آلدار خلیل ریاست مشترک حزب اتحاد دمکراتیک (پ.ی.د) در رابطه با سالی که گذشت و رویدادهایی که در شمال-شرق سوریه روی دادند با آژانش خبری هاوار گفتگو کرده است.
متن کامل رپورتاژ با آلدار خلیل به شرح زیر است:
هاوار: سال ۲۰۲۰ در جهان و خاورمیانه با بحرانهای فراوانی به پایان رسید. جنگها مستقیم و بحرانهای سیاسی، اقتصادی و اجتماعی فراوانی روی دادند، شما تاثیر این رویدادها بر مناطق شمال شرق سوریه را با گذشت سال ۲۰۲۰ چگونه تحلیل میکنید؟
آلدار خلیل: سال ۲۰۲۰ با دشواری و سختی خصوصا برای سوریه و خصوصا خلقهای شمال-شرق سوریه به پایان رسید. در این سال به عنوان یکی از نتایج جنگ پلید و مسائل کلی سیستم جهانی، تاثیر خود را بر خاورمیانه نیز از خود بر جا گذاشت. ۱۰ سال است که سوریه در میانه تنشهای عظیم و بیپایانی قرار دارد، به همین دلیل این سال دشوار با سختیهای فراوانی بر خلقهای منطقه، سرانجام به پایان رسید. در لبنان شاهد مشکلات فراوان بودیم، در عراق و بخشهای دیگر کوردستان و در یمن، تونس، لیبی، دریای مدیترانه، ارمنستان و آذربایجان شاهد مشکلات و تنش بودیم.
در مجموع منطقه در تنش بود، اما شمال-شرق سوریه از ویژگیهای مختص بخود برخوردار بود. این منطقه بخشی از سوریه است، در سوریه تنشها به صورت دراز مدت ادامه دارند. در سال ۲۰۲۰ هیچگونه پیشرفتی روی نداد و هیچ نشانهای مبنی بر پیشرفت مسیر دستیابی به راه حل ظهور نکرد. حضور گروههای مسلح و وضعیت اشغالگری، تنشها را هر چه بیشتر افزایش داده و ان را سختتر نمود. برای خلقهای شمال-شرق سوریه سال ۲۰۲۰ سال اشغال سریکانی و گریسپی بوده است، و بخش دیگری از سرزمین ما اشغال شد و دو سال پیش نیز عفرین به اشغال درآمده بود. و به این معناست که اکنون تنشها گسترش یافته و منطقه در شرایط بسیار دشواری قرار دارد. از طرف دیگر در تمامی سطح جهان، مسئله سلامت و مقابله با کرونا در جریان است، منطقه ما نیز با دشواریهای این بیماری روبرو است، نه فقط در بعد سلامت، بلکه در سطح زندگی و حیات ساکنان منطقه نیز تاثیرگذار بوده است.
هاوار: به رغم تمامی حملات و محدودیتها ناظران وجود منطقه شمال-شرق سوریه را به عنوان موفقیتی بزرگ در آرامش اجتماعی، اقتصادی ملاحظه میکنند. از نظر شما چرا این منطقه به چنین موفقیتی دست یافته است؟
آلدار خلیل: حمله به مناطق شمال-شرق سوریه همچنان ادامه دارند و حملات صورت گرفته به این منطقه در هیچ یک از مناطق دیگر سوریه مشاهده نمیشود. اکنون دولت ترک مستقیما به این مناطق حمله میکند، پیش از آن داعش به این منطقه حمله میکرد، پیش از آن جبهه النصره بود، گروههای دیگر به این منطقه حمله میکردند. پیش از آن نیز دولت سوریه به این مناطق حمله میکرد، اما سنگینترین حملات، حملات دولت ترک بودهاند. اما با تمامی این اوصاف، شاهد آبادانی در منطقه هستیم، در مناطق دیگر شامل تخریب هستیم، اما در منطقه خودمان شاهد پیشرفت و آبادانی هستیم. در سیستم اجتماعی، در بعد ذهنیتی و فکری، سیستم دفاعی، انقلاب جدیدی در حال بروز است، در مناطق دیگر سوریه اما وضعیت اینگونه نیست. در برخی از مناطق رژیم سوریه دست بالا را دارد، اما واقعیت رژیم سوریه بر همگان آشکار است. مناطق دیگر نیز در دست تبهکاران و دولت ترک قرار دارد. این تبهکاران برخوردار از فرهنگ دمکراتیک نیستند، از اراده مختص خود نیز برخوردار نیستند، اراده آنان در دست خارج و دولت ترک قرار دارد. نمیتوانند مناطق تحت اشغال خود را به شیوهای که بتوانند اراده اجتماعی ساکنان منطقه را بازتاب دهند مدیریت کنند، یا آرامش را در این مناطق برپا دارند. اما در مناطق شمال-شرق سوریه سیستم خودمدیریتی دمکراتیک در جریان است، این سیستم بر اساس تفکر ملت دمکراتیک قرار داشته و در این سیستم تمامی عناصر و مولفههای میتوانند با همدیگر همزیستی داشته باشند. همچنین در رابطه زن و مرد، سیستم اجتماعی آزاد و دمکراتیک ایجاد و برقرار شده است. این تحولات و پیشرفتها اجازه میدهند که این منطقه علیرغم تمامی فشارها و حملات، مشکلات را تحمل کرده و در مسیر پیشرفت قرار داده باشد، و این در حالی است که در مناطق دیگر عقبگرد روی میدهد.
