میهن‌دوستی واقعی، ایستادگی در مقابل پ.د.ک است | یادداشت

علی‌رغم آن همه فراخوان، به دلیل ناکارامدی در تعیین مسئله متدهای چاره‌یابی نتیجه‌ای به همراه نداشته‌اند. در حالی که در وضعیت کنونی چیزی که از آن به عنوان مسئله نام برده می‌شود پ.د.ک و پ.ک.ک در یک جایگاه و یک سطح نیستند.

◼️ برای اینکه یک مسئله به درستی حل شود، اول از همه باید مسئله را به درستی و جامع درک و بر این اساس تعریف شود. خوب، چگونه می‌توان این شیوه را در برهه کنونی در کوردستان پیاده کرد؟

مسئله‌ای که به دنبال راه حل آن هستیم، وضعیتی است که سیاست کورد به آن گرفتار شده است. بروز جنگ داخلی و تنش در بین کوردها است. از هم پاشیدگی سیاست اتحاد دمکراتیک است. درگیری و تنش بین پ.د.ک و پ.ک.ک است. این وضعیتی است که پس از استقرار نیروهای پ.د.ک در زینی ورته آغاز و سرانجام با استقرار نیروهای خود در ۵ ژوئن به متینا ادامه یافت که منجر به حادثه‌ای شد.

درست یا غلط؛ به غیر از دولت ترکیه، همه کسانی که در این مورد صحبت می‌کنند می‌خواهند که جنگ رخ ندهد و تنش‌ها پایان یابد و حتی بیشتر خواستار وحدت ملی-دمکراتیک در سیاست کورد هستند. بدون شک بعضی از مردم این را واقعاً می‌خواهند، بعضی‌ها هم تظاهر می‌کنند که می‌خواهند. اما یک وحدت کلی در این موضوع وجود دارد.

خوب، برای پیاده‌سازی این راه حل چه باید کرد؟ اظهار نظرهای زیادی در مقابل افکار عمومی بیان می‌شود. در این اظهارات چه گفته شده است؟ متداول‌ترین نقل قول به شرح زیر است: "ما از طرفین می‌خواهیم با مسئولیت‌پذیری رفتار کرده و به تنش‌ها پایان دهند." این بدان معناست که پ.د.ک و پ.ک.ک را در یک سطح می‌بینند، هر دو را مسئول وضعیت فعلی می‌دانند و هر دو طرف را به یافتن راه حل فرا می‌خوانند.

نتایج این فراخوان‌ها در عمل چیست؟ آیا نتیجه‌ای دارند؟ نه. ماه‌ها و سال‌هاست که همین فراخوان‌ها بوده اما تاکنون هیچ راه حلی برای آن پیدا نشده است. برعکس، این وضعیت، حملات پ.د.ک را افزایش می‌دهد. رهبری پ.د.ک می‌بیند که هر کاری که انجام می‌دهد در یک سطح مساوی با پ.ک.ک دیده خواهد شد و همین باعث تشدید روابط خطرناک و مواضع تهاجمی آنها می‌شود.

با وجود فراخوان‌های کنونی که داده می‌شود، مادامی که مسئله به درستی شناسایی نشود، راه‌حل‌ها نیز بی‌تأثیر به نظر می‌رسند. ایستادگی احزاب کورد در برابر تنش و جنگ کافی نیست و وحدت ملی-دمکراتیک برای جامعه یک امر حیاتی است و می‌توان به تدریج آن را اجرا کرد.  اگر چنین نتیجه‌ای حاصل نشود، مشکل به درستی شناسایی نشده است.

خطا کجاست و چگونه می‌توان مشکل را به درستی شناسایی کرد؟ بدیهی است که اشتباه در اینجاست که هر دو حزب برابر دیده می‌شوند، به یک اندازه مسئول شناخته می‌شوند و با همین دید خواستار راه حل می‌شوند. با این حال، مشکل اساسی وضعیت کنونی این است که موقعیت پ.د.ک و پ.ک.ک مثل هم نیست.

همانطور که همه می‌بینند، دولت ترکیه و ائتلاف فاشیستی آ.ک.پ/م.ه.پ با تجهیزاتی که از ناتو می‌گیرد به پ.ک.ک حمله می‌کند و به وضوح اعلام می‌کند که با جنگ، پ.ک.ک را از بین خواهند برد. طبیعتاً پ.ک.ک نیز در برابر این حمله نسل‌کشی تا آنجا که می‌تواند مقاومت می‌کند و می‌خواهد با این مقاومت، سیاست و ذهنیت نسل‌کشی ترکیه را بشکند و کوردها را آزاد کند. جنگ بی‌وقفه بین این دو نیرو که در شمال کوردستان شدت گرفته است، هم اکنون در سراسر کوردستان گسترش یافته و همه را تحت تأثیر قرار داده است. پ.د.ک نیز یکی از این نیروها است که تحت این تأثیر قرار گرفته است.

موضوع از اینجا به بعد مهم است. دولت ترکیه با وجود حمایت خارجی و با بسیج عمومی توانایی‌های دولت ترک از سال ۱۹۷۹ به بعد، بیش از ۴۰ سال است که نتوانسته به هدف خود نابودی پ.ک.ک" برسد. هر کاری که او در برابر مقاومت پ.ک.ک انجام می‌دهد همیشه بی‌نتیجه می‌ماند. برای پایان دادن به این وضعیت، نیاز به نیروهای جدید دارد تا با پ.ک.ک مبارزه کنند. بر این اساس، یک سال پس از جنبش گریلا در ۱۵ آگوست، یعنی از پاییز ۱۹۸۵، دو نیرو به روش‌های مختلف در تلاشند با پ.ک.ک در کوردستان بجنگند. این نیروها در شمال کوردستان مزدورانی به نام "جردوان [جاش]" هستند و در جنوب کوردستان نیز پ.د.ک می‌باشد. پ.د.ک از پاییز سال ۱۹۸۵ با پ.ک.ک می‌جنگد. در حقیقت، همه موفقیت‌های خود را در سایه همین جنگ به دست آورده و "جایزه جنگ" علیه پ.ک.ک را کسب کرده است.

