بسه هوزات، رئیس مشترک شورای اجرایی کنفدرالیسم جوامع کوردستان (کجک) با بیان اینکه هر رویکردی در قبال رهبر خلق کورد عبدالله اوجالان باید رویکردی نسبت به مردم کورد و مسئله کورد تلقی شود، گفت: «جنگی که در امرالی در جریان است، محصول یک سیاست جامع و ژرف مبتنی بر یک استراتژی بسیار برنامهریزی شده و بلند مدت است. تصفیهشدهترین نسخه از سیاستهای نسلکشی قرن گذشته در اِمرالی اجرا میشود. از این لحاظ کاملا ایدئولوژیک و سیاسی است. دولت ترکیه حتی قوانین دولتی خود را به طور کامل لغو کرده است تا طرح نسلکشی کوردها را به نتیجه برساند.» هوزات با اشاره به اینکه فاشیسم ضمن انجام حملات نسلکشی سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی، اکولوژیکی و نظامی در کوردستان، با درک و نگرش اینکه جنگ نسلکشی تضعیف نشود، فشار و خشونت را بر جامعه ترکیه نیز افزایش داده و تاکید کرد: «بخش قابل توجهی از جامعه ترکیه را میلیتاریزه کرد و آن را با ناسیونالیسم نژادپرستانه مسموم و فاسد کرد.»
بسه هوزات، رئیس مشترک شورای اجرایی کجک به مناسبت سالگرد توطئه بینالمللی به سوالات خبرگزاری فرات (ANF) پاسخ داد.
هدف از انزوایی که به شکنجه سیستماتیک علیه رهبر خلق کورد عبدالله اوجالان تبدیل شد، چه بوده و هست؟
سیاست انزوا، ادامه توطئه بینالمللی با روشی متفاوت و اصرار بر سیاست نسلکشی کوردها است. توطئه بینالمللی ۲۵ سال است که در قالب سیاست انزوا ادامه یافته است. اگرچه با ظهور ملت دموکراتیک و نظام کنفدرالیسم دموکراتیک رهبر آپو و مقاومت اجتماعی شکل گرفته در این محور، این توطئه خنثی شد، اما اصرار نیروهای توطئهگر و دولت ترکیه بر اجرای سیاست نابودگری همچنان ادامه دارد. هدف؛ تسلیم کردن رهبر آپو، جنبش آزادی کورد و مردم مقاومتگر کورد است. در صورتی که نتوانند تسلیم کنند، هدف این است که رهبری، جنبش و مردم را با سیاست چندجانبه ظلم، خشونت و انزوا خنثی کنند و با یک جنگ نسلکشی همهجانبه به نتیجه برسند. سیاست نسلکشی علیه کوردها با محوریت امرالی مستقل از نیروهای توطئهگر نیست. نظام هژمونیک سرمایهداری و ژاندارمری آن در خاورمیانه، دولت ترکیه، چون نتوانستند رهبر آپو را تسلیم کنند، ۲۵ سال است که با سیاست شکنجه و انزوا مرتکب جنایت علیه بشریت میشوند. سیستم شکنجه-انزوا در امرالی یک سیاست به روز شده نسلکشی کوردها است.
طبق قوانین دولت ترکیه و قوانین بینالمللی که آن را امضا کرده است، هر فردی که بازداشت یا محکوم شده است، بدون توجه به دلیل بازداشت، حق دارد با وکلا و خانواده خود ملاقات کند. حق استفاده از وسایل ارتباطی و رسانهای با دنیای خارج را دارد. این حق توسط قوانین و قانون اساسی تضمین شده است. دولت ترکیه ۲۵ سال است که قانون خود را اجرا نکرده است. نه تنها قوانین خود را اجرا نمی کند، بلکه قوانین بینالمللی را نیز نادیده میگیرد. رهبر آپو در اولین باری که او را به اِمرالی بردند، به بهانههای اینکه «کشتی خراب شده است و شرایط هوا بد است»، سالها نگذاشتند تا با وکلایش ملاقات صورت دهد. در سالهای اخیر با استناد به مجازاتهای انضباطی از ملاقات با وکلا جلوگیری شده است. مجازاتهای انضباطی نیز ابداع و ایجاد جنگ ویژه جدید دولت نسلکش فاشیست ترکیه است. با ایجاد پوشش قانونی با عوامفریبی مجازاتهای انضباطی سعی دارد رهبر آپو را از بهرهمندی از حقی که در حقوق بینالملل به عنوان حق امید بیان میشود، جلوگیری کند. حق امید در کشورهای عضو شورای اروپا؛ این قانون، آزادی هر محکومی را که به حبس ابد محکوم شده و ۲۵ سال در زندان بوده است، پیشبینی میکند. دولت ترکیه که یکی از اعضای شورای اروپا است تحت عنوان مجازاتهای انضباطی با هدف عدم اجرای این حق، با بیمعنی ساختن قوانین بینالمللی که امضا کرده است، تلاش میکند تا جهان را به پذیرفتن سیاست نابودگری خود که به طول زمان اشاعه و گسترانده است وادارد و جنگ نسلکشی علیه کوردها را به نتیجه برساند.
