تصویر

هوزات: جنگ نسل‌کشی کوردها علت است و فروپاشی نتیجه آن است -تکمیل شد-

بسه هوزات، رئیس مشترک شورای اجرایی ک‌ج‌ک با اشاره به اینکه جنگ نسل‌کشی کوردها منشأ انواع بی‌قانونی، بی‌عدالتی و فروپاشی است، خاطرنشان کرد که ترکیه تا زمانیکه علتی که منجر به این شده است را از بین نبرد، نمی‌تواند بهبود یابد.

ارزیابی‌های بسه هوزات

هوزات گفت: «به عنوان مثال، ج‌ه‌پ تا کنون تجمعات مختلفی داشته است. او به ریزه رفت و یک تجمع چای برگزار کرد، تجمع گندم برگزار کرد. این جنگ نسل‌کشی کوردها است که باعث بحران چای در ریزه شد. این جنگ نسل‌کشی کوردها است که باعث بحران گندم کشاورزان شد. تمام منابع ترکیه به سمت جنگ، جنگ نسل‌کشی کوردها پمپاژ می‌شود. ای ج‌ه‌پ، چرا تو تجمعی برگزار نمی‌کنی که دلیل و منشأ اصلی این مشکل چیست؟ اینها همه نتیجه است. بعد از انتخابات محلی، ج‌ه‌پ باید یک پروژه، برنامه‌ای برای حل دموکراتیک مسئله کورد می‌داشت و آن را اعلام می‌کرد. باید همه جا تجمعات بسیار جامعی برگزار می‌کرد. او باید برنامه‌اش را عمومی می‌کرد. اگر او واقعاً می‌خواهد این رژیم را تغییر دهد و قانون و عدالت را به ترکیه بیاورد، این قوی‌ترین روش و سبک مبارزه است، این مفهوم آن است. این چیزی است که بیش از همه این رژیم را به چالش می‌کشد و نابود می‌کند. به عنوان مثال، هیچ صدا و اقدامی در مورد این موضوع وجود ندارد. از این نظر وضعیت لیبرالیزه کردن جامعه مطرح است.»

بسه هوزات، رئیس مشترک شورای اجرایی کنفدرالیسم جوامع کوردستان (ک‌ج‌ک) گفت: «انزوای امرالی، عملیات نظامی، غصب شهرداری‌ها در کوردستان و مقاومت مردم در برابر آن در محدوده جنگ نسل‌کشی علیه مردم کورد؛ وی همچنین مقاومت و شهادتی را که در ماه ژوئن بر پایه ایثارگری شکل گرفت به تلویزیون مدیا خبر ارزیابی کرد. تمامی ارزیابی‌ها به شرح زیر است:

«کارزار آزادی جهانی که هدف آن آزادی جسمانی رهبری است، به مرحله بسیار مهمی رسیده است. روز به روز جهانی‌تر و جهانی‌تر می‌شود. از این نظر، صیانت بسیار مهمی نیز وجود دارد. بسیاری از نویسندگان روشنفکر، آکادمیسین‌ها، سیاستمداران و فیلسوفان شناخته‌شده بین‌المللی به سی‌پی‌تی نامه نوشتند. ده‌ها نفر از برندگان جایزه صلح نوبل مشهور جهان به همین ترتیب نامه‌هایی به سی‌پی‌تی نوشتند. دفاعیات رهبری در همه جا بسیار خوانده و بحث می‌شود. چنین مطالعه‌ای در باکور کوردستان و ترکیه نیز آغاز شد. این بسیار مهم است. درک و پذیرش افکار و پارادایم رهبری واقعاً به یک تغییر و تحول بسیار جدی منجر می‌شود. باعث تغییر ذهنیت و رهایی مردم و جامعه می‌شود. هر اندازه رهبری درک شود، مفهوم شود و پذیرفته شود درک، مبارزه برای آزادی رشد می‌کند و عمیق‌تر می‌شود.

آزادی رهبری به معنای راه‌حلی بر اساس دموکراسی است

حمایت بسیار قوی برای آزادی رهبری در حال توسعه و مبارزه در حال رشد است. از این نظر، انتشار گسترده پارادایم، کاری بسیار مهم و مقدس برای جامعه و بشریت است. در عین حال یک کار انسانیت است. این مبارزه برای رهایی جامعه و مردم است. باید به این به عنوان یک مبارزه اساسی برای آزادی نگاه کرد. در واقع آزادی رهبری و آزادی خلق کورد کاملاً به هم گره خورده است. همه این کارها، کارهایی برای آزادی خلق کورد است. این کار آزادی مردم و زنان است. باید اینگونه مورد مداقه قرار بگیرد؛ آزادی جسمانی رهبری یعنی حل مسئله کورد بر مبنای دموکراسی و آزادی کوردستان. این به معنای دموکراتیک شدن ترکیه است. این به معنای دموکراتیک کردن خاورمیانه است. کاملاً در هم تنیده است.

رهبری یک نفر نیست! رهبری نماینده اراده میلیون‌ها نفر است. او رهبر یک خلق است. از این نظر، کوچکترین پیشرفت و تحول در مسئله رهبری مستقیماً به معنای پیشرفت و تحول در حل دموکراتیک مسئله کورد است. آزادی کوردها نیز به معنای توسعه و پیشرفت در زمینه آزادی خلق است. از این نظر، کارزار آزادی جهانی با پیشرفت چشمگیر در حال پیشرفت و توسعه است.

باید این کار را خیلی قوی‌تر ادامه داد. شاهد تلاش‌ها و اقدامات مختلفی برای جلوگیری از این امر هستیم. از سوی کشورهای اروپایی نیز (این تلاش‌ها) در حال توسعه است. کارزار آزادی جهانی تأثیر بسیار جدی بر جامعه اروپا و در واقع بر همه مردم به طور کلی دارد. تغییر، دگرگونی، احیا، پویایی وجود دارد. نظام مدرنیته سرمایه‌داری جهانی آشکارا نگران این موضوع است. در این راستا می‌شنویم، می‌دانیم و مشاهده می‌کنیم که تلاش‌ها و مطالعات مختلفی برای جلوگیری و تضعیف کارزار آزادی جهانی صورت می‌گیرد. البته این نیروها هستند که توطئه را توسعه دادند. آنها نمی‌خواهند که پارادایم ملت دموکراتیک، مانیفست تمدن دموکراتیک توسط جامعه جهانی و بشریت مورد صیانت قرار بگیرد.

مبارزه قوی‌تری با این امر لازم است. در برابر چنین تلاش‌ها و رویکردهای بازدارنده، پیشگیرانه و تضعیف کننده، ما نیاز داریم که کارزار آزادی جهانی خود را دو تا سه برابر توسعه و گسترش دهیم. معنی‌دارترین پاسخ به چنین رویکردهایی، توسعه و گسترش مبارزه است. این است که آن را با ادامه دادن به قوی‌ترین شکل ممکن به نتیجه برسانیم. این بسیار مهم است.

ما باید مبارزه را با اجتماعی کردن آن انجام دهیم

به عنوان یک ستون اساسی کارزار، مقاومت در زندان‌ها به شدت ادامه دارد. یک مقاومت واقعا شرافتمندانه در زندان‌ها در حال توسعه است. همچنین خانواده‌های زندانیان و مردم ما در یک مبارزه بسیار قوی هستند. البته این مبارزه باید با اجتماعی‌شدن بیشتر توسعه یابد. ما دوره دوم را به عنوان اجتماعی‌شدن کارزار مطرح کردیم. دوستان و محافل دموکراتیک که این کارزار را آغاز کردند، دیدگاهی را بر این اساس مطرح کردند. به این معنا، ما باید آن را بیشتر اجتماعی و قوی اجرا کنیم. به عبارت دیگر، چنین کمبودهایی در جامعه‌پذیری هر از گاهی رخ می‌دهد. ما باید به سرعت بر این موضوع غلبه کنیم. این بسیار مهم است.

گریلا‌ها هم اکنون با عملیات‌ها و مقاومت‌های قوی به قوی‌ترین شکل ممکن کارزار را ادامه می‌دهند. چیز زیادی برای گفتن در این مورد وجود ندارد. اما ما باید ستون اجتماعی، ستون مقاومت اجتماعی را بسیار قوی‌تر توسعه دهیم. ما نیاز داریم که پارادایم را دو تا سه برابر قویتر از سطح فعلی گسترش و توسعه دهیم.

