قیام درسیم/ ترکیه 70 هزار کرد را در درسیم قتلعام کرد
قیام درسیم/ ترکیه 70 هزار کرد را در درسیم قتلعام کرد
قیام درسیم/ ترکیه 70 هزار کرد را در درسیم قتلعام کرد
«یوسف باران» نویسنده و تاریخشناس بین کرد که دلیل پنهانساختن محل خاکسپاری پیکر سیدرضا و یارانش در شمال کردستان, احتمالا در «کتاب سرخ» جمهوری ترکیه مورد اشاره قرار گرفته و افزود که دولت آ.ک.پ ترکیه در قبال درسیم به سیاستهای فریبکارانه متوسل میشود.
«یوسف باران بی» در مصاحبه با خبرگزاری فرات بیان کرد که دولت ترکیه حتی از پیکر مبارزان کرد هم واهمه دارد و دیگر با حقایق روبرو شده است. وی افزود:«دولت ترکیه باید با تاریخ خود که آن را با خون و خونریزی ایجاد کرده, روبرو شود. باید از ملت کرد عذرخواهی کند. مردم درسیم خواستار اعلام محل خاکسپاری پیکر سیدرضا هستند. چنین کاری به دولت آسیبی نخواهد رساند. تا وقتی که چنین مسایلی را حل نکنند, نخواهند توانست مسئله کرد را هم حل کنند».
بخشهایی از متن مصاحبه:
ـ سید رضا کیست؟
سیدرضا رهبر عشیره «شیخ حسنان» است. وی فرزند چهارم سید ابراهیم و کوچکترینشان بود. وی پس از ابراهیم جانشین پدر خود میشود. پس از مرگ پدر لیرتیک را ترک و در روستای آگدات در دامنه کوهستان توژیک ساکن میشود.
سیدرضا دارای چهار فرزند است: شیخ حسن, برا ابراهیم, رشید حسین. شیخ حسن فرزند بزرگ وی در 17آگوست 1937 همراه با 30 مبارز دیگر کرد قتلعام شدند.
سیدرضا در روستای آگدات دارای دو قرارگاه نظامی وسیاسی بوده است.
ایشان در سال 1915 از خلق ارمنی پشتیبانی میکند. لذا 30 هزار ارمنی را از طریق ارزروم به ارمنستان منتقل میکند.
سیدرضا چه نقشی در مقابله با اشغالگری روسیه داشت؟
در زمان حمله روسیه و اشغال کردستان, سیدرضا با عثمانیها به توافق میرسد. در زمان اشغالگری روسیه, درسیمیها در کنار حاکمیت عثمانی قرار میگیرند. عثمانیها هم به آنها پول و سلاح میدهند. آنها همانند هزاران سال گذشته به دفاع از خاک خود میپردازند. سید رضا در روستای سقدک با عصمتپاشای عثمانی دیداری انجام میدهد و داعیه تشکیل حکومت میکند. با دفاعی محکم از پیشروی روسها جلوگیری میکند. طی مبارزهای 12 روزه ارزنجان را آزاد میسازد.
عثمانی درسیمیها را برای رویارویی با روسها آزاد میگذارد و آنها را از دادن باج و خراج معاف میکند. آنها هم میخواهند از زیر ستم عثمانیها آزاد شوند.
پس از آزادسازی سیدرضا, از وی سپاسگذاری میشود و «کاظم پاشا» فرمانده ارتش ترکیه نزد سیدرضا رفته و مراتب سپاسگذاری خود را اعلام میدارد. یونیفورمی هم به وی هدیه میدهد که یونیفورم ژنرالی بود.
کاظم پاشا سیدرضا و «زینل آغا» را با خودروی خود به پادگاه ارزروم میبرد. سپس طی مراسمی بسوی درسیم آنها را بدرقه میکند.
همان ژنرالهای عثمانی که سیدرضا را بزرگ جلوه میدادند, خود بعدها به وی خیانت کردند که نشانه خیانت دولت ترکیه است.
بعد از پیروزی سیدرضا علیه روسها, ترکیه ایشان را «ظالم و عصیانگر» نامید و بعدها هم سیدرضا را اعدام کرد.
ـ آیا سیدرضا تسلیم شد یا برای دیدار به ارزروم رفت؟
سیفی چنگیز, از محققان اهل درسیم مینویسد:«پرونده قیام درسیم مدتی مدید با محاکمه سیدرضا باز بود. دولت ترکیه برای حاکمیت بر درسیم بارها به ترور سیدرضا اقدام کرده است. رهبران بزرگ کردهای درسیم همچو ساهان و علیشیر بدست دولت ترکیه ترور شدند. کمالیستةا برای بردهساختن کردهای درسیم, پیشاهنگان آنها را کشتند و در سال 1938 هم با انجام یک قتلعام بزرگ, همه آنها را از میان برداشتند.
