بعد از فروپاشی شوروی، در جهان به طور عمومی و خاورمیانە بە طور خاص، راههای مداخلە برای نیروهای هژمون گرا گشودە شد. اما بە طور کلی موانعی همچون رژیم بعث عراق و جمهوری اسلامی ایران از سر راه باقی ماندند. هر چند دولت سوریە در زمان زمامداری حافظ اسد تلاش سازش کارانەایی با آمریکا انجام داد، ولی بعد از او بشار اسد بیشتر تمایلات سیاسی خود را بە طرف روسیە و ایران جهت دهی نمود. ازاین رو اتهام ترور رفیق حریری و تهدیداتی برای منافع اسرائیل متوجهە سوریە شد.
آمریکا بعد ازسال ۲۰۰۳ بیشتر از قبل نیروهای خود را در خاورمیانە مستقر نمود؛ علی رغم نارضایتیهای ترکیە برای از بین بردن نظام سیاسی و حمکرانی صدام و سازش ایران با آمریکا، راه جهت نابودی صدام هموار شد و این باعث شد تا نیروهای نزدیک بە ایران بە اقتدار سیاسی در عراق دست یابند؛ بنابراین توافقی غیرمستقیم میان آمریکا و ایران صورت گرفت.
همسو با منافع ترکیە، سنیهای عراق مشارکت در حکمرانی را بایکوت نمودند. این مسئلە منجر گشت تا جبهەی پدک عراق، سنی و ترکیە داری نقشی ضعیف باشند. بدین سبب آمریکا و جبهەی شیعە نیازمند شخصیتی همچون جلال طالبانی برای پست ریاست جمهوری عراق بودند.
نارضایتیهای جهبەی سنی از طریق عربستان سعودی، قطر، امارات از یک سو و ترکیە و پدک از سوی دیگر منجر گشت تا گروهکهای تبهکار جهادی برضد نیروهای آمریکا و موسسەهای مذهبی شیعیان و کوردها اقدام نظامی و خصمانه انجام دهند. این اقدامات منجر بە عقبنشینی نیروهای آمریکایی ازعراق گشتە تا خلا سیاسی و نظامی از طریق ترکیە پر گردد. همزمان نیز جبهە سنیهای جهادی متوصل بە همکاری با نیروهای محلی شدند. نتیجتا این امر منجر بە گردآوری و سازمان دهی گروهکهای تبهکار متشکل از اعضای ازهم پاشیدە ارگانهایی همچون گارد ریاست جمهوری، فدایان صدام و بعثهای سابق بە سرپرستی عزت دوری و رغد صدام (دختر صدام حسین)، مسعود بارزانی همراه با طریقت نقشبندی و ملیشاهای القاعدە با اطلاع دستگاەهای امنیتی آمریکا و اسرائیل (سیا و موساد) شد به گونهای که در عمان پایتخت اردن اولین کنگرە تاسیس داعش برگزار گردد.
داعش علیرغم پشتوانەهای منطقەای نتوانست بر نیروهای کورد و شیعە غلبە نماید؛ بعد از اینکە آمریکا متوجە شکست داعش در کوبانی شد نیروهایش را بە عراق و سوریە باز گرداند، همچنین مرزی عوام فریبانە میان خود با داعش و جبهە النصرە گذاشت و بیشتر از قبل همکاریهای سیاسی، نظامی خود را برای گروەهای اخوانی تندرو از طریق ترکیە و قطر پیش برد. شکست داعش از طرف مبارزین روژاوای کوردستان، برنامەها و اهداف استراتژیک آمریکا و اسرئیل را خنثی کرد. بنابراین چراغ سبزی در راستای اشغال عفرین، گری سپی و سَرِکانی از طرف (اسرئیل–آمریکا) بە ترکیە دادە شد، بدین جهت زیر لوای همکاری و پشتیبانی مبارزین کورد بر ضد تبهکاران داعش، نفوذ خود را در روژآوا گسترش دادند.