هاوار: در سال ۲۰۲۰ حملات ترکیه و گروههای مسلح تبهکار وابسته به آن بر مناطق شمال-شرق سوریه ادمه پیدا کردهاند. مقاومت خلق در سال گذشته را چگونه ترسیم میکنید؟
آلدار خلیل: خلقمان از سال ۲۰۱۱ تا کنون در حال مقاومت بوده است، این مقاومت از یک ویژگی خاص به خود برخوردار بوده است، و آن اینکه تمامی عناصر با همدیگر دست به مقاومت زدهاند. نه فقط کورد، بلکه کورد همراه با عرب، سریانی و تمامی این عناصر همراه با هم دست به مبارزه زدهاند. دولت ترک در بسیاری از مناطق به شیوهای گسترده دست به مداخله زده است، از لیبی گرفته تا آذربایجان و ارمنستان، سومالی و کشمیر میتوان مداخلات دولت ترک را مشاهده کرد. در این مناطق هیچ مقاومت گستردهای را شاهد نبودهایم، اما در اینجا وضعیت متفاوت است، به رغم آنکه دولت ترک توانسته است برخی از مناطق را به اشغال درآورد، اما خلقهای منطقه اراده خود را به ترکیه تسلیم نکرده و اجازه موفقیت طرحهای این دولت را ندادهاند. ترکیه میخواست که شمال-شرق سوریه را به اشغال کامل خود درآورد، هم اکنون شاهد تلاش دولت ترک برای اشغال و محاصره عین عیسی هستیم. حملات دولت ترک همچنان ادامه یافته و در مقابل نیز مبارزه و مقاومت خلقهای منطقه تمامی این تلاشها را خنثی کرده است.
هاوار: شما موضع گروههایی که خود را به عنوان اپوزیسیون معرفی میکنند، پروژه آنها برای دستیابی به راهحل در سوریه در سال ۲۰۲۰ را چگونه تحلیل میکنید؟
آلدار خلیل: این گروهها خصوصا در سال ۲۰۲۰ واقعیت خود را به تمامی جهانیان نشان دادند. در سالهای گذشته، کسانی که این گروهها را از نزدیک نمیشناختند، نمیتوانستند در مورد این گروهها هیچگونه ارزیابی داشته باشند، اما در سال ۲۰۲۰ آشکار شد که این گروهها، گروههای تبهکار بیش نیستند؛ با پول کار میکنند و نماینده هیچگونه انقلابی نیستند. پیش از این در رسانهها نام و عنوانی را بر خود اطلاق میکردند، و مثلا میگفتند که ما نمایندهی انقلاب سوریه هستیم، اکنون مشخص شده است که برخی از گروهها مانند ترکیه و قطر به آنها پول دادهاند تا بگویند که ما انقلابی هستیم و در این منطقه حضور دارند. در سال ۲۰۱۲ این گروهها به مناطق ما حمله کردند. اما به دلیل مقاومت خلقمان نتوانستند که به اهداف خود دست پیدا کنند. در سالهای ۲۰۱۸ تا ۲۰۲۰ همراه با دولت ترک بار دیگر به مناطق ما حمله کردند و اصطلاحا خود را به عنوان مخالف رژیم معرفی میکردند. زیرا اردوغان و دولت ترک به آنها دستور داده بودند که به مناطق تحت کنترل دولت دمشق حمله نکنند، بلکه به مناطق شمال-شرق سوریه حمله کنند. ویژگی سال ۲۰۲۰ در این نکته حایز اهمیت است که این گروهها تا پیش از سال ۲۰۲۰ با هویت سوری دست به حمله و تجاوز میزدند و سیمای راستین خود را پنهان میکردند، اما در سال ۲۰۲۰ براساس درخواست ترکیه، به لیبی و قرهباخ و مناطق دیگر عزیمت کرده و در نهایت همه مشاهده کردند که این گروهها تبهکار بیش نبوده و برای پول دست به این اقدامات میزنند. و برخلاف ادعاهایشان نه خواستار تغییر، نه خواستار تغییری دمکراتیک هستند.
