امید: هر کوردی باید موضع خود را در برابر اشغالگران بر اساس دفاع از خود مشخص کند

هلین امید عضو کمیته مرکزی پ‌ک‌ک به شدتِ جنگ در کوردستان و خاورمیانه پرداخت و گفت: «هر فرد کورد، هر زن کورد باید علیه نظام ستمگر نسل‌کش خودش را برای نبرد مهیا کند.»

هلین امید عضو کمیته مرکزی حزب کارگران کوردستان (پ‌ک‌ک) در میان یک ویژه‌برنامه شبکه مدیا خبر به ارزیابی جنگ در کوردستان و خاورمیانه پرداخت.

انسان باید موضع دفاعی خود را در برابر جنایتکاران قاتل مشخص کند

چند نکته اساسی ارزیابی‌های هلین امید به این شرح است:

جنگ در مناطق حفاظتی مدیا به سختی ادامه دارد. چون در سطح اجتماعی نیز گسترده شده، لذا جامعه کوردستان را نیز دربر گرفته و گاه‌گاهی کمی از شدتش کاسته می‌شود. می‌توان گفت که هر روز سلاح شیمیایی به‌کار می‌رود، بمب ممنوعه به‌کار می‌رود و جنایت جنگی روی می‌دهد. گریلا نیز در مقابل این وضعیت دست به عملیات می‌زند و روز به روز جنگ سخت‌تر می‌شود. حالا نیز چنان می‌نماید که این جنگ بیشتر در خاورمیانه گسرتش بیابد و درگیری بیشتری پیش خواهد آمد. دولت ترکیه این را یک فرصت شمرده و حملاتش به مناطق مختلف را تشدید کرده است.

لذا کوردها باید صیانت از خود را در هرجایی اساس بگیرند. رویکرد رفقا روژهات و اردال همین بود. از نامه‌ی هر دو رفیق نیز مشخص است که آنان تا چه حد خیانت خشمگین و نگرانند. به‌ویژه هم شخصیت خود را تحلیل می‌کنند و هم جاسوسانی را که در میان خلق کورد وجود دارند؛ نفرت می‌کنند. در پی نفرت از خیانت دست به چنین اقدامی زدند. پس از مقاومت خودمدیریتی تصمیم گرفتند دست به اقدام فدایی بزنند.

ما با چیزهایی زندگی می‌کنیم که به آنها فکر می‌کنیم. هر فرد کورد باید مطابق دفاع مشروع علیه اشغالگران، ستمگران و جنایتکاران موضع خود را اعلام کند.

جنگ اسرائیل و فلسطین در چهارچوب جنگ جهانی سوم در جریان است

جنگی که در خاورمیانه در جریان است، جنگ تازه‌ای نیست. رهبر آپو در دفاعیاتش تاریخ جنگ‌ها تا جنگ تروا را بازگو می‌کند. غرب چگونه در خاورمیانه مداخله می‌کند؟ رهبر آپو یکسری از مباحث تاریخی را آورده است. رهبر اپو اولین کسی بود که جنگ جهانی سوم را ارزیابی نمود. اگر کسانی پیش از وی این موضوع را ارزیابی کرده باشند، من مطلع نیستم. در شرایطی نیستیم که تحلیلات همه روشنفکران را بررسی کنیم. اما می‌دانیم که رهبر آپو جنگ جهانی سوم را ارزیابی نموده و تاریخش را نیز اشاره کرده و می‌گوید: «از سالهای دهه ۱۹۹۰ آغاز شده است.» نیز گفته که با سقوط اتحاد جماهیر شوروی، پروژه خاورمیانه بزرگ وارد برنامه کار شد و بر مبنای آن دست به مداخلات در خاورمیانه زده شد. می‌توانیم بگوییم جنگ جهانی سوم با شروع پروژه خاورمیانه بزرگ آغاز گردیده است. این جنگ ممکن است به دلیل ویژگی‌هایش تکه تکه باشد و مقطعی  به وجود آمده باشد، اما جنبش ما ارزیابی خاص خود را از آن دارد. این جنگ برای توازن در جنگ اتمی مانند جنگ جهانی اول و دوم دنبال نمی‌شود، بلکه تکه تکه و با فاصله در جریان است. بعد اقتصادی و نظامی آن درهم آمیخته است. هر بار یکی از آنان بالادست است ولی در چهارچوب یک جنگ جهانی جریان دارد. جایی که جنگ جهانی در آن آغاز می‌شود، خاورمیانه است.

