وحشیگری داعش؛ سر یک شهروند معلول را برید
وحشیگری داعش؛ سر یک شهروند معلول را برید
وحشیگری داعش؛ سر یک شهروند معلول را برید
تبهکاران داعش مدام به روستای «پندار» از توابع کوبانی حمله میبرند. «زهیر کوردی» که یک روستایی معلول است, صرفا به این خاطر که گفته بود «روستایم را ترک نمیکنم» سرش را بریدند. همچنین ادهم نبو به اسارت درآمد و از «نبو مسلم» پدر وی هم اطلاعی در دست نیست. اتهم نبو به مدت 50 روز تحت شکنجه قرار گرفت و بخاطر زدن دستبند به وی, دست چپ وی فلج شده است. «خالده شاکی علی» همسر نبو مسلم گفت:«باید جهانیان به این ظلم و ستم بگوید بس است».
تبهکاران داعش به روستای پندار در کوبانی حمله کردند که در حین یورش تنها سه روستایی در آنجا مانده بودند. آنها گفتند ما روستایمان را ترک نمیگوییم. «زهیر کوردی» 35 ساله که معلول است از سوی تبهکاران داعش سربریده شد. اتهم نبو 39 ساله هم به اسارت درآمده و از آن روز از «نبو مسلم» 60 ساله هم اطلاعی در دست نیست.
سر زهیر را بریدند
اتهم نبو که به اسارت درآمده بود, گفت:«روزی که داعش به روستای ما حمله کرد, روستائیان آنجا را ترک کرده بودند. اما زهیر عبدو دیوانه و «نبو» پدر من در آنجا ماندند. من هم بنا به درخواست پدرم آنجا ماندم. وقتی تبهکاران به روستا رسیدند, قایم شدم, اما تبهکاران من را به اسارت درآوردند. آن تبهکاران سر زهیر را بریدند , ولی نمیدانم چه بلایی بر سر پدر من درآوردهاند. من را به جرابلس بردند».
من را شکنجه کردند
اتهم نبو گفت شمار زیادی از شهروندان کرد به اسارت درآمده و بشدت شکنجه میشدند. وی گفت:«بخاطر دستبندی که به دستم زده و شکنجههای زیاد, بیهوش میشدم. بسیاری را نزد من آورده و میپرسیدند این عضو ی.پ.گ است یا خیر؟ اما من کسی را نمیشناختم. 50 روز گذشت. من را به منبج بردند وپس از کمی آزاد شدم. بر اثر شکنجه زیاد, دست چپ من فلج شد.»
وی افزود:«شاید پدر من را کشتهاند. من دیگر پدرم را ندیدم. من برای دفاع از پدرم زندان را به جان خریدم. اما متأسفانه نتوانستم از وی دفاع کنم و هماکنون از سرنوشتش خبر نداریم».
داعش ظالم است
خالده شاکی علی, همسر نبو مسلم هم گفت هیچگاه ظلم و ستم داعش را فراموش نخواهند کرد و افزود دیگر باید جهانیان به این ظلم و ستم پایان دهند.