دلزار دیلوک: در امرالی قانون وجود ندارد، نسل‌کشی وجود دارد-تکمیلی-

دلزار دیلوک، عضو کمیته مرکزی پ‌ک‌ک، انزوا در امرالی را در جهان بی‌سابقه دانست و افزود: در امرالی قانون وجود ندارد، نسل‌کشی وجود دارد. تا زمانی که انزوای علیه رهبری شکسته نشود و نظام نسل‌کشی امرالی تغییر نکند، نمی‌توان آزادانه زندگی کرد.

دلزار دیلوک، عضو کمیته مرکزی حزب کارگران کوردستان (پ‌ک‌ک)، شکنجه‌ی انزوا در امرالی که علیه رهبر خلق کورد عبدالله اوجالان اعمال می‌شود و توطئه ۹ اکتبر ۱۹۹۸ که تاریخ شروع اسارت وی با توطئه بین‌المللی بود را برای خبرگزاری فرات ( ANF) ارزیابی کرد.

ارزیابی کامل دلزار دیلوک، عضو کمیته مرکزی پ‌ک‌ک به شرح زیر است:

همانطور که مشخص است، توطئه بین‌المللی علیه رهبر آپو از ۹ اکتبر آغاز شد و رهبر آپو در ۱۵ فوریه ۱۹۹۹ به اسارت درآمد. قدرت‌های هژمونیک و دولت اشغالگر ترکیه یک سیستم شکنجه ویژه در جزیره امرالی ایجاد کردند. رهبر آپو بیش از ۲۴ سال است که تحت این شکنجه انزوای ویژه نگهداری می‌شود. هر کورد، دموکرات، انقلابی، سوسیالیست، هر فرد آزادیخواه چگونه باید انزوا را مورد مداقه قرار دهد؟
با عشق به رهبر آپو درود می‌فرستم که رادیکال‌ترین، همه جانبه‌ترین و بزرگترین مقاومت را در تاریخ بشر به ویژه در امرالی از خود نشان داد و وجود خود را به خط و مظهر آزادی و مقاومت در برابر نیروهای هژمونیکی مدرنیته سرمایه‌داری که یک قرن تمام است تمدن مرکزی را نمایندگی می‌کند، تبدیل کرد. من می‌خواهم افتخاری را که به پیروی از این خط، این موضع‌گیری، این پارادایم، این راه و این رفاقت احساس می‌کنم، به اشتراک بگذارم.

یاد و خاطره یادمان‌های بزرگ بشریت، شهدای ما که برای خنثی کردن توطئه بین‌المللی که از ۹ اکتبر ۱۹۹۸ آغاز شد و با انتقال رهبر آپو به جزیره امرالی در ۱۵ فوریه ۱۹۹۹ پایان یافت، پیکرهای خود را به آتش کشیدند و حلقه‌ای از آتش را به دور رهبری تشکیل دادند، گرامی می‌دارم. ما با احترام یاد همه شهدای کارزار "کسی نمی‌تواند خورشید ما را تاریک کند"، به ویژه محمد حالیت اورال، ویان جاف، سردار آری، روژبین آمانوس، مسلم دوغان، اَوریم دَمیر، آیتن بَچَت، امید آجار، زولکوف گَزَن و تمام رفقای پیشاهنگ‌مان که نمی‌توانم نامشان را ذکر کنم، گرامی می‌داریم، عزم خود را برای ادامه مبارزه‌ای که سزاوار عملیات‌هایشان شویم اعلام می‌کنیم. ما می‌گوییم شهدای ما جاویدان هستند. شهدای ما، در صورتی که اگر ما وجود آنها را، معنای آن و اهداف عملیات آنها را به سطح آگاهی برسانیم و هر لحظه را به مبارزه برای خنثی کردن توطئه و رسیدن به پیروزی تبدیل کنیم، جاودانه خواهند بود. از این نظر ما شعارهایی را که برای آنها مطرح کردیم به طور کامل محقق نکردیم. ما نتوانستیم از وضعیت «رفاقت کم» که از سوی رهبری تشخیص داده بودند رهایی یابیم. این واقعیت در مشارکت ما در رفاقت بین رفقای شهیدمان و رهبری نیز آشکار شد. می‌دانیم در راه مقاومت و پیروزی شرافتمندانه‌ای که رهبری و شهدای ما برای ما ترسیم کرده‌اند، مدیون، ناکافی و ناقص هستیم. می‌خواهم بگویم که مصمم هستیم بر اساس معنایی که با تبدیل بیست و ششمین سال توطئه به سال غلبه بر این نواقص و کمبودها ایجاد شده، زندگی کنیم.

