالهای اخیر بوده است، مسئله آموزش به زبان فارسی، ممنوعیت و اهمال نسبت زبانهای مادری موجود در جغرافیای ایران بر دانش اموزان است.
همزمان با نزدیک شدن زمان بازگشایی مدارس در ایران و نزدیکی انتخابات مجلس ایران، وزیر آموزش و پرورش و برخی از نمایندگان شهرستانها شعار حمایت از تدریس زبان مادری در مدارس را از سر گرفتهاند.
ایران کشوری است که زبان مادری اکثریت ساکنان آن فارسی نیست، اما آموزش هر زبانی غیر از زبان فارسی ممنوع است با احتساب ملتهای ساکن در ایران، اعم از ترک، کورد، عرب، بلوچ و ترکمن، فارسها در پهنه جغرافیایی این کشور اقلیت محسوب میشوند، اما فرادستی آنان از طریق هژمونی زبان فارسی بر دیگر خلقهای ساکن ایران امکانپذیر شده است. از طریق زبان فارسی ایدئولوژی قشر حاکم در طول دوران مدرن دیگر خلقها را تحت سیطره خود قرار داده و این زبان بقای خود را با تلاش برای نابودی این زبانها امکان پذیر نموده است. به رغم وجود اصل ناکافی و ناکارآمد ۱۵ در قانون اساسی مبنی بر اجازه تدریس زبانهای غیر فارسی برای آنچه که به آن اقوام اطلاق میکنند، اما تا کنون همین اصل نیز امکان تحقق نیافته است.
هانا آرنت براین باور است که سرانجام این زبان مادری است که برای هر کس میماند؛ در جایگاه موطنی که همواره با ما بوده و ما آن را با خود این سوی و آن سوی میبریم. زبان مادری سرپناه پایداری است که پنجرههایش، به روی جهان در مأنوسترین جلوه آن گشوده میشوند.
اما طی رزوهای اخیر و در آستانه بازگشایی مدارس، مقامات آموزش و پرورش با وعدههای جدیدی سعی داشتهاند با اشاره با دشواریهای اجرای این اصل، اجرای این طرح را به سالهای آتی موکول کرده و از سوی دیگر برخی از افرادی که سودای رسیدن به کرسیهای مجلس را در سر دارند، همانند رئیس جمهوری ایران، نیز وعدههای خود را مبنی بر تحقق این اصل تکرار کردهاند.
در آستانه انتخابات ریاست جمهوری ایران، حسن روحانی از وعده اجرای اجرای اصل پانزدهم قانون اساسی مبنی بر آموزش زبانهای قومی و محلی خبر داد. بعد از پیروزی در انتخابات و دست یابی به ریاست جمهوری در نخستین سفر خود به کوردستان در جمع مردم شهر سنه (سنندج) اظهار داشت: از نظر من اصول ۱۵، ۱۹، ۲۲ و ۳ قانون اساسی با اصل اول، اصل آخر و اصل وسط برابر است و همه مردم ایران زمین باید احساس کنند که حقوق شهروندی واحد خواهند داشت. علی یونسی مشاور رئیس جمهوری ایران در امور اقوام و مذاهب نیز در زمستان سال ۱۳۹۲ حتی اظهار داشت تدریس به زبان مادری در دستور کار آموزش و پرورش قرار دارد. در آخرین ماههای دولت یازدهم، حسن روحانی به منظور ارتقای شانس خود مبنی بر انتخاب مجدد، به رونمایی از حقوق شهروندی دست زد که در آن از حق شهروندان برای یادگیری و استفاده و تدریس زبان و گویش محلی خود سخن به میان آمده بود. در دور دوم انتخابات ریاست جمهوری، روحانی در سومین بیانیهی انتخاباتی خود صراحتا وعده داد که یکی از کارهای وی بعد از انتخاب مجدد به ریاست جمهوری تدریس زبان مادری ایرانیان؛ کوردی، آذری، عربی و… بطور رسمی در سطوح مدارس و دانشگاهها دراجرای کامل اصل ۱۵ قانون اساسی خواهد بود و اکنون با گذشت بیش از شش سال از این وعدهها، نگاه امنیتی همچنان بر زبان مادری غلبه دارد.
در تازهترین رویدادهای مرتبط به این مسئله، مصطفی کواکبیان نماینده تهران در مجلس ایران در تذکری شفاهی به وزیر آموزش و پرورش گفت: مکاتبات، اسناد و متون رسمی و کتاب درسی باید با زبان و خط فارسی باشد ولی استفاده از زبانهای محلی و قومی در مطبوعات و رسانههای گروهی و تدریس ادبیات آنها در مدارس در کنار زبان فارسی آزاد باشد. این نماینده مردم تهران افزود: با توجه به اینکه اسلام هیچ ارزشی برای نژاد و قومیت گرایی قائل نیست، این مسئله مشکلی برای کشور ایجاد نمیکند.
علی مطهری نیز در گفتوگو با خبرنگار خبرگزاری ملت در ارتباط با بررسی طرح اجرای اصل پانزدهم قانون اساسی اظهار داشت: اختصاص یک کلاس برای تدریس ادبیات اقوام مختلف در مدارس مانند ادبیات ترکی ایرادی ندارد ولی زبان رسمی کلاسهای درس همچنان باید زبان فارسی باشد، اما در این قانون نوشته شده که ادبیات اقوام نیز امکان آموزش دادن را دارند، ولی این به معنای آن نیست که کتابهای درسی به زبان اقوام باشد، بلکه کل زبان اقوام را نه در ساعات آموزشی رسمی بلکه در ساعات فوقبرنامه میتوان در نظر گرفت و آموزش داد.
مطهری با اظهار نگرانی در رابطه با حفظ زبان فارسی، تلویحا از رشد و گسترش زبانهای غیر فارسی نیز نگرانیهای خود را ابراز داشته و گفت: ما در مناطق دوگانه هم نگرانی حفظ زبان فارسی و هم نگرانی آموزش آن را داریم. متاسفانه آموزش زبان فارسی که زبان ملی و عنصر وحدتبخش اقوام مختلف است، آسیب دیده و به خوبی آموزش داده نمیشود. باید اهتمام جدی داشته باشیم تا هر شهروند ایرانی با هر قوم، ملیت و مذهبی که در هر جای این کشور پهناور زندگی میکند، زبان فارسی، که عنصر وحدتبخش ملی ماست را به خوبی یاد بگیرد، تکلم کند و بنویسد.
در عصری که جهان مدرن با مسائلی بسیار فراتر از ممنوعیت یک زبان یا تحمیل زبانی بر زبان دیگر مواجه است، مقامات ایرانی با رویکردی فاشیستی و در راستای نگرانی از تضعیف جایگاه زبان فارسی، حق آموزش زبان مادری و به زبان مادری را برای غیرفارس زبانان منکر شده یا با تحمیق آنان هر ساله وعده تدریس دو ساعت تدریس این زبان را به سال دیگر محول مینمایند. این وعدهها در حالی است که اکنون حداقل خلق کورد، نه تنها خواهان آموزش زبان مادری نیست، بلکه حق آموزش به زبان کوردی را نیز جزو حقوق مسلم خود قلمداد میکند.