تصویر

لیلا واشوکانی: سورخوین و آزادی جای خود را در دل همه باز کرده بودند

لیلا واشوکانی اظهار داشت که سورخوین روژهلات و آزادی دِرک با پایداری و مبارزه خود الگویی برای رفقایشان بودند و گفت: «ما در مسیر شما هستیم. تا زمانی که اهداف و آرمان‌های شما را محقق نکنیم، این مبارزه ادامه خواهد داشت.»

شهید سرخوین و آزادی

سورخوین روژهلات و آزادی دِریک، از مدیران فدراسیون جانبازان شمال و شرق سوریه، در حمله دولت اشغالگر ترکیه در ۱۱ فوریه ۲۰۲۴ در قامشلو به شهادت رسیدند.

به مناسبت اولین سالگرد شهادت دو فرمانده و مدیر پیشاهنگ، سورخوین روژهلات و آزادی دِریک، رفیق مبارزشان لیلا واشوکانی با خبرگزاری فرات (ANF) صحبت کرد.

لیلا واشوکانی در ابتدای سخنان خود، یاد شهید سورخوین و شهید آزادی را گرامی داشت و گفت: «اولین سالگرد شهادت رفیق سورخوین و رفیق آزادی است. ما بار دیگر قول می‌دهیم که انتقام آنها را خواهیم گرفت. آنها پیشگامان ما بودند و جان خود را فدا کردند. ما نیز در مسیر آنها هستیم. مبارزه آنها را به پیروزی خواهیم رساند. در واقع رفیق سورخوین و رفیق آزادی برای ما بسیار متفاوت بودند. با پایداری و مبارزه خود الگویی برای رفقایشان بودند.»

 

واشوکانی خاطرنشان کرد که شهادت فرمانده سورخوین برای آنها ضایعه‌ای بسیار بزرگ بود و گفت: «نام رفیق سورخوین در جنبش اساساً درسیم بود. اما ما می‌گفتیم سورخوین روژهلات. من رفیق سورخوین را از دیرباز می‌شناختم. سورخوین از روستای گرک از توابع شهر ماکو واقع در روژهلات کوردستان بود. زمانی که در سال ۲۰۰۶ در روژهلات کوردستان فعالیت می‌کردیم، سن رفیق سورخوین کم بود. آن زمان به مدرسه می‌رفت. در خانه برادرش می‌ماند. رفیق سورخوین زنی خوشرو، خونگرم و پرشور بود. عشق و احترام او به انسان‌ها زیاد بود. با روحیه‌ای بالا با انسان‌ها رفتار می‌کرد؛ برای همه مایه دلگرمی بود.»

لیلا واشوکانی در مورد پایداری و شخصیت فرمانده سورخوین نیز چنین گفت: «رفاقت، پایداری و دقت او نمونه بود. با انسان‌ها سروکار داشت، به آنها اهمیت می‌داد و با صبر و حوصله زیاد به آنها گوش می‌داد، اگر مشکلاتی داشتند سعی می‌کرد آنها را حل کند. می‌توان گفت که به عنوان یک انقلابی به دنیا آمده بود. نه تنها با رفقای جانباز و مجروح، بلکه با همه انسان‌ها نیز سروکار داشت. به عنوان مثال اهالی کوبانی او را خیلی دوست دارند. چرا؟ زیرا در میان مردم کوبانی ماند. در کوبانی در جنگ علیه تبهکاران داعش فرمانده‌ای پیشرو بود. با پایداری، برخورد، مبارزه و موضع خود تأثیر بسیار قوی بر کسانی که با او بودند، گذاشت. پس از شهادت رفیق سورخوین، بسیاری از جوانانی که او را می‌شناختند، به صفوف مبارزان آزادی پیوستند. می‌توان گفت که رفیق سورخوین روحیه است، معنویت است، هیجان است، فکر و باور است. به همین دلیل ما او را الهه می‌نامیم. رفیق سورخوین واقعاً از الهه‌های نئولتیک ما بود. یکی از بقایای آن الهه‌ها بود. او الهه‌ی روزگار ماست.»