در جنگ با داعش، ایران نیرومندتر نقش آفرینی نمود. از طرفی حشد شعبی را تاسیس کرد، همزمان بە مثابە مدل سپاە پاسداران، حماس و حزب اللە را تقویت کردە، همچنان با همکاری روسیە، سوریە بعثی را وابستە و تحت کنترل خود قرار داد. ازطرفی دیگر نیز حوثیهای یمن را بر ضد سعودی و امارات گسیل داشت. در این میان آمریکا و اسرائیل حملاتی محلی و ظاهری برای محدود کردن هژمونی ایران در منطقە انجام دادند. البته علیرغم عقب نشینی آمریکا از توافقنامه اتمی، کشتن قاسم سلیمانی در بغداد و عملیاتهای در داخل خاک ایران و کشتن ابراهیم رئیسی، نتوانست تاثیری بە سزا در تضعیف اقتدار ایران در منطقە داشتە باشد.
ایران و متحدانش خواستند در ۷ اکتبر با انجام عملیاتی از طریق حماس برای تنبیه اسرائیل و محدود کردنش اقدام کنند. ولی بر خلاف انتظار آنها، اسرائیل موضعی تدافعی نگرفتە، بلکە با تهاجمی همە جانبە پیش رفت و تا بە حال حملات آمریکا و اسرائیل همچنان ادامە دارند. در نتیجەی جنگ دو سالە، حماس و حزب اللە در برابر اسرائیل از لحاظ نظامی، سیاسی، اجتماعی و... دچار فرسایشی جبران ناپذیر شدند. با عقب نشینی نیروهای ایران در سوریە، رژیم سوریەی بعثی متلاشی گشت. حوثیهای یمن نیز در تنگنا قرار گرفتە و جایگاه روسیە در منطقە تضعیف شد. اکنون آمریکا و اسرائیل مشغول برداشت از دستاوردهای بعد از این جنگها، خصوصا در پروژە کریدور تجاری- بازرگانی داود و سازماندهی و انسجام دولتها در پیمان ابراهیمی و گسترش هژمونی خود در منطقە هستند.
اما پرسشهای اساسی این است: مداخلەی جدید آمریکا در ایران چگونە میباشد؟ آیا عراق برای تضعیف و محدود نمودن ایران دارای نقش است؟
آیا نقشەای کە نتانیاهو در نشست سال گذشتەی سازمان ملل مطرح کرد قابل اجرا است؟ آیا اسرائیل بدون همکاری آمریکا بە ایران حمله نظامی میکرد؟ وضعیت ترکیە و مسئلە کورد بە کجا خواهد رسید؟
رهبر آپو و پکک به مثابە خلق کورد در مدت ۳۴ سال گذشتە جهت رهیافت مسئلە کورد در جستجوی فرصتهایی بودند تا بتوانند در لابەلای جنگ جهانی سوم، استاتویی برای خلق کورد بدست آورند ولی در اکتبر ۱۹۹۲ از جانب آمریکا، ترکیە و همپیمانان مزدور کورد متحمل جنگ گشتند. بعدا در اوایل نوروز ۱۹۹۳ با میانجی گری جلال طالبانی آتش بس یکطرفە برای دست یافتن بە فرصتی برای پیدا کردن راه حلی سیاسی و اقناع خلق کورد و خلقهای ترکیە اعلام شد. اما گلادیو ناتو در داخل دولت ترکیە و تصفیە گران در داخل پکک از طرف شمدین ساکک، مانع از موفقیت پروسە شدە و این نیز منجر بە قتل تورگوت اوزال رئیس جمهور وقت ترکیە گردید.
