بلوچستان، سرزمینی با تاریخی کهن و فرهنگی غنی، در جنوب شرقی ایران، بین سه کشور ایران، پاکستان و افغانستان گسترش یافته است. مردم بلوچ با ریشههای ایرانی و زبانی شاخص، هویتی متمایز را در طول تاریخ حفظ کرده است. ساختار اجتماعی قبیلهای، سنتهای غنی، ادبیات شفاهی پربار و مبارزات پیگیرانه برای حفظ هویت، از ویژگیهای این جامعه بوده است. با این وجود، این منطقه با چالشهای جدی اقتصادی، اجتماعی و حقوقی روبرو است. محرومیت اقتصادی، تبعیضهای ساختاری، نقض حقوق بشر و محدودیتهای سیاسی و مدنی، از جمله مشکلاتی است که مردم بلوچ با آن دست و پنجه نرم میکنند. در این گزارش، به بررسی ابعاد مختلف این چالشها و وضعیت کنونی بلوچها در ایران و قتل شهروندان بلوچ توسط نیروهای نظامی و تبعیضهای ساختاری اعمال شده توسط دولت پرداخته میشود.
از آنجا که بلوچستان منطقهای وسیع و بین سه کشور ایران، پاکستان و افغانستان تقسیم شده است، این تقسیم، خود یکی از اساسیترین عوامل چالشهای هویتی و ارتباطی برای بلوچها بوده است.
جامعه بلوچ از لحاظ ساختار اجتماعیاش دارای ساختاری قبیلهای بوده که تا حدودی هنوز هم حفظ شده است که همانند واقعیت کوردها نقش مهمی در حفظ هویت و فرهنگ بلوچها ایفا کرده است.
بلوچها در طول تاریخ، برای حفظ استقلال و هویت خود، مبارزات متعددی داشتهاند و این مبارزات، بخشی از حافظه تاریخی و هویت جمعی آنها را شکل داده است.
جنبههای فرهنگی
بلوچها دارای فرهنگ غنی و متنوعی هستند که شامل آداب و رسوم، موسیقی، شعر، داستانها و صنایع دستی خاص خود میشود.
شعر و ادبیات شفاهی، جایگاه ویژهای در فرهنگ بلوچ دارد و به عنوان ابزاری برای انتقال تاریخ، ارزشها و باورها مورد استفاده قرار گرفته است.
مهماننوازی و پایبندی به سنتهای اتنیکی، از ویژگیهای بارز فرهنگ بلوچ است.
در واقع این سه ویژگی در مقایسه با وضعیت مردم کورد نشان میدهد که بسیار به هم نزدیک هستند، چنانچه این دو خلق از این منظر دارای شباهتهای بسیاری میباشند. زمانیکه به جنبههای دیگر وضعیت بلوچها در مقایسه با وضعیت کوردها میپردازیم بدون شک این واقعیت محسوستر میشود.
وضعیت اقتصادی
از منظر اقتصادی و معیشتی، در حالیکه کشاورزی، دامداری و تجارت مرزی، از مشاغل سنتی مردم بلوچ بوده است، اما این منطقه از محرومترین مناطق ایران به شمار میرود و با مشکلات عدیدهای مانند فقر، بیکاری، کمبود امکانات زیربنایی و توسعه نیافتگی روبرو است.
به دلیل فقر و بیکاری، بخشی از مردم بلوچ به شغل پرخطر سوختبری روی آوردهاند که خود منجر به بروز مشکلات امنیتی و انسانی شده است. دقیقا همچون کولبرها و کاسبکاران کورد، افراد بسیاری از مردم بلوچ که در نتیجه سیاست مرکزگرا و فقرزای دولت ایران برای امرار معاش خود به کار سوختبری مشغول هستند، در این مسیر سخت به قتل میرسند و قتل آنها به نوعی با برچسب قاچاق مشروع نشان داده میشود.
قتل شهروندان بلوچ
موارد متعددی از قتلهای فراقانونی شهروندان بلوچ توسط نیروهای نظامی و انتظامی دولت ایران گزارش شده است. این موارد شامل تیراندازی به سوختبران، استفاده از خشونت بیش از حد در مقابله با تجمعات اعتراضی و عملیاتهای نظامی میشود.
وضعیت حقوقی
از بعد تبعیض و نابرابریها نیز بلوچها در طول تاریخ، با تبعیض و نابرابریهای متعددی در زمینههای مختلف اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی روبرو بودهاند.
در مورد بعد نقض حقوق بشر در این منطقه نیز میتوان تنها با نگاهی به گزارشهای متعددی از نقض حقوق بشر در مناطق بلوچنشین، از جمله قتلهای فراقانونی، بازداشتهای خودسرانه، شکنجه و عدم دسترسی به دادرسی عادلانه و... به وخامت آن پی برد.