وقتی فعالیت‌هایی که در مسیر آزادی انجام شده و انجام نشده فهرست شود، مشخص می‌شود که هر فرد کورد، دموکرات، انقلابی یا سوسیالیست باید چه کند. آنچه باید انجام شود کم و بیش معلوم است، اما ناکافی بودن سازماندهی، پیشاهنگی و اقدام به مبارزه با رد کامل مدرنیته سرمایه‌داری مانع از دستیابی به نتایج می‌شود. توطئه علیه رهبری به عنوان یک وضعیت تشدید فقدان مطلق ارتباط ادامه دارد. این یک دایره است، یک دایره نسل‌کشی. شکستن این دایره تنها شانس ما برای یک زندگی معنادار است. هیچ راه دیگری برای زندگی با معنا و شرافتمند وجود ندارد. وضعیت باکور کوردستان و ترکیه بیان عینی این امر است. در ترکیه دشمنی با مردم وجود دارد زیرا رهبری در اسارت است. به دلیل فقدان مطلق ارتباط تحمیل شده علیه رهبری، جوامع ساکن ترکیه دچار بحران اجتماعی-فرهنگی-اقتصادی هستند.

هر مبارزه ضد حکومتی در ترکیه "تروریزه" می‌شود

فقدان مطلق ارتباط از جانب رهبری را شکسته نمی‌شود. چرا؟ این به مبارزه ناکافی ما مربوط می‌شود، اما این تنها دلیل نیست. در ترکیه، هر مبارزه ضد دولتی به سرعت "تروریزه" می‌شود. حتی رویکردهای اندکی متفاوت که مخالف مبارزه نیستند، به سرعت توسط دولت تحت فشار قرار می‌گیرد و به چارچوبی مطابق با مصلحت دولت محدود می‌گردد. کلمه توسعه به گونه‌ای به کار می‌رود که گویی یک کلمه جادویی است. (توسعه) به عنوان یک ماشین قتل‌عام در سراسر ترکیه علیه طبیعت-انسان-جامعه اجرا می‌شود. جنگل‌ها، مردم، رودخانه‌ها و زمین‌ها قتل‌عام می‌شوند. حتی روستائیان و کشاورزانی که نمی‌خواهند جنگل‌های اطراف روستایشان قطع شود، "تروریست" اعلام می‌شوند. کلمه "تروریست" به بزرگترین شعار تجاوز دولت در ترکیه تبدیل شده است. به موازات دشمنی با کوردها در حال توسعه است. ترس از محسوب شدن به عنوان «دوست کورد»، مردم را در موقعیت ضعیف فزاینده‌ای در برابر دولت قرار می‌دهد.

ناتوانی در مقابل حکومت کسانی که عنوان روشنفکر-دانشگاهی-خبرنگار دارند و متأسفانه جرأت دارند بدون احساس شرم در مقابل مردم صحبت کنند، بیش از پیش کرامت جامعه را خدشه‌دار می‌کند. اکنون در ترکیه هنر، علم، آموزش، مطبوعات و همه زمینه‌ها در خدمت حفظ و بازسازی دولت قرار گرفته است. مردم ترکیه که قربانی این امر هستند، بیش از پیش توسط فاشیسم مسموم می‌شوند، زیرا اراده آنها شکسته می‌شود. زیرا فاشیسم می‌تواند از طریق مردم ضعیف فرصتی برای بقا پیدا کند. خط حزب عدالت و توسعه (آک‌پ) که با کودتای ۱۲ سپتامبر آماده شد و در دهه ۲۰۰۰ وارد صحنه سیاسی شد، با ادغام با حزب حرکت ملی‌گرا (م‌ه‌پ) به طور فزاینده‌ای مردم ترکیه را مسموم می‌کند. تلاش‌هایی برای انبوه‌سازی دشمنی کوردها و تبدیل آن به یک هویت اساسی وجود دارد. فضای ترس دائماً در بین مردم ایجاد می‌شود و در سطح جامعه مردم ترکیه را -مفهومی که ما نمی‌خواهیم بکار ببندیم اما ناچاریم که بگوییم- به حالت گله‌ای درآورده می‌شوند.