دولت نسلکش ترکیه با سیستم شکنجه-انزوای خود قصد دارد اراده مردم کورد را بشکند و آنها را تسلیم کند. با پیشبرد ناباوری و ناامیدی در جامعه در صدد ایجاد این تصور است که "شما نمیتوانید با مبارزه و مقاومت به نتیجه برسید." فاشیسم نسلکشی از موضع ایدئولوژیک و سیاسی و قدرت فکری رهبر آپو میترسد و میکوشد از تأثیر بازتابش بر جهان خارج بکاهد. سیاست انزوا نتیجه جنگ نسلکشی علیه کوردها است. جنگ علیه رهبر آپو یک جنگ نسلکشی علیه مردم کورد است. رهبر آپو اراده آزادی مردم کورد است. آدرس راهحل دموکراتیک برای مسئله کورد است. هر رویکردی نسبت به رهبر آپو باید به عنوان رویکردی به مردم کورد و مسئله کورد تلقی شود.
مهمترین بعد سیستم انزوا، بعد سیاسی است. وقتی از این منظر آن را در نظر میگیریم، این انزوا چگونه در خارج منعکس میشود، چگونه باید پیوند برقرار شود؟
سیستم انزوای امرالی کانون سیاست نسلکشی علیه کوردها است. رژیم جنگ ویژه در امرالی مستقل از رویکرد و کُنسپت امها و سیاستهای نسلکشی کوردها، علیه جنبش آزادی کورد نیست. از آنجایی که رویکرد دولت ترکیه در قبال مسئله کورد مبتنی بر سیاستهای انکار و نابودگری است، سیستم شکنجه-انزوا در امرالی وجود دارد. حکومت فاشیستی آکپ-مهپ، سیستم شکنجه-انزوای امرالی را در کنار سیاستهای نسلکشی خود به ابزار جنگ ویژه سیاسی تبدیل کرده است. از سیستم انزوا علیه کوردها و مردم به عنوان ابزاری برای تهدید و باجخواهی استفاده میکند. آکپ از روند گفتوگو که بین سالهای ۲۰۱۳ و ۲۰۱۵ توسعه یافته بود، به عنوان فرآیندی برای تسلط کامل بر دولت استفاده کرد و آن را ابزاری کرد. از این نظر، جنگ در امرالی محصول یک سیاست جامع و عمیق مبتنی بر یک استراتژی بسیار برنامهریزی شده و بلندمدت است. تصفیهشدهترین نسخه از سیاستهای نسلکشی قرن گذشته در اِمرالی اجرا میشود. از این لحاظ کاملا ایدئولوژیک و سیاسی است.
دولت ترکیه حتی قوانین دولتی خود را به طور کامل لغو کرده است تا طرح نسلکشی کوردها را به نتیجه برساند. قوه قضائیه را به اردوغان پیوند داده و آن را تحت فرمان اردوغان قرار داد. این قوه قضاییه به یک ارگان سیاسی تبدیل شده است که هدف آن نسلکشی علیه کوردها است. قوه قضاییه ترکیه به ابزاری مخرب تبدیل شده است که دستورات دولت فاشیست و نسلکش را اجرا میکند. قوه قضاییه بخش مهمی از جنگ علیه کوردها را انجام میدهد. این ابزار مخرب زبان هر کسی را که حرف میزند قطع میکند و هر کسی را که به آن اعتراض کند در زندانها میپوساند. دیکتاتوری فاشیستی در تلاش است تا با سلاح قضایی که به دست آورده است، اپوزیسیون دموکراتیک را مرعوب و منزوی کند. فاشیسم ضمن انجام حملات نسلکشی سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی، اکولوژیکی و نظامی در کوردستان، با درک و نگرش اینکه جنگ نسلکشی تضعیف نشود، فشار و خشونت را بر جامعه ترکیه نیز افزایش داد.