به طور مشخص، هیچ پیشرفتی در شکستن سیستم انزوای شکنجه وجود ندارد. مبارزه‌ای که جامعه از طریق شورای اروپا، سازمان ملل متحد، دادگاه بین‌المللی حقوق بشر و تمام نهادهای بین‌المللی مرتبط و به ویژه علیه دولت ترکیه به راه انداخته است، این نیروها را به ویژه دولت ترکیه را تحت فشار قرار داده است. به طور کلی، هم کارزار رهبری و هم مبارزه در حال توسعه به عنوان یک کل، هم دولت و هم رژیم فاشیستی را در روند فروپاشی قرار داده است. یک وضعیت فشار جدی ناشی از آن وجود دارد و لازم است این فشار بیش از پیش تشدید شود. وکلا به طور مرتب برای ملاقات با رهبری درخواست می‌دهند، ادامه این امر مهم است. قطعاً وکلا باید با رهبری ملاقات کنند.

ایجاد شرایط آزادی، امنیت و سلامت برای رهبری ضروری است

رهبر آپو رهبر یک خلق است. دیدار یک خانواده با رهبر آپو معنی چندانی ندارد، اما دیدار وکلا معنی زیادی دارد. وکلا باید با رهبر آپو ملاقات کنند. طبیعی‌ترین حق اوست. این امر در حقوق ترکیه و همچنین در حقوق بین‌الملل وجود دارد. در حال حاضر، دولت ترکیه با عدم اجازه ملاقات وکلا مرتکب جنایت واقعا بزرگی شده است. او مرتکب جنایت علیه بشریت می‌شود. او قانون را به طور کامل نادیده و زیر پا می‌گذارد. یک وضعیت بی‌قانونی بزرگ وجود دارد. طبیعی‌ترین و مشروع‌ترین حق است. این طبیعی‌ترین حق رهبری است که با وکلا ملاقات کند، با بسیاری از محافل ملاقات کند، حق ارتباط داشته باشد، هر طور که می‌خواهد با بیرون ارتباط برقرار کند، اما به شکلی بسیار غیرقانونی و غیراخلاقی از این امر جلوگیری می‌شود.

وکلا باید با رهبری ملاقات کنند. رفقایی هم هستند که نزد رهبری در امرالی می‌مانند. خانواده‌های آنها دائما برای ملاقات با این رفقا درخواست می‌دهند. در مجموع وضعیت انزوا به ویژه برای رهبری و سایر زندانیان وجود دارد. خانواده‌ها، وکلا و وصی‌های آنها می‌توانند با آن رفقا ملاقات کنند. با این حال، اساسا این وکلا هستند که بیشتر از خانواده‌ها باید با رهبری ملاقات کنند. رهبری یک زندانی معمولی نیست. ما نمی‌توانیم با وضعیت رهبری مانند سایر زندانیان در امرالی رفتار کنیم. رهبری رهبر یک خلق است، اراده میلیون‌ها نفر. بنابراین، عمدتا وکلا باید با رهبر آپو ملاقات کنند. باید فشار را بیشتر کرد و این سیستم شکنجه و انزوا را شکست. ایجاد شرایط آزادی، امنیت و سلامت برای رهبری ضروری است.

سی‌پی‌تی اکنون برای روشن کردن این وضعیت در تنگنا قرار دارد. در این زمینه ناچار می‌شود که در فواصل زمانی معین توضیحات و بیانیه‌هایی ارائه دهد. در جلسات هیئتی که با شورای اروپا برگزار می‌شود شاهد چنین تنگنایی هستیم. بدیهی است که انسداد و تنگنایی در دولت ترکیه وجود دارد. ما باید این را قوی‌تر ادامه دهیم. ما واقعاً باید روابط شورای اروپا با دولت ترکیه را زیر سوال ببریم.

باید روابط سی‌پی‌تی با دولت ترکیه زیر سوال رفت. این چه نوع رابطه‌ای است که حتی قوانین بین‌المللی که آنها ایجاد کردند و قوانین خودشان را نقض می‌کند؟ آنها قوانین جهانی را نقض می‌کنند، آنها شهامت ریسک کردن را دارند. این چه رابطه کثیفی است؟ به عبارت دیگر، باید پیشینه و محتوای این رابطه را به خوبی درک کرد، آن را افشا کرد و با آن مبارزه بسیار شدیدی انجام داد. خود سی‌پی‌تی به وضوح می‌گوید. او می‌گوید که امرالی یک سیستم شکنجه و انزوا است، انزوای مطلق است. او می‌گوید این جنایت علیه بشریت است. این را خودش می‌گوید. موارد مشابهی در دیدارهای هیئت با شورای اروپا بیان شده است. تقریباً همین چیزها گفته می‌شود. و ترکیه یکی از اعضای شورای اروپا است. سی‌پی‌تی یکی از نهادهای شورای اروپا است. شورای اروپا یک سازمان سیاسی است، یک شورا. یک کیفیت جهانی دارد، شخصیت دارد. حالا خودشان این را بیان می‌کنند. اگر اینطور است چرا این اجازه را می‌دهید؟ چرا از این موضوع چشم‌پوشی می‌کنید؟ چرا در این امر شرکت می‌کنید؟ تمام اعمال در امرالی سیاست‌های نسل‌کشی کوردها است. ما همیشه می‌گوییم؛ این یک حقیقت است. مرکز سیاست‌های نسل‌کشی کوردها، سیاست‌هایی است که در امرالی انجام می‌شود. اینها سیاست‌های مبتنی بر رهبر آپو است. سیاست‌های انجام شده در آنجا گسترده شده است. شورای اروپا، سی‌پی‌تی و دادگاه اروپایی حقوق بشر در این امر شریک هستند. آمریکا و انگلیس شرکای توسعه توطئه بین‌المللی هستند. چرا با این سیاست‌های نسل‌کشی شریک می‌شود؟

پیشرفت قابل توجهی در این زمینه در حال انجام است. ما باید کارزار آزادی جهانی را به قوی‌ترین شکل ممکن انجام دهیم، به گونه‌ای که قطعاً نتیجه خواهد داد.

گریلا در حال انجام یک مبارزه نفس‌گیر است

گریلاهای آزادی به مبارزه بی‌امان علیه جنگ نسل‌کشی دولت ترکیه ادامه می‌دهند. همه به ویژه مردم کورد در مورد روند این جنگ کنجکاو هستند. زیرا به وضوح درک می‌شود که در بازتاب رسانه‌های آک‌پ-م‌ه‌پ تحریف وجود دارد. بنابراین نمی‌توان فهمید که جنگ به چه سطحی رسیده است. جنگ به چه سطحی آمده و گریلاهای آزادی به چه سطحی رسیده‌اند؟ بله، جنگ بدون اینکه شتابش کم شود، همچنان ادامه دارد. حملات به شدت در متینا و غرب زاپ در تمام اشکال خود ادامه دارد. از سلاح‌های شیمیایی به طور گسترده استفاده می‌شود. انواع سلاح‌های ممنوعه علیه رفقا استفاده می‌شود. همه این سلاح‌ها ممنوع است، جنایت جنگی است. دولت ترکیه هر روز، هر دقیقه و هر ساعت مرتکب جنایات جنگی می‌شود. به همین ترتیب، یک روز در میان بمباران می‌شود. مناطق حفاظتی مدیا تحت بمباران بسیار شدید و مداوم هواپیماهای جنگی و تانک‌ها قرار دارند.

جایی که در حال حاضر شدیدترین جنگ در آن جریان دارد، به ویژه در غرب زاپ و متینا است. پ‌دک در متینا راه را برای دولت ترکیه هموار کرد. او متینا و زاپ را به طور کلی به دولت ترکیه پیشکش کشید. آن منطقه را کاملاً به روی اشغال باز کرده است. همچنین انواع پشتیبانی اطلاعاتی و لجستیکی را فراهم می‌کند. همزمان پیشروی را تسهیل می‌کند، جاده را پاکسازی و سرکشی می‌کند.

ارتش ترکیه در متینا تلفات زیادی متحمل شد

دولت ترکیه در حال حاضر گام به گام در متینا پیشروی می‌کند. رفقا نیز در مقابل این امر مقاومت جدی نشان می‌دهند. در این دوره اخیر عملیات‌های شدیدی وجود دارد. در متینا هم تلفات زیادی متحمل شدند. رفقا نیز در برابر این پیشروی دشمن روند عملیات‌های قوی را توسعه دادند. مبارزه می‌کنند.