به همین دلیل، برخی از فعالیت‌ها-جنبش‌هایی که نظام را مورد انتقاد قرار می‌دهند یا تغییرات کوچکی را می‌طلبند، نمی‌توانند رشد کنند و به اقدامات ضد سیستمی قوی تبدیل شوند. سرچشمه همه اینها بازداشت غیرقانونی رهبر آپو در سیستم شکنجه امرالی است. دولت خوب می‌داند که وقتی حالت عدم ارتباط مطلق تحمیلی بر رهبری از میان برداشته شد، فشار بر مردم هم برداشته می‌شود. چون این را می‌داند لازم می‌بیند که مردم را از هر جهت شکنجه کند. مردم ترکیه را نیز با انواع قتل‌عام معنایی مواجه می‌کنند. با مهندسی اجتماعی، درک آک‌پ-م‌ه‌پ از زندگی به عنوان شکل قانونی داعش به مردم تحمیل می‌شود. در مجموع، بدون شکستن انزوای تحمیلی بر رهبر و بدون تغییر دادن سیستم نسل‌کشی امرالی هیچکس نمی‌تواند آزادانه زندگی کند، به زبان خودش صحبت کند، هنر بسازد، از لحاظ بیولوژیکی زندگی و نفس بکشد، پاداش زحماتش را بگیرد یا فرهنگ خودش را تجربه کند. آزادی رهبر آپو دستور کار اصلی تمام ترکیه و باکور کوردستان است، این یک میدان مبارزه ضروری است.

۹ اکتبر ۱۹۹۸ آغاز توطئه بین‌المللی است که در آن رهبر آپو اسیر شد. قرار بود با این توطئه چه کار شود؟ اهداف و مقاصد آنها چه بود؟ پاسخ رهبر آپو، جنبش آزادی کوردستان و مردم کورد به این امر چه بود؟

این توطئه حمله انتقامی نیروهای مدرنیته سرمایه‌داری به نیروهای تمدن دموکراتیک است. البته دشمنان این ایدئولوژی، قدرت ایدئولوژی رهبری در نمایندگی مدرنیته دموکراتیک را بهتر می‌دانستند. این نیروهای مدرنیته سرمایه‌داری بودند که بهتر می‌دانستند موفقیت آن به چه چیزی منجر می‌شود، به ویژه در خاورمیانه، جایی که قدرت‌های هژمونیک جهانی در تلاش بودند تا آن را به میدان جنگ تبدیل کنند. آنها مردم خاورمیانه را در قرن جدید مهندسی کردند. و در این قرن، در حالی که پارادایم رهبری وجود داشت، دیدند که تا زمانی که رهبری باشد، نمی‌توانند آنچه را که می‌خواهند انجام دهند. لذا قبل از حمله به عراق و افغانستان اصل عملی ساختن توطئه علیه رهبری را در پیش گرفتند. این هژمونی مدرنیته سرمایه‌داری به پیشاهنگی آمریکا است که بهتر می‌داند که نمی‌تواند سوریه را تجزیه کند تا زمانی که رهبری در آنجا زندگی و فعالیت می‌کند.

