با ذهنیت داعش، سوریه دموکراتیک نمیشود
اکنون با این ذهنیت داعشی، سوریه نمیتواند میهنی دموکراتیک شود و آیندهای روشن نیز برای میهن قابل تصور نیست. کسانی که امروز قدرت را در سوریه در دست دارند، نه سیاستورز هستند و نه نماینده.
اکنون با این ذهنیت داعشی، سوریه نمیتواند میهنی دموکراتیک شود و آیندهای روشن نیز برای میهن قابل تصور نیست. کسانی که امروز قدرت را در سوریه در دست دارند، نه سیاستورز هستند و نه نماینده.
در حال حاضر، با وجود ذهنیتی مشابه داعش، امکان دستیابی به سوریهای دموکراتیک وجود ندارد و افق روشنی نیز برای آینده میهن دیده نمیشود. کسانی که در سوریه قدرت را در دست دارند، نه سیاستمدارند و نه نمایندگان واقعی. آنان تلاش میکنند با نگاهی فرقهگرایانه و سطحی عربی، میهن را به شکل دلخواه خود درآورند.
روزهای روشن در رهنمود سوریه دیده نمیشود. ابرهای سیاه همچنان در آسمان میهن پرسه میزنند و نماد بحراناند. جنگ و ویرانی ادامه دارد و احتمالا همین وضعیت، نشانهای از فردای تار سوریه است. بخشی از مردم که سالها تحت ظلم و استبداد رژیم بعث بودند، اکنون ناچارند به حکومتی که از همان ریشه برخاسته پناه برند. بهطور مسلم، این شرایط نتیجه نظام قدرت تازه در دمشق است.
مسیر به قدرت رسیدن جناح جولانی مشروع نیست. جهان تاکنون حکومتی آماده به دموکراسی ندیده که با زور و خشونت به قدرت رسیده باشد. گروه تحریر الشام (HTS) از هفت ماه پیش کنترل دمشق را در دست گرفته است. این روند، تجربهای منفی هم برای مردم سوریه و هم برای جامعه بینالمللی بوده است. حملات آنان به علویان و دروزیها، و سیاستهای زنستیزانه که بازتابی از هویت داعش است، نشان میدهد که این ساختار هیچ امنیت، باور و تنوع فرهنگی را نمایندگی نمیکند. همانگونه که داعش در گذشته به مناطق مذهبی حمله میکرد، امروز HTS نیز همان رویکرد را تکرار میکند. تنها نامها تغییر یافتهاند، اما ذهنیت همان است.
این ذهنیت اکنون به بخشی از ساختار قدرت و حکومت تبدیل شده است. طی ۱۳ سال، سیاستهای ناسیونالیستی، شونیستی و استبدادی رژیم بعث، سوریه را به نابودی کشاند. اگر این رژیم در زمان قدرت منافع مردم و میهن را در نظر میگرفت، شاید سوریه در چنین وضعیتی گرفتار نمیشد. تاریخ بارها نشان داده است که ساختارهایی بدون فرهنگ دموکراتیک و مردمی، هرچند دههها دوام بیاورند، در نهایت سقوط میکنند. حکومت کنونی باید واقعیتها را درک کند و از تاریخ درس بگیرد، نه آنکه مانند جنگسالاران بیابانی، در توهم قدرت باقی بماند.
حکومت دمشق باید سرنوشت داعش را ببیند؛ از موصل تا رقه، آن ساختار چگونه با فاجعه سقوط کرد. اگر امروز چنین ذهنیتی بر سوریه حاکم باشد، نه از دموکراسی خبری خواهد بود و نه از آینده روشن. باورداشتها، فرهنگها و مردم در معرض تهدید جدی قرار دارند. حمله آشکار به علویان و بیتوجهی به اراده زنان، تایید میکند که ساختار موجود هیچ ارزشی برای این اقشار قائل نیست.
اکنون دیگر زمان آن گذشته است که این حکومت با رویاهای پیشین ۱۳ ساله ادامه دهد. بازگشت به گذشته غیرممکن است. سوریه دیگر آن سوریه سابق نیست. از نام دولت گرفته تا ساختار، قانون و ذهنیت، همهچیز باید تغییر کند. جز دموکراسی، هیچ راهی برای نجات میهن باقی نمانده است. تنها با پذیرش تنوع، برابری و خواهری-برادری خلقها، سوریه میتواند از این وضعیت نجات یابد.
در این میان، تجربه کوردها نمونهای قدرتمند و فرصتی تاریخی برای کل سوریه به شمار میآید. حکومت باید بهجای دشمنی با این تجربه، از آن بیاموزد و آن را در جهت ساخت آیندهای بهتر به کار گیرد.