در زاپ هم همینطور است. آنها از سلاح‌های ممنوعه به هر شکل ممکن علیه غارها (پناهگاه‌ها) استفاده می‌کنند. بمباران شدیدی با هواپیماهای جنگی هر روز در قندیل، خاکورک و همه جای بهدینان وجود دارد.

گفتیم که جنگ در اواخر می و اوایل ژوئن تشدید می‌شود و دامنه پیدا می‌کند. و این چیزی است که در حال حاضر اتفاق می‌افتد. یک حمله بسیار شدید، بمباران و تلاش برای گسترش زمینی وجود دارد. بر این اساس، یک حمله ادامه دارد. و همانطور که گفتم، رفقایمان در حال توسعه عملیات‌های واقعا قوی علیه این هستند. به رفقا سلام می‌کنم.

به خصوص در ژوئن امسال، عملیات‌های شدیدی در منطقه متینا و منطقه غرب زاپ شکل گرفت. دشمن ضربات سنگینی خورد. او بر این امر اصرار دارد. البته همزمان با شروع ماه ژوئن، او حمله‌ای را هدف قرار داد که بسیار فراتر از چارچوب جنگی بود که من اکنون مطرح کردم. او طرح حمله‌ای که شامل برادوست و حتی تا گاره پیش می‌رود و با تصرف کامل غرب زاپ تا گاره امتداد داشته باشد را ساخت. این همان چیزی است که او قصد داشت. این طرح همچنان در دستور کار است. اما او برای اجرای این طرح در ابتدای ژوئن به حمایت قوی‌تری نیاز داشت. مثلا با عراق مذاکره کردند. او خواستار حمایت آشکار از عراق شد. چون اینک مسدود شده است، روزهای سختی را می‌گذراند. او از انواع تکنیک‌ها از جمله سلاح ممنوعه‌اش استفاده می‌کند. از پیشرفته‌ترین تکنولوژی دنیا استفاده می‌کند. اما مسدود شده‌اند، با سختی روبرو است. در زاپ و متینا گیر کرده است و نمی‌تواند پیشرفت کند. به همین دلیل به حمایت عراق نیاز دارد. او بطور آشکارتری از پیشمرگه‌ها و عراق می‌خواهد که بصورت فعال‌تر در جنگ شرکت کنند. به همین دلیل با عراق دیدار و گفتگو کردند. آنها می‌خواستند یک اتاق عملیات مشترک ایجاد کنند. آنها می‌خواستند جنگ را با هم هماهنگ کنند. حالا معلوم است که او هم می‌خواهد این گام را بردارد. اما معلوم می‌شود که هنوز در این مورد با عراق به توافق کامل نرسیده‌اند. عراق را تحت فشار قرار می‌دهد. اما بدیهی است که عراق به طور کامل تحمیل‌های ترکیه را نپذیرفته است. به همین دلیل نمی‌تواند این گام دوم را به این شکل بردارد. قدرت خودش برای این کار کافی نیست.

در حال حاضر دولت و این رژیم سقوط کرده است. اقتصاد سقوط کرده است، سیاست سقوط کرده است. او قدرت اینکه به تنهایی به گاره، قندیل و برادوست حمله کند را ندارد. قدرت نظامی و اقتصادی ندارد. او هر چقدر هم تکنیک داشته باشد، هر چقدر هم که از سلاح‌های غیرانسانی استفاده کند، نمی‌تواند این کار را انجام دهد. ۳-۴ سال است که با استفاده از سلاح‌های ممنوعه می‌جنگد. او با استفاده از هواپیماهای جنگی می‌جنگد. او با تکنولوژی در حال جنگ با گریلا‌ها است. او با تکنیک می‌جنگد اما نتیجه‌ای نمی‌گیرد. پس مسدود شده است. اگر عراق حمایت نکند و کل پیشمرگه در این امر دخالت نکند، نمی‌تواند موفق شود. قدرت لاظمه را ندارد، به همین دلیل است که او اکنون بسیار تلاش می‌کند تا عراق را وارد جنگ کند. پ‌دک بیشتر بر ی‌ن‌ک متمرکز است. در تلاش است تا ی‌ن‌ک را به خط پ‌دک بکشاند. هنوز هم از آن دست نکشیده است. اینها را ادامه می‌دهد. اما او نمی‌تواند به نتیجه‌ای که می‌خواهد برسد. به همین دلیل نمی‌تواند نقشه دوم خود را عملی کند.

با حمایت اطلاعاتی پ‌دک، پشتیبانی لجستیکی، سرکشی، راهگشایی، جابجایی نیروها از اینجا به آنجا و انتقال سربازان تلاش می‌کند تا چنین حملات مقطعی را توسعه دهد. او سعی می‌کند بر مکان‌هایی که وارد می‌شود تسلط یابد و در آنجا مستحکم شود. در شرایط کنونی جنگ جاری در باشور کوردستان به این شکل است.

مقاومت گریلا در باکور کوردستان یک اراده بزرگ است

جنگ در باکور نیز ادامه دارد. ما اغلب همیشه روی باشور تمرکز می‌کنیم. البته در حال حاضر منطقه‌ای است که جنگ در آن بسیار شدید است. اما جنگ بسیار شدیدتری نیز در باکور در جریان است. در تمامی استان‌های باکور کوردستان عملیات مستمر وجود دارد. (دشمن) هرگز باز نایستاد. هر ماه، هر روز... تابستان، زمستان، بهار، پاییز، سال‌ها بدون وقفه حملات و عملیات بی‌وقفه در آنجا انجام می‌شود. ده‌ها پهپاد و پهپاد مسلح در آسمان در پرواز هستند. از هواپیماهای جنگی گرفته تا هلیکوپتر. تا تمام انواع نیروهای حرفه‌ای‌اش و تبهکارانش. این در تمام مناطق باکور در حال انجام حملات است. در واقع، رفقای ما در آنجا نیز مقاومت عظیمی دارند. اراده را آشکار می‌کنند. من از صمیم قلب به گریلا‌های در باکور درود می‌فرستم. اراده شگفت‌انگیزی است. این واقعاً یک شجاعت بزرگ، یک تعهد بزرگ، یک فداکاری، از خود گذشتگی است. رفقا در برابر همه این حملات مداوم مقاومت کردند. در حال حاضر، نیروهای گریلا در همه مناطق وجود دارند که در برابر انواع حملات مقاومت می‌کنند و از مواضع خود محافظت می‌کنند. این بسیار ارزشمند است.

به همین ترتیب، حملات علیه روژاوا ادامه دارد. من از اراده‌ای که مردم ما و نیروهای نظامی آنها در آنجا نشان دادند قدردانی می‌کنم. حالت حمله دائمی وجود دارد. به مناطق خدماتی خلق حمله می‌کند. در این ماه‌های اخیر نیز حملات را دوباره تشدید کرده است. به فضاهای زندگی، مکان های خدماتی و ساختار خلق حمله می‌کند. همه اینها جنایات جنگی و نسل‌کشی است. این کشور در حال تغییر جمعیت‌شناسی در مکان‌هایی است که در روژاوا اشغال کرده است. آموزش به زبان ترکی ارائه می‌دهد. او در همه جا استانداران منصوب کرد، عفرین، سرکانیه، گری‌سپی، آنها را اشغال و ضمیمه کرد. آن روز در اخبارها گزارش می‌دادند. مثلاً در عفرین آموزش جنگ ویژه می‌دهند. او یک مدرسه جنگ ویژه افتتاح کرد و در آنجا به تبهکاران آموزش حرفه‌ای می‌دهد. او در آنجا نیز جنگ نسل‌کشی به راه انداخته است.

در مقابل این مقاومت وجود دارد. (ولی) از اینها دست بر نمی‌دارد، ادامه می‌دهد. تا زمانی که انکار و نابودی علیه کوردها ادامه داشته باشد، دولت ترکیه که استعمار نسل‌کشی را سرکشی می‌کند، به این حملات در باشور کوردستان، باکور کوردستان، روژاوا، روژهلات و هر کجا که کوردها مبارزه و مقاومت کنند ادامه خواهد داد. مقاومت در برابر این امر ادامه خواهد داشت. ما دیدیم که مقاومت نتیجه می‌دهد. مقاومت اکنون دولت ترکیه را در مسیر فروپاشی قرار داده است. در حال حاضر، این حکومت نسل‌کشی فاشیستی در حال فروپاشی است. مقاومت نتیجه می‌دهد.