هاوار: هدف اردوغان از متوجه نمودن این گروهها به مناطق شمال-شرق سوریه و ممانعت از حمله به مناطق تحت کنترل دمشق چه بوده است؟
آلدار خلیل: مشکل اردوغان دمکراتیک شدن سوریه و تغییر سیستم دیکتاتوری این کشور نیست؛ برخلاف آن مشکل اردوغان اینست که اگر هر گروهی از ذرهای تفکر دمکراتیک برخوردار باشد، اجازه تحقق دمکراسی را نمیدهد. بقای اسد در قدرت برای اردوغان مهم نیست، هیچ ضرری متوجه اردوغان نمیشوند، زیرا سیستم دمکراتیک برقرار نمیشود. در شمال-شرق سوریه اگر خودمدیریتی توسعه پیدا کند، به این معنا خواهد بود که سیستم دمکراتیک ایجاد میشود، اردوغان این مسئله را نمیپذیرد. به همین دلیل از این گروهها استفاده میکند. در این رابطه اردوغان دو هدف دارد: از بین بردن سیستم دمکراتیک و اشغال خاک سوریه از طریق این گروهها و ادغام ان در ترکیه.
هاوار: در سال ۲۰۲۰ نشستهای بینالمللی فراوانی برای حل مسئله سوریه برگزار شدند، همچنین نشستهایی در رابطه با سوریه نیز برگزار شدند، اما شما در این نشستها حضور نداشتید. برگزاری این نشستها را چگونه ارزیابی میکنید؟
آلدار خلیل: همانگونه که اطلاع دارید از ابتدا با تصمیم سازمان ملل متحد، قطعنامه شماره ۲۲۵۴ در رابطه با حل تنشهای سوریه، نماینده سازمان ملل متحد موظف شد که با گروههای تاثیرگذار در مسئله سوریه، مذاکره کرده و این گروهها را به اجماع نظر برساند تا مسئله سوریه حل شود. اما انقلاب سوریه وارد دهمین سال خود شده و در نهایت نیز این تلاشها به هیچ نتیجهای ختم نشدهاند. در این رابطه میتوان به سه دلیل اشاره کرد. نخست اپوزیسیون سوریه است که در واقع اپوزیسیون سوریه نیست، این اپوزیسیون متشکل از گروههای وابسته به ترکیه و قطر بوده و به نام سوریه عمل میکند، هیچ پروژهای برای دمکراتیک شدن سوریه در دست ندارند. دوم؛ رژیم برای برقراری دیالوگها هیچگونه جدیتی ندارد، سوم؛ دولت سوریه و نیروهای تاثیرگذار در سوریه هیچ مقصودی برای دستیابی به راه حل در سوریه ندارند، یعنی برای دستیابی به راه حل هیچ ارادهای ندارند.