این نیز دلایل تاریخی، اجتماعی و فرهنگی دارد. خاورمیانه همزمان که مهد تمدن است، منبع ثروت و منابع طبیعی نیز هست و همچنین سوابق فرهنگی خود را نیز دارد. مدرنیته اروپایی بر مبنای ضدیت با این و با سودجستن از این ارزش‌ها یک مرحله را طی کرد و این بازگشت هنوز نیز ادامه دارد. هیچ قدرتی بدون کنترل خاورمیانه نمی‌تواند ادعای سلطه‌طلبی داشته باشد. حالا جنگ سلطه‌طلبی در جریان است. از طرفی آمریکا، بریتانیا، اسرائیل و اتحادیه اروپاست و از طرف دیگر روسیه، چین، ایران، هند، برزیل و غیره است. نمی‌توان گفت که یک دوقطبی مشابه جنگ جهانی اول و دوم در جریان است، اما جبهه‌ی مجزا وجود دارد. این نیز یک رقابت و کشمکش داخلی سیستم است. هیچ قدرتی برای جایگزینی و بدیل در جریان نیست. چه جریانی توانایی ارائه بدیل را دارد؟ با پیدایش مدرنیته دموکراتیک، این مهم در حرکت ما وجود دارد.

جنگ جهانی سوم هرچه بیشتر گسترش می‌یابد. حالا مقداری برجسته‌تر هم شده است. جنگ اسرائیل و فلسطین این را به خوبی نشان می‌دهد. اما اسرائیل چیست و چگونه دولتی است، باید آن را به‌خوبی دانست.

باید بدانیم چگونه تاسیس شده و چرا تاسیس شده و چه پروسه‌ای را طی کرده است. این یک ارزیابی محدود است. به روشنی مشخص است در پروسه‌ای که پس از جنگ جهانی اول شروع شد، طراحی خاورمیانه در راستای تاسیس دولت اسرائیل بود. اسرائیل در حقیقت کانون سلطه‌طلبی در خاورمیانه است. رهبر آپو چنین آن را می‌شناساند. به بیانی دیگر حاکمیت مرکزی و کانون مدرنیته سرمایه‌داری در خاورمیانه، دولت اسرائیل است. در مرحله‌ای که به جنگ جهانی سوم یا پروژه خاورمیانه بزرگ نامگذاری کرده‌ایم، دولت‌هایی که با اسرائیل همراه شده و آن را پذیرفتند، خود نیز پذیرفته شده و در سیستم جهانی دولت‌ها جای گرفتند. اما دولت‌هایی که اسرائیل را نپذیرفتند به اشکال مختلف مورد مداخله قرار گرفتند. در عراق این گونه شد، در سوریه و سودان نیز همین طور. حالا نیز ایران در دستور کار است.

این دورانی که در آن‌ بسر می‌بریم، در واقع دوره‌ی جدیدی از جنگ جهانی سوم است که در خاورمیانه تشدید شده است. به عبارت دیگر، دوره‌ی جدیدی آغاز شده است. خطر گسترش و تشدید درگیری‌ها زیاد است. چرا این را عرض می‌کنم؟ زیرا جنبش‌هایی که به نمایندگی از فلسطین و اسرائیل فعالیت می‌کنند؛ ملی‌گرا و دین‌گرا هستند. ایدئولوژی ناسیونالیستی و مذهبی نیز درگیری در پی دارند. مدرنیته‌ی سرمایه‌داری بر این اساس دولت-ملت را توسعه می‌دهد و بر این مبنا خلق‌ها و جوامع را تحت کنترل خود در می‌آورد. برای مثال عرب یک جامعه است، اما دارای ۲۲ دولت هستند. برای تامین امنیت اسرائیل کوچک و تقسیم شده‌اند. ترک‌ها نیز این گونه هستند، موجودیت ترک‌ها در منطقه و جوامع ترکی آن کوچک شده است.

تا استقرار سلطه‌ی اسرائیل این سیاست کوچک کردن و تقسیم کردن ادامه خواهد داشت. سوریه و عراق را تقسیم کردند. واضح و مشخص است که این امر همچنان به صورت دشوار ادامه خواهد داشت.

