انتخابی که نتیجهاش مشخص است!
دولت ایران از قبل تصمیم گرفته است که چه کسی رئیسجمهور ایران شود و برگزاری انتخابات امری کاملا صوری است.
دولت ایران از قبل تصمیم گرفته است که چه کسی رئیسجمهور ایران شود و برگزاری انتخابات امری کاملا صوری است.
بسیاری از مردم ممکن است بپرسند که انتخاباتی که از قبل نتیجه آن مشخص است، چرا انجام میشود و چرا این همه زمان و هزینه صرف آن میشود؟ نظام دولتی سرمایهداری از انتخابات صرفا برای مشروعیت بخشیدن به خود استفاده میکند. او از انتخابات به عنوان یک فرآیند یاد میکند که گویا مردم در آن مشارکت میکنند و مکانیسم قدرت را به شیوهای دموکراتیک و مسالمتآمیز تغییر میدهند. دلیلش این نیست که نظام دولت سرمایهداری مردم را مبنا قرار میدهد یا مردم نگران نظام هستند، برعکس، اساساً تحت عنوان انتخابات و با صرف ارزشهای جامعه، نظام به قدرت، سرمایه، دزدی و غارت مشروعیت میبخشد.
یکی از آن نظامها و دولتها، کشور ایران است؛ دولتی به اصطلاح جمهوری اسلامی. دولت ایران پس از تسلط بر ارزشهای انقلابی خلقهای ایران و به قدرت رسیدن، با استقرار ایدئولوژی شیعه دوازده امامی و ولایت فقیه، نسبت به مردم، زنان، مذاهب و سایر اقلیتها تبعیض قائل شده است. در قانون اساسی کشور ایران، مرد به عنوان پدر و هسته نظام و جانشین خدا در زمین تعریف شده است. بر اساس آن قانون اساسی، زنان نمیتوانند در دولت پستهای بالایی داشته باشند، زنان فقط نقش مادری را بر عهده دارند. رای زنان فقط برای موفقیت مردان پذیرفته میشود.
یکی از پایههای اصلی دولت ایران توطئه است. یعنی پیشینه تاریخی عمیقی در زمینه توطئه دارد. او همیشه به وحشیانهترین و غیرانسانیترین شیوهها از شر آن دسته از افرادی که برای قدرت و آیندهاش تهدید میبیند خلاص میشود و مهارت خاصی در این زمینه دارد و آن را به عنوان میراثی از دولتی به دولت دیگر به یادگار گذاشته است. از نابودی امپراتوری ماد، مانی، مزدک و بابک تا نابودی جمهوری کوردستان و شهادت قاضی محمد و یارانش، از کشتن و نابودی آنها دریغ نکرد. حتی کسانی که خودشان در داخل قدرت دولت ایران هستند، وقتی به عنوان تهدید به حساب آیند، حذفشان میکردند، مانند بنی صدر، امیرکبیر، رفسنجانی و رئیسی، همه قربانیان این نظام واپسگرا هستند. در میان مردم ایران یک عقیده عمومی وجود دارد که دولت ایران مردم را با پنبه سر میبرد، یک کشتن نرم. در واقع، شما را فریب میدهد و بدون اینکه شما آن را احساس کنید، شما را میکشد. این ویژگی این دولت است. گاهی شما را از نظر جسمی میکشد و گاهی شما را از نظر روحی و روانی نابود میکند.
در مرگ ابراهیم رییسی تردیدهای زیادی وجود داشت و البته بررسیهای زیادی در مورد این مرگ صورت نگرفت. با این حال، تقریباً بلافاصله شخص اول حکومت، علی خامنهای، روی پردههای تلویزیون ظاهر شد و گفت که هیچ مشکلی در اداره کشور وجود ندارد و هیچکس در مرگ دستی ندارد؛ خود این اظهارات شبهاتی را در مورد مرگ رئیسی ایجاد کرد. بنابراین به عقیده بسیاری از مردم مرگ رئیسی مرگ طبیعی نبوده است. دادههای کنونی نشان میدهد که دولت ترکیه، آمریکا و ناتو در مرگ رییسی دست دارند و به گفته برخی، خود دولت نیز در مرگ رییسی دست دارد. گفته میشود که اگر دولت ترکیه و آمریکا و ناتو در این حادثه دخالت داشته باشند، دولت ایران فردی را جایگزین رئیسی میکند که به حرف رهبر ایران و سپاه گوش دهد. در احتمال دوم، اگر خود دولت ایران در این حادثه نقش داشته باشد، دولت ایران فردی میانهرو در سیاست خارجی را جایگزین رئیسی میکند. با این اوصاف دولت ایران از قبل تصمیم گرفته است که چه کسی رئیسجمهور ایران شود.
مسعود پزشکیان: مهره سوخته نظام
مردم ایران هم محافظهکاران دولتی و هم اصلاحطلبان دولتی را تجربه کردهاند. در انقلاب «ژن، ژیان، آزادی» چهره اصلاحطلبان نیز به ویژه برای خلق کورد و آذری نمایان شد. تایید کاندیداتوری مسعود پزشکیان به اصطلاح اصلاحطلب، تنها برای جلب وفاداری خلق کورد و آذری است. حکومت ایران با تایید نامزدی او میخواهد مردم را فریب دهد و آنها را به پای صندوقهای رای بکشاند. زیرا دولت به خوبی میداند که با تاریخ سیاه چهل و پنج ساله خود، دیگر هیچکس به انتخابات باور ندارد و دیگر هیچکس به این راحتی پای صندوقهای رای نمیرود. اساسا آذری بودن پزشکیان پیامی به دولت اشغالگر ترکیه است که دولت ایران یک شخصیت آذری را برای ریاست جمهوری ایران معرفی کرده است.