واشوکانی سخنان خود را اینگونه ادامه داد: «رفیق سورخوین در هر چهار بخش کوردستان مبارزه کرد. در همه مراحل جنگ، جنگید، در مراحل کار و فعالیت‌های اجتماعی، کار و فعالیت کرد. در جنگ یک چشم خود را از دست داده بود و آسیب‌های دیگری نیز داشت. اما حتی یک روز هم مجروحیت و جانبازی خود را مانعی برای خود قرار نداد. همیشه با صبر و حوصله زیاد به رفقای مقابل خود گوش می‌کرد. هم فکر و باور و هم هیجان و شور انقلاب و مبارزه را به رفقا و مردم خود می‌داد. روزها با رفقای جانباز درگیر بود تا در مورد زندگی خود بنویسند، صحبت کنند. تلاش می‌کرد که رفقا به خودشان اعتماد داشته باشند. تا احساس کنند که می‌توانند کارها و فعالیت‌ها را انجام دهند و مبارزه را قوی‌تر از قبل پیش ببرند.»

لیلا واشوکانی بیان کرد که سورخوین مدتی در کوبانی در فعالیت‌های عضویت شرکت داشت و گفت: «روزانه با مادر، پدر، زن و جوانان، یعنی با همه در ارتباط بود. با جوانان، جوان، با کودکان، کودک، با بزرگسالان، بزرگسال بود. قلب بسیار وسیعی داشت. جای خود را در دل همه باز کرده بود. آشیانه عشق خود را در دل هر انسانی ساخته بود. رفیق سورخوین در جنگ و مقاومت کوبانی به عنوان یک فرمانده نقش بزرگی داشت. با شجاعت و با قهرمانی جنگ را هماهنگ می‌کرد و در آن شرکت می‌کرد. به رفقای اطراف خود با اراده و امید زیادی انگیزه جنگیدن می‌داد. زمانی که مراحل درمان رفیق سورخوین انجام شد و از کوبانی رفت، مردم همیشه می‌آمدند و سراغ او را می‌گرفتند. چشم همه به او بود. همیشه می‌گفتند، 'فرمانده سورخوین کجاست؟' هنوز هم بسیاری از رفقای جانباز ما می‌گویند، 'چگونه فرمانده خود را از دست دادیم؟' هنوز هم تحت تأثیر شهادت او هستند. بی‌شک من خودم نیز بسیار تحت تأثیر قرار گرفتم.»

لیلا واشوکانی در پایان در مورد شهید سورخوین گفت: «وقتی با انسان‌ها سروکار داشت، مانند یک پزشک به آنها نزدیک می‌شد. به عنوان مثال در بسیاری از نقاط جهان برخی از افراد وقتی در جنگ می‌مانند و فرماندهی می‌کنند، دیگر بر اساس آن جنگ زندگی می‌کنند. اما در شخصیت رفیق سورخوین چنین چیزی وجود نداشت. او آنقدر رفیقی فروتن بود که حتی یک روز هم نشان نداد که در جنگ فرماندهی کرده، دیدگاه‌ها و دستورالعمل‌ها را داده است. در عین حال هرگز گله و شکایتی نکرد. بسیاری از رفقا نمی‌دانستند که رفیق سورخوین جانباز جنگ است. از اراده‌ای قوی و بسیار متواضع برخوردار بود. هرگز برخورد متفاوتی نشان نمی‌داد.»

