مراد کاراییلان، عضو کمیته اجرایی پکک، در یک برنامه ویژه که از تلویزیون استرک (Stêrk TV) پخش شد، مقاومت با مرکزیت زاپ در برابر حملات اشغالگری را ارزیابی کرد. کاراییلان با بیان اینکه جنگ گریلایی با روش دفاع اکتیو (فعال) انجام میشود، گفت: دولت ترکیه خسارات خود را پنهان کرده است.
کاراییلان با اشاره به اینکه در باکور کوردستان نیز مقاومت جدی صورت گرفت و دولت ترکیه سانسور زیادی بر این مقاومت اعمال کرد، افزود: جنگهای زاپ، متینا و آواشین در سالهای اخیر برجسته شد. قبلا در روژاوا هم همینطور بود. اما عمدتاً در ۸ سال گذشته، جنگ در باکور کوردستان بدون وقفه ادامه دارد. افکار عمومی چندان نمیتوانند پیگیری کنند، زیرا دولت ترکیه به شدت سانسور اعمال میکند. فقط زمانی که تلفاتی داشته باشیم به برخی از تلفاتشان اعتراف میکنند، در غیر اینصورت به هیچ وجه آشکار نمیکنند.
کاراییلان با بیان اینکه جنگ در زاپ نامتعادل و نابرابرانه بود و اراده گریلا با وجود کمبودن امکانات، بزرگ میباشد، گفت: اما کسانی که از امکانات کمی برخوردارند، اراده، هوش، ایثار و از خودگذشتگی بالایی دارند و در آرمان خود برحق هستند. از این لحاظ طرف ما هم برجسته میباشد. بنابراین، ما میگوییم "در پایان ما پیروز خواهیم شد". وضعیت در حال حاضر اینگونه است و بسوی موفقیت در حال پیشروی است. مردم ما باید بدانند؛ قلعههای مقاومت بسیار بزرگی وجود دارد و مقاومتی که در آنجا نشان داده میشود با حروف زرین در تاریخ کوردستان جای خود را خواهد گرفت. زیرا چیزی معمولی نیست. چیزی فوقالعاده، مهم و تاریخی است. اکنون این روند ادامه دارد و پیروز خواهد شد.
گفتوگو با مراد کاراییلان، عضو کمیته اجرایی پکک به شرح زیر است:
*رهبر آپو ۲۹ ماه است که در انزوای مطلق و تشدید شده نگه داشته میشود. در این مورد میخواهید به چه چیزی اشاره کنید؟
همانطور که مشخص است سالگرد ۱۵ اوت نزدیک است. رهبر آپو و رفقایش بیشترین سهم را در تحقق ۱۵ اوت دارند. فرا رسیدن این جشن رستاخیز را به همه رفقای اسیر دشمن به ویژه رهبر آپو تبریک میگویم. امیدوارم مبارزه برای آزادی بر اساس خط ۱۵ اوت به پیروزی برسد. همچنین آرزو میکنم که این امر منجر به آزادی و دموکراسی برای همه زندانیان شود.
۲۹ ماه است که هیچکس در مورد زندان در ترکیه اطلاعی دریافت نکرده است. در این دوره که رسانه توسعه یافته است، دنیا به یک دهکده کوچک تبدیل شده و همه از یکدیگر مطلع هستند، هیچکس در ترکیه از یک زندان اطلاعی ندارد. این طبیعی نیست، یک وضعیت فوقالعاده است. قانون و حقوق را کنار بگذاریم. تمام موازین انسانی، اخلاقی و اجتماعی زیر پا گذاشته شده است. خانواده، بستگانش، هیچ کس از او خبر ندارد.