راه‌حل ملت دمکراتیک است

رهبر آپو به جای دولت-ملت، ملت دمکراتیک را به عنوان راه‌حل معرفی می‌کند. ملت دمکراتیک وضعیت فکری و فلسفی متفاوتی دارد. شیوه‌ی سازماندهی آن نیز خودمدیریتی دمکراتیک است. بر اساس خودمدیریتی دمکراتیک، خلق خودمدیر می‌شوند، بر مبنای تفاوت‌هایشان اراده‌ی خود را ابراز می‌کنند و اگر یکدیگر را بشناسند و از یکدیگر درک کافی داشته باشند، می‌توانند با هم زندگی کنند. اما در حملات اسرائیل تخطی‌گری و موازی سازی وجود دارد. در مقابل نیز موضع شدیدی مانند داعش وجود دارد. نباید موضع هر دو طرف را پذیرفت. نمی‌خواهم این را بگویم. اخراج و بیرون کردن فلسطینیان از سرزمین خودشان به این شکل، غیرقابل پذیرش است. خلق فلسطین مگر از دیرباز در این جغرافیا حضور نداشته‌اند؟ خلقی که سرزمین خود را بنیان نهاده است. مجبور کردن آن‌ها به ترک سرزمینشان از طریق خشونت، فشار نظامی و حملات اسرائیل غیرقابل قبول است. اما اقدامات تروریستی حماس نیز غیرقابل قبول است. حملات حماس در ۷ اکتبر تحت عنوان عملیات طوفان الاقصی را ما نیز مشاهده کردیم. ما این را در حملات داعش مشاهده نمودیم. کوردها در شنگال این را به خوبی می‌دانند. غیر ممکن است انسان این را بپذیرد. با هوشیاری ذهنیت حماس، خود را بر مبنای همان ایدئولوژی توسعه می‌بخشد. به هیچ وجه انسان نمی‌تواند آن را بپذیرد.

باید خلق‌های منطقه بتوانند متحد شوند

هرچه زمان می‌گذرد، راه‌حل مدرنیته‌ی دمکراتیک به طور فزاینده‌ای در منطقه جای خود را تثبیت می‌کند. زیرا مدرنیته‌ی سرمایه‌داری از ارائه‌ی راه‌حل برای تعادل و مناسبات داخلی عاجز است. با گذر زمان جنگ شدیدتر می‌شود، خون بیشتری ریخته و افراد بیشتری کشته می‌شوند. علاوه بر این، برقراری صلح سخت و دشوار است. در شرایط کنونی اسرائیل به تدریج می‌خواهد به سمت یک امپراتوری منطقه‌ای حرکت نماید. دولت‌های منطقه‌ای در برابر آن مقاومت می‌کنند. شاید علیه ایران جنگ آغاز شود. با این جنگ نیز راه برای دوره‌ی خطرناک برای جنگ و حمله‌ی هسته‌ای هموار می‌گردد. من این را تنها برای ایران نمی‌گویم. اسرائیل نیز برای امنیت خود احتمالا از سلاح هسته‌ای استفاده نماید. در مورد اسرائیل نیز این امر صدق می‌کند و به سوی آن حرکت می‌کند.

در این وضعیت قطعا ترکیه و عرب نیز سهیم خواهند بود

می‌خواهم این را به ترکیه، ایران، سوریه و عراق بگویم. اگر می‌خواهید در برابر حملات مدرنیته‌ی سرمایه‌داری یا امپریالیست‌ها مقاومت کنید، نباید به اتحاد و ائتلاف خلق‌ها نه بگویید. باید خلق مناطق بتوانند ائتلاف و اتحاد خود را ایجاد کنند. در ترکیه این کار از طریق اتحاد ترک و کورد صورت می‌گیرد. اگر ترکیه بتواند این کار را انجام دهد، می‌تواند با حملات خارجی مقابله کند. اگر ایران بتواند ائتلاف بین کورد و فارس ایجاد کند، آن‌گاه می‌تواند با حملات امپریالیسم مقابله کند. اگر نتواند این ائتلاف را ایجاد نماید، با سیاست کوچک کردن، بخش بخش کردن، تقسیم کردن و مورد استفاده‌ی ابزاری برای جنگ مواجه خواهد شد که بر این اساس سیاست کنترل منطقه‌ای تأثیر بسیار قوی خواهد داشت. اردوغان می‌گوید: ‘ما این‌گونه در مقابل آن‌ها خواهیم ایستاد، ما این‌گونه هستیم’ این‌ها همگی داستان هستند. میهن‌دوستان واقعی، که واقعا سرزمینشان را دوست دارند، به معنای واقعی میهن دوست هستند، ابتدا در بین خود سعی در ایجاد صلح دارند. تاریخ همین امروز است. اگر به طور کل نیز امروز نباشد ۹۰٪ الی ۹۵٪ همین امروز است. در تاریخ قیام فارس‌ها، از طریق کنفدراسیون امت ایجاد شد و تا به امروز نیز وجود دارد. نه‌صد سال قبل، ورود به آنادول از طریق اتحاد و‌ائتلاف با کورد صورت گرفت و تا به امروز ادامه دارد. در جنگ موسوم به پایان ملت‌ها، ائتلاف کورد و ترک ادامه دارد. کورد و ترک با هم مقاومت می‌کنند. جمهوری این‌گونه شکل گرفت. سپس آن را تصرف کردند و سیستم انکار و نابودگری برقرار شد. در این‌جا کنگره‌ی سواز و ارزروم، اعلامیه‌ی آماسیه، مذاکرات برای خودمدیریتی کوردستان، قانون اساسی ۱۹۲۱ این‌ها همگی نشانه‌ی چه چیزی هستند؟ در ابتدای تاسیس و ایجاد جمهوری چنین چیزی وجود داشت. سپس، روزی که این به صورت توطئه از بین برده شد، صد سال است که یک جمهوری خونین‌بار‌ ایجاد شده است. اگر خواستار خروج از این وضعیت باشید، باید چنین موضعی وجود داشته باشد.