آکپ-مهپ با دیکتاتوری فاشیستی بر ترکیه حکومت میکند. فاشیسم نسلکشی از ترس اینکه کوردها از آن بهرهمند خواهند شد، حتی ذرهای از دموکراسی و قانون را باقی نگذاشتهاند. بخش قابل توجهی از جامعه ترکیه را میلیتاریزه کرده و آن را با ناسیونالیسم نژادپرستانه مسموم و فاسد کرد. کنوانسیون ترکبودن که بر اساس خصومت با کوردها ایجاد شد، تنها قانون و قانون اساسی ترکیه شده است. فاشیسم نسلکش با ایدئولوژی سنتز ترک-اسلامی خود، شکاف عمیقی در جامعه ایجاد کرد و وجدان، اخلاق آزاد و موضع سیاسی جامعه را منزوی کرد. دولت فاشیست جنگ در داخل و خارج، در داخل کشور و در جهان را به حالت قانون تضمین و حفظ موجودیت خود درآورده است.
آیا دولت فاشیست ترکیه و قدرتهای بینالمللی با توطئه و انزوای متعاقب آن به مدت ۲۵ سال توانستند به نتیجهای که میخواستند برسند و اگر نه، دلایل آن چه بود؟
انزوایی که ۲۵ سال بر رهبر آپو تحمیل شد، نتیجهای جز ویرانی بزرگ برای مردم ترکیه نداشته است. انزوا بر اساس سیاست نسلکشی، لاینحلی در مسئله کورد را عمیق تر کرده و ترکیه را کاملاً از دموکراسی، عدالت و قانون دور ساخته است. سیاست جنگ، جامعه را فقیر کرد، به ساختار اخلاقی و سیاسی آن آسیب زد، انحطاط عمیقی در جامعه ایجاد کرد و همه منابع اقتصادی دولت را به مصرف رساند. تمام منابع اقتصادی ترکیه صرف جنگ علیه کوردها شد. ۲۵ سال است که بر کوهها و دشتها و شهرهای کوردستان بمب میریزد. دهها هزار تبهکار و کُنترا برای ریختن خون کوردها تغذیه میشوند. صرف صدها میلیون دلار برای جاسوسسازی در حال توسعه است. میلیاردها دلار صرف تسلیحات و لابیها برای ایجاد احساسات ضد کوردی میشود. ترکیه در حال شکستن رکورد در مصرف و فروش مواد مخدر است. دلیل این امر جنگ نسلکشی علیه کوردها است. با تجارت مواد مخدر از یک سو پوسیدگی اجتماعی ترویج میشود و از سوی دیگر هزینههای جنگ تامین میشود. ترکیه یکی از کشورهایی است که تشکلیابی تبهکاران در آن توسعه یافته است و حتی رتبه اول را در رتبهبندی جهانی دارد. از طریق همه اشکال سازماندهی تبهکاران، علیه کوردها جنگ میکند. دلیل اصلی ادامه فعالیت مکانیسمهای کودتا در ترکیه، بیچارگی موجود در سیاست کوردها بر اساس انکار و تخریب است.