منافع این گروهها در راستای وضعیت کنونی است، هر کدام از این گروهها میخواهند که در سوریه منافع خود را تحقق بخشند، برخی میخواهند که موجودیت خود را در منطقه تحمیل کنند، هیچ کشوری صدای دردهای خلقهای سوریه و خلق کورد و دیگر خلقهای ساکن در شمال-شرق سوریه را نمیشنود، انها میخواهند که این تنشها و مشکلات همچنان باقی بمانند، از آن استفاده کرده و تحت عنوان سوریه موجودیت خود را حفظ و تحمیل کنند. برای نمونه، در سال ۲۰۲۰ هیچ حرکت و نشست امید بخشی صورت نگرفت؛ گفتند که قانون اساسی سوریه را آماده میکنیم، اما نتوانستند و گفتگوها نیز آغاز نشدند. کاستی بزرگی در این باره وجود داشت؛ اجازه ندادند که نمایندگان خلقهای سوریه در این نشستها حضور داشته باشند، کسانی که در این نشستها حضور یافتند، نه نمایندگان خلقهای سوریه، بلکه نمایندگان قطر و ترکیه و نمایندگان رژیم بودند، اما نمایندگان خلقهای سوریه که متشکل از بسیاری از نیروهای دمکراتیک هستند، نمایندگان دمکراتیک خلقهای شمال-شرق سوریه، اجازه حضور در این نشستها را نیافتند. چرا؟ زیرا اگر این گروهها در این نشستها مشارکت میکردند، قدمی برداشته میشد، هر زمان که مشاهده شد که نمایندگان پروژه دمکراتیک توانستند در این نشستها حضور پیدا کنند، آنزمان است که این نیروها خواست حل مسائل و مشکلات را میتوانند داشته باشند.
هاوار: در این باره شما موضع دولت دمشق را چگونه ارزیابی میکنید؟ دیپلماسی منطقه خودمدیریتی با دمشق در چه سطوحی قرار دارد؟
آلدار خلیل: ما از ابتدا گفتهایم که میخواهیم با دمشق دیالوگ برقرار کنیم و تنشها و مشکلات را حل کنیم، در سال ۲۰۲۰ علیرغم تمامی محدودیتهای رژیم، به دلیل مجازات سزار، مجازات علیه رژیم ایران، ایران نتوانست همانند گذشته به رژیم سوریه کمک کند. وضعیت لبنان نیز بر رژیم سوریه تاثیرگذار شد. اما علیرغم این تغییرات هیچ قدمی برداشته نشد. دیالوگی صورت نگرفت. دیدارهایی برگزار شدند، اما این تلاشها در نهایت به برقراری دیالوگ منتهی نشدند؛ هر چند از روسیه نیز درخواست کردیم که در این رابطه میانجگیری کند. اکنون در سال ۲۰۲۱ امیدواریم که بتوانیم دیالوگها را برقرار کنیم، لازم است که رژیم سوریه نیز واقعیات را آنگونه که هست ببیند. رژیم سوریه روز بروز ضعیفتر میشود، مناطق تحت کنترل رژیم در شرایط بسیار دشواری بسر میبرند. دولت دمشق نیز نیازمند توافق با خودمدیریتی است، تا به راه حلی در این باره دست یافته و به توافقی دست پیدا کند که در نهایت به قدمی جدی و اصلی برای حل مسئله سوریه منتهی شود.
هاوار: مسئلهای دیگری که در کانون بحثهای خلقمان در روژاوا قرار دارد، مسئله اتحاد نیروهای کورد بوده است، شما فرایند دیدار بین گروههای کورد را چگونه تحلیل میکنید؟ چه محدودیتها و موانعی در مقابل شما قرار گرفتند؟
آلدار خلیل: ما میخواستیم که سال ۲۰۲۰ به توافق دست پیدا کنیم، احزاب کورد به اجماع نظر رسیده و پیش از خاتمه سال جاری، اتحاد و ائتلاف کوردی به سطح خوبی دست یافته باشد. بر این اساس، بعد از انکه حزب ما، حزب اتحاد دمکراتیک بر اساس درخواست فرمانده کل نیروهای سوریه دمکراتیک و میانجیگیری نیروی آمریکا این طرح را ارائه کرد که با شورای میهنی کورد دیدارهایی صورت گرفته و گفتگوها برقرار شوند، ما نسبت به تحقق این خواست قدم برداشتیم. شورای میهنی کورد تا آن موقع در خارج از روژآوا بود، بخشی از نیروهای ائتلاف بود، و بخشی از نیرویی بود که در راستای منافع خلق روژآوا نبود؛ هم اکنون نیز بخشی از این نیرو است، همان نیروهایی که به عفرین حمله کرده و آنجا را به اشغال دراوردند. گری سپی و سریکانی را اشغال کردند. براستی ما نمیخواهیم که یکی از احزاب کورد در جبهه دیگری قرار داشته باشد. دیدارها چند ماه ادامه پیدا کردند، قدمهایی در این باره برداشته شد تا مسیری برای جستجوی درازمدت راه حلی کوردی ایجاد شود و تا اندازهای در رابطه با برخی از مواد به توافق دست پیدا کردیم. در برخی از موارد مشکلات همچنان باقی ماندهاند. یکی از این موارد، مورد مشارکت در خودمدیریتی بود؛ آنها میخواستند که نیمی از خودمدیریتی سهم آنان باشد. از طرف دیگر میخواستند که قرارداد اجتماعی تغییر پیدا کند. در اصل در قرارداد اجتماعی موارد و بندهای فراوانی وجود دارند که مورد بحث و بررسی قرار میگرفتند، مانند مسئله آموزش، مسئله زنان و سیستم ریاست مشترک، نحوه و سیستم دفاع از خود. گفتگوها در رابطه با این مسائل تا مرحلهای پیش رفتند. سپس نوبت به برگزاری انتخابات در امریکا رسید و نمایندگی آمریکا در روژآوا نیز عازم واشنگتن شد. به همی دلیل دیدارها دچار وقفه شدند. ما نمیدانیم که این دیدارها چه زمانی دوباره برگزار میشوند. اما میتوان گفت که سال ۲۰۲۰ به سالی برای تلاش و پیشبرد اتحاد ملی میان احزاب کورد در روژآوای کوردستان تبدیل شد تا زمینه برای پیشبرد پروژه اتحاد ملی ایجاد شود.