۲۵ سال از ۹ اکتبر ۱۹۹۸ که توطئه بین‌المللی آغاز شد می‌گذرد. از ۲۵ مارس ۲۰۲۱ بدین‌سو از رهبری و رفقایی که در کنارش هستند خبری دریافت نمی‌شود. نوعی غیرقانونی که حتی در فاشیستی‌ترین نظام‌های حقوقی جهان وجود ندارد، در امرالی اعمال می‌شود. به همین دلیل است که می‌گوییم «در امرالی نه قانون، نسل‌کشی وجود دارد». خود رهبری قبلاً این را آشکار کرده بودند. گفت اینجا مرگ وجود ندارد، کشتن وجود دارد. نظام امرالی یک نسل‌کشی است. برای کسانی که ضد کورد هستند، حمله به همه کوردها همان حمله به رهبری است. هستی و آزادی مردم صد میلیونی کورد در شخص رهبری مورد حمله قرار می‌گیرد. مردمی که با رهبری نفس می‌کشند، با رهبری وجود دارند، با رهبری زندگی می‌کنند و معنا پیدا می‌کنند، اگر این سیستم وحشیانه‌ای که بر مردم اجرا می‌شود نسل‌کشی نیست، پس چیست؟ حق استفاده از ابزارهای ارتباطی مانند تلفن به دلایل واهی و غیر جدی ممنوع می‌شود. حق ارتباط از طریق نامه با مصادره مسدود شده است. آنها از کلیه حقوقی که توسط موافقت‌نامه‌های بین‌المللی حمایت می‌شود، از جمله حق دسترسی به وکیل، دفاع قانونی و حق محاکمه عادلانه مستثنی هستند.

آنچه ما انزوای مطلق می‌نامیم یک کلمه نیست. انزوای مطلق همانگونه که وکلای رهبری به افکار عمومی اعلام کرده‌اند یکی از جنبه‌های تلاش برای به فراموشی سپردن سخنان رهبری است. این بزرگترین حمله به رهبری است که میلیون‌ها نفر را در دل خود جای داده است. این فقط یک سری اجرائیات نیست. نوعی شکنجه است. همچنین با شرایطی مواجه هستیم که حتی به نحوی بی‌معنی، قوانینی که سعی می‌شود با پوشش دموکراسی که خود ایجاد کرده‌اند تطبیق داده شود، در مورد رهبری دائماً نقض می‌شود. مجازات‌های به اصطلاح انضباطی بدون احترام به وکلا ابلاغ نمی‌شود، این گونه توجیهات پس از عدم ارتباط مطلق استفاده می‌شود و معلوم می‌شود که مخفیانه اجرا می‌گردد. در نهایت برای وضعیتی که ایجاد کردند پوشش قانونی ایجاد می‌کنند. زیرا در اصل نظام امرالی یک نظام حقوقی نیست، بلکه یک نظام سیاسی است، یک نظام ایدئولوژیک، یک نظام نسل‌کشی.

۲۵ سالی که رهبر آپو در جزیره امرالی نگهداری شد، مشکلات زیادی برای ما کوردها به خصوص برای زنان وجود داشت. تأثیر آن بیشتر روی زنان بود. با توطئه بین‌المللی که علیه رهبری صورت گرفت، مبارزه برای آزادی، موجودیت و اراده کوردها ضربه خورد. با این ضربه، اراده عده‌ای برای مبارزه شکسته شد و آن افراد از مبارزه کناره‌گیری کردند. این افراد در مقابل توطئه، قدرت مقابله را در خود ندیدند و نتوانستند در مقابل دشمن مقاومت کنند، آنها ضعیف بودند. در مقابل این خشم، بسیاری از رفقایمان قیام کردند و با عملیات فدایی با دشمن مبارزه کردند. عده‌ای از این جریان به عنوان فرصت استفاده کردند و سعی کردند خط رهبری را باطل کنند و نقاط ضعف خود را خط بکشند. ولی در نهایت نتوانستند با قدرت خط رهبری روبرو شوند.

ما این فرصت را برای رسیدن به فلسفه "زن، زندگی، آزادی" برای همه زنان جهان ایجاد کردیم

