افزایش قیمت دلار؛ له شدن هر چه بیشتر مردم زیر غلتک فقر
هر چند که حاکمان برای ایجاد فشار در راستای منافعشان به بازی با ارقام متوسل میشوند، ولی تاوان سنگین این بازیهای منفعتطلبانه و هژمونخواهی را مردم بیگناه پس میدهند.
هر چند که حاکمان برای ایجاد فشار در راستای منافعشان به بازی با ارقام متوسل میشوند، ولی تاوان سنگین این بازیهای منفعتطلبانه و هژمونخواهی را مردم بیگناه پس میدهند.
دولتها که با ساختار منفعتطلبانه و هژمونگرایانهشان در ذات خود نظامی جامعهستیز هستند، برای بقای خود و گسترش حیطهی منفعتطلبیشان به قیمت جان انسانهای بیگناه سیاستورزی میکنند. در گوشهای از جهان بیدادی فقر، در سوی دیگر آن جنگهای تمامنشدنی و کشتارهای وحشتناک مردم به نام دولت، ملیگرایی، دینگرایی و جنسیتگرایی ناشی از پیدایش نظام دولتی است که بویژه از قرن بیستم تا به امروز با ساختار دولت-ملتش به همهی جهان را به قبرستانی سرگشاده برای مردم جهان تبدیل کرده است. تعبیر دریای خون برای این وضعیت نیز عبارتی کاملا بجاست.
جنگهای دولتها بر سر قدرت و منفعت همچنان به ایجاد دوزخ برای مردم جهان ادامه میدهد. در این راستا نیروهای هژمونی که قصد ایجاد حاکمیتشان بر تمام جهان دارند هر از گاهی به دستکاری مدلهایی از حاکمیتهایی که ایجاد کردهاند، میپردازند. و برای تحقق این امر از هر گونه راه و روشی نیز اجتناب نمیورزند. یکی از این روشها، راهکار تحریم اقتصادی و ایجاد فشار بر اساس آن است. با بیارزش کردن نرخ پول یک کشور در ازای واحد پولی که در انحصار نیروهای هژمونی جهانی قرار دارد (دلار)، سعی در تربیت کردن و به عقبنشینی واداشتن دولت مدنظر و قبولاندن تصمیمات منفعتمحورانه خود دارند.
دولت-ملتهای موجود در خاورمیانه که از سوی نیروهای هژمونی جهانی برای قرن بیستم طراحی شدند، امروزه یعنی قرن بیست و یکم در برابر سیاستهای سودمحور و پراگماتیستی نیروهای هژمونی جهانی به یک مانع بزرگ تبدیل شدهاند و همین نیروهای هژمونی جهت برداشتن آنها از حالت مانعساز، به هر گونه روشی متوسل شدهاند. جنگ اسرائیل و حماس، اسرائیل و حزبالله در لبنان، جنگ در سوریه، اوکراین-روسیه، عراق و افغانستان طی دهههای گذشته تا به امروز نمونههای این سیاستهای نیروهای هژمونی جهت هموار کردن محیط بر سر راه کسب سود بیشینه میباشد. البته مرکز این سیاستها خاورمیانه است. یکی از این موانع اساسی بر سر راهشان نیز دولت-ملت ایران است.
دولت-ملت ایران که در پی ایجاد هژمونی منطقهای خود و بقای خودش است از یک سو به فشار بر دینامیکهای داخلی با روشهای غیرانسانی از جمله اعدام، قتل، بازداشت، دستگیری، شکنجه و فقر ادامه میدهد، از سوی دیگر نیروهای هژمونی جهانی نیز برای برداشتن یا هموار کردن این مانع به تحریمهای گوناگون علیه این کشور متوسل میشوند. دلار یکی از اهرمهای مطرح برای ایجاد فشار بر دولت-ملت ایران بوده است. اخیرا این افزایش روزافزون نرخ دلار، رکوردی تاریخی را رقم زده است.
با این حال هر چند که این نیروهای هژمونی جهانی برای ایجاد فشار بر دولت-ملتهای منطقه در راستای منافعشان که خود موجد آنهاست، به بازی با ارقام متوسل میشوند، ولی تاوان سنگین این بازیهای منفعتطلبانه و هژمونخواهی را مردم بیگناه پس میدهند. افزایش قیمت دلار که گویا فشار بر نظام دولت ایران است اما در واقع له شدن هر چه بیشتر مردم زیر غلتک فقر است.
