انقلاب 19 ژوئیه غرب کردستان و افق آینده دموکراتیک کردها
انقلاب 19 ژوئیه غرب کردستان و افق آینده دموکراتیک کردها
انقلاب 19 ژوئیه غرب کردستان و افق آینده دموکراتیک کردها
بیست و هشتم تیرماه برابر با نوزدهم ژوئیه 2013 نخستین سالگرد قیام مردمی کردها و آزاد سازی شهرستان کوبان از دست نیروهای رژیم بعث سوریه بود . کردهایی که در دهه های گذشته از سوی حکومت مرکزی دمشق انکار و کشته و زندانی می شدند از آغاز قیام در سوریه با رد خشونت، مدل " خودمدیریتی دمکراتیک " را به عنوان پروژه حل مشکلات در سوریه معرفی کردند و با توسل به اندیشه و نظریات سیاسی و اجتماعی اوجالان گام به گام به موفقیت های بزرگتری رسیدند .
آنچه امروز در غرب کردستان شاهد آن هستیم تجربه ای تازه در کل خاورمیانه است که نمونه برداری از این الگو در آینده می تواند امیدی برای رهایی از مشکلاتی باشد که اکنون مردم خاورمیانه دست به گریبان آن هستند. نگاهی کلی به وضعیت خاورمیانه عمق فاجعه و شکست پروژه های قدرتهای منطقه ای و جهانی را بخوبی نشان می دهد .
قیام سوریه از سوی مردم این کشور و بر علیه استبداد رژیم بعث آغاز شد اما خیلی زود با مداخلات منفعت طلبانه قدرتهای خارجی به بیراهه رفت و به جنگی اتنیکی و مذهبی مبدل شد که نتیجه آن ویرانی و تراژدی انسانی است که امروز در سوریه شاهد آن هستیم.
اما این اتفاق در سراسر سوریه رخ نداد و جنبش مردمی جـمعیت نزدیک به چهار میلیونی کردها که در بدترین شرایط ممکن زندگی می کردند راه جداگانه ای را از دیگر مخالفان سوری برای مبارزه و دستیابی به مطالبات ملی و دمکراتیک خود در پیش گرفت .
عدم استفاده از راهکارهای سنتی ، تکیه بر مشارکت زنان و جوانان و ایمان به اصل آموزش و سازماندهی در کنار ارجحیت دادن به شیوه های مسالمت آمیز و دمکراتیک از جمله تفاوتهای عمده میان کردها و اپوزیسیون سوری بود .
در آغاز شاید کمتر کسی فکر می کرد که کردها بتوانند مدل پیشنهادی خود را بدون جلب پشتیبانی کشورهای غربی یا قدرتهای منطقه ای به نتیجه برسانند اما پس از گذشت یکسال از قیام نوزدهم ژوئیه دیگر بیشتر نقاط غرب کردستان آزاد شده و حالا شکل و شمایل مدل خودمدیرتی دمکراتیک بیش از هر زمانی هویداست .
این موفقیت چندان برای حکومتهایی که در این دو سال هزینه های سیاسی و مالی فراوانی برای پیاده کردن مدل مورد نظر خود در سوریه پرداختند و در این راه جبهه بندی های خود را نمایان تر کرده اند چندان خوشایند نیست و البته که سعی در به شکست کشاندن قیام مردمی کردها دارند .
خیزش مردمی سوریه از بیست و ششم ژانویه سال 2011 شروع و در پانزدهم مارس همان سال به خیزشی سراسری مبدل شد .
در آنزمان ، ایالات متحده امریکا ، اروپا ، روسیه و چین و متحدان منطقه ای آنها از جمله ایران و ترکیه در چارچوب منافع خود جبهه بندی کردند و نیروهای مخالف سوری را از طرق گوناگون در مسیر سیاستهای خود قرار دادند . در این راستا 13 حزب چپ ، سه حزب کردی بهمراه جمعی از شخصیتهای سوری در ماه سپتامبر سال 2011 کمیته ای تحت نام" شورای هماهنگی " تشکیل دادند .
بسیاری از نظامیان ارتش سوریه هم به ترکیه گریختند و " ارتش آزاد سوریه " را تشکیل دادند. پس از مدتی گروههایی که از سوی عربستان ، ترکیه و القاعده هدایت می شدند نیز به ارتش آزاد پیوستند . در پانزدهم سپتامبر 2011 همچنین گروهی از مخالفان سوری در استانبول " شورای ملی سوریه " را تأسیس کردند و تحت حمایت مستقیم ترکیه قرار گرفتند. در نشست مخالفان سوری در دوحه پایتخت قطر نیز " ائتلاف ملی مخالفان سوریه " شکل گرفت . همه این تلاشها در چارچوب سیاست کشورهای خارجی در قبال سوریه انجام شدند و نتیجه آن گسترش جنگ داخلی و قتل عام دهها هزار شهروند سوری بود که هنوز هم ادامه دارد .
بخشی از این نیروها که قرار بود برای سرنگونی نظام بشار اسد و استقرار یک نظام دمکراتیک مبارزه کنند دست به جنایاتی به مراتب بدتر از رژیم بعث سوریه زدند که پس از مدتی صحت این موضوع در محافل جهانی نیز به اثبات رسید .
حملات اخیر گروههای اسلامگرای جهادی و سلفی وابسته به ارتش آزاد سوریه و القاعده به مناطق کردنشین از جمله به شهرستان مرزی سریکانی " رأس العین " از جمله این اقدامات است و به سادگی می توان دست جمهوری ترکیه را در آن دید.
ترکیه که خود درگیر با مسئله کرد است و به عادتا با ملت کرد سر دشمنی دارد شدیدا از شکل گیری نظامی خودمدیر برای کردها هراسان است و سعی می کند با تجهیز و ترغیب گروههای افراطی مانند گروه " جبهه النصرا " ،غرب کردستان را از دست کردها خارج کند و یا دست کم از قدرت نیروهای کردی بکاهد.
گروههای بنیادگرای وابسته به القاعده نیز که از سراسر جهان عضو گیری می کنند بدنبال استقرار یک امارت اسلامی در منطقه هستند و سعی می کنند با اشغال غرب کردستان ضمن افزایش دامنه مناطق تحت اختیارشان به مرکز تغذیه خود یعنی ترکیه نزدیک تر شوند.
اما با توجه به تعهد و توانی که واحدهای مدافع خلق در ماههای گذشته از خود نشان داده به نظر نمی رسد که کردها هیچ یک از مناطق آزاد شده خود را از دست بدهند و انتظار می رود در ماههای پیش رو اراده خط سوم در چارچوب یک نظام خودمدیر دمکراتیک در غرب کردستان به رسمیت شناخته شود .