اما علیرغم همه اینها، نیروی مبارز در خط رهبری ایستاد، می‌دانست چگونه فکر کند، زندگی کند و در راه رهبری عشق بورزد و یاد کند، صیانت، حفاظت و رشد خط پ‌ک‌ک را برای خود به یک اصل تبدیل کرد. پ‌ک‌ک قدرت خود را برای ایستادن، مبارزه و تجدید خود نشان داد. در این میان، نقش سازماندهی نظامی بیشتر نیروی پ‌ک‌ک است، رهبری پ‌ک‌ک که مسئولیت‌های تاریخی خود را در خط پ‌ک‌ک داشت، که معتقد بود تنها از طریق خط رهبری می‌تواند این کار را انجام دهد، تعیین‌کننده بود. ما چنین دوره‌ای داشتیم که مردم با این خط، مبارز شدند و صیانت از این خط همیشگی شد. می‌توان گفت آنچه پس از توطئه رخ داد، نمونه‌ای از تاریخمندی جمعی افراد بود. همه اینها در سایه‌ی مقاومت رهبر آپو در امرالی و قدرت رهبری و خط رهبری که به واقعیت تبدیل شد، میسر گشت. حزب ما سرپا ماند، ما پارادایم را بر اساس خط رهبری تغییر دادیم. ما در عرصه ملی و بین‌المللی پیشرفت‌های زیادی داشته‌ایم. گام‌هایی برداشته‌ایم که حقیقت رهبری را به همه دنیا بگوییم. ما در چارچوب پارادایم دموکراتیک رهبری خود، راه را برای زندگی جدیدی در خاورمیانه هموار کردیم. ما امید مردم شدیم و ترس ما در دل دشمنان مردم افتاد. بر اساس ایدئولوژی آزادی زنان که توسط رهبری ما ایجاد شد، ما راه را برای معانی جدیدی برای زنان کوردستان، خاورمیانه و جهان باز کردیم. ما این فرصت را ایجاد کردیم که فلسفه «زن، زندگی، آزادی» به همه زنان جهان برسد. در دل همه زنان در هر موقعیتی جستجوی آزادی و امید به گسترس مبارزات را ایجاد کردیم. در مقابل دشمنی که بدون وقفه حمله می‌کند، دفاع ذاتی را در چهارگوشه ی کوردستان پیش بردیم. موجودیت، خیزش علیه رژیم فاشیستی که هر روز می گوید ما را به پایان می‌رساند و مردم را فریب می‌دهد، گسترش در سراسر جهان، نتیجه مبارزه حزب ما برای از بین بردن توطئه است. نقش مبارزات ما برای جنبش آزادی، برای جنگ بزرگی که رهبری انجام می‌دهد ، مبارزه مقاومت و موفقیت در میدان‌های گریلایی، با خنثی شدن توطئه، بسیار مهم بود. با مقاومت و موفقیت گاره، مبارزه در زاپ، متینا و آواشین، هم اجازه تحقق آرزوهای دشمن را به آنها ندادند و هم توطئه به نتیجه نرسید. این حمله ادامه توطئه است، حکومت فاشیست آ ک پ-م ه پ امروز نیروی اصلی توطئه‌گران است که حزب دموکرات کوردستان نیز با خیانت خود، نقش بسیار مهمی در توطئه دارد.

سازمان ما به دلیل حساسیت ملی خود نیازی به شفاف‌سازی برخی موارد احساس نکرد. رفقای ما از طرف حزب بیانیه دادند و خواستار حساسیت در این رابطه شدند. اما پاسخ حزب دموکرات کوردستان به این بیانیه‌ها  این بود که به طور مخفیانه از حمله زمینی در هولیر حمایت می‌کرد. به این ترتیب نقش حزب دموکرات کوردستان، خانواده بارزانی در توطئه علیه رهبری آشکار شد. بدون شک خط پ‌ک‌ک در سطحی است که نمی‌توان آن را با خط حزب دموکرات کوردستان مقایسه کرد. حضور آنها به شرط همکاری و خدمت به دشمن امکان پذیر است. پ د ک خود این را بهتر از جمهوری ترکیه می‌داند. به همین دلیل در مقابل مردم از خود، به خاطر حملات و توهین‌های بی امانشان انتقاد نمی‌کردند. رهبر آپو بیش از ۲۴ سال است که با یک سیستم انزوا بی‌سابقه در بازداشت به سر می‌برد. رهبر آپو وضعیت در امرالی را اینگونه بیان کرد:  «در امرالی مرگ وجود ندارد، بلکه کشتار وجود دارد.» علیرغم این وضعیت، دفاعیاتی که در امرالی تهیه و پیش برده بود، به نام «مانیفست مدرنیته دموکراتیک» را به کوردها و جهان رساند. رهبر آپو چه می‌خواست به ما بگوید؟ مردم چگونه باید پیام مورد نظر را درک کنند و روی آن تمرکز نمایند؟