سیاست قیم بخشی از سیاست‌های نسل‌کشی است

ابتدا به موضع مردم ما در راهپیمایی‌های ۱۳ تا ۱۴ ماه در جولمرگ و آکدنیز مرسین درود می‌فرستم. از زمان انتصاب یک قیم در جولمرگ، مردم ما در همه جا مقاومت زیادی داشتند. مقاومت و مبارزه بی‌وقفه به ویژه در جولمرگ وجود دارد. این باید تا حصول نتیجه ادامه یابد. البته این مقاومت را نباید تنها به جولمرگ محدود کرد. همه جا واکنشی وجود دارد. درست نیست که بگوییم هیچ کدام وجود ندارد، اما کافی نیست. این رویکرد نه تنها نسبت به جولمرگ، بلکه در قبال مردم کورد به طور کلی است. این یک سیاست نسل‌کشی است. قیم را نیز باید اینگونه ارزیابی کرد.

سیاست قیم بخشی از سیاست‌های نسل‌کشی و سیاست‌های انکار و نابودی کوردها است. دولت ترکیه نمی‌خواهد کوردها در جایی کنترل داشته باشند. او نمی‌خواهد کوردها خودشان را اداره کنند. خود‌مدیریتی چیست؟ ذات یعنی داشتن قدرت، معنا بخشیدن به وجودت. این است که سطح بسیار مهمی از توسعه را برای تضمین وجود و آزادی آن فراهم کند. مردمی که نتوانند خود را اداره کنند محکوم به بردگی هستند. این یک حقیقت است. اگر که هزاران و صدها سال است که مردم کورد در مقام بردگی زندگی می‌کنند، به این دلیل است که نتوانسته‌اند مدیریت خود را برپا کنند و خودش خود را مدیریت کنند. مثلاً می‌گوییم کوردستان مستعمره است. بسیار ارزیابی می‌شود؛ می‌گویند سیاست قیم قانون استعماری است، قانون دشمن است. بله، اما کوردستان فقط یک مستعمره کلاسیک نیست. رهبری گفتند که کوردستان مستعمره استعمار است. این یک قانون یا سیاست استعماری کلاسیک نیست که در کوردستان اجرا شود. یک سیاست استعماری نسل‌کشی در کوردستان اجرا می‌شود. بنابراین استعمار مبتنی بر نسل‌کشی وجود دارد. حمله کرده و استعمار کرده است، اما صد سال است که به طور سیستماتیک در کشوری که استعمار کرده است نسل‌کشی می‌کند. این کشور مرتکب نسل‌کشی فرهنگی، نسل‌کشی جسمانی، نسل‌کشی اقتصادی و زیست‌محیطی است. بنابراین، یک نسل‌کشی چند بعدی و چند وجهی در کوردستان وجود دارد. بنابراین کوردستان به یک وضعیت نسل‌کشی و استعماری تبدیل شده است. برده‌داری در میان کوردها چند لایه است. در این مرحله، خودمدیریتی معنا و ارزش زیادی پیدا می‌کند. خلقی که خودشان خود را مدیریت می‌کنند معنا و ارزش کسب می‌کنند. به وجودش معنا می بخشد. اعتماد به نفس و شجاعت خلقی که خودمدیریتی دارد رشد می‌کند. بنابراین آزاد می‌شود و قدرت خوددفاعی را به دست می‌آورد. این رهایی است. این بسیار مهم است.

دولت استعمارگر و نسل‌کش ترکیه و رژیم استعمارگر نسل‌کشی کنونی آک‌پ-م‌ه‌پ نمی‌خواهند این اتفاق بیفتد. به همین دلیل انگار سال ۲۰۱۶ کافی نبود، ۲۰۱۹ کافی نبود و ۲۰۲۴ کافی نبوده است، او ۳ دوره است که مدام برای کوردستان قیم تعیین می‌کند. قبلا هم اتفاق افتاده است. مثلاً شهرداری اِلیح پیروز شد، ادیب سولماز به قتل رسید. در فرآیندهای بعدی، یکی دو شهرداری به دست آمد، اما در همه آنها مداخله، عزل، دستگیر و شکنجه صورت گرفت. علاوه بر این، شهرداری‌ها در ترکیه اختیارات زیادی ندارند. همه آنها از آنکارا مدیریت می‌شوند. یک سیستم کاملاً متمرکز وجود دارد. در واقع، نظام دولت-ملت ترکیه یک سیستم فاشیستی است.

حملات قیم‌ها بخشی از سیاست‌های نسل‌کشی است

با این حال، شهرداری‌ها همچنان در مورد برخی مسائل به مردم خدمات ارائه می‌دهند. خانه مردم است. مردم مشکلات خودشان را می‌آورند. این زمینه راحتی را فراهم می‌کند، برخی موسسات افتتاح می‌کنند. این امر حداقل تا حدی کم و بیش از همسان‌سازی زبان و همگون‌سازی فرهنگی جلوگیری می‌کند. مؤسسات فرهنگی و مؤسسات زبانی را افتتاح می‌کند. سعی می‌کند کمی جلوی آن را بگیرد. کم و بیش از زن‌کشی جلوگیری می‌کند. مؤسسات زنان را تاسیس می‌کند. به خصوص در کوردستان نظام مبتنی بر نمایندگی برابر وجود دارد. در تلاش است تا جلوی این سیاست‌های تخریبی را در مورد زنان بگیرد و علیه آنها سازماندهی می‌کند. حساسیت اکولوژیکی در حال توسعه است. برخی از کارهای پیشگیرانه را در زمینه مهاجرت انجام می‌دهد. خدماتی را از نظر اقتصادی به مردم ارائه می‌دهد، حوزه‌های خدماتی را باز و اشتغال‌زایی می‌کند. مثلاً آنها نمی‌خواهد این چیزها ایجاد شوند. می‌خواهند مردم کورد همیشه گرسنه، فقیر، درمانده، بی‌راه حل، همیشه محتاج، همیشه نیازمند دولت، همیشه برده دولت باشند و فقط به دولت خدمت کنند. نمی‌خواهند این مردم آگاهی پیدا کنند، اراده‌مند شوند، سازماندهی کنند، خودشان را اداره کنند، از خودشان دفاع کنند. از این می‌ترسند. عادت دارند بر کوردها به عنوان برده حکومت کنند. این را یک مسئله بقا می‌دانند. چه بقایی؟ این مشکل بقای حاکمان ترکیه است. حال باید در این چارچوب سیاست قیم صورت گیرد. بخشی از سیاست‌های نسل‌کشی آنهاست. این پایه‌ی نسل‌کشی سیاسی است.

اکنون در صدد ایجاد چنین برداشتی هستند. می‌گویند دم پارتی می‌تواند فردی را معرفی کند که مشکل قانونی ندارد، چرا به این موضوع توجه نمی‌شود؟ کسانی هستند که تلاش می‌کنند این حمله را قانونی و طبیعی جلوه دهند. این منطق مورد انتقاد قرار گرفته است. نقد بیشتری لازم است. آیا واقعاً در کوردستان افرادی باقی مانده‌اند که مورد بازجویی قرار نگرفته‌اند، زندانی نشده‌اند، شکنجه نشده‌اند، به آنها ظلم نشده باشد، تروریزه نشده است؟ رژیم آک‌پ-م‌ه‌پ همه کوردها را تروریست و دشمن می‌بیند. حتی اگر پاک‌ترین فرد را هم بیاورید، برای او نیز جرمی را تهیه می‌کنند. زیرا یک رژیم ضد کورد، یک دولت ضد کورد است. ما نباید تحت تاثیر چنین بازی‌های جنگ ویژه شویم. علاوه بر این، این تنها جولمرگ نیست که اکنون مورد بحث قرار می‌گیرد. مردم کاری را که او در جولمرگ انجام داد، قبول ندارند. نباید قبول کند، هرگز نباید بپذیرد. قطعا باید مقاومت را در همه شهرها ادامه دهد تا شهرداری خود را به دست آورد. در تمام شهرهای باکور کوردستان، شهرستان‌ها، روستاها، همه کلان شهرها، همه جا... مردم کورد، نیروهای دموکراتیک، هرکسی که طرفدار قانون، عدالت و دموکراسی است باید به این امر واکنش نشان دهد. باید قیام کنند. این را نباید پذیرفت. اما بدیهی است که به جولمرگ محدود نمی‌شود.

