انسان و محیط زیست
هیچ مجازات عمدهای برای تخریب محیط زیست وجود ندارد و هیچ کارخانه و شرکتی تعطیل نمیشود. زمانی که دولتی به بهانه جنگ و تقابلات بینکشورها، جنگلها را به آتش میکشد و کوهها و محیط زیست را ویران میکند، کسی نمیتواند مجازاتش کند.
هیچ مجازات عمدهای برای تخریب محیط زیست وجود ندارد و هیچ کارخانه و شرکتی تعطیل نمیشود. زمانی که دولتی به بهانه جنگ و تقابلات بینکشورها، جنگلها را به آتش میکشد و کوهها و محیط زیست را ویران میکند، کسی نمیتواند مجازاتش کند.
موضوع محیط زیست موضوع مهمی در سالهای اخیر بوده است به گونهای که اخیرا بیش از همه مسائل در مورد آن صحبت میشود. خطرات تخریب و آلودگی محیط زیست، آگاهی عمومی از اهمیت محیط زیست و تاثیرات آلودگی محیط زیست توسط دولتهای بزرگ و شرکتهای غول پیکر -چندملیتی- ما را ناچار میکنند هر روز بیشتر به این موضوع بیندیشیم.
هرچند تاکنون بیشتر تلاشها در جهان از چارچوب لفاظی خارج نشده است؛ به عنوان مثال، هیچ مجازات عمدهای برای تخریب محیط زیست وجود ندارد و هیچ کارخانه و شرکتی تعطیل نمیشود. زمانی که دولتی به بهانه جنگ و تقابلات بینکشورها، جنگلها را به آتش میکشد و کوهها و محیط زیست را ویران میکند، کسی نمیتواند مجازاتش کند.
این باعث شده است تا کسانی که محیطزیست را تخریب میکنند هیچ احساس خطری نداشته باشند و انسان -مخرب محیطزیست- هیچ نگرانی از بابت خانه بزرگ خود، یعنی کره زمین، نداشته باشد. امروز بیش از هر زمان دیگری، مردم باید با محیط و طبیعت خود مسئولانه رفتار کنند؛ این باید به یک درس همیشگی برای افراد تبدیل شود.
بیایید از کوچکترین چیزها شروع کنیم. بطری پلاستیکی که در آن آب مینوشید و سپس آن را از شیشه خودروی خود به بیرون پرتاب میکنید، حداقل به دویست تا پانصد سال زمان نیاز دارد تا در زمین تجزیه شود. سیگاری که میکشی یکی از عوامل گرمایش جهانی است. باید هشیار باشیم، بدانیم اینها را کجا و چطور مصرف کنیم و کجا و چطور در زبالهدانی بگذاریم. من بطریهای پرت شده را نه تنها در سلیمانیه و چمچمال، بلکه در پاریس و وین هم دیدهام.
بنابراین، انسانها در سرتاسر جهان به هشیاری محیط زیستی نیازمندند. ما بایستی درسهایی ویژه در مدرسه، دانشگاه، مسجد، کنیسه و رسانهها طراحی کنیم که اهمیت محیط زیست را آموزش دهند. باید همه در مورد تخریب محیط زیست پاسخگو باشند و در صورت لزوم مجازات شوند، خواه یک فرد باشد، خواه یک دولت. لازم است مرکزی بینالمللی وجود داشته باشد تا همگان را ملزم به احترام به محیط زیست کند.
سوزاندن هر درختی چه بسا دلیل تنگ نفس شدن انسانی باشد، یا حیوانی و یا پرندهای. حال اگر جنگلی به آتش کشیده شود چه میشود؟ انسانها توجه نمیکنند که با بریدن و سوزاندن هر درخت نه تنها باعث نابودی یک درخت و زشت شدن محیط زیست شدهاند، که لانه و مکان امن پرندهای را هم ویران میکنند و سایهساری برای حیوانی را هم از بین میبرند. این گونهای از وحشیگری است.
بنابراین آموزش برای همگان لازم است، از کودکی نوپا گرفته تا رهبر یک دولت، و تا سربازی که به دستور فرمانده خود محیطزیست خود را نابود میکند و چه بسا دلیل مرگ همنوع خودش شود.
انسان باید یاد بگیرد که مسئولیت بزرگی در قبال محیط زیست بر عهدهاش است. حتی پرت کردن فیلتر سیگاری نشان از ناآگاهی بزرگی دارد. نمیشود که انسان خانه خود را دوست داشته باشد، اما محله خود را نه، محله خود را دوست داشته باشد اما شهرش را نه، شهرش را دوست بدارد اما کشورش را نه، کشورش را دوست داشته باشد اما جهانش را نه. ما در سرتاسر جهان به هم وابستهایم.