از همان لحظه که رهبری به جزیره امرالی منتقل شد، بر اوضاع متمرکز شد و عمقی از تفکر تاریخی ایجاد کرد. اما جستجو برای رهبر آپو ادامه یافت. در دهه ۹۰ اتفاقاتی برای سوسیالیسم واقعی افتاد، وضعیت مردم در این چارچوب قرار گرفت، مخالفت نظام سوسیالیستی در برابر نظام دولت ملت، رهبر آپو را وادار کرد تا به پرسش بپردازد و مرحله را تحلیل کند. برای اینکه دچار چنین وضعیتی نشویم، تمام جست و جوهای خود را برای سازماندهی پیشاهنگ انجام دادیم و راه را برای بحث باز کردیم. این جستجوها به اعلام آتش بس منجر شد. اما به دلیل عدم درک، به دلیل سال‌ها جنگ، نتیجه مطلوب رهبری حاصل نشد. زمانی که اسارت امرالی صورت گرفت، رهبر آپو به شکلی اساسی بر این وضعیت متمرکز شد و با یک تحلیل تاریخی و اجتماعی جدید، یک تغییر پارادایم را رقم زد. او اعلام کرد که تنها با این کار می‌تواند از سیستمی که زندان امرالی و مرحله‌ی اسارت را به وجود آورد انتقام بگیرد و از این طریق می‌تواند نظام مدرنیته سرمایه‌داری را شکست دهد. البته هدف از این توطئه بسیار متفاوت بود. هدف ایجاد جنگ صد ساله بین کوردها و ترکها و تبدیل خاورمیانه به میدان نسل‌کشی بود. از آنجا که رهبری این آرزوها و اهداف سلطه طلبانه چند صد ساله را شکست داده است، خشم هژمونی، امروز با انزوای شدید ادامه دارد. سطح انزوا، نتیجه خشم است. دیدن و درک این موضوع کار سختی نیست.

تحلیل‌های اجتماعی تاریخی که رهبر آپو در زندان امرالی به عنوان بخشی از دفاعیات خود انجام داد، خانه همه بشریت شد. با مانیفست تمدن دموکراتیک مشتمل بر ۵ جلد، به سؤالات فلسفه، دلایل آن، نظام و اجرای زندگی جدید و تغییر پارادایم پاسخ داده شد. در مورد اینکه زنان چگونه زندگی کنند، مردان چگونه زندگی کنند، کوردها چگونه ملت دموکراتیک خود را تشکیل دهند، دیدگاه‌ها و راهنمایی‌ها ارائه شد. از این نظر رهبر آپو کسی بود که توطئه را پوچ و توخالی کرد. رهبر آپو با خنثی کردن این توطئه، این واقعیت را آشکار کرد که هیچ شانسی برای زندگی در کوردستان وجود ندارد مگر با خط ملت دموکراتیک. از این نظر مبارزه با خط خیانت و همکاری پ د ک مبارزه با توطئه نیز هست.

فعالیت‌ها، پنل‌ها، کنگره‌ها ، کنفرانس‌ها و بیانیه‌ها در کوردستان و خارج از میهن علیه انزوای شدید تحمیلی بر رهبر آپو در حال انجام است. مبارزه با شکنجه انزوا چگونه باید باشد؟ خلقهای تحت ستم به ویژه خلق کورد برای آزادی فیزیکی رهبر آپو چه باید بکنند؟ فعالیت‌ها در چه سطحی باید توسعه یابد تا به نتیجه دست یابد؟

رهبر آپو امروز در همه جای دنیا، در تمام فصول سال و در تمام ساعات شبانه روز سخن می‌گوید. انزوای امرالی به دلیل جهانی بودن پارادایم رهبری، بشدت شکسته شده است. رهبری در هر زمان و هر مکان صحبت می‌کند، نظرات خود را بیان می‌کند، نظرات مردم را می‌شنود و با آنها بحث می‌کند. تا آنجا که در گفت و گوی گاندی - اوجالان که توسط یک اکولوژیست که اکنون نامش را به خاطر ندارم می‌بینیم ، رهبر آپو به دوره‌های قبلی تاریخ برمی‌گردد و با پیشاهنگان ارزش‌های بزرگ انسانی مباحثه و گفتگو می‌کند. تا جایی که به آینده مربوط می‌شود، آینده نیز همینطور است. این را خود می‌دانیم. معنی‌دارترین بخش‌های زندگی آینده ما بر اساس حقیقت رهبری است. این لحظات با رهبری است. این آزادترین بیان آینده ماست. اگر این سخنان را با دیگران در میان نگذاشته‌ایم، این تقصیر ماست.