اما رهبر آپو بر پیشاهنگی و ابتکار عمل مصر بود، از طرفی همزمان با کنگرە پنجم کە در سال ۱۹۹۵ برگزار شد تغییرات داخلی در پکک هم شروع شد و همچنین در میان دولت بە دنبال مخاطبی برای رهیافت حل مسئلە کورد بود. نجمالدین اربکان مقدماتی را انجام داد اما از طرف گلادیو با حملات و کودتای داخلی روبەرو گشت. این کودتا کە در سال ۱۹۹۸ و در زیر لوای پست مدرنیسم انجام شد منجر بە سرکار آمدن کادرهای گلادیو همچون تانسو چیلر و سلیمان دمیرل گشت.
رهبر آپو تلاشهای خود را افزایش و گسترش داد، او در پاییز ۱۹۹۸ در رم پروژهی چارەیابی دمکراتیک را بە اطلاع عمومی رساند اما گلادیو ناتو بە رهبری آمریکا و اسرائیل توطئە بینالمللی را پیش برده و سرانجام در ۱۹۹۹ رهبر آپو را تسلیم ترکیە نموده و در امرالی بە بند کشیدند.
رهبر آپو بە دلیل آیندەنگری و آگاهی بە توطئە بینالملی، در ژوئن ۱۹۹۹ در امرالی اقدام بە پروسەی صلح و رهیافت دمکراتیک نمود. بە همین دلیل با خلوص نیت، درخواست تغییر و تحولات استراتژیک در هفتمین کنگرە اضطراری پکک را تقدیم نمود.
تحولات مهمی در استراتژی سازمان و بعدا جهانبینی پکک از لحاظ فلسفی بە وجود آمد. در راستای تغییر در متد مبارزاتی تلاشهای فراوانی انجام شد. ولی بە دلیل برخورد تاکتیکی، دولت ترکیە جهت اتلاف وقت وارد پروسەی مذاکرە شد. بدین جهت هر یک از مذاکرات امرالی ۲۰۰۰ تا ۲۰۰۵، مذاکرات اسلو ۲۰۰۷ تا ۲۰۰۹ و بعدها مذاکرات مجدد امرالی در ۲۰۱۲ تا ۲۰۱۶ بدون نتیجه بە پایان رسید. در ۲۰۱۴ تغییر استراتژی برای رهیافت سیاسی مسئلە کورد از طرف ترکیە و اتخاذ سیاست انکار و امحا در لوای (بە زانو در آوردن) جنبش آزادی خواهی کورد روی داد. بنابراین دولتهای استعمارگر با پیشاهنگی آمریکا، اسرائیل و ناتو، پشتیبان اساسی جهت تغییر معادلات جنگ بر ضد مسئلە کورد شدند؛ خصوصا با تامین جنگ افزارها و تکنولوژی روز جنگی همچون هواپیماهای بدون سرنشین و همچنین سکوت معنادار در برابر تجاوزات و حملات ددمنشانە، همچون بە کار بردن گاز شیمایی و سلاحهای ممنوعە توسط کنوانسیون ژنو، همچنین ارتباطات جاسوسی از طریق سازمانهای پاراستن (پدک) و خوش خدمتیهای حکومت اقلیم شمال عراق، پشتیبانی از جنگ افروزی و اشغالگری ترکیە در کوردستان افزایش یافت. کار تا بدانجا پیش رفت که آمریکا مستقیما در پاییز ۲۰۱۸ برای از بین بردن سە کادر پیشاهنگ صفوف مبارزاتی جنبش آزادی خلق کورد (جمیل بایک، دوران کالکان و مراد قارایلان) پاداش تعیین نمود. دشمنان خلق و جنبش آزادی خواهی در انتظار بودند تا مقاومت پکک در برابر تهاجمات همە جانبە و انزوای تحمیلی بر رهبر آپو شکست بخورد اما بعد از گذشت ۱۰ سال از خصمانەترین تهاجمات بە مناطق حفاظتی مدیا و روژآوای کوردستان، بە دلیل مقاومت بینظیر گریلاهای راە آزادی و رهبری، انتظارات و برنامەهای دشمن بە بار ننشست.