در این منطقه که به وضعیتی در حد فاجعه سوق داده شده است، فعالان سیاسی و مدنی بلوچ و حتی کسانی که خواهان پوشش و پیگیری معضلات این منطقه هستند، با محدودیتها و فشارهای زیادی از سوی نهادهای امنیتی و نظامی دولت ایران روبرو هستند.
وضعیت آموزش و تحصیل: آمار کودکان بازمانده از تحصیلات
بر اساس گزارش رسمی مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی، تعداد کودکان بازمانده از تحصیل در کل کشور از سال ۱۳۹۵ تا ۱۴۰۲ با رشد ۱۷ درصدی به ۱ میلیون و ۱۹۰ هزار و ۲۹۱ نفر رسیده است.
استان سیستان و بلوچستان با وجود اینکه ۱۱ درصد از خاک ایران را تشکیل میدهد، ۱۵ درصد از کل کودکان بازمانده از تحصیل کشور را در خود جای داده است. این نشاندهنده وضعیت بحرانی این استان در این زمینه است.
برخی آمارها از وجود ۶۰ تا ۷۰ هزار بازمانده از تحصیل فقط در استان سیستان و بلوچستان خبر میدهند.
در سال تحصیلی ۱۴۰۲-۱۴۰۳ حدود ۲۱۶ هزار کودک بازمانده از تحصیل در دوره ابتدایی در کل کشور وجود داشته است. این نشان میدهد که تعداد زیادی از کودکان در این استان از تحصیل بازماندهاند.
تبعیض در استخدام
شهروندان بلوچ در استخدام در نهادهای دولتی و فرصتهای شغلی با تبعیض روبرو هستند. در بسیاری از وضعیتها بدلیل این رویکرد و نگرش تبعیضآمیز دولت به این مردم که همیشه آنرا بعنوان یک خطر برای خود در نظر داشته است، بخاطر هویتشان از برخورداری آنها از فرصتهای استخدامی و شغلی جلوگیری میکند.
محدودیت دسترسی به خدمات
دسترسی به خدمات بهداشتی و آموزشی مناسب در مناطق بلوچنشین محدود است. اگر چه در رابطه با نتایج این تبعیض آشکارا آمار دقیقی در دسترس نمیباشد ولی میتواند به عنوان عاملی اساسی در عدم بهبود وضعیت سلامتی و زندگی بهداشتی شهروندان بلوچ محسوب شود.
اتهامات امنیتی و قضایی
مقامات دولتی اغلب از اتهاماتی مانند «تروریسم» و «قاچاق» برای توجیه اقدامات خشونتآمیز علیه شهروندان بلوچ استفاده میکنند. این امر نگرانیهایی را در مورد سوءاستفاده از این اتهامات برای سرکوب مخالفان و منتقدان ایجاد کرده است.
از سوی دیگر ترس و نگرانی شاهدان عینی و خانواده قربانیان از ارائه اطلاعات به دلیل فشارهای امنیتی باعث میشود که بسیار از نقضها و بیعدالتیهایی که در قبال این مردم روا داشته میشود، ناگفته باقی بمانند.
جمعه خونین زاهدان
در مهرماه ۱۴۰۱، در جریان خیزش «انقلابی ژن، ژیان، آزادی» در ایران، نیروهای امنیتی دولت ایران در زاهدان به روی نمازگزاران آتش گشودند که منجر به کشته شدن دهها نفر شد. تا کنون نیز بسیاری از فعالان و شهروندان بلوچ دستگیر شده و در زندانهای دولت ایران با اعدام و مرگ روبرو هستند. این حادثه به «جمعه خونین زاهدان» شهرت یافت و واکنشهای گستردهای را در سطح داخلی و بینالمللی برانگیخت. این واکنشها در قالبهای مجزا و متنوع تا به امروز نیز ادامه دارد.
نقش جامعه بینالمللی
جامعه بینالمللی که چندان در قبال بیعدالتیها نقشی سازنده و موثر بازی نمیکند تداوم این وضعیت را تقویت میبخشد؛ بنابراین جامعه بینالمللی با وقوف بر نقش انسانی خود باید به وضعیت حقوق بشر در مناطق بلوچنشین توجه ویژه داشته باشد و از دولت ایران بخواهد که به تعهدات بینالمللی خود در زمینه حقوق بشر پایبند باشد.
در کل میتوان گفت که مردم بلوچ اساسا برای گذار از این وضعیت اسفبار نه تنها نباید در انتظار مداخلهای خارجی باشند، بلکه باید به نیروی خود ایمان داشته و با سازماندهی خودویژه از خود دفاع کرده و در کنار مبارزهی همهجانبهای که با آگاهی و هدف آزادی به راه خواهند انداخت، از تاریخ، فرهنگ، هویت و سرزمین خود دفاع و محافظت کنند. در این مورد چنانچه در برههی گذشته شاهد آن بودیم، میتواند با الگو قرار دادن مبارزه بیوقفه کوردها در چهار بخش کوردستان به دستاوردهای بزرگی در مبارزه دست یابند و آزاد شوند.