هاوار: در رابطه با دیدارها، جامعه کوردی نیز واکنشهایی از خود نشان داد، خصوصا که علیه خواستهای شورای میهنی کورد سوریه موضع گرفته شد. علیه دیدار هیات رهبری شورای میهنی به عفرین و دیدار این هیات از گور یکی از سردستههای تبهکاران و همچنین انتشار عکسی که این هیات را در حال دیدار با قاتل شهید هورین خلف نشان میداد. این مسئله باعث شد که شما از طرف خلق مورد انتقاد قرار بگیرید، این واکنشها را چگونه ارزیابی میکنید؟
آلدار خلیل: در دیدارهای ما در برهههای فراوانی این موضوعات مورد بحث و بررسی قرار گرفتهاند. این موضوع تا کنون نیز در دستور روز ما قرار داشته است و لازم است که در آینده این موضوعات حل شوند. این موضوعات شامل چه مواردی هستند؟ آیا شورای میهنی کورد سوریه قبول میکند که [مناطق تحت کنترل تبهکاران و ارتش ترکیه] اشغالی هستند؟ آیا قبول میکند که همکاران آنها، ائتلاف و دولت ترک خاک ما را اشغال کردهاند؟ یا قبول میکنند که لازم است در فردا، در آینده این مناطق آزاد شوند؟ در این رابطه عدم شفافیت وجود دارد. اما نمیخواهیم مسائل ناشفاف را فعلا در دستور کار قرار دهیم. ما همیشه دنبال راه حل بودهایم، این مسئله جزو مسائل مهم است، این مسئله از جمله مسائل حساس برای خلقمان به شمار میرود. برای خانوادههای شهدا، خصوصا شهروندان عفرین، گری سپی، سریکانی که آواره شدهاند بسیار مهم به شمار میرود. خلقمان از این مسئله حسابرسی میکند، در صورتیکه این اتحاد ایجاد شود، لازم است که مناطق اشغال شده آزاد شوند، خلق میپرسد که آیا در این رابطه تصمیمی، برنامهای دارید یا خیر؟
اما مسئله عزیمت عبدالله گدو به مناطق اشغال شده، موضوع بسیار مهمی بوده و قابل پذیرش نیست. احزابی که خواهان پیوستن به خودمدیریتی هستند، نیمی از خودمدیریتی را میخواهند، اگر با ما به توافق برسند و با همدیگر علیه اشغالگری موضعی متحد نشان دهیم. اما همزمان نماینده آنها از گور یکی از رهبران تبهکاران دیدار میکند که به منطقه ما حمله کرده است و در جریان برخورد با ما کشته شده است، در آنجا فاتحه میخواند، یا با قاتل شهید هورین خلف دیدار میکند. ما این مسئله را صرفا مانند دیدار شخصی گدو نگاه نمیکنیم، عبدالله گدو نماینده یک سیستم است، نماینده یک شورا است، این شورا، لازم است که در این باره موضعگیری کند.
