تهیه موزیک ویدیوی انیمیشنی برای شعر «تاریخ» اثر علی حیدر کایتان
یک موزیک ویدیوی انیمیشنی برای شعر «تاریخ» اثر علی حیدر کایتان تهیه شده است. این شعر توسط حکیم سَفکان خوانده شده و موزیک ویدیو نیز توسط چکدار فارقین تهیه شده است.
یک موزیک ویدیوی انیمیشنی برای شعر «تاریخ» اثر علی حیدر کایتان تهیه شده است. این شعر توسط حکیم سَفکان خوانده شده و موزیک ویدیو نیز توسط چکدار فارقین تهیه شده است.
علی حیدر کایتان قبل از سال ۱۹۸۰ به مدت ۶ ماه به همراه رفیقش هامیلی یلدرم در زندان اشغالگران زندانی میشود. او در زندان شعری با نام «تاریخ» مینویسد. خانواده کایتان این شعر را برای فعالیتهای فرهنگی و هنری به اروپا میفرستند. شوان پروَر در سال ۱۹۸۱ یک کاست منتشر میکند و این شعر را میخواند.
سال ۱۹۸۶، انتشارات سرخوبون کتابی با عنوان :آمد/منتخب اشعار ۱» را چاپ میکند. این شعر نیز در این کتاب منتشر میشود (صفحه ۱۸۱). شعر «تاریخ» از طریق کاست و کتاب در میان مردم پخش شده و شناخته و محبوب میشود. در دهههای ۸۰ و ۹۰، این شعر به پرخوانندهترین شعر در یادبودها، شبها و فعالیتهای انقلاب کوردستان تبدیل میشود.
علی حیدر کایتان و رضا آلتون از پیشگامان انقلاب کوردستان و بنیانگذاران حزب کارگران کوردستان (پکک) هستند. پکک پس در دوازدهمین کنگره خود، شهادت کایتان و آلتون را اعلام کرد. این خبر تاثیر زیادی بر افکار عمومی کوردستان گذاشت. مردم کوردستان در داخل و خارج از میهن یک هفته مراسم یادبود شهدا را برپا کردند.
هنرمندان کورد حکیم سَفکان، مراد یاپشتران و چکدار فارقین در شهر کلن آلمان زندگی میکنند. هر سه هنرمند نیز مانند تمامی وفاداران به انقلاب، تحت تاثیر شهادت کایتان و آلتون قرار میگیرند. آنها در مراسم یادبود شرکت میکنند و در آنجا با هم صحبت میکنند: «چه کاری میتوانیم برای شهدا انجام دهیم؟»
حکیم سفکان گفته است: «رفیق فواد (علی حیدر کایتان) نه تنها فیلسوف انقلاب است، بلکه شاعر نیز هست. میتوانیم شعرهای رفیق فواد را در استودیو بخوانیم و با موزیک ویدیوها تزئین کنیم.» آنها ابتدا برای شعر «تاریخ» تصمیم میگیرند و کار را آغاز میکنند.
ابتدا حکیم سفکان شعر را میخواند. سپس چکدار فارقین سناریو را مینویسد. مراد یاپشتران شعر را ضبط میکند و پس از خواندن سناریو وارد استودیو میشود و دو قطعه موسیقی آماده میکند. هر سه دوست یکی از آنها را انتخاب میکنند و همان موسیقی در موزیک ویدیو قرار میگیرد. صدای شعر و موسیقی به دست چکدار فارقین میرسد و او نیز پس از کار طولانی، موزیک ویدیوی انیمیشن را آماده میکند.
موزیک ویدیو با نام «ای تاریخ» دیروز از تلویزیون مَد موزیک و وبسایت یوتیوب با نام مد هنر پخش شد. لینک موزیک ویدیو این است:
متن شعر «ای تاریخ» در ادامه میآید:
ای تاریخ
علی حیدر کایتان
ورق بزن برگهای کثیف و آلودهات را!
چه کسی این تنهایی کثیف و آلوده را بر پیشانی [تاریخ] گذاشت؟
چه کسی چهره تو را سیاه کرده است؟
چه کسانی چهره تو را سفید میکنند؟
این همه خشم من به کجا خواهد رفت، به کجا خواهد رفت!..
این گره که در نهانگاه قلبم جمع شده، به کجا خواهد رفت؟
از زمان اعلان [وضعیت]، ما تحت کشتار بودهایم، مگر نه؟
من رفتنم را یاد خواهم گرفت.
آمدنم را خودم خواهم نوشت!
ای تاریخ کثیف، چشمانت را باز کن!
کمی تو؟!