 

 باید مبارزه‌ی خلق‌ها را با هم در عرصه‌ها دید

خاورمیانه، ترکیه و کوردستان در حال طی کردن روند مهمی هستند. جنگ در همه جا وجود دارد. در شرایط کنونی، پویایی‌های اجتماعی، به ویژه در حوزه‌ی سیاست دمکراتیک، نیازمند فعالیت بیشتری است. باید چیزی وجود داشته باشد که هم آگاهی عمومی را بالا ببرد و هم افراد جامعه بر اساس اخلاق جامعه رفتار کنند.

در شرایط کنونی در ترکیه، فاشیسم وجود دارد. به نظر می‌رسد که در وضعیت فعلی پارلمان خود را تسلیم کرده است. در شرایطی است که نیروهای فاشیست تاثیر بیش‌تری دارند. نباید هیچ کس فریب این را بخورد. اگر موضع و مبارزه‌ی حقیقی و درست گسترش داده شود، قطعاً می‌توان مسیر پیش‌ آمدها را تغییر داد. شاید بتواند جلوی صدور مجوزها را بگیرد، چون مسئله اعداد و ارقام است، چیزی در مایه‌های ریاضی است، اما در عرصه‌ی اجتماعی، در خیابان‌ها و میدان‌ها، نمی‌تواند جلوی خیلی از چیزها را بگیرد. آن‌چه مهم است این است که به صورت سیستماتیک واکنش اجتماعی نشان داده شود و تقویت شود. در واقع اتحاد و ائتلاف و مبارزه‌ی خلق‌ها می‌تواند از این طریق توسعه و گسترش یابد. ما باید مبارزات خلق ترکیه و کوردستان را به هم پیوند دهیم. باید انسان به این صورت برای مشکلات اقتصادی و مشکلات جنگ راه‌حل پیدا کند. باید بر این اساس برای انواع مشکلات حقوقی راه‌حل پیدا کند. اگر ائتلاف بر این اساس توسعه یافته باشد، قطعاً بر امر‌ سیاسی واکنش نشان خواهد داد و به این ترتیب پیش‌ آمدها را هدایت می‌کند.

ما در خاورمیانه زندگی می‌کنیم. در خاورمیانه در یک روز تغییرات زیادی حاصل می‌شود. در میدان تحریر؛ هزاران نفر در مصر تجمع کردند. چه اتفاقی افتاد؟ در روژهلات به ژینا امینی حمله شد، چه بر سر ایران آمد؟ مجبور شد به این موضوع رسیدگی شود. چنین حقیقتی وجود دارد. این‌جا خاورمیانه است. جنبش‌های اجتماعی همیشه وجود دارند و باید انسان بیش‌تر به آن‌ها اعتماد کند. جز این بقیه یک بازی است. اشغال عرصه‌ی سیاسی متعلق به جامعه است. دولت‌‌-ملت‌ها اکنون از طریق سیستم‌های پارلمانی خود برای جامعه مانع ایجاد می‌کنند. ما باید بتوانیم یک میدان سیاسی واقعی ایجاد کنیم.

در شرایط کنونی یک تجدید وجود دارد، روند گفتگو و کنگره شکل گرفت، تصمیمات جدیدی گرفته شد. مبارک باشد، کنگره‌ی خود را ایجاد کردند. کنگره‌ی خوبی بود. اگر در سالنی بزرگ‌تر با شور و شوق بیش‌تری برگزار می‌شد خیلی خوب بود. این نیز با موانع و ممنوعیت‌های ایجاد شده از سوی فاشیسم میسر نشد.

اما حزب برابری و دمکراسی (ه‌د‌پ) نباید در جامعه‌ی کوردی محدود شود، باید خود را به حزبی ترکیه‌ای تبدیل نماید، برمبنای افشای سیاست ترکیه باید ائتلاف خود را شکل دهد. همراه با جنبش زنان و جنبش اکولوژیکی. کنگره‌ی دمکراتیک خلق‌ها (ه‌د‌ک) و حزب برابری و دمکراسی (هَدَپ) اگر بتوانند چنین کار مشترکی انجام دهند. اگر این جنبش بر این مبنا باشد، معتقدم به نقش تاریخی خود عمل کرده و موفق خواهد شد.»