بعد از سقوط رژیم بعث در سوریە و عقب نشینی ایران در منطقە، ترکیە هم پیام خود را دریافت نمود. با درک تهاجمات و اشغالگریهای استراتژیک اسرائیل و آمریکا، لازم دید که سیاست تاکتیکی بازدارندە جهت رهایی خود از این تهاجمات را اعمال نماید. ترکهای فاشیست کە خود را بە نام گرگهای خاکستری و شهروند درجە یک در ترکیە قلمداد میکنند، بە خوبی میدانند موجی از تغییرات منطقەای کە از سوی آمریکا-اسرائیل بخش وسیعی از خاورمیانە را فرا گرفتە به زودی سراغ آنها هم خواهد آمد چرا کە ترکیە نیز خارج از این قاعدە کلی نیست. بنابراین ترکهای ملی گرای افراطی (مهپ) به منظور پیشگیری و جلوگیری از ورود تحولات فرامنطقەای بە داخل ترکیە، خواستار تغییر و تحول تاکتیکی با مسئلەی کورد شدند. یعنی از دید آنها، برخورد دولت ترکیە با سایر دولتها استراتژیک بودە، ولی برای حل مسئلەی کورد تاکتیکی بیش نبود؛ البته آنها متوجه شدند بدون پذیرفتن جایگاه سیاسی کوردها، توان گذار از خطرات و جلوگیری از فروپاشی خود نیستند. بنابراین دیدگاە این است که در حال حاضر دولت ترکیە بدون کوردها نخواهد توانست هیچ گامی در خصوص حل مسئلە و رهایی از تحولات بنیادین منطقه بردارد.
عواملی کە این مرحلە را از مراحل قبل متمایز میگرداند، ابتکار عمل و پیش دستی در داخل دولت برای حل مسئلە از طرف دولت باغچلی (رئیس حزب ملی گرا - مهپ) میباشد. اکنون مسئلە کورد دارای مخاطب بودە و مستقیما جنبش آزادیخواهی خلق کورد (پکک) و در راس آن رهبر آپو مورد خطاب قرار گرفتە است.
بعد از مستقر شدن نیروهای آمریکایی در روژآوا و پشتیبانی از نیروهای سوریە دموکراتیک، دولت ترکیە بیشتر دچار سردرگمی و فوبیای کورد شدە و تصور میکند کە همپیمانی و توافقاتی مبنی بر فروپاشی دولت از طرف پکک و آمریکا انجام شدە باشد. زیرا بە گمان دولت ترکیە آمریکا-اسرائیل بە تمامی پکک را بە عنون اهرمی بر علیه او به کار خواهند گرفت. بدین معنا، همانگونه که آمریکا در باشور کوردستان و عراق، پدک و ینک را بر علیە دولت مرکزی عراق بە بازی و خدمت خویش گماشت، بیم آن دارند کە در باکور کوردستان و ترکیە نیز پکک را برعلیە ترکیە بە کار بگیرند. از طرفی نیز فاشیزم ملی گرای ترک از طرف دولت باغچلی درک نمودە کە تداوم سیاست انکار و امحا بر علیە کوردها منجر بە مداخلات خارجی بر ضد ترکیە خواهد گشت. فاشیزم ترک بعد از گذشت ۹۹ سال از بە کارگیری سیاست انکار و امحا کوردها، اعتراف بە وجود کوردها بە عنوان یک ملت با بەکار بردن اصطلاح برادر بودن کورد - ترک کردند. ترکها بعد از سال ۱۹۲۵ کوردها را صرفا بە عنوان دشمن ندیده، بلکە حتی وجودشان را بە عنوان انسان قبول نکردە و انکار کوردها را رقم زدند. آنها میگفتند کوردها هنوز در مرحلەی ابتدایی انسان بودن (نئاندرتال) قرار داشتە و هنوز از میمون متمایز نگشتەاند. البته ترکها تا بە حال اعتراف نکردەاند کە با کوردها سر دشمنی و جنگ دارند، بلکە میگویند با ترور مبارزە میکنند نە با کورد.