جنگ بین دولت ترکیه و پ.ک.ک از هر زمان دیگری گسترده‌تر است، به این معنی که "جنگ علیه پ.ک.ک" سود بیشتری دارد. حزب حاکم آ.ک.پ/م.ه.پ که یک حکومت تجاری است نیز بر این بازار مسلط است. رهبری کنونی پ.د.ک برای اینکه از جنگ علیه پ.ک.ک سود برد با دولت ترک و حاکمیت فاشیست آ.ک.پ/م.ه.پ از بسیاری جهات به توافق دست یافته و روابطش را تقویت کرده است. در عوض دریافت جایزه، دولت ترکیه به او می‌گوید "به جنگ علیه پ.ک.ک بپیوندد". پ.د.ک نیز به طرق مختلف شرکت می‌کند، دولت ترکیه را از گریلاهای پ.ک.ک مطلع می‌کند و آنها را از پشت محاصره می‌کند. اینگونه است که جنگ و تنش بین پ.د.ک و پ.ک.ک شکل می‌گیرد.

در این حالت آیا موقعیت هر دو حزب یکسان است؟ بدیهی است که هر کس بگوید یکسان است، دروغ و بی‌وجدانی است. رهبران پ.ک.ک خود می‌گویند، "ما علیه اشغالگری دولت ترک و دشمن متخاصم می‌جنگیم، بیایید با هم بجنگیم، اگر هم نمی‌آیید حداقل در کنار دشمن نایستید و از پشت به ما ضربه نزنید. در مقابل رهبری پ.د.ک می‌گوید: "پ.ک.ک مسئول همه اینها است، پ.ک.ک باید کوردستان را ترک کند." رهبری پ.د.ک روابط فعلی با دولت ترکیه را موجه می‌داند و هرگز دولت ترکیه را مقصر آنچه اتفاق می افتد، نمی‌داند.

آیا در این سیاست رهبری پ.د.ک جنبه میهن‌دوستی وجود دارد؟ اگر پ.ک.ک بپا خواسته و بگوید، "پ.د.ک باید کوردستان را ترک و بیرون برود و من آنها را اخراج می‌کنم چه اتفاقی می‌افتد؟

اگر پ.د.ک این حرف را می‌زند، پس حق پ.ک.ک هم هست که همان را بگوید. روشن است که تنش‌های فعلی به دلیل سیاست‌های پ.ک.ک نیست، بلکه کاملا ناشی از ذهنیت و سیاست پ.د.ک است. روابط بین پ.د.ک و دولت ترکیه بر ضد پ.ک.ک به سطحی رسیده است که از همکاری و خیانت نیز گذشته است.

علیرغم این واقعیت، چرا برخی از اطرافیان هنوز هم پ.د.ک و پ.ک.ک  را در شرایط برابر سرزنش می‌کنند؟ زیرا آنها می‌ترسند حتی یک کلمه به پ.د.ک بگویند. هیچ کس نمی‌تواند این واقعیت را نادیده بگیرد. این نیروها و اطرافیان هر حرف کوچکی را که به پ.د.ک می‌گویند، پ.ک.ک را هم سهیم می‌کنند. اگر پ.ک.ک در وضعیت فعلی پ.د.ک بود باز هم چنین موضعی می‌گرفتند؟ پ.د.ک در شرایط کنونی چگونه جامعه کوردی را می‌ترساند. زیرا بی‌وقفه به ظلم و ستم ادامه می‌دهد.

در این مرحله مشاهده می‌شود که برخی‌ها به احترام پ.د.ک اینگونه عمل می‌کنند. اینها با گفتن اینکه پ.د.ک "اولین حزب کورد" است، اشتباه می‌کنند، زیرا آنها تاریخ و واقعیت پ.د.ک را به خوبی نمی‌دانند. اما پ.د.ک امروز، آن نیست که توسط قاضی محمد و دوستانش در مهاباد شکل گرفته باشد. پ.د.ک همچنین همانی نیست که در سلیمانیه توسط روشنفکران کورد شکل گرفت. این حزب به حزب بارزانی تبدیل شد و با کودتای مصطفی بارزانی ساقط شد و به نیروهای خارجی متکی شد.

در حقیقت دشوار است که پ.د.ک فعلی را یک حزب نامید. به یک سازمان قبیله‌ای و طایفه‌ای تبدیل شده است. همه کارها را برای منافع قبیله و خانواده بارزانی انجام می‌دهد. مناطقی که در مرزها به دولت ترک فروخته‌اند به خاطر این است که زمین یک عشیره دیگر است. او با فروش زمین می‌خواهد قبایل مختلف را تضعیف کند، بنابراین موفقیت بارزانی به معنای موفقیت فاشیسم آ.ک.پ/م.ه.پ است. به طور خلاصه خریدار خوشحال است، فروشنده خوشحال است. مردم باید در برابر این تجارت بایستند. روشن است که میهن‌دوستی واقعی کوردستان قیام در برابر سیاست‌ها و ذهنیت پ.د.ک است.◻️