حقیقت رهبری که در سراسر جهان بیان شده است، شعارهای رهبری، کادرهایی که بر اساس خط رهبر آپو برای آزادی می‌جنگند، حقیقت جویان و انقلابیون، از مقدسات و ارزش‌های قرن جدید هستند. در هفتانین اسمر است، در ورخله جومالی است، در خیابان های باکور کوردستان زریان است، چیاگر است، پ‌ک‌ک داستان است، موسیقی، سینما و سرود مقاومت است. آنها دوستان انترناسیونالیست ارزشمندی هستند که در فعالیت‌هایی که توسط دوستان خلق کورد سازماندهی می‌شوند، سخنرانی‌ها را ترجمه می‌کنند، از انگلیسی-اسپانیایی یا زبان‌های دیگر به کوردی ترجمه می‌کنند و زبان کوردی را به عنوان زبان مشترک مبارزات انقلابی دوران جدید می‌آموزند و ترویج می‌کنند.

شعر یکی از سخت‌ترین راه‌های بیان حقیقت ولی در عین حال عمیق‌ترین راه بیان آن است. حقیقت رهبری که در اشعار رفیق فواد بیان شده است، از آن دست است که مستلزم تحقیق در حقیقت و تلاش عمیق برای بحث و تفکر و درک حقیقت است.

او در شعر خود به نام «بی او» می گوید:

«...مثل زندگی است،

 می‌دانی،

 حتی اگر چیزی از آن کم می‌شود باز از خودش،

حتی در جواب آنهایی که پس کشیده و رفته‌اند

زندگی دائما در حال رشد است،

اگر چشمان دلت باز باشد،

اگر در خواب غفلت نباشی

 او به اندازه نزدیکی شاهرگ به شما نزدیک خواهد بود...

این جملات عمیق‌ترین راه برای درک و توضیح رهبری است. این یافته‌ها دیگر به قافیه ها و ردیف‌های شعر بسنده نمی‌کند ، بلکه واقعیت‌های زندگی است که برای همه مردم ما به ویژه جوانان کوردستان به حقیقت پیوسته است. همانطور که رفیق فواد در شعر دیگری گفته است: «مجری تویی، شکر به این قدرتت...»

مرحله درک رهبری، مرحله خودسازی است

البته یک دیالکتیک هم وجود دارد. اگر سعی کنید رهبری را درک کنید و به نتیجه برسید، به همان اندازه که رهبری را درک می‌کنید، می‌توانید خودتان را درک کنید. انسان به اندازه ای معنا می‌آفریند و خود را می‌سازد که قدرت معنا بخشیدن به رهبری و زندگی بر اساس آن معنا را داشته باشد. فرآیند درک رهبری یک فرآیند خودسازی است. اساسی‌ترین شرط تحقق آزادی فیزیکی رهبری، آزادی کسانی است که در روند مبارزه شرکت خواهند کرد. به همین دلیل، مبارزه برای آزادی رهبری با افراد برده شده، با افرادی که در درون نظام هستند و نمی‌توانند از زنجیر نظام مدرنیته سرمایه‌داری رها شوند، با افراد تقسیم شده که در بین نظام‌ها گرفتار شده‌اند ، قابل انجام نیست. حتی اگر مبارزه انجام شود ، موفقیت حاصل نمی‌شود. در واقع رهبری در این مورد گفت: «اول باید خودمان را آزاد کنیم» و نه تنها از رویکردهای غلط ما نسبت به رهبری انتقاد کردند، بلکه ارتباط این مسائل را به ما نشان دادند.