وقتی سیدرضا در ارزنجان محاکمه می شود, مردم زازا تجمع کرده و شعارهایی در حمایت از سیدرضا و محکومیت ترکیه سر میدهند. ای شعارها نشان میدهد که سیدرضا با رضایت خود تسلیم نشده و در نتیجه قتلعامهای دولت ترکیه به اسارت درآمده است. این ترکیه است که با دروغگویی ادعا میکند که سیدرضا تسلیم شده است.اگر تسلیم می شد به ارزنجان نمیرفت به الازیز میرفت.
ـ دلیل قتلعام درسیم از سوی دولت ترکیه چه بود؟
وقتی قتلعام کوچگیری آغاز میشود, سیدرضا علیه آنکارا موضعگیری میکند. علیشیر و علیشانبگ را تحت حمایت خود قرار میدهد. آنکارا هم خواستار تحویل آن دو میشود. اما سیدرضا آن را نمیپذیرد. لذا درسیم مورد هدف ترکیه قرار میگیرد. به همین دلیل آتاتورک درسیمیها را دشمن اعلام میکند و نخست پیشاهنگانها و سپس مردم آنجا را قتلعام میکند.
مسئله ارامنه هم مهم است. درسیم با دولت ترکیه سازش نمیکند. به همین خاطر مورد هدف آن قرار گرفت.
در سال 1915 که ارامنه توسط ترکیه قتلعام شدند, شمار زیادی از آنها از شهرهای مختلف به درسیم رفتند. سیدرضا از آنها محافظت میکند.
ـ آیا در درسیم قیامی درجریان بود؟
در کتاب سونگو و برین به این مسئله اشاره شده است. مسئله دوم هم این است که سربازانی که در درسیم بودهاند, اعترافاتی کردهاند. سربازی به نام «خلوص یاهیاگیل» در مورد قتلعام درسیم میگوید:
در 1938 ما همچو مأمور به درسیم اعزام شدیم. از ما خواستند قیام درسیم را سرکوب کنیم. قیامی که میگفتند این بود که برخی روستاها به مدت دهسال باج و خراج نداده بودند. آنها به ما دستور دادند که نابود کنیم. اما این دلایل حقیقت نداشت. دلیل اصلی این بود که میخواستند درسیم را به ترکنشین مبدل کنند. من فرمانده بودم. دستور این بود که حتی یک نفر هم زنده نماند.»
مسئله سوم هم گزارشهایی است که از سوی مقامات دولت نوشته شده. مثلا در گزارشی که برای رئیس ارکان, هاربی ارسال شده, چنین است:
«دخالت نیروی مسلح در درسیم تأثیری عمیق دارد. باید کرد در جامعه ترکها آسمیله شوند.(عاشیه حر ـ روزنامه طرفـ 16.11.2008)»
این گزارش بعدها دستوری شد برای قتلعام درسیم. در شهرهای شرقی و آناتولی قیامهای زیادی صورت گرفت اما هیچکدام با قتلعام سرکوب نشدند.
ـ دلیل اصلی قتلعام درسیم چه بود؟
مصطفی کمال(آتاترک) در مورد نابودی و قتلعام کردها در سالهای 1926 و 1925 در مصاحبه با روزنامه سوئدی «امیل هودربراند» میگوید:«وقتی آنها با اراده جمهوری مخالفت کردند, من آنها را با دست آهنین له کردم. مثلا من به یکباره 60 تن از پیشاهنگان آنها (سیدرضا و یاران وی) را اعدام کردم. کردها درس عبرت گرفتند و دیگر هیچگاه با من روبرو نخواهند شد».(م.بایراک؛ صفحه:170 , درسیم ـ کوچگیری)
ـ چه کسی قتلعام درسیم را عملی کرد؟
کانون اسکان 1934, کانون تونجلی 1935 و تصمیمات هیأت وزرا در مورد جنبش تنکیل تونجلی در 4 می 1937 به دستور آتاترک شکل گرفتند. آتاترک آنها را امضا کرده است. خود او ریاست نشست هیأت وزرا را برعهده داشته است.
رژیم آتاترک در سال 1937 و 38 قریب 70 هزار کرد درسیم را قتلعام کرد.