هاوار: در زمان برگزاری جلسات و دیدار احزاب کوردی، شورای میهنی کورد سوریه عازم ترکیه شد و همچنین با مسئولان پارت دمکرات کوردستان نیز دیدار کرد. از طرف دیگر در خاتمه سال مشاهده کردیم که پارت دمکرات کوردستان در مرزهای روژاوا نیروهای خود را مستقر کرد. آشکارا با نیروهای دولت ترک همگامی کرده و نیروهای خود را در مناطق گریلایی مستقر نمود. بر اساس این تحولات، شما مسئله اتحاد کورد را چگونه ارزیابی میکنید؟
آلدار خلیل: ما اعتقاد داریم، با حسی مملو از میهندوستیمان باید با این مسئله برخورد کنیم، ما میگوییم که لازم است تمامی نیروهای کوردی با هم باشند، لازم است که هیچ نیروی کورد در جبهه دشمن قرار نداشته باشد. اما مسئلهای که اکنون ما را نگران میکند اینست که این گروه با تمامی تجهیزات و امکانات خود، با طرحهای متفاوتی در حال عمل است. برای نمونه؛ ما در اینجا درصدد توافق برامدیم، چرا باید هر روز در آنکارا و جاهای دیگری حضور داشته باشید؟ مگر دولت ترک در راستای منافع تو گام بر میدارد؟ دولت ترک به هیچ وجه خواستار اتحاد کورد نیست. از طرف دیگر، اگر واقعا خواهان تحقق اتحاد کوردی هستید لازم است که این اتحاد در راستای منافع بخشهای دیگر کوردستان نیز قرار گیرد. اما مشاهده میشود که نیروهای پارت دمکرات کوردستان مرزهای ما را مسدود میکنند، از طرف دیگر بین پ.د.ک و پ.ک.ک تنش ایجاد میشود، این موارد باعث نگرانی میشود. در این رابطه این سوال مطرح میشود که هدف آنها از اتحاد چیست؟ میخواهند چکار کنند؟ میخواهند که روژاوا را تحت محاصره قرار دهند یا میخواهند از طریق جنوب کوردستان به گریلاها حمله کنند و راه بین جنوب و روژاوای کوردستان را مسدود کنند؟ در اینصورت نیت سوء آنان مشاهده میشود، و این نیز به هیچ عنوان قبول شدنی نیست و باعث میشود که گامهای مثبت برداشته شده به هیچ نتیجهای دست نیافته و در نهایت با نتایج منفی روبرو شوند. اگر مسئلهای در هولیر روی دهد، یا در سلیمانی یا در آمد، در قندیل یا عفرین، تمامی این رویدادها با هم مرتبط هستند. نباید ما بگوییم که بله ما در اینجا توافق انجام میدهیم، از طرف دیگر نیروهایشان را مستقر کرده و ما را محاصره کنند. ما میگوییم که اراده کورد مشترک و یکپارچه است، لازم است که قدمهای بزرگ برای اتحاد برداشته شوند، اجازه بدهند که اتحاد بخشهای دیگر کوردستان نیز تحقق پیدا کند.
هاوار: اخیرا مسرور بارزانی به عنوان نخست وزیر منطقه اقلیم جنوب کوردستان از آمریکائیها خواسته است که با نیروهای سوریه دمکراتیک همکاری نکنند، این موضع را چگونه میبینید؟
آلدار خلیل: از آقای مسرور بارزانی چنین انتظاری نداشتیم. لازم بود که با برخورداری از حس مسئولیت با این مسئله برخورد میکردند، به جای آنکه با ما همکاری میکردند، موضع مثبتی را در این باره نشان میدادند، به جای آنکه همکاری وی با کشورهای دیگر میبایست به عاملی برای همکاری و حمایت از روژآوا تبدیل میشد، این موضعگیری را انجام داده و خواهان عدم همکاری امریکا با نیروهای ی.پ.گ و ی.پ.ژ و خودمدیریتی شدهاند که باعث شکوه کورد بوده و جهان را از بزرگترین تهدید پیش روی بشریت حفظ کردهاند. اتخاذ این موضع شایسته شخصیتی مانند آقای بارزانی نیست.
