یادداشت

جیهان و حقیقت

رفیق جیهان در تشرین نه تنها یک اشتباه را تصحیح می‌کرد و نه تنها دنبال اخبار روزانه بود، بلکه او در برابر تحریف تاریخ می‌ایستاد و برای معنادار ساختن نیکی، حقیقت و زیبایی پیشاهنگی می‌کرد. به همین دلیل مورد هدف قرار گرفت.

شهید روزنامه‌نگار جیهان بیلگین

در دورانی که تلاش می‌شود کرامت انسانی از بین برود، در روژاوای کوردستان که با مقاومت و شجاعت در برابر شرارت در جهان ایستادگی می‌کرد، با رفیق جیهان آشنا شدم. او را از اخباری که با ذهن و قلب یک زن ساخته بود شناختم. انگار شرایطی جادویی (افسونگری) با او وجود داشت که هر چیزی را که لمس می‌کرد زیبا می‌کرد، آن را معنادار می‌کرد. هر لحظه از مقاومت و زیبایی را که او عکاسی کرد، در شخصیت خود جمع‌آوری کرده بود. او به روژاوا آمد تا بتواند معنای قلب خود را افزایش دهد، تا بتواند مقاومت برای محافظت از زندگی ایجاد شده با هزینه‌های گزاف را به تمام جهان نشان دهد. همیشه می‌گفت 'برای یک زندگی آبرومندانه نیاز به مقاومت، راهپیمایی و آمدن بود'. با چهره‌ای خندان همیشه می‌گفت: 'در مقابل همه فشارها، سختی‌ها، دردها، ترس‌ها، تاریکی‌ها، انسان باید بایستد، راه بیفتد و بیاید. '

همه چیز را با اشتیاق فراوان تعریف می‌کرد. انسان نمی‌توانست نسبت به صحبت‌های او بی‌تفاوت بماند. او کسی بود که همه به او گوش می‌دادند، دوستش می‌داشتند و دلتنگش می‌شدند.

هر کسی یک رویا دارد. رویای جیهان نیز تبدیل شدن به یک روزنامه‌نگار واقعی بود؛ می‌خواست درد و مقاومت این مردم را به شکلی صحیح نشان دهد. هر کسی جرات دنبال کردن رویاهایشان را ندارد، هر کسی عزم دنبال کردن رویاهایشان را ندارد. فرق جیهان در این بود؛ او جرات داشت رویاهایش را دنبال کند. هر کسی راه می‌رود، هر کسی به جلو می‌رود، اما هر کسی نمی‌تواند به سوی آتش حقیقت بشتابد.

جیهان شجاع بود، در واقع آنچه که او را به دنبال حقیقت کشاند، این شجاعتش بود. جستجوی حقیقت به برقی در چشمانش تبدیل می‌شد و در دلش به شور و هیجان مبدل می‌شد. از دست آن انسان‌هایی که صدای مردم را می‌شنیدند، آزرده خاطر می‌شد. او خود را متقاعد کرده بود که بی‌تفاوتی در برابر صدای مردم و فراموش کردن، ترسویی است. به همین دلیل همه چیز را در ذهن خود نگه می‌داشت. فراموش نمی‌کرد، و نمی‌گذاشت که فراموش شود.

بنابراین، هر فردی می‌توانست خود را در چهره و چشمان او ببیند. با روحیه آزادی‌خواهی و مقاومت یکی شد و گام برداشت. رفیق جیهان چنان دلی داشت که دنیا برای در آغوش گرفتنش کافی نبود، وجدانی داشت که بی‌عدالتی را نمی‌پذیرفت، چنان جویای حقیقت بود که به هر قیمتی از حقیقت پیروی می‌کرد. کسانی که مقاومت را درک نمی‌کنند، آن را احساس نمی‌کنند، نمی‌توانند درد را احساس کنند و توصیف کنند.

به همین دلیل رفیق جیهان خود را در میان چنان کاری خلق کرد که هدفش توصیف مقاومت و درد بود. هر جا حقیقت تحریف شد، هر جا دروغ در کار بود، هر جا که بشریت در آرزوی اخبار واقعی بود، رفیق جیهان به عنوان روزنامه‌نگار آنجا بود. او یکی از پایبند‌ان به ارزش‌ها در روژاوا بود. او برای اینکه بتواند از این ارزش‌ها محافظت کند و به افکار عمومی اعلام کند، روزنامه‌نگاری کرد. او برای این کار از قلم، دوربین و میکروفون خود استفاده کرد. رفیق جیهان در تشرین نه تنها یک اشتباه را تصحیح می‌کرد و نه تنها دنبال اخبار روزانه بود،بلکه او در برابر تحریف تاریخ می‌ایستاد و برای معنادار ساختن نیکی، حقیقت و زیبایی پیشاهنگی می‌کرد. به همین دلیل مورد هدف قرار گرفت.

او فقط دوربینش را در دست داشت. او آنجا بود تا حقیقت را به دنیا بگوید. جیهان همیشه در قلب ما خواهد ماند. همیشه معانی جدیدی به معانی قلم و دوربین او اضافه خواهد شد. و ما می‌دانیم که هیچ نیرویی نتوانسته حقیقت را ساکت کند و نخواهد توانست!