مقاومت، رژیم فاشیستی آک‌پ-م‌ه‌پ را شکست داد

اکنون شهرداری آمد، وان و شهرداری سِرت را هدف قرار داده‌اند. در همه جا، همه شهرداری‌ها در حال حاضر هدف قرار گرفته‌اند. پس از ایجاد یک پایه اجتماعی و کسب مشروعیت، هدف آن این است که همه شهرداری‌ها را یکی یکی تصرف کند. چنین طرحی وجود دارد. برای جلوگیری از این امر چه باید کرد؟ به عبارت دیگر، لازم است این مقاومت ایجاد شده در مرکز کنونی جولمرگ کامل شود. همه جا باید جولمرگ باشد. آمد باید به پا خیزد و مقاومتی بی‌وقفه ایجاد کند. وان همینطور، اِلیح همینطور، مِردین نیز باید همینطور باشد. تمام شهرهای کوردستان، کلان شهرهای ترکیه... میلیون‌ها کورد وجود دارد، نیروهای دموکراتیک وجود دارد. باید یک مقاومت و مبارزه بی‌وقفه وجود داشته باشد. باید در برابر این سیاست‌های نسل‌کشی پاسخی واقعا قوی داده شود و آنها باید پس گرفته شوند.

مقاومت وجود دارد. ما این را تبریک می‌گوییم، به آن درود می‌فرستیم. اما محدود به جاهایی است. این نیاز به یک کیفیت و حیثی کلی دارد. این مهم است. مبارزه با رژیم فاشیستی آک‌پ-م‌ه‌پ، مبارزه گریلا، مبارزه مردم ما و جنبش آزادی واقعاً به چنین وضعیتی منجر شد که رژیم فاشیستی آک‌پ-م‌ه‌پ شکست خورد. او در برابر این مقاومت شکست خورد. در حال حاضر مشکلات بسیار جدی را در درون خود تجربه می‌کند. رژیم آک‌پ-م‌ه‌پ در حال حاضر در یک بحران بسیار جدی است. سعی می‌کنند آن را بپوشانند و وصله کنند. اما در یک درگیری بسیار جدی قرار دارد. بنابراین در حال حاضر، سرنوشت م‌ه‌پ به آک‌پ و سرنوشت آک‌پ به م‌ه‌پ بستگی دارد. به همین دلیل آنها نمی‌توانند از یکدیگر جدا شوند. چون به همدیگر نیازمند هستند. اما در درون خود نیز در حال درگیری هستند. مبارزه ما، مبارزه نیروهای دموکراتیک ترکیه و مقاومت و موضعی باشکوه که رهبر ما در امرالی انجام داد و مقاومتی که پیرامون آن شکل گرفت، رژیم فاشیستی آک‌پ-م‌ه‌پ را شکست داد. آنها شکست خوردند. آنها در برابر این مقاومت شکست خوردند. اکنون آنها در میان خود دچار یک آشفتگی جدی هستند. اتحاد آک‌پ-م‌ه‌پ در واقع آک‌پ را به پایان رسانده است. او بخش باقی مانده را به م‌ه‌پ تبدیل کرد. و اکنون آک‌پ از دیدگاه جامعه اعتبار و مشروعیتی ندارد. در واقع او از قدرت سقوط کرده است. به این وضعیت رسید. این اتحاد آک‌پ را به این وضعیت رساند. اکنون اعضایی از آک‌پ نیز هستند که از این موضوع ناراحت هستند. آنها می‌گویند: «بس است.» می‌گویند: «اگر ما این کار را بیشتر از این با م‌ه‌پ انجام دهیم، کاملاً به یک حزب در سطح تنها تابلو و نام باقی خواهیم ماند و نمی‌توانیم هیچ حضوری نشان دهیم» اما آنها نمی‌توانند جدا شوند. حتی اگر آنها جدا شوند نیز کاملاً به یک حزب در سطح تابلو و عنوان تبدیل خواهند شد.

منظور او از انعطاف و نرمش، منعطف کردن ج‌ه‌پ است

اکنون آک‌پ از تاکتیک زیر استفاده می‌کند. او برای خود فضا ایجاد می‌کند. سعی در تشکیل برخی نیروهای ائتلافی و ایجاد مبنای مشروعیت در جامعه و مخالفان دارد. او در تلاش برای ایجاد چنین پایگاه‌هایی است. با ایجاد این، او سعی دارد به آرامی روابط خود را با م‌ه‌پ تغییر دهد. اما در شرایط کنونی تلاش می‌کند بدون ایجاد مزاحمت برای م‌ه‌پ و بدون قطع رابطه با م‌ه‌پ شرایط را پیش ببرد. زیرا این می‌تواند فاجعه‌های بزرگی ایجاد کند. او هم از این می‌ترسد. در واقع آنها همین الان هم همین سیاست را دنبال می‌کنند. او هم نمی‌تواند به این سیاست پایان دهد. این نیز پایان است. چون با این سیاست‌های فاشیستی زنده می‌ماند. او اکنون در چنین وضعیت بدی قرار دارد. پس او چه می‌کند؟ او عملیاتی را به ویژه از طریق ج‌ه‌پ انجام می‌دهد. او در تلاش است تا ج‌ه‌پ را به شیوه خود طراحی کند. او در تلاش است تا ج‌ه‌پ نتواند مخالفت کند. منظور او از انعطاف و نرمش، منعطف کردن ج‌ه‌پ است. در واقع ج‌ه‌پ چنین اپوزیسیون رادیکالی هم ندارد. اما آنچه در حال رخ دادن است نیز ترسناک است. همچنین ج‌ه‌پ به عنوان حزب پیشرو در انتخابات محلی ظاهر شد. او می‌گوید: «اگر مخالفت رادیکال باشد، کارم تمام می‌شود». در حال حاضر یک مقاومت بزرگ از سوی جنبش آزادی کورد و نیروهای دموکراسی وجود دارد؛ او می‌گوید اینک اگر ج‌ه‌پ نیز به آن اضافه شود، من نمی‌توانم زنده بمانم. بدلیل اینکه می‌ترسد، چه کار می‌کند؟ به این ترتیب او سعی می‌کند ج‌ه‌پ را نرم کند، برای خود مبنایی برای مشروعیت ایجاد کند، هم در بین پایگاه ج‌ه‌پ و هم در جامعه ترکیه، سیاست جدیدی را بر اساس آن طراحی کند، خود را بازیابی کند، دوباره نیرو و انرژی خود را جمع کند. از این نظر، چنین عملیاتی علیه ج‌ه‌پ وجود دارد. در واقع سیستمی از تله‌ها درون تله‌ها وجود دارد.

ما نمی‌دانیم که اپوزیسیون درون نظام چقدر این را ارزیابی می‌کند، چقدر این را خوب می‌بیند یا آیا مایل است این کار را انجام دهد. این به عنوان یک سیاست دولتی نیز منعکس می‌شود. این ممکن است بعد بین‌المللی نیز داشته باشد. این سیاست ممکن است از خارج و سطح بین‌المللی پشتیبانی دریافت کند. ممکن است در مقیاس بین‌المللی کسانی باشند که ج‌ه‌پ را تشویق می‌کنند، کسانی که به ج‌ه‌پ جسارت می‌بخشند، و یا کسانی که آک‌پ را تشویق به انجام این کار می‌کنند. بدون شک افراد نفوذی زیادی در داخل دولت وجود دارد. اما این سیاست در واقع هیچ چیزی برای جامعه و مردم ترکیه به ارمغان نمی‌آورد.