هاوار: در سال ۲۰۲۰ مسئله شنگال بار دیگر برجسته شد، بین حکومت اقلیم جنوب کوردستان و حکومت عراق در رابطه با شنگال پیمانی به امضا رسید، نقش ترکیه را در این پیمان چگونه میبینید؟ شما به عنوان بخشی از خودمدیریتی شمال-شرق سوریه در مقابل این پیمان چه موضعی دارید؟
آلدار خلیل: هر رویدادی که در این منطقه روی دهد، باید دستان دولت ترک را در پشت آن دید، بهترین حالت آن است که هیچ نیروی کوردستانی به ابزاری در دست دولت ترک تبدیل نشود، بلکه این نیروی کوردی باید با آزادی و رای مستقل خود عمل کند. شنگال دچار مشکلات بزرگی شد، خلق ایزدیمان دچار آوارگی شد، به جای آنکه تلاش کنند تا شنگال را آباد کنند، خلق شنگال را مدیریت کنند و آرامش و ثبات را در منطقه ایجاد کنند، به جای این موارد، بر اساس درخواست دولت ترک، این پیمان را با حکومت عراق امضا کردند و به بغداد نیز گفتهاند که نیروهایش را عازم این منطقه کند. هدف آنان این بود که خودمدیریتی ایجاد شده در شنگال را از میان بردارند. اما هدف ترکیه تنها از میان برداشتن خودمدیریتی شنگال نبود، ترکیه این هدف را در سر دارد که روژآوا را در محاصره قرار دهد. آن را خفه کند. لازم است که نیروهای جنوب کوردستان، یا در واقع بهتر است بگوییم که نیروهای پارت دمکرات کوردستان یا بخشی از آن، نمیبایست به این شیوه عمل میکردند. اقدامات و تحرکات آنان یادآور سال ۱۹۹۶ است، یعنی زمانی که از ارتش صدام حسین درخواست کردند که هولیر را از دست نیروهای اتحادیه میهنی خارج کند. اکنون آنها آمدهاند تا از این طریق شنگال را از دست خلق شنگال خارج کنند؟ خلقمان در شنگال، خودمدیریتی خود را بر عهده دارد. این افراد ساکنان و اهالی خود این منطقه هستند. لازم است تا در بسیاری از امور آنان دخالت نکند، جامعه شنگال میتواند خود را سازماندهی کند، پارت دمکرات کوردستان نیز میتواند در آنجا خود را سازماندهی کند، انتخابات را برگزار کند، میتوانست مشکلات را به صورت درونی حل کند. این اقدام اقدام دولت ترک است، لازم است که پارت دمکرات کوردستان موضع خود را تغییر داده و قدم به پیش گذاشته و از این سیاستها دوری کند.
هاوار: از امیدها و اهدافتان برای سال ۲۰۲۱ بگویید.
آلدار خلیل: سال ۲۰۲۰ سال بسیار سخت و دشواری بود، امیدواریم که سال ۲۰۲۱ به سال آزادی و رهایی خصوصا برای مناطق اشغال شده عفرین، سریکانی و گری سپی تبدیل شود، این مناطق باید آزاد شوند، لازم است ما تمامی نیروی اجتماعی خود را سازماندهی کنیم، مبارزه و تلاشهای خودمان را به بالاترین سطح ارتقا دهیم، تا آزادی این مناطق به تاخیر نیفتد. آزادی این مناطق بسیار به تاخیر افتاده است، خلقمان دردهای بسیاری را تحمل کرده است، آواره شده است و در کمپهای پناهندگان در شرایط بسیار دشوار زندگی میکند. وظیفه ماست که ما این مناطق اشغالی را آزاد کنیم. از تمامی خلقمان میخواهیم که دست در دست همدیگر مبارزهای پیگیر و گسترده را آغاز کرده و این مناطق را آزاد کنیم.
از طرف دیگر مهم است که ما در سال ۲۰۲۱ برای حل مسئله و دیالوگ با دمشق تلاش کنیم، ما از تمامی فرصتها و امکانات باید استفاده کرده تا به راه حل برسیم. همچنین برای پیشبرد مدیریت در شمال و شمال شرق سوریه، باید برخی از تلاشها تصحیح شده و در خدمت خلق قرار گیرند، ما لازم است که با همدیگر همکاری داشته باشیم تا بتوانیم نقایص و کمبودهای گذشته را بر طرف کنیم. ما با هم باید بتوانیم نمونهای دمکراتیک و مترقی را به خلقمان و تمامی منطقه هدیه کنیم.
سال جدید را به تمامی آحاد خلق میهندوستمان و خصوصا خانوادههایی که در صفوف مقاومت و مبارزه قرار گرفتهاند، تبریک و شادباش میگوییم، امیدواریم که سال ۲۰۲۱ سال آزادی و آرامش باشد.