ارزیابی و ابتکارعمل بە موقع رهبر آپو بە درخواست دولت باغچلی در مدت کم، ولی با اتخاذ و قبول نظرات و پیشنهادات نیروها و شخصیتهای سیاسی کورد و همچنین نظرات پکک از طرفی جای بسی تامل و تعجب بود. از طرف دیگر نیز ارزیابیهای مدبرانە و خلاقانە از سوی رهبر آپو برای دولت مردان ترکیە بود. بسیاری از کارشناسان معتقد هستند که دیرزمانیست کە دولت ترکیە با رهبر آپو در حال مذاکرە و گفت و گو میباشند. ولی رهبر آپو در دیدارهایش گفت: «سە بار با رئیس میت، که بە نمایندگی از رئیس جمهور و رئیس مهپ کە بە دیدارش رفتە بودند، دیدار کردە و در مورد مسئلە تبادل نظر کردەاند ولی هیچگونە تعهد و توافقی در میانشان رد و بدل نشدە است.»
دولت اشغالگر ترکیە، بە یقین یکی از بزرگترین، ظالمترین و بی رحمترین اشغالگران حاکم بر کوردستان میباشد؛ بنابراین، طبیعی است که خلق کورد به هرگونە برخورد و نگرش دولت بە حل مسئلە کورد با تردید و گمان بنگرد. سالهای دهەی ۲۰ میلادی در شهر آمد و سالهای دهەی ۳۰ در آگری و درسیم سندی بر خونخواری و ددمنشی ترکها بر روی زمین هستند. در ۵۰ سال گذشتە شخص باغچلی بیشترین برخورد خصمانە و ضد بشری بر علیە خلق کورد و پکک را انجام دادە است. قتلعام و کشتار دستە جمعی در شهر مرعش و ۱۷ هزار مقتول کە بە عنوان «فاعل مجهول» از آنها یاد میشود و مستقر نمودن بیش از یک میلیون مزدور محلی و سرباز نظامی در کوردستان همه چیز را اثبات مینماید؛ هرچند کە طرف خلق کورد، رهبر آپو و جنبش آزادیخواهی، میخواهند با متد و روش مبارزاتی بر مبنای سیاست دمکراتیک مسئلە کورد را با او حل نمایند.
جسارت ابتکار عمل رهبر آپو برای بە کارگیری پیشنهاد باغچلی-اردوغان جامعە بینالمللی را دچار شوک کرد؛ از چین تا آمریکا تمامی نیروها و قدرتها از این ابتکارعمل کە از آن بە نام پروسەی «صلح و جامعە دمکراتیک» یاد میشود پشتیبانی نمودند. بدین منظور فراخوان ۲۷ فوریه ۲۰۲۵ بە نام پروسەی صلح و ایجاد جامعە دمکراتیک، همزمان با پایان مبارزات مسلحانە و فعالیتهای به نام پکک بە مثابە حزب و نیروهای مدافع خلق (هپگ) میباشد.
بعد از ۵۲ سال از مبارزات، چنین پیشنهاد و تصمیمی به هیچ وجه آسان نبودە، اما مسئلە کورد نیاز بە حل واقع بینانە داشت. پکک برای ایجاد دولتی سوسیالیستی برای کوردها و با نگرشی ملی تاسیس شدە بود. ولی وضعیت در حال حاضر تغییر کردە است. زیرا برای حل مسئلە بایستی از متد و راە و روشی متمایز از قبل، تلاش و مبارزات خود را ادامە دهد. هر چند سوسیالیزم رئال یا سوسیالیزم دولتی فروپاشیدە است، ولی خلقها میتوانند سوسیالیزم خودشان را کە همان سوسیالیزم اجتماعی و تودەای میباشد بنام سوسیالیزم جامعە دمکراتیک بنیان گذارند. تمامی احزاب و جنبشها در کوردستان و جنبشهای آزادی خواە تا زمانی کە مبارزات مسلحانە را بە عنوان مشی مبارزاتی خود اساس گرفتەاند، از آنها بە عنوان نیروی انقلابی و رادیکال و تحول خواه یاد میشود و بعد از خلع سلاح، بە مانند نیروهایی تسلیم پذیر نام بردە میشوند. بارزترین نمونە در تاریخ معاصر کوردستان نیز خلع سلاح و دست برداشتن از مبارزات مسلحانە پدک و مصطفی بارزانی در سال ۱۹۷۵ میباشد.