جنگ نسل‌کشی سرچشمه انواع غیرقانونی‌هاست

این یک واقعیت در ترکیه است. تا زمانی که مسئله کورد بر اساس دموکراسی حل نشود، ترکیه دمکراتیک نمی‌شود، قانون، دموکراسی و عدالت به ترکیه نمی‌آید. این فقر و گرسنگی غیرقابل حل است. اکنون از تورم صحبت می‌کنند، یک فروپاشی جدی اقتصادی وجود دارد. از بحران گذشته است، یک وضعیت فروپاشی وجود دارد. دلیل این امر چیست؟ این یک جنگ نسل‌کشی علیه کوردها است. جنگ نسل‌کشی علیه کوردها علت و فروپاشی نتیجه آن است. این حقیقت ماجراست. ما هرگز نمی‌توانیم مشکلات قضایی و حقوقی ترکیه را مستقل از جنگ نسل‌کشی علیه کوردها ارزیابی کنیم! جنگ نسل‌کشی علیه کوردها منشأ و عامل انواع بی‌قانونی‌هاست. عامل بی‌عدالتی است. در حال حاضر قانون در امرالی اعمال نمی‌شود. دلیل آن چیست؟ مسئله کورد است. زیرا رهبری در نتیجه مسئله کورد در آنجاست. علت و معلول آن در امرالی است. سیستم شکنجه و انزوا نتیجه این است. بدون گذار از اینها چگونه ترکیه به مسیر خود باز می‌گردد و این وضعیت عادی می‌شود؟

به عنوان مثال، ج‌ه‌پ تا کنون تجمعات مختلفی داشته است. او به ریزه رفت و یک تجمع چای برگزار کرد، تجمع گندم برگزار کرد. این جنگ نسل‌کشی کوردها است که باعث بحران چای در ریزه شد. این جنگ نسل‌کشی کوردها است که باعث بحران گندم کشاورزان شد. تمام منابع ترکیه به سمت جنگ، جنگ نسل‌کشی کوردها پمپاژ می‌شود. ای ج‌ه‌پ، چرا تو تجمعی برگزار نمی‌کنی که دلیل و منشأ اصلی این مشکل چیست؟ اینها همه نتیجه است. بعد از انتخابات محلی، ج‌ه‌پ باید یک پروژه، برنامه‌ای برای حل دموکراتیک مسئله کورد می‌داشت و آن را اعلام می‌کرد. باید همه جا تجمعات بسیار جامعی برگزار می‌کرد. او باید برنامه‌اش را عمومی می‌کرد. اگر او واقعاً می‌خواهد این رژیم را تغییر دهد و قانون و عدالت را به ترکیه بیاورد، این قوی‌ترین روش و سبک مبارزه است، این مفهوم آن است. این چیزی است که بیش از همه این رژیم را به چالش می‌کشد و نابود می‌کند. به عنوان مثال، هیچ صدا و اقدامی در مورد این موضوع وجود ندارد. از این نظر وضعیت لیبرالیزه کردن جامعه مطرح است.

به نوعی خشم جامعه ترکیه افزایش یافته است. تنش‌ها علیه این رژیم فاشیستی افزایش یافته است. جامعه پریشان است، چون در حال فرسایش است. کلیچدار اوغلو ورود مردم به خیابان‌ها و میادین را ممنوع کرد. وقتی اتفاقی می‌افتاد به صندوق‌ها اشاره می‌کرد و می‌گفت: «صدای‌تان را بلند نکنید». با روحیه یِنی‌کاپی این حکومت را تقویت کرد و آن را زنده نگه داشت. حال اگر دوره اوزگور اوزل نیز بر اساس نتایج جنگ نسل‌کشی کوردها تجمعاتی برگزار کند و سیاست نرم کردن خشم فزاینده جامعه، کاهش تنش فزاینده، آرام کردن جامعه، مشروعیت بخشیدن به رژیم فاشیستی آک‌پ-م‌ه‌پ و شریک شدن در جنایاتش را اجرا کند؛ نمی‌تواند سیاستی متفاوت‌تر از سیاست‌های کلیچدار اوغلو و دنیز بایکال ارائه دهد. او در نهایت مانند کیلیچداراوغلو و دنیز بایکال خواهد بود. ما باید در مقابل این موضوع بسیار محکم بایستیم. به ویژه نیروهای دموکراتیک نیاز به سازماندهی بسیار قوی و توسعه یک جنبش مقاومت قوی در برابر این رژیم فاشیستی دارند.

یک پایه بسیار قوی برای مقاومت وجود دارد

این مقاومت مشترک یکپارچه مردم است که این رژیم فاشیستی در حال فروپاشی آک‌پ-م‌ه‌پ را به کلی فرو می‌پاشد و آن را به سطل زباله تاریخ می‌اندازد. از این نظر، جو بسیار مهمی در ترکیه با این انتخابات محلی پدید آمد، پایه بسیار قوی ایجاد شد. اساس بسیار قوی برای سازماندهی یک جنبش دموکراسی قوی و جنبش ضد فاشیستی در سراسر ترکیه وجود دارد. اکنون این نیروهای دموکراتیک کوردستان و ترکیه هستند که این زمینه و این پتانسیل را سازماندهی خواهند کرد. این مبارزه مشترک متحد آنهاست. اکنون مبارزه مشخصی وجود دارد. اما این مبارزه هنوز کاملاً متحد نشده است. هنوز هم کمی آشفته و منقطع و پراکنده است. بنابراین نمی‌تواند یک هم‌افزایی کامل را آشکار کند. از این نظر، توده عظیمی وجود دارد که از این رژیم فاشیستی بسیار عصبانی است، این رژیم فاشیستی را نمی‌پذیرد و آن را رد می‌کند. باید این پتانسیل را در یک زمینه گردهم آورد. لازم است در یک مبارزه مشترک متحد، متحد شویم.

این وظیفه بر عهده نیروهای دموکراسی است. این وظیفه بر عهده‌ی همه نیروهای دموکراتیک، به ویژه دم پارتی و ه‌دک می‌باشد. در گرد هم آمدن و به راه انداختن یک مبارزه مشترک متحد هنوز ضعف وجود دارد. اگر آنها می‌توانستند گرد هم آیند و اراده متحد خود را برای مبارزه نشان دهند، میلیون‌ها نفر پشت سر آنها دست به کار می‌شوند. قیام می‌کنند. میلیونها نفر برای این کار آماده هستند. ما این را دیده‌ایم، جلوی چشمان ماست. پس مشکل چیست؟ مشکل پیشاهنگی وجود دارد. مشکل ایجاد یک اتحاد دموکراسی قوی وجود دارد. مشکل سازماندهی یک مبارزه مشترک متحد و رهبری جامعه وجود دارد. این مشکل هنوز برطرف نشده است. این باید به سرعت برطرف شود. اگر آنها بتوانند به این هدف برسند، می‌توانند فشار جدی و قوی‌تری بر ج‌ه‌پ وارد کنند و از افتادن ج‌ه‌پ در دام این دولت فاشیست آک‌پ-م‌ه‌پ جلوگیری کنند. همچنین می‌توانند از شریک شدن او در این سیاست‌های کثیف جلوگیری کنند. حتی اگر ج‌ه‌پ با این موافق نباشد، می‌توانند پایگاه ج‌ه‌پ را به سمت خود جذب کنند. زیرا پایگاه ج‌ه‌پ همچنان در تلاش برای درک سیاست‌های فعلی است. هنوز معنا پیدا نکرده است. با شک و تردید به آن نگاه می‌کند و بسیار انتقادی است. دنبال می‌کند، سعی می‌کند بفهمد و واکنش نشان می‌دهد. این یک بخش بزرگ است. آنها همچنین می‌توانند آن گروه را به سمت خود جذب کنند. این باید توسعه یابد. به عنوان مثال، جنبش اکولوژی در ترکیه به تدریج در حال توسعه است. در حال حاضر یک نسل‌کشی اکولوژیک در کوردستان به عنوان بخشی از سیاست‌های نسل‌کشی وجود دارد. معادن ، نیروگاه‌های برق هیدرولیکی، سدها، معادن شن و ماسه، نفت در همه جا؛ به عبارت دیگر طبیعت کوردستان را از بین می‌برد، اکولوژی را از بین می‌برد، موجودات زنده را از بین می‌برد و اقلیم را تغییر می‌دهد. اکنون بر پایه سودجویی و غارت طبیعت در ترکیه همین سیاست‌ها را انجام می‌دهند.

مقاومت مردم ما در جولمرگ وجود دارد و در حال توسعه است. در درسیم، مقاومتی در اطراف مونزور در حال گسترش است. در همه جا بصورت پراکنشی وجود دارد. در ترکیه، مقاومت ایکیز‌دره، آک‌بَلَن، کوه غاز و فوچا وجود دارد. در حال توسعه است، اما به صورت پراکنده و منقطع. به عنوان مثال، اگر بتوانیم این جنبش بوم‌شناسی را به یک جنبش اکولوژیکی متحد و قوی در کوردستان و ترکیه تبدیل کنیم، می‌توانیم تا حد زیادی از این نسل‌کشی اکولوژیک جلوگیری کنیم. این ضربه بزرگی به فاشیسم وارد می‌کند و باعث فروپاشی بزرگ آن خواهد ‌شد.