برای آزادی فیزیکی رهبری باید فعالیت‌های قوی‌تر ، جمعی و موثرتر انجام شود. بیانیه‌های مطبوعاتی مهم هستند، موضع‌گیری را نشان می‌دهند ، اما کافی نیستند. این را به ویژه برای باکور کوردستان باید دانست. نبردهای بزرگی انجام شد، فداکاری های بزرگی انجام شد و دستاوردهای بزرگی به دست آمد. با این حال، نباید فکر کنیم که بهایی که پرداخت شده، دستاوردهای ما را برای همیشه تضمین می‌کند. وقتی دشمن قوی باشد از کشتن و نابودی ابایی ندارد. آیا امروز تعداد کمی کودک با خودروهای زرهی کشته می‌شوند؟ کجای دنیا اینگونه است؟ البته در باکور قبل از هر چیز باید پیشاهنگی درست و کافی انجام شود. احزاب سیاسی و برخی سازمان‌های مدنی نیز فعالیت‌هایی را برای آزادی رهبری انجام می‌دهند، اما اینکه از احزاب سیاسی انتظار داشته باشیم که در مبارزات آزادی‌خواهانه جامعه نقش رهبری داشته باشند، اشتباه است. پیشاهنگی باید درست و کافی انجام شود، خود را به جامعه برساند، جامعه را آموزش دهد، آنچه را که باید در مواجهه با واقعیت دشمن انجام داد، انجام دهد و برنامه عملیاتی ایجاد کند. اما مردم ما نیز باید موضع‌گیری و اراده خود را در عمل نشان دهند. طرح تخریب دشمن که از سال ۲0۱۵ اجرا شد، با مقاومت زیادی روبرو شد، مردم ما بهای سنگینی پرداختند، اما در هر فرصتی رژیم فاشیستی آ ک پ-م ه پ نشان داد که اراده مردم را نمی‌پذیرد. باید به این موضع‌گیری تاریخی معنای درستی داد. تا بتوانیم آینده درستی را بر اساس این معنا بسازیم.

دشمن همه جا هست و مقاومت هم باید همه جا باشد

هیچ توافقی با دشمن وجود ندارد. با دشمنی که خود را با دشمنی و کشتار کوردها تثبیت کرده است، نمی‌توان توافق کرد. به همین دلیل فکر نمی‌کنم امید زیادی وجود داشته باشد، اما اگر هم هست باید بدانیم که امید به راه‌حل -صلح و غیره، امیدی تو خالی است و باید این وضعیت را رها کنیم. باید در هر میدانی، مقاومت گریلا در همان سطح انجام شود. اگر با این روحیه یک مقاومت کلی ایجاد کنیم، می توانیم پیروز شویم. به این معنا، در مبارزه حوزه اجتماعی، به جای پیروی از گریلا، باید مقاومتی برابر با مقاومت گریلا ایجاد کرد.ما نباید از پرداخت هزینه هراس داشته باشیم. اما ما باید از رویکردی که فقط گریلا بهایش را پرداخت کند و به جای همه این کار کند، دوری کنیم. بدون شک گریلاهای آزادیخواه کوردستان مقاومت می‌کنند و بهای آن را به نام همه مردم ما می‌پردازند. به هر حال دشمن همه جا حضور دارد، مقاومت نیز باید همه جا باشد. هر جا دشمن حمله کند، باید جواب آن را بگیرد. اگر مقاومتی همه جانبه ایجاد شود و دشمن در همه عرصه‌ها شکست بخورد، می‌توان برای آزادی فیزیکی رهبری گام برداشت.

فعالیت‌های مختلفی در عرصه بین‌المللی در حال گسترش است و خلق ما و دوستان خلق ما با تلاش فراوان فعالیت‌هایی را ترتیب می‌دهند. تداوم و افزایش این فعالیت ها مهم است. در عین حال، روش‌های خلاقانه سازماندهی و سازماندهی فعالیت‌های مؤثر به گونه‌ای که کشورهای اروپایی را به حرکت درآورد، به این فرآیند کمک خواهد کرد. بر اساس درک ملت دموکراتیک جهان، مشخص است که همه مردم، از همه جوامع، گروه‌های مردمی، هنرمندان، روشنفکران و دانشگاهیان آماده‌اند تا برای رهبری و ارزش‌های مرتبط با پارادایم رهبری به فعالیت بپردازند. در این راستا دستیابی به نتایج صحیح با استفاده قدرتمند از انرژی و پتانسیل‌های نوظهور به نفع بشریت بوده و خلق کوردستان نیز از آن بهره‌مند خواهند شد.