چنین مرحلەی تاریخی کە رهبر آپو در ترکیە شروع کردە، بدون مبارزە مسلحانە، با تلاش و مبارزاتی انقلابی و دمکراتیک میباشد. یعنی ابزارهای حقوقی و سیاسی همچون اسلحەای بنیادین در مبارزات دارای نقش بە سزایی میباشند. در همین حال با اتکا بر جایگاە و نیروی تودەای و ضمانت اجرایی برای حقوق و آزادیهای خلق کورد در قانون اساسی ترکیە، بعدها میتوان دربارە چگونگی بە کار بردن و زمین گذاشتن یا خلع سلاح بحث و بررسی صورت گیرد.
بە گفتە برخی مفسران: «سیاست بە روش سیاە و سفید کاربرد ندارد.» همانطور نیز مبارزە در راە آزادی و حل دمکراتیک تنها بە روش سیاە یا سفید جایز نیست. بایستی نحوە و متد مبارزاتی جداگانەای را آزمایش کرد. در باکور کوردستان، ترکیە و اروپا و در بخشهای دیگر کوردستان، همراە با رهبر آپو و پکک، همراهی عظیمی صورت گرفت که تاثیر بسزایی بر افکار عمومی داشت. تا به حال، هزاران تشکل و موسسات مدنی، صنفی، هنری و آموزشی برای اقشار جامعە خصوصا زنان و جوانان ایجاد گشتەاند. بە همین خاطر جایگاە تودەای دەها میلیونی در این برهە زمانی از مبارزات مسلحانە و خشونت انقلابی، بە فعالیت و مبارزات سیاسی دمکراتیک گذار کردە است.
در این راستا آمادگی لازم برای استراتژی و جهانبینی فکری انجام شدە است. آنچە بنیان گذاشتە میشود از آنچە کە در حال گذار و تحول میباشد مثمر ثمرتر و مفیدتر است. کافی است با پشتوانەای همەجانبە از این پروسە حمایت انجام گیرد، یعنی وظایف و مسولیت تنها بر دوش رهبر آپو گذاشتە نشود. بلکە لازم است تمامی خلق کورد و آزادیخواهان با پیشاهنگی زنان و جوانان همانند جهشی نوین و انقلابی در پروسە صلح و ایجاد جامعە دمکراتیک ایفای نقش نمایند.
ایران یکی از دولتهایی است کە مستلزم تغییرات دمکراتیک میباشد. زیرا جمهوری اسلامی در برابر مداخلات خارجی و تغییرات هژمونی ایستاده است؛ اکنون هژمون گرایی آمریکا-اسرائیل خواهان اعمال محدودیتهایی برای مواجهه با سلطە و هژمونی ایران در منطقە بدون دستیابی آن به سلاح هستهای میباشند. اسرائیل نمیخواهد ایران بە مانند گذشتە در منطقە دارای نفوذ و تاثیرگذاری باشد. هرچند کە آمریکا خواهان جنگی گرم با ایران نیست ولی میخواهند بە جای جنگ از طریق مذاکرات و دیپلماسی ایران را تضعیف نمایند.