لیلا واشوکانی در مورد رفیق و دوست مبارز خود، شهید آزادی نیز اظهار داشت که آزادی با پایداری، رفاقت، خوشرویی و شجاعت خود رفیقی متفاوت بود و گفت: «با معنویت و هیجان بالای خود مانند گلی به نظر می‌رسید. من رفیق آزادی را در روژاوا شناختم. در سال ۲۰۱۸ زمانی که در منطقه جزیر بودیم، بر آموزش مبارزان جدید تمرکز داشت. در بین مبارزان بسیار دوست داشته می‌شد. آزادی رفیقی همیشه زنده و پر جنب و جوش بود. همیشه نور و امید در چشمانش دیده می‌شد. وقتی کسی با او صحبت می‌کرد، از او روحیه بالایی می‌گرفت. به انسان نیرو و اراده می‌داد. او نیروی الهه‌گی را دارا بود.»

واشوکانی در ادامه سخنان خود اظهار داشت که شهید آزادی در فعالیت‌های فدراسیون جانبازان نیز به عنوان یک مدیر نقش مهمی داشت و چنین گفت: «در میان مردم نیز همینطور بود. به ویژه مردم عرب ما خیلی او را دوست داشتند. در مناطقی مانند منبج، رقه، صرین و غیره در بسیاری از جاها کار و فعالیت انجام داد. هر کسی که او را می‌شناخت و با او کار کرده بود، خیلی او را دوست داشت. در عین حال رفیق آزادی نیز خیلی مردم را دوست داشت. هرگز بین مردم و باورها فرق و تمایزی قائل نمی‌شد. می‌گفت: 'همه ما انسان هستیم. رهبر آپو به ما نقشی داده است که ما اتحاد مردم و زنان را ایجاد کنیم. به همین دلیل جای همه در دل من است.' وقتی رفیق آزادی در جای خود نبود، کسانی که او را می‌شناختند همیشه سراغ او را می‌گرفتند. نبود رفیق آزادی را حس می‌کردند. رفیق آزادی در کارها و فعالیت‌های خود بسیار جدی و فعال بود. هر کاری که می‌کرد باید موفق می‌شد. با این درک که اگر کاری انجام دهم باید خوب انجام دهم، رفتار می‌کرد. فقدان رفیق آزادی نیز برای ما ضایعه‌ای بسیار بزرگ بود. بسیاری از جوانان نام رفیق آزادی را بر خود گذاشتند و به صفوف انقلاب پیوستند. هم زندگی و مبارزه رفیق آزادی را بررسی کردند و هم سلاح او را برداشتند. ما همیشه در مسیر آنها خواهیم رفت. رفقا سورخوین و آزادی همیشه در دل و ذهن ما خواهند بود. شهدای ما همیشه راه ما را روشن می‌کنند. همانطور که رهبر آپو نیز بیان کرده است، ما با شهدا مبارزه را آغاز کردیم و با شهدا نیز به پیروزی خواهیم رسید.»

رفیق مبارز شهید سورخوین و شهید آزادی، لیلا واشوکانی، سخنان خود را با این جملات به پایان رساند: «ما در شخص رفقا سورخوین و آزادی بار دیگر به شهدا قول می‌دهیم که مبارزه آنها را بدون وقفه ادامه دهیم. می‌گوییم، 'ما در مسیر شما هستیم. تا زمانی که اهداف و آرمان‌های شما را محقق نکنیم، این مبارزه ادامه خواهد داشت. همانطور که می‌دانیم امروز در روژاوا و در سد تشرین مقاومت بزرگی از مردم وجود دارد. مبارزه‌ای در حال انجام است. بر این اساس ما به مردم کوبانی که رفیق سورخوین و آزادی خیلی آنها را دوست داشتند، سلام می‌فرستیم. می‌گوییم، 'مقاومت شما پیروز است. ما با هم این مبارزه را به پیروزی خواهیم رساند.' ما با شهدای خود به پیروزی خواهیم رسید. ما قول و امیدهای شهدای خود را محقق خواهیم کرد. اهداف و آرمان‌هایی که در راه آنها به شهادت رسیدند را با پیروزی خواهیم آراست.»