نکتهای که در پایان ۲۵ سال به آن رسید این واقعیت است که سیاست انزوا هیچ نتیجهای جز ویرانی ناشی از دیکتاتوری فاشیستی برای دولت و جامعه ترکیه نداشته است. دولت ترکیه میخواست با سیاست انزوا، رهبر آپو را تسلیم کند، اما ناکام ماند. مقاومت رهبر آپو اجتماعی و جهانی شده است. دولت ترکیه میخواست با سیاست انزوا، رهبر آپو را بیتاثیر کند، اما بینتیجه ماند. امروز ایدهها و تزهای رهبر آپو در سراسر جهان مطرح و مورد بحث قرار میگیرد و آن را تنها راهحل دموکراتیک برای غلبه بر معضلات اجتماعی و سیستمی میدانند. دولت ترکیه با ویژگی فاشیستی خود از مردم جهان منزوی شده است. دولت ترکیه با سیاست انزوا قصد داشت اراده مردم کورد را بشکند و آنها را تسلیم کند، اما شکست خورد. مردم کورد با انقلاب زنمحور روژاوا مقاومت آزادی خود را گسترش دادند و به امید مردم منطقه و جهان تبدیل شدند. با انقلاب «ژن، ژیان، ئازادی»، این امید (دستیابی به) زندگی آزاد و دموکراتیک را در سراسر جهان نزدیک و ملموستر کرد. در پایان ۲۵ سال مردم و زنان پیروز شدند. مبارزه برای آزادی توسعه یافت، رشد کرد و جهانی شد. این دولت فاشیست ترکیه و نیروهای توطئهگر بینالمللی بودند که رسوا شده و پسرفت کردند.
آنچه واقعی و قوی است حق و حقیقت است. مردم کورد تحت رهبری رهبر آپو عادلانهترین و مشروعترین مبارزه را در تاریخ بشریت به راه انداختهاند. کوردها، یکی از کهنترین اقوام تاریخ و سلولهای بنیادی فرهنگی بشریت بهعنوان مردمان جغرافیایی که جامعه نوسنگی را به وجود آوردهاند، زبان، فرهنگ، هویت، آزادی و خودمدیریتی خود را میخواهند که انکار و نادیده گرفته میشود. برای رسیدن به این هدف عادلانه مبارزه میکند. مبارزه حق و عادلانه که به سپیدی شیر مادر حلال است را نمیتوان با سیاستهای انکار – نابودی– انزوا از بین برد. تاریخ بشر همیشه به ما نشان میدهد که حقیقت بر ظلم و ستم و فاشیسم غلبه کرده است.
یک مقاومت تاریخی توسط رهبر خلق کورد انجام شده است. این مقاومت که ۲۵ سال است در امرالی ادامه دارد چه تأثیری بر جنبش آزادی کورد و کوردها داشته است؟
رهبر آپو ۲۵ سال است که تحت رژیم نسلکشی در شرایط شکنجه و انزوا در امرالی نگهداری میشود. اراده و استقامت تزلزلناپذیر رهبر آپو که در اثر اشتیاق فراوان و پایبندی عمیق وی برای زندگی آزاد ایجاد گشته، خود را به طرز چشمگیری در امرالی نشان داد. تبدیل شرایط شکنجه-انزوا توسط رهبر آپو به میدان بزرگ مبارزه علیه نیروهای توطئهگر و دولت نسلکش و فاشیستی ترکیه به مدت ۲۵ سال به جنبش آزادی کورد و مردم ما قدرت روحیه و ارادهای شکستناپذیر در برابر انواع سختیها، توان استقامت و مقاومت بخشید. قدرت مبارزه با مشقتها، غلبه و گذار از دشواریها با آگاهی، اراده و مبارزه سازمانیافته را در جنبش آزادی و مردم ما ایجاد کرد. جنبش آزادی و مردم ما در طول این ۲۵ سال بر پایه خطمشی رهبر آپو مقاومت بزرگی کردند و ارزشهای بزرگی را بوجود آوردند. کوردها، تحت پیشاهنگی جنبش آزادی، با مبارزه با دولت فاشیست و نسلکش ترکیه و متحدش داعش، انقلاب روژاوا را به وجود آورد. انقلاب روژاوا که مهر خط آزادی زنان و مفهوم ملت دموکراتیک بر خود دارد، تاریکی خاورمیانه را روشن کرد. زنان کورد را به نیروی پیشرو ایدئولوژیک و عملی جنبش زنان جهان تبدیل کرد. پارادایم ملت دموکراتیک با انقلاب روژاوا جان گرفت. اتحاد آزاد دموکراتیک خلقها، اتحاد استراتژیک خلقهای کورد-عرب را بهعنوان دستاوردی باشکوه از پارادایم ملت دموکراتیک آشکار کرده است.