به گوشه امپریالیستها افتادند،
مشتهای رهاییبخش خود را مانند گرزهایی سنگین،
با تمام زیبایی و نظمشان، بر زمین میگذارند.
ببین..!
چگونه گلههای سگها میترسند
از نزدیک شدن غرش گامهای آزادی
در کره، در ویتنام نگاه کن ای تاریخ
در لائوس، کامبوج، گینه، آنگولا نگاه کن...
انقلابیون آزادی به سوی صلح بیکران میدوند
پرچمهای دست گریلاها بر قلعهها برافراشته میشوند
این بار نوبت میهن من است
مگر من نمیدانم؟
بله!.. در میادین میلیونها نفر فریاد میزنند
میگویند: زنده باد استقلال، مرگ بر بهرهکشی!
کوه لرزید، زمین تکان خورد
سنگهای آرامش یک به یک شکافتند
آنکه مقاومت میکند آرامش من است
آنکه مقاومت میکند قلب من است!
ما الان در چنگ آنها هستیم
بگذار بیایند و ما را در برابر خود ببینند
مانند قطعات بدن دیدهشده توسط وحشیان
برای آنکه یک ناسزا بر روی دهان و صورت ما بپرانند
بگذار یک به یک وارد صف دلقکها شوند.
چهار دیوار...
درهای آهنی...
سیمهای خاردار
بگذار زندگی ما پر از [رنج] شود
یا دارمان بزنند تا قامتهایمان بلرزد
یا در برابر چوبهدارشان قرارمان دهند
با دستانشان قلبمان را بیرون بکشند!
اگر زندگی در بیرون ادامه دارد
اگر صدای آوازها و شعرها قطع نشده باشد
با صدای رسا میخواند ماوزَر.
چیست؟... چه میشود؟.. چه کسی از مرگ میترسد!
چرا باید از مرگ بترسند!
اگر در برابر همه سختیها سینهسپر کردن باشد
چرا باید از شکنجه و ضرب و شتم بترسند؟
دوستان رفقا!
بگذار قلعه ستم ویران شود
بگذار خانه ستم ویران شود
دوستان رفقا!
برای خواست ایجاد یک میهن
برای بزرگ شدن کودکان بدون ترس و سرافکندگی
برای تسلیم نشدن، برای سر ندادن
مهم است که در برابر هر سختی
قلب با غم و رنج مقاومت کند.
همراه با روزهای خوب میآیند
البته خیلی چیزها گفته خواهد شد
از سلطانها، از سرداران، از امپراتورها، از گروه ابلیسها
که در خاک اسب میرقصاندند
اگر وضعیت اینگونه پیش برود...
شاید خیلی چیزها گفته شود.
هر سری میاندیشد، هر انسان با شرفی.
غذای آنها گوشت انسان است...
غذای آنها خون شده است، متجاوزان.
مانند قطعات بدن دیدهشده
بر پشت مردم من هستند!
نزدیکان، خانواده و فرزندان ما جنگیدند
سینه به سینه، رو در رو مقاومت کردند...
آنها که در دل خاک بودند، زنده شدند
توسط کسانی که در قلعه ستم نشستهاند خورده شدند
بر بدن سرد خواهر من
دستهای کثیفشان را چرخاندند ای تاریخ!..
انسانهای فاسد
درههای غارت، همجنسبازان
زنانی که خود را دار زده بودند
از طناب پایین آوردند..
مانند سگهای چشمقرمز و هار
یک به یک وارد آغوش اجساد شدند!
بگو! ای تاریخ شرم بشریت
ای گلههای انسانها، چشمانتان را باز کنید
به سخن آی ای سلطان کر!..
بس است! بس است!
بگذار دستهایشان را از میهن من بکشند
دستهای کثیف و آلودهشان
دستهایشان را از میهن من بکشند!
آنها نه با اسارت و وحشیگری خود،
مانند صفهای کرمهای خونی
برای آزادی ملتها، رهایی خلقها
در میدان مرکزی لباسهای کثیفشان را بردارند
هنر آنها، تودهای از استخوانها در دشت لاچ است
مانند مادرم برای کودکان داستان میگویند.
در برابر وحشیگری است
درسیم است
کوچگیری است
زیلان است
رنج ما
عرق پیشانی ما
غارت است تمام ثروت ما
بگذار به آسمانها برسد فریاد تو!
فریاد بزنم، فریاد بزنم، چقدر بیصدای من
مرا بشنوید ای کسانی که پشت کوه قاف هستید
کوه حرکت کند!
زمین بلرزد!
کرها بشنوند!
نابینایان ببینند!
دنیا بشنود!
منبع:
آمد منتخب اشعار ۱: انتشارات سرخوبون، صفحه ۱۸۱، ۱۹۸۶