مقاومت پراکنده هستند و مشکل رهبری وجود دارد

این مقاومت‌ها نیز منقطع و پراکنده هستند. این باید به سرعت برطرف شود. این نیز مبارزه‌ای برای دموکراسی است. این یک کار اساسی است که سازماندهی یک اتحاد و جنبش دموکراتیک متحد مشترک بسیار جامع را می‌طلبد و ضروری می‌کند. در واقع آنها با هم و متحد هستند. این مبارزه زنان است. جنبش زنان واقعاً در حال رشد در کوردستان و ترکیه است. جنبش زنان بسیار قوی است. اگر بتوانیم این کار را با قدرت در کنار جنبش ضد دموکراسی و ضد فاشیستی علیه فاشیسم انجام دهیم، این فاشیسم حتی یک روز هم زنده نخواهد ماند. اما مشکل رهبری وجود دارد. به دلیل وجود این نقص، از این هندیکاپ و معضل گذار صورت نمی‌گیرد. باید به سرعت بر این امر غلبه کرد.

ماه ژوئن ماه شهدای فدائی است

ماه ژوئن ماه شهدای ایثارگر است. یاد و خاطره همه شهدای ماه ژوئن و انقلاب به ویژه شهدا رفیق زیلان، رفیق سما و رفیق گولان را با احترام و محبت و سپاس گرامی می‌دارم.

غیر از این رفقای شهید بسیار ارزشمندی هم در ماه ژوئن داریم. مخصوصاً خانم یاورکایا، یکی از اولین شهدای ما، مبارزی بود که در ماه ژوئن به شهادت رسید. به غیر از او راپَرین آمد، بِریوان زیلان، رفیق علی پلنگ و فاضل بوتان نیز در این ماه به شهادت رسیدند.

این ماه همچنین ماه شهادت ۱۰ تن از رفقای ما است که در کنار مردم فلسطین ایستادند و در برابر حملات نسل‌کشی اسرائیل به فلسطین ایستادگی کردند. همزمان ماه شهادت فرمانده ابولیلا از اعضای شورای نظامی منبج نیز می‌باشد. شهادت رفیق حسین جواهر از جنبش انقلابی ترکیه نیز در ماه ژوئن بود.

از جنبش آزادی کوردستان، از جنبش انقلابی ترکیه، همچنین از جنبش انقلابی عرب؛ به عبارت دیگر ماه ژوئن، ماهی است که در آن انقلابیون بسیار ارزشمندی به شهادت رسیده‌اند. من از همه آنها با احترام، محبت و قدردانی یاد می‌کنم.

البته عملیات رفیق زیلان فراتر از یک عملیات نظامی است، پیامدهای سیاسی، اجتماعی و ایدئولوژیکی این عملیات بسیار مهم است.

رفیق زیلان عملیات خود را علیه توطئه ایجاد شده علیه رهبر آپو انجام داد. در ۶ می ۱۹۹۶ توطئه‌ای علیه رهبری در دمشق شکل گرفت. این اولین توطئه در تاریخ ما بود. هدفش نابودی جسمانی رهبر ما بود. رفیق زیلان در برابر این توطئه موضع گیری کرد و پاسخ داد. این را هرگز نمی‌توان صرفاً یک عملیات نظامی به معنای محدود دانست. نمی‌توان آن را صرفا اینگونه ارزیابی کرد که رفت و عملیات فدائیانه انجام داد، این همه سرباز کشته شدند. در جایی مثل درسیم البته ضربه نظامی بزرگی به دشمن وارد کرد. او شکست بزرگی بر ارتش ترکیه وارد کرد. این یک چیز جداگانه است.

رفیق زیلان رفیقی زن است که زندگی آزاد را در شخصیت رهبر آپو نمایندگی می‌کند. از این نظر، پیامی که او به دوست و دشمنان داد و نگرشی که از خود نشان داد واقعاً بسیار معنادار است. رهبر آپو برای مردم کورد، خلق‌ها، زنان و بشریت چه معنایی دارد؟ رفیق زیلان با این عملیات خود این را نشان می‌دهد. به عنوان مثال، دولت ترکیه برای مدت طولانی پس از آن هرگز جرات انجام چنین کاری را در دمشق نداشت. این ترس بزرگی را در قلب و ذهن دولت ترکیه ایجاد کرد. باز هم قدرت معنایی بسیار قوی در درک و مفهوم‌شدن بهتر واقعیت رهبری را در نزد مردم کورد، خلق‌ها و جامعه نشان داد. او قدرت ایدئولوژیک را نشان داد و توسعه داد. از این نظر نیز بسیار مهم است.

البته لازم است آن را به طور خاص برای زنان ارزیابی کرد. رهبر آپو همیشه رفیق زیلان را مانیفست آزادی می‌دانست. و همیشه می‌گفت: «زیلان خط پیروزی در جنگ و خط زن آزاد در زندگی است». رفیق زیلان واقعاً چنین شخصیتی است. راه را بر تاکتیک‌های گریلایی که دچار انسداد شده بود هموار کرد. یک مقاومت گریلایی، یک روند عملیات گریلایی در امتداد خط فدائی توسعه یافت. نوآوری در تاکتیک‌ها ظاهر شد.

در حال حاضر هزاران زیلان وجود دارد

این عملیات پیامدهای چند بعدی و بسیار مهمی داشت. و البته تاثیر آن بر زنان بسیار زیاد بود. رفیق زیلان زن سنتی، جامعه سنتی و استانداردهای خانواده سنتی را رد کرد. در واقع در برابر واقعیت زن برده (کنیز) و واقعیت غالب مردانه موضع محکمی گرفت و ضربه‌ای وارد کرد. این امر منجر به تغییر، دگرگونی و پرسشگری در زنان و جامعه شد.

ما می‌دانیم که واقعیت فعلی خانواده یک خانواده مردسالار است. مبتنی بر سلطه مردان و بردگی زنان است. بنابراین، انرژی زن و مرد را می‌بلعد و منجمد می‌کند. حیثیت زن و مرد را از بین می‌برد، آنها را بی‌ارزش می‌کند و عینیت می‌بخشد. در چنین رابطه‌ای بین زن و مرد، در چنین ساختار خانوادگی آزادی وجود ندارد. رهایی وجود ندارد. این واقعیت خانواده‌ای است که تحت سلطه مردان و جنسیت‌گرایان است که کاملاً مبتنی بر مالکیت است، به‌ویژه بر اساس فهمی که اساساً زنان و کودکان را به خود اختصاص می‌دهد. این واقعیت خانوادگی، این فرهنگ خانوادگی جامعه را تشکیل می‌دهد. نظام دولت-ملت و همه نظام‌های قدرت دولتی از این واقعیت خانوادگی تغذیه می‌شوند.

در واقع خانواده نمونه اولیه و هسته اصلی دولت است. قدرت سیستم دولتی را تغذیه می‌کند. همانطور که زن و بچه در خانواده دارایی مرد هستند، جامعه نیز به مالکیت نظام حکومتی حاکم درآمده است. همانطور که زن برده مرد در خانواده است، جامعه نیز برده دولت حاکم شده است. به عبارت دیگر خانواده دائماً بردگی تولید می‌کند. روابط وابسته ایجاد می‌کند، وابستگی و بردگی را توسعه می‌دهد. به وضعیتی که صد در صد به مردانگی وابسته است درآورده شده است. آیا زنی که وابسته به مرد و کنیز است می‌تواند آزاد باشد؟ آیا زنی که آزاد نباشد می‌تواند آزادانه و برابر با مرد زندگی کند؟ آیا آن خانواده می‌تواند یک خانواده آزاد، برابر، یک خانواده دموکراتیک باشد؟ آیا امکان دارد؟ هرگز. واقعیت خانوادگی موجود، بی‌احترامی وحشتناک، بی‌مهری و بی‌ارزشی نسبت به زنان است.

رفیق زیلان هم رفیق متاهلی بود. او این رابطه را رد کرد. او می‌دید که در آن رابطه وابستگی و تملک وجود دارد. او دید که این یک رابطه برده-برده‌دار است، رابطه‌ای که بردگی به همراه می‌آورد. او قبول نکرد. اکنون، البته، هزاران زیلان در این مسیر مبارزه می‌کنند.

