هرکول، عاشق گابار

هرکول در مبارزه گریلایی که در گابار آغاز کرد مانند گابار باوقار و شجاع بود. او با ایمان فراوان به مبارزه ادامه داد و رشد کرد. او با مبارزات ۸ ساله خود توانست پیشگام واقعی مردم کوردستان شود.

ای وطن عزیز من؛ به من بگو فراموش کردنت به این راحتی است تو هزاران مبارز و هزاران فدائی داری که جانشان را فدای تو کردند. هزاران جوان خود را مسلح کرده و برای محافظت از تو به جنگ رفتند. آنها با مبارزه ایثارگرانه در برابر انواع حملات اشغالگری با قلبی شجاع و روحی پولادین به جاودانگی دست یافتند. یکی از این جوانان شجاع هرکول هَزَخ بود.

هرکول هَزَخ، (یونس اوراس) در سال ۱۹۹۹ در منطقه هزخ (ایدیل) در شرنخ به دنیا آمد. یونس اوراس که از آنجا که در خانواده و محیطی میهن‌دوست به دنیا آمده بود، از کودکی با مبارزات آزادی کوردستان آشنا شد، با فرهنگ و اخلاق حزبی بزرگ شد. علیرغم همه حملات و فشارهای دولت اشغالگر ترکیه علیه جوانان کورد، یونس تلاش کرد تا از خود در برابر سیاست‌های همسان‌سازی دشمن محافظت کند و این تلاش‌های دشمن را خنثی کند. با شناخت دشمن در سنین پایین، بزرگترین آرزوی یونس این بود که روزی گریلا شود. حضور در صفوف گریلا برای او عشقی ابدی بود. به خصوص در ۹ اکتبر ۲۰۱۴ که بسیج کوبانی اعلام شد، تمایل یونس اوراس برای مشارکت بیشتر آشکار شد. حالا وقت آن بود که یک گریلا شود و به رویاهای کودکی خود برسد. با همین آرزو در سال ۲۰۱۵ به همراه یک رفیقش به صفوف گریلا پیوست. در زندگی جدید خود دیگر هرکول هَزَخ بود.

او گریلایی با اهداف بزرگ بود

گریلا هرکول اولین بار راهپیمایی خود به سوی آزادی را در کوه‌های گابار آغاز کرد. او که خود را برای همه شرایط آماده کرده بود، با تمام وجود به مبارزه پیوست. او گریلایی شجاع با اهداف بزرگ بود. او سخت تلاش کرد تا به یک جنگجوی واقعی مردمش تبدیل شود. او با جان و دل در زندگی گریلایی شرکت کرد و بدون اینکه هیچ مانعی بشناسد، خود را ارتقا داد. با آموزش خود در یک محیط نظامی، علیرغم منابع محدود، به یک مبارز شایسته تبدیل شد. او از تجربیات رفقای خود بهره برد. او با عمل، فداکاری، شخصیت ساده و صادق خود توانست پیشگام شود. او در مصاحبه‌ای گفته بود: «وقتی به گریلا پیوستم، احساس می‌کردم بچه‌ای هستم که تازه چشمانش را به دنیا باز کرده است. با کنجکاوی، هیجان و اشتیاق زندگی جدیدی را شروع کردم. من اکنون توانستم به خودم بگویم که وجود دارم و شایسته زندگی هستم.»

او هرگز دست از مقاومت برنداشت

هرکول هزخ بیشتر تجربه گریلایی خود را در منطقه گابار به دست آورد. او در عرض چند سال در بسیاری از عملیات‌های موثر شرکت کرد و نقش فعالی داشت. وقتی با دشمن روبرو می‌شد با خونسردی زیاد به او نزدیک می‌شد. او در سال ۲۰۱۷ در جریان یک درگیری از ناحیه دست مجروح شد. او مصدومیت خود را مانعی نمی‌دید و با وجود اینکه گزینه‌های درمانی زیادی وجود نداشت، موفق به بهبودی شد و به مبارزه خود ادامه داد. او در سال ۲۰۱۸ به باشور (مناطق حفاظتی مدیا واقع در باشور کوردستان) آمد و در آکادمی حقی کارَر آموزش دید و خود را برای انجام وظایف مبارزاتی آن دوره آماده کرد. پس از اتمام موفقیت‌آمیز دوره آموزشی‌اش، بازگشت به باکور را پیشنهاد کرد. او بخاطر اینکه باکور را منطقه استراتژیک و مهمی برای مبارزه آزادی می‌دید، بار دیگر در سال ۲۰۲۳ به باکور بازگشت.

او با ایمان بزرگ به مبارزه ادامه داد

او دوباره با عشق و اشتیاق فراوان به مبارزه پیوست. حملات همه‌جانبه دشمن را شکست داد و ضربات سنگینی به او وارد کرد. گریلا هرکول در ۳ دسامبر ۲۰۲۳ در حین انجام وظیفه به همراه رفیقش رودی نالین در اطراف منطقه دَیوان از توابع کَربوران شهر مِردین با دشمن روبرو شد. آنها با روحیه ایثارگری آپویی به دشمن ضربه زدند و پس از مقاومت فراوان به قافله شهدا پیوستند. او گریلایی بود که همیشه به ارزش‌های تاریخی خود پایبند بود. او از پیشگامان جوان مردم خود بود، او بدون تردید به مبارزه برای آزادی ادامه داد. او با ایمان فراوان به مبارزه ادامه داد و رشد کرد. گریلا هرکول در نتیجه مبارزات ۸ ساله خود توانست به پیشگام واقعی مردم کوردستان تبدیل شود.