ایران بە وضوح میداند کە روبەروی تهاجمات هژمون گرای آمریکا و اسرائیل قرار دارد و البته همانند حکومت اقلیم کوردستان جهت سرکوب اعتراضات و نارضایتیهای تودەایی، آمادەی هرگونە سازش و تنزلی در برابر آمریکا است. اما نمیخواهد جنگ و خون ریزی در خاورمیانە با جبهەی سنی و اسرائیل بە پایان برسد. بە همان اندازە با خلقهای داخل ایران نیز با شدت برخورد و سرکوب و ایجاد رعب و وحشت را اساس گرفته است.
جنگ مسلحانە و فروپاشی شیرازەی جامعە ایران بە نفع خلق کورد و خلقهای جغرافیای سیاسی ایران نمیباشد. اما از این بە بعد نیز حاکمیت ایران بدین منوال نمیتواند بە حیات سیاسی خود ادامە دهد. بایستی در ایران بدون مداخلات خارجی تغیرات بنیادین روی دهد. اگر جمهوری اسلامی برای تغییرات بنیادین آمادگی لازم را نداشتە باشد، در برابر مداخلات و تهاجمات خارجی مسئول میباشد. چون خلق کورد و خلقهای ایران در سە سال گذشتە دارای تجاربی عصیان گرایانە در انقلاب ژن، ژیان، آزادی میباشند. این مهم نیز دال بر این است کە خلقهای ایران خواهان تغییر و تحول بنیادین در سیستم سیاسی و حکمرانی دولت ایران بودە، ولی خواهان سقوط نظام از بیرون و جنگ زدگی جامعە نمیباشند. بنابراین مردم قبلا در انقلاب ژن، ژیان، آزادی پارادایم تحولات سیاسی-اجتماعی خود را دست نشان نمودەاند. خلقهای ایران بر چگونگی پارادایم، خطمشی و شعار مبارزاتی بە توافق رسیدەاند. زیرا گام برداشتن بە سوی مبارزات دمکراتیک رادیکال برایشان کاری دشوار نیست. نیروهای سیاسی در کوردستان هم بایستی بازیچە اقلیم کوردستان و نیروهای مداخلە گر قرار نگیرند و در عین حال با هماهنگی مابین خودشان با حاکمیت ایران وارد مذاکرات شوند. زیرا هر نوع نیرو و یا دستەای بە تنهایی ضعیف عمل خواهد کرد. در اقلیم کوردستان برخی نیروها در تلاشاند همراە نیروها و احزاب روژهلات کوردستان با ایران وارد مذاکرە شوند. ولی مانند همیشە آنها را در نیمەی راە بە تنهایی رها خواهند کرد. از سال ۱۹۹۳ تا بە امروز نیروهای روژهلات کوردستان تحت هژمونی حاکمیت اقلیم کوردستان قرار دارند و بە صورتی نیمە جان بە عنوان اهرم فشار بر ضد ایران بە کار گرفتە میشوند. در این سالها چندین بار نشست و دیدار با ایران انجام دادەاند ولی نتیجە آن نشستها فقط بە فاجعە منجر شدە است. خصوصا ترور دکتر قاسملو و شرفکندی، همچنین ترور صدها کادر و اعضای احزاب کورد در اقلیم کردستان سیمای راستین وضعیت سیاسی-اجتماعی را برایمان تحلیل مینماید.