مقاومت ۲۵ ساله رهبر خلق کورد بدون شک بر نیروهایی که توطئه علیه او را انجام دادند تأثیر گذاشت. از این منظر، سیاستهای کشورهای منطقه و قدرتهای بینالمللی بهویژه دولت ترکیه در نتیجه این مقاومت رهبر آپو چگونه متأثر شدند؟
هدف از این توطئه دستگیری رهبر آپو و نابودی جنبش آزادی بود. این نقشه توطئهگران شکست خورد. مقاومتی که پیرامون و در امتداد خطمشی رهبر آپو شکل گرفت، تمام نقشههای توطئهگران را نقش بر آب کرد. رهبر آپو، نظام شکنجه-انزواى امرالى را به عرصه بزرگ مبارزه تبدیل کرد. مبارزه در ۲۵ سال بسیار رشد کرده است. تحولات مهم و نتایج موفقیتآمیزی در زمینههای اجتماعی و سیاسی در باکور کوردستان و ترکیه پدیدار شد. در روژاوا انقلاب شد. مبارزات آزادی کوردستان در داخل و خارج از کشور، کانالهای جدیدی از روابط را باز کرد، دوستان خود را افزایش داد و ائتلافهای تاکتیکی و استراتژیک را توسعه داد. پارادایم ملت دموکراتیک رهبر آپو و راهحل نظام کنفدرالیسم دموکراتیک با علاقه زیادی در جامعه جهانی مواجه شد. به خصوص مبارزه آزادی زنان همه را خیره کرد. ژنئولوژی-علم زن که توسط رهبر آپو مصطلح شد، در مرکز توجه جهانی قرار گرفت. جنبش زنان کورد را با جنبشهای زنان جهان گرد هم آورد و آن را به یک جنبش جهانی تبدیل ساخت. مقاومت ایدئولوژیک، سیاسی، تشکیلاتی و نظامی زنان کورد در مبارزه با داعش، زنان کورد و شخصیت مبارزات آزادی کوردستان را به جهانیان معرفی کرده است. مقاومت کوردها به رهبری زنان کورد در حمله داعش به کوبانی وجدان بشریت را بالا برد و سطحی از صیانتداری جهانی را آشکار کرد. بدون شک همه اینها تحولات بسیار مهمی بود.
خطمشی رهبری که بار دیگر شکستناپذیری خود را به اثبات رساند، دولت فاشیست و نسلکش را به تمایل و جستجوی روشهای مختلف سوق داد. آکپ که بر دولت حکومت میکند، تاکتیک جدیدی ابداع کرد و با روش جنگ ویژه اصلاح شده تحت عنوان گفتگو و راهحل به نابودگری روی آورد. او با این روش سالها سعی کرد همه را در داخل و خارج فریب دهد، حمایت جمع کند و از این طریق بر دولت مسلط شود. نمیتوان گفت که آکپ در این زمینه شکست خورده است. در واقع، اکثر آنها توانستند محیط و قدرت را فریب دهند و بر دولت مسلط شوند و دولت خود را تأسیس کنند. به خصوص بین سالهای ۲۰۱۳ تا ۲۰۱۵، یک فرآیند جنگ ویژه شدید به نام فرآیند راهحل را توسعه داد. در حین انجام چنین جنگ ویژهای علیه مبارزات ما، وقتی دید که جنبش آزادی بر اساس پارادایم جدید رهبر آپو بسیار قوی شده است، یک روند جنگی همه جانبه را آغاز کرد. او ۸ سال است که ترکیه را در یک جنگی بسان قیامت قرار داده است. آکپ، مهپ و سایر بقایای اتحاد و ترقی را به همراهش گرفته و سیاست جنگی را در داخل کشور و جهان اجرا میکند. از یک سو میخواهد با نسلکشی کوردها به مرزهای میثاق ملی برسد، از سوی دیگر با نسلکشی جدید ارامنه، سیاست تورانیستی را اجرا کند، کشورهای ترک را متحد کند و نفت و گاز آسیای مرکزی و قفقاز جنوبی را غصب کند. در تلاش است تا کاری را که انور پاشا در آغاز قرن بیستم، نتوانست انجام دهد، به روش خود انجام دهد. میخواهد از طریق نسلکشی کوردها و ارمنیان یک امپراتوری تورانیستی ایجاد کند. با رویکرد نئوعثمانیستی در شمال شرق سوریه، روژاوا و باشور به اشغالگری میپردازد. همانطور که قابل درک است نقطهای که ترکیه پس از ۲۵ سال مقاومت بر پایهی خطمشی رهبری به آن رسیده است یک بن بست کامل است.
