دولت آلمان جوانان کرد بویژه آنهایی را که نسبت به مسایل ملی خود کم توجه هستند, مجبور میکند که به جاسوس آنها مبدل شوند. پیشنهاداتی که هماکنون به جوانان کرد میشود و آنها هم آن را رد میکنند, این است که دست از فعالیتهای کردخواهی و حمایت از سازمانهای کردها بردارند. وقتی که مأموران اسخباراتی آلمان در این کار موفق نمیشوند, اینبار آن جوانان را یا بازداشت میکنند و یا تحت فشار قرار داده و تهدید مینمایند.
روزنامه «اوزگور پلتیکا» گزارشی در مورد وضعیت این جوانان که در شهرهای فرانکفورت, دارمستات, گولا و هانوی با فشارهای پلیس آلمان مواجه میشوند در شماره روز گذشته خود منتشر کرد. چند تن از آن جوانانی که با فشارها و تهدیدات پلیس و استخبارات آلمان مواجه شدهاند, در مصاحبه با این روزنامه مسایل و مشکلات خود را برزبان راندهاند.
جوانان کرد به منظور جلب توجه افکار عمومی به انزوای تحمیل شده بر «رهبر ملتکرد, عبدالله اوجالان» و «اعتصاب غذای زندانیان سیاسی در ترکیه» در روز 5 اکتبر در شهر فرانکفورت ساختمان خبرگزاری ریوترز را اشغال کردند. جوانی به نام «س.و» که خواست در حین این اقدام جوانان چندی عکس از آنها بگیرد, با فشارهای پلیس مواجه شد. پلیس تصاویر ذخیره شده در «حافظه» دوربین را ضبط کرده و به وی گفتند:«خودت برای بازپس گرفتن کارت حافظه مراجعه نکن , خود ما آن را به تو بازمیگردانیم».
سپس «س.و» در چادری که برای جمعآوری امضا برای حمایت از اعتصاب غذا و آزادی اوجالان برپا شده بود, منتظر آمدن پلیس شد. اما پلیس خطاب به وی گفتند:«ما میخواهیم تو برای ما کار کنی. اگر نه توسط قاضی احضار و دادگاهی میشوی».
پلیس خوب و بد
«س.و» در مصاحبه خود با این روزنامه میگوید: «من فکر میکردم که دیگر پلیس دست از سرم برداشته است.» چند روز بعد در حالی که به شهر دارموستاد میرود در ایستگاه اتوبوس دو نفر ناشناس به وی نزدیک میشوند. آنها میگویند که پلیس هستند و خطاب به این جوان کرد میگویند:«ما عضو سازمان دفاع از قانون اساسی هستم, ما میخواهیم در خصوص فعالیتها و تجمعات کردها با شما حرف بزنیم».
«س.و» به آنها میگوید که دست به چنین کاری نمیزند و از آنها میخواهد که او را راحت بگذارند. آنها هم یواشکی به او میگویند:«اما تو نمیدانی که در مورد چه چیزی با تو حرف می زنیم. اول گوش کن. شماها در مورد وضعیت نژادپرستهای ترک و کردها تا چه اندازه اطلاعات دارید؟ ما میخواهیم از اطلاعات شما استفاده کنیم».
«س.و» به آنها میگوید:«شماها عضو سازمان استخباراتی هستید. به همین خاطر بخوبی کردها را میشناسید. درحالی که کردها اینهمه سازمان و نهاد قانونی دارند, شما چرا با من حرف میزنید و به کار وامیدارید. پلیس فرانکفورت هم از من خواست برایشان کار کنم اما رد کردم. موضع من علیه شما تغییری نخواهد کرد. باید این را بخوبی بدانید».
آنها رفتارشان را تغییر میدهند و «س.و» را به نوشیدن یک قهوه دعوت میکنند. آن جوان کرد پیشنهاد آنها را رد میکند و میگوید:«من شماها را نمیشناسم و نمیخواهم با شما آشنا هم بشوم. میتوانم بازهم کارت شناسایی شماها را ببینم؟».
آنها ادعا میکنند که کارت سازمانی و پلیسی ندارند و تنها شماره تلفن خود را به وی میدهند.
پلیس و استخبارات آلمان همچنین جوانان دیگر کرد به نامهای «ز.ا» 19 ساله , «ب.ی» 20 ساله, «آ.ا» 23 ساله, «س.م» 20 ساله و «ح.ج» 17 ساله را هم مجبور میکنند که برای آنها دست به جاسوسی بزنند. حتی آنها را تهدید میکنند. اما این جوانان کرد درخواست آنها را رد میکنند و در مصاحبه با روزنامه «اوزگور پلتیکا» حکایت خود با پلیس آلمان را بازگو میکنند.
یکی از این جوانان «س.م» 20 ساله است که خود او میگوید در شهر فرانکفورت در مراسمی یادبود 34 گریلای جانباخته «نیروی مدافع خلق کردستان» که با تسلیحات شیمیایی قتلعام شده بودند, شرکت کرده است. وی ضمن اشاره به فشارهای پلیس آلمان علیه خود میگوید که پلیسها مدام درصدد بودند که من را به تله بیاندازند. «س.م» حکایت خود را بازگو میکند و آخر سر میگوید:«هماکنون به نظر مورد تعقیب هستم. درصدد هستند من را به کمین بیاندازند. آنها بدنبال این هستند که خطایی از من سر زند تا علیه من بکار گیرند. اما هیچگاه تسلیم پلیس آلمان نخواهم شد. تا به آخر در تجمعات و مراسمهای کردها شرکت خواهم کرد».