اما رفیق زیلان استانداردهای زندگی آزاد، جامعه آزاد، خانواده آزاد دموکراتیک، مرد آزاد و زن آزاد را بالا برد. به یک خط‌مشی مبدل شد. به خط‌مشی آزادی، به مانیفست آزادی تبدیل شد. این بسیار معنادار است. مبارزات آزادی زنان در این مسیر شتاب زیادی به دست آورد. پس از عملیات رفیق زیلان، تحلیل رهبری از آزادی زن عمیق‌تر شد. به تحلیل رهبری از زنان در سال ۱۹۹۸ به بعد نگاه کنید. به تحلیل‌هایش در رابطه با مردانگی، خانواده و جامعه، تحلیل‌هایش در رابطه با دولت نگاه کنید. عمق زیادی پیدا کرد. همچنین رهبری را از نظر فکری، ایدئولوژیکی و فلسفی تغذیه کرد. رهبری که تغذیه شد، مبارزه آزادی زنان را نیز تغذیه کرد. اکنون، برای مثال، جنبش زنان کورد واقعا قوی‌ترین جنبش در ترکیه، در سراسر کوردستان، در سراسر خاورمیانه و حتی در جهان است. امروز جنبش زنان کورد در جهان از نظر ایدئولوژیک رهبری جنبش زنان جهان را بر عهده دارد. از نظر ایدئولوژیک، نظری، حتی سازمانی و عملی…

واقعیت رهبری که همیشه این معنا را خلق کرد، معنا را تعمیق بخشید، ایدئولوژی را عمیق کرد، ایدئولوژی آزادی را در صف این رفقای فداکار ژرف نمود، آشکار شد. با عمیق شدن واقعیت زنان و مبارزه پدیدار شد.

اکنون دولت فاشیستی آک‌پ-م‌ه‌پ به جنبش زنان حمله می‌کند. به طرز شگفت‌انگیزی حمله می‌کند. زیرا در حال حاضر جنبش زنان قوی‌ترین جنبش در کوردستان و ترکیه است. این قوی‌ترین جنبش مقاومت است. این یک جنبش مبارزه است. همچنین جامعه را تغذیه می‌کند، جامعه را تغییر و متحول می‌کند. جامعه را بسیج می‌کند. این نیروی پیشرو اساسی است. قدرت دینامیکی است. این نیرویی است که بیش از همه رژیم فاشیستی را تحت فشار قرار می‌دهد. پس او چه می‌کند؟ به طور چند بعدی به جنبش زنان حمله می‌کند. در اینجا حمله به جنبش زنان کورد در کوردستان نیز بخشی از حملات نسل‌کشی است.

خشونت علیه زنان عمدتاً ایدئولوژیک است

به عنوان مثال، یک هدف اصلی از این انتصابات قیم، سیستم ریاست مشترک است. او نمی‌خواهد نظام نمایندگی برابر نهادینه شود یا فرهنگ‌پذیر شود. زیرا این یک جامعه جدید را آشکار خواهد کرد. یک جامعه دموکراتیک آزاد بر اساس آزادی و برابری زن و مرد ایجاد خواهد کرد. یک نظام و سیاست پدید خواهد آمد. او نمی‌تواند این را تحمل کند و حمله می‌کند. او روسای مشترک را به زندان می‌اندازد. این سیستم را از بین می‌برد. مثلا الان زندان‌های ترکیه پر از انقلابیون زن است. پر از سیاستمداران و کنشگران زن است. به همه جا حمله می‌کند. مواد مخدر، تجاوز جنسی و فحشا حملات جنگ ویژه‌ای هستند که علیه خط‌مشی آزادی زنان به منظور پسرفت، فرسایش و رد جنبش آزادی زنان انجام می‌شود. همه‌ی آنها خشونت علیه زنان است؛ اینها سیاست‌هایی هستند که آگاهانه و به طور سیستماتیک برای شکستن اراده زنان، واداشتن زنان به تسلیمیت، ایجاد یک جامعه برده‌وار، ناتوان ساختن زنان برای مبارزه و ترساندن آنها تدوین شده‌اند. بنابراین شعارهایی از این دست سر داده می‌شود. «خشونت علیه زنان سیاسی است». معنای آن بسیار محدود است. خشونت علیه زنان فقط سیاسی نیست. خشونت علیه زنان اساساً ایدئولوژیک است. سیاسی است زیرا ایدئولوژیک است. بر اساس یک ایده است. این مبتنی بر تفکر مردانه و فرهنگ مردانه است. خشونت علیه زنان بر اساس فرهنگ تجاوز جنسی پنج هزار ساله است که بر مردسالاری متکی است. در این زمینه سیاست عملی اجرا می‌کند. اما این سیاست مبتنی بر یک ایدئولوژی، یک ایده، یک فرهنگ پنج هزار ساله مردسالار، فرهنگ و ایدئولوژی جنسیت‌گرایی است. اکنون مثلاً این شعار را تعمیم داده‌اند. من یک روز تلویزیون تماشا می‌کردم. در برخی مدارس برخی معلمان و امامان به کودکان تجاوز کرده‌اند. برخی از کنش‌های اعتراضی توسعه یافت. بنری در دست می‌گیرد و می‌گوید؛ «کودک آزاری سیاسی است». چه استثماری؟ چرا نرم می‌کنید؟ چرا لیبرالیزه می‌کنید؟ چرا با این جمله مشروعیت می‌دهید؟ تجاوز است. این یک کودک‌کشی است. تجاوز به کودک است. این رژیم واقعاً می‌خواهد یک جامعه برده ایجاد کند.

ما باید قوی‌تر به مبارزه آزادی زنان ادامه دهیم

از همان ابتدا هدفش این بوده است. او می‌خواهد یک جامعه برده ایجاد کند. او برای رسیدن به این هدف چه می‌کند؟ او زنان را هدف قرار می‌دهد. او می‌خواهد جنبش آزادی زنان را تضعیف کند. می‌داند که قدرتی برای از بین بردن کامل آن ندارد. او می‌خواهد شما را ضعیف کند، اراده شما را بشکند، شما را بترساند. به همین دلیل است که او یک حمله چند بعدی انجام می‌دهد. یکی از جنبه‌های آن تجاوز جنسی، خشونت، فحشا و مواد مخدر است.

بعد دیگر تخریب اقتصادی است. زنان به شدت بیکار هستند، به معنای واقعی کلمه به کار خانگی در خانه محکوم می‌شوند، آنها به بردگی گرفته می‌شوند، کار آنها دیده نمی‌شود، و زنان از نظر اقتصادی قادر به مدیریت خود نیستند. دست و بالش را شکسته و ضعیف کرده‌اند. مثلاً در حوزه آموزش هم همین کار را می‌کنند. اکنون یک برنامه آموزشی آماده کرده‌اند. این یک برنامه آموزشی کاملاً زن‌ستیزانه و واقعاً ضد اجتماعی است. برنامه درسی خصمانه با باورداشت‌ها. مونیستی، مذهبی و نژادپرستانه. او می‌خواهد نسل‌های آینده را با تغییر ذهنیت آنها با سیستم آموزشی متناسب با خودش شکل دهد. او می‌خواهد یک جامعه برده ایجاد کند. پراکتیک این نیز وجود دارد.

آن روز در اخبار دیدم. جمعی از دانش‌آموزان دختر جوان. جشن فارغ‌التحصیلی بود، می‌روند مراسم. لباس‌هایشان را بهانه قرار داده و از شرکت کردن آنها در این مراسم ممانعت می‌کنند. چنین حمله شاخه و دم‌دار. این یک سیاست نابودی زنان است. خشونت روانی همه جا موج می‌زند. آنها را پست و تحقیر می‌کنند، و مدام به آنها احساس بی‌ارزشی می‌دهند. مثلا ۲۴ ساعت در اخبارها نشان داده می‌شود. او یک نویسنده، روزنامه‌نگار، سیاستمدار شناخته شده است. می‌بینید که در خانواده با خشونت مواجه می‌شود. او یک هنرمند مشهور است، او یک روزنامه‌نگار و نویسنده مشهور است، در خانواده با خشونت مواجه می‌شود؛ او یک سیاستمدار است، در خانواده خشونت تجربه می‌کند؛ از طرف همسرش، دوست پسرش، مورد خشونت قرار گرفته و به قتل می‌رسد.

این دولت فاشیستی، حکومت فاشیستی آک‌پ-م‌ه‌پ، سیاستی را اجرا کرد که فرهنگ جنسیت‌گرایی را بیش از پیش تشدید کرد و خشونت علیه زنان را ده‌ها بار افزایش داد. به هر حال برای آنها غیرممکن است که از این موضوع نتیجه بگیرند. جنبش آزادی زنان در همه جا در حال رشد و گسترش است. این باید با شدت بیشتری انجام شود. باید این دولت مردانه و مردسالار را یکی یکی پاسخگوی این امر دانست. زن این قدرت را دارد که این را بپرسد.