خصومت با کوردها ترکیه را وارد یک جنگ کور کرده است. او با دست خود، پویاییهای قدرت اساسی را که ترکیه را ایجاد کرد، بمباران میکند. با غرقشدن در توهم «من برنده میشوم، من پیروزی بزرگی بدست میآورم»، گام به گام به سمت نقطهای پیش میرود که دلایل وجودی او را از بین میبرد. ترکیه از چهار سو بین پرتگاههای بیانتها گیر کرده است. او فکر میکند تاب خوردن بر لبه صخره، پیشرفت و اوجگیری است. او قادر نیست ببیند که آیندهاش کاملاً در خطر است. آیا با گروهی ملیتاریزه شده پر از توهمات ناسیونالیستی نژادپرستانه، با ارتشی مانند سگهای هاری که آب از دهانش میریزد که یک روز در میان بر جغرافیای کوردستان بمب میبارد، قرن جدیدی برای ترکیه ایجاد خواهد شد؟ آیا کشوری که دادگاهها و زندانهایش پر از کوردها، زنان، میهندوستان، سوسیالیستها و دمکراتها است، رو به رشد خواهد بود یا رو به فروپاشی؟ آنچه میدانیم این است که؛ در پایان، نسلکشی فاشیستی شکست خواهد خورد و مردم پیروز خواهند شد. کوردها آزاد خواهند شد، ترکیه دموکراتیک خواهد شد.
در ۲۵ سال گذشته تحولات جدی در منطقه رخ داده است. دولت-ملت عراق و سوریه فروپاشید. نظامهای دولت-ملت فاشیستی در مواجهه با مقاومت مردمی مبتنی بر ایده آزادی و دموکراسی که تحت تأثیر پارادایم رهبری و مبارزه ما برای آزادی توسعه مییابد، به تدریج در طی سالها و دههها منحل و متلاشی خواهند شد. خواستههای مردم و زنان برای آزادی خاورمیانه را تغییر خواهد داد. اثرات این را میتوان امروز دید. دولت-ملتهای فاشیست سرکوبگر، بازدارنده، انکارگرا، خودکامه-مرکزگرا یا ناچار به تغییر خواهند شد و یا در آخر سر فرو خواهند پاشید. زمانهایی که تاریکی ژرفتر شود، نزدیکترین زمانها به سپیده دم است. این دقیقا همان دوره زمانی است که منطقه در حال حاضر تجربه میکند. کشورهای منطقهای که در توطئه بینالمللی شرکت کردند دیگر مانند گذشته قدرتمند نیستند. آنها سلطه خود را در برابر مطالبات مردم، زنان و جوانان برای آزادی و دموکراسی از دست دادهاند. افزایش فشار و خشونت مانع از این فروپاشی و اضمحلال نخواهد شد. توطئه علیه کوردها و مردم یا شرکت در نقشههای توطئه چیزی جز تسریع در تجزیه آنها نخواهد بود.
اگرچه نیروهای توطئهگر به اهداف خود نرسیدند، اما به مدت ۲۵ سال به حمایت از دولت نسلکش ترکیه برای نابودکردن جنبش ادامه دادند. سیستم شکنجه-انزوا امرالی، نظامی است که توسط نیروهای توطئهگر تأسیس شده است. قدرتهای بینالمللی نقش عمدهای در ایجاد و حفظ نظام شکنجه-انزوا دارند. اگرچه این نیروها باید هر از چندگاهی بر اساس منافع سیاسی و اقتصادی خود در منطقه با کوردهای مقاومتگر ائتلاف کنند، اما این تغییری در قصد و هدف واقعی این نیروها ایجاد نمیکند. در واقع، نقش آنها در ادامه انزوای امرالی و حمایت آنها از دولت ترکیه در عملیاتهای اشغالگری آشکار است. این روابط بین نیروهای توطئهگر بینالمللی و دولت ترکیه چهره واقعی آنها را آشکار و فاش کرده و آنها را در مقابل مردم ضعیف کرده است. آنها هر سال بیشتر و بیشتر برای جنایاتی که علیه مردم کورد در جریان توطئه مرتکب شدند، پرداخت خواهند کرد و جرایم و جنایتهای آنها در همه ابعاد آن در برابر تمام بشریت آشکار و فاش خواهد شد.