پروسەیی کە رهبر آپو در باکور کوردستان و ترکیە شروع کردە همانگونه که تاثیر مستقیم بر روژآوا و سوریە دارد، بە همان اندازە تاثیر بسزایی بر روژهلات کوردستان و ایران خواهد داشت؛ چراکه اکنون کلید حل مشکلات کشف گردیدە است. در چنین موقعیتی بایستی اپوزیسیون ایرانی، گفتمانی همچون پلاتفرمی داخلی با همدیگر داشتە باشند تا بتوانند توافقات و همفکری وسیعی داشتە و بتوانند بر تغییر و تحولات حاکم بر ایران و روژهلات کوردستان دارای نقش باشند. بدیهی است که تغییرات در ایران تنها در راستای منافع خلق کورد نبودە بلکە بە مصلحت تمامی خلقها و اقشار جامعەی ایرانی خواهد بود. برای اینکە بتوان زمینە مساعدی جهت نشست و مذاکرە برای تحولات حاصلە در ایران ایجاد شود، بایستی نیروهای اپوزیسیون خارج ایران از حالت اهرم فشار دولتهای هژمون گرا خارج شوند و برعکس حالت خصمانه، بایستی با اطمینان خاطر و اعتماد بەنفس سیاسی بە دیدار با همدیگر جهت حل مسائل بنیادین تامل و تبادل نظر نمایند. از همە مهمتر تغییرات بنیادین در قانون اساسی و حقوق ایران بە عنوان نقطەی عطف الزامی است.
ایران همچنان کە در حال حاضر بە عنوان مرکز تحولات، جنگ افروزی و بحران قلمداد میشود، بە همان اندازە میتوان بە عنوان مرکز جهش بە سوی دمکراسی از آن یاد کرد. خلق کورد و خلقهای دیگر ساکن ایران بر این باورند کە میتوانند نقشی مثبت جهت بە پایان رساندن جنگ و تخاصمات و مبارزات مسلحانە بیافرینند. با همدیگر میتوان ایرانی دمکراتیک بنیان نهادە کە در آن حقوق و آزادیهای تمامی خلقها، ملل و ادیان و مذاهب ساکن ایران تضمین گردد.
جنبش آزادی خواهی آپویی در روژهلات کوردستان و ایران دارای جایگاهی سازمانی و پراکتیکی با قدمت ۲۵ سال میباشد. در راستای تحقق اهداف، چە در کوهستان چە در شهر و زندان با نثار قربانیان گرانبها و ارزشمند توانستە بە بخشی موثر در معادلات سازمانی و سیاسی در ایران تبدیل تبدیل این جنبش در حال حاضر دارای نیرویی با انسجام داخلی و خارجی، خود را سازماندهی کردە و اطمینان خاطر و اعتماد بەنفس را بە خلق کورد و سایر خلقهای ایران خواهد بخشید؛ این در انقلاب ژن، ژیان، آزادی بوضوح قابل رؤیت بود. پروسە صلح و ایجاد جامعە دمکراتیک کە رهبر آپو پیشاهنگی آنرا برعهدە گرفتە است، در جریان است. جا دارد انعکاس چنین پروسەای در روژهلات کوردستان دیده شود و دولت ایران خود نیز از تلاشهای رهبر آپو و پکک استقبال نماید. درچنین وضعیتی زمینە بیشتری برای دیدار و گفتگو جهت حل مسئلە کورد و دمکراتیزە کردن ایران با مخاطبین مسئله مهیا میباشد.
اگر دولت ایران خواهان حل مسائل داخلی با خلق کورد و سایر خلقهای ساکن بە نحوی صلح آمیز باشد، از مداخلات و تهاجمات خارجی رهایی خواهد یافت. در چنین حالتی جنبش آپویی بایستی در روژهلات کوردستان این مسولیت را بە دوش گرفتە و آمادگی خود برای چنین مرحلهایی را اعلام دارد. دمکراتیزاسیون ترکیە و ایران از شاهراە حل دمکراتیک مسئلە کورد گذار مینماید. آنزمان خاورمیانەی دمکراتیک تحقق یافتە و جنگ افروزی، بحران و قتلعام دست از سر خلقها برمیدارد. دیگر زمان آن فرا رسیدە کە خلقهای خاورمیانە با آزادی و عدالت اجتماعی بر روی سرزمینشان، با همزیستی مسالمت آمیز و دمکراتیک، حیاتی آزاد را بە انسانیت تقدیم نمایند.
منبع: مجله آلترناتیو