افزایش بیرویه قیمت دلار در ایران، نه تنها یک مسئله اقتصادی، بلکه یک بحران اجتماعی و سیاسی است که زندگی مردم را به شدت تحت تاثیر قرار داده و خشم و نارضایتی آنها را برانگیخته است. این افزایش قیمت، نتیجه مستقیم سیاستهای غلط و جامعهستیز دولت ایران است که به منظور حفظ منافع خود و طبقه حاکم، حاضر به قربانی کردن معیشت و رفاه مردم شده است.
علل افزایش قیمت دلار
علل افزایش قیمت دلار را نه تنها در تحریمهای خارجی، بلکه باید در عوامل داخلی و ساختاری دولت ایران جستجو کرد که برخی از مهمترین این عوامل عبارتند از:
فساد گسترده در دستگاههای دولتی و نهادهای اقتصادی که سرشت آن است، باعث شده است که منابع مالی کشور به جای صرف رفاه مردم، در جیب افراد و گروههای خاصی انباشته شود. این امر منجر به کاهش ارزش پول داخلی و افزایش قیمت دلار شده است.
سیاستهای اقتصادی نادرست دولت، مانند چاپ پول بدون پشتوانه، عدم کنترل نقدینگی و بیتوجهی به تولید داخلی، باعث ایجاد تورم و افزایش قیمت دلار شده است.
دولت ایران به جای تمرکز بر حل مشکلات اقتصادی مردم، اولویتهای دیگری مانند توسعه برنامه هستهای و حمایت از گروههای نیابتی در منطقه را دنبال میکند که این امر باعث هدر رفتن منابع مالی کشور و افزایش فشار اقتصادی بر مردم شده است.
عدم شفافیت در تصمیمگیریهای اقتصادی و عدم پاسخگویی دولت به مردم، باعث ایجاد بیاعتمادی و ناامیدی در جامعه شده است که این امر خود به افزایش قیمت دلار و تشدید بحران اقتصادی دامن زده است.
پیامدهای افزایش قیمت دلار
از دیدگاهی تحلیلی، افزایش قیمت دلار، نه تنها باعث کاهش قدرت خرید و افزایش فقر، بلکه منجر به پیامدهای منفی دیگری نیز شده است که از جمله آنها میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
افزایش قیمت دلار، باعث شده است که ثروتمندان، ثروتمندتر و فقرا، فقیرتر شوند. این امر شکاف طبقاتی را در جامعه افزایش داده و زمینههای نارضایتی و اعتراض را فراهم کرده است.
افزایش قیمت دلار و مشکلات اقتصادی، باعث ناامیدی جوانان و افزایش تمایل آنها به مهاجرت از کشور شده است. این امر میتواند به فرار مغزها در ایران منجر شود.
افزایش قیمت دلار و مشکلات معیشتی، باعث افزایش اعتراضات اجتماعی در شهرهای مختلف ایران شده است. مردم خشمگین از وضعیت موجود، خواستار تغییر رژیم ولو سرنگونی آن و بهبود شرایط زندگی خود هستند.
برای مقابله با این وضعیت نابسامان که جامعه با آن روبرو شده است، شاید مبارزه جدی و همهجانبه با فساد در دستگاههای دولتی و نهادهای اقتصادی، بتواند به کاهش هدر رفتن منابع مالی کشور و بهبود وضعیت اقتصادی کمک کند، ولی در اصل وجود خود نظام دولت است که همانند زالو خون جامعه را میمکد و برای این منظور بایستی چنان تغییری در آن صورت گیرد که طی آن دولت موجود به سطح یک نهاد خدماتی تقلیل داده شود و نظامی خودمدیریتی دموکراتیک توسعه یابد.
و بدین منوال مشارکت مردم در تصمیمگیریهای سیاسی و اقتصادی و ایجاد سازوکارهای دموکراتیک برای نظارت بر روند، میتواند تا حد غایی از تاثیر منفی این وضعیت بکاهد.
در آخر میتوان گفت که افزایش بیرویه قیمت دلار در ایران، نتیجه مستقیم سیاستهای جامعهستیز دولت و فساد گسترده در ساختار اقتصادی کشور است. مقابله با این معضل، نیازمند تغییرات اساسی در ساختار سیاسی و اقتصادی و اتخاذ سیاستهای عادلانه و مردممحور است. بنابراین تا زمانی که این تغییرات دموکراتیک و مردممحور ایجاد نشود و دولت موجود به سطح یک سازهی خدماتی تقلیل داده نشود و تمام منابع اعم از مادی و معنوی از انحصار آن خارج نگردد، وضعیت معیشتی مردم بهبود نخواهد یافت و این وضعیت به طور روزافزون و سنگینتر ادامه خواهد داشت.