مقاومت در امرالی ابعاد بسیاری دارد؛ ابعاد ایدئولوژیک، پارادایمیک، حیاتی و فیزیکی آن چیست؟
مقاومت امرالی رهبر آپو یک مقاومت ایدئولوژیک، سیاسی و اجتماعی است. رهبر آپو از طریق یک توطئه بینالمللی به دولت ترکیه تحویل داده شد، زیرا او از زندگی آزاد و دموکراتیک مردم و خلق کورد دفاع کرد و برای این هدف مبارزه بزرگی انجام داد. دلیل قرار گرفتن رهبر آپو در نظام شکنجه-انزوا در امرالی، ارزشهای آزادی، برابری، عدالت و دموکراسی است که او از آن دفاع میکرد. آرزوی ایجاد خاورمیانه جدید بر اساس خواهری-برادری خلقها است. او تحت یک سیستم شکنجه-انزوا نگهداری میشود زیرا از ارزشهای انسانی دفاع میکند. رهبر آپو در شرایط شکنجه در امرالی و انواع رژیمهای جنگ ویژه، با نشان دادن ارادهای مافوق بشری، از حقوق مردم، زنان و همه هویتهای تحت ستم دفاع میکند. او راه را برای خاورمیانه هموار میکند تا سرنوشت سیاه خود را بازدارد و به جغرافیایی شایسته تاریخ آن تبدیل شود. او ۲۵ سال است که با ارادهای خارقالعاده در شرایطی مقاومت میکند که حتی سالمترین فرد از نظر فیزیکی هم نمیتواند چند ماه زنده بماند. این اشتیاق بزرگ او به مردم آزاد و انسانیت آزاد است که این مقاومت و استقامت خارقالعاده را نمایان میکند. عشق به زندگی آزاد است.
رهبر آپو نظریهپرداز و بنیانگذار ایدئولوژی سوسیالیستی دموکراتیک است. او ایدئولوگ، نظریهپرداز و پراکتیکسین (اجراکننده) پارادایم ملت دموکراتیک و راهحل نظام کنفدرالیسم دموکراتیک است. رهبر آپو تفسیر جدیدی را به ارمغان آورد و به ایدئولوژی سوسیالیستی عمق بخشید. پارادایم و نظام اجتماعی غیردولتی را آشکار کرد. امروز رهبر آپو با پارادایم و ایدئولوژیای که مطرح کردهاند، رهبر جدید سوسیالیسم است. او ایده و پارادایم این را مطرح کرد که جوامع میتوانند با ایجاد خودمدیریتهای اجتماعی دموکراتیک خود، بدون دولت، زندگی کنند و این امر در انقلاب روژاوا ثابت شد. به این معنا، با غلبه بر نقص قدرت-دولت، چشمانداز و رهنمود صحیح زندگی آزاد و نظام اجتماعی را برای همه جنبشهای چپ سوسیالیستی که علیه نظام سلطهای که با نظام سرمایهداری-امپریالیستی و با مدرنیتهاش به اوج خود رسیده است، مبارزه میکنند، آشکار ساخت. نیز مشخص نمود که تداعی سوسیالیسم با پدیده قدرت-دولت از نظر ایدئولوژیک، نظری و عملی اشتباه است. او نشان داد که دولت سوسیالیستی نمیتواند وجود داشته باشد و کسانی که از این تز دفاع میکنند، همانطور که از نمونههای جهانی قابل مشاهده است، نمیتوانند انقلاب سوسیالیستی موفقی ایجاد کنند. پارادایمی که رهبر آپو مطرح کرد، دیدگاه درست و صحیحی برای سوسیالیسم به ارمغان آورد و امروز در سطح جهانی در دستور بحث و کار قرار گرفته و مورد استقبال بزرگی قرار میگیرد.