انزوا تصمیمی است برای نسلکشی خلق کورد
رهبر آپو یک فرد معمولی نیست. ایشان رهبر خلق کورد هستند. دولت ترکیه قبلاً این را پذیرفته و بر این اساس مذاکراتی انجام داده است. مردم ما چند بار کمپین امضا راهاندازی کردهاند. پیش از این، ۱۰ میلیون امضا جمعآوری و تحت نظارت دفتر اسناد رسمی در بروکسل به قدرتهای بینالمللی تحویل داده شد. اخیرا در روژاوای کوردستان اگر اشتباه نکنم حدود ۳ میلیون امضا جمعآوری و به نهادهای بینالمللی تحویل داده شد. به عبارت دیگر ایشان رهبر خلق کورد هستند. وی رهبر (نظام) مدرنیته دموکراتیک میباشد. خلقهای منطقه بیش از خلق کورد، راهحل مشکلات خود را در رهبر آپو میبینند. وی فردی است که دیدگاههایی در سطح یک فیلسوف دارد و دارای پارادایم است. بنابراین ایشان یک فرد معمولی نیستند. اما دولت ترکیه به طور مداوم (علیه ایشان) انزوا و شکنجه روانی را اعمال میکند. این اجرایی برنامهریزیشده است، بطور برنامهریزشده اجرا میگردد. این یک تصمیم است. چه تصمیمی است؟ این تصمیم برای از بین بردن اراده خلق کورد و انجام نسلکشی خلق کورد است.
اگر دولت چنین تصمیمی نداشت و اگر دولت میخواست با کوردها در صلح و آرامش زندگی کند، بهترین گزینه برای آنها رهبر آپو بود. آنها هم این را خوب میدانند. رهبر آپو میتواند قدرت حل این موضوع باشد. پس چرا دست به چنین روشی نمیزنند، بلکه تمام موازین قانونی، حقوقی و اخلاقی را به طور فوقالعاده زیر پا میگذارند و از این طریق سیاستی را در قبال رهبر آپو و سه رفقایش در امرالی انجام میدهند. زیرا این دولت از حملهی نظاممند نابودسازی اراده خلق کورد را پیروی میکند. دولت ترکیه نمیخواهد چیزی به نام کوردها باقی بماند. به همین دلیل نمیخواهد با کوردهای هویتدار زندگی کند. فقط میخواهد با کسانی که بردگی را میپذیرند زندگی کند. حتی نمیخواهد نام کورد را بشنود. این حملهی نظاممندی است که توسط حزب عدالت و توسعه-حزب حرکت ملیتگرا - اَرگَنَکون دنبال میشود.
این نگرش بر ضد خلق کورد، علیه موجودیت خلق کورد است. مردم ما باید این را بدانند و در برابر این نگرش و موضع مبارزه کنند. به عبارت دیگر، تک تک مردم ما باید بدانند که این سیاستی که دولت ترکیه در امرالی انجام میدهد، متوجه آنها نیز هست. این سیاست خطرناک است و هدف آن نابود کردن است. تا زمانی که این سیاست برقرار باشد، خطر نابودی خلق کورد در دستور کار خواهد بود. مردم ما باید این را ببینند و بر اساس آن عمل کنند.
ما باید روند قیام را شروع کنیم
البته گذار از این وضعیت ممکن است. ما باید یک مبارزه مردمی را با مشارکت گسترده انجام دهیم و این سیاست را بشکنیم. ما باید به آنها نشان دهیم که این سیاست نتیجهای نخواهد داشت. آنها نمیتوانند موفق شوند. آنها نمیتوانند خلق کورد را ضعیف کنند. آنها نمیتوانند خلق کورد را نابود کنند. آنها نمیتوانند سیاست نسلکشی را در کوردستان حاکم سازند. ما باید آن را به هر طریق ممکن نشان دهیم. برای این، ما باید سازماندهی کنیم، دست به اقدامات بزنیم و روند قیام را آغاز کنیم. این لازم است. اگر مردم ما به صورت دسته جمعی حاضر شوند، اگر اراده خود را نه تنها با امضای خود، بلکه با ایستار و موضعگیریاش نشان دهند، آنوقت ممکن است که دشمن عقبنشینی کند و این سیاست انزوا شکسته شود.
از سوی دیگر، تا زمانی که این سیاست وجود دارد، قانون و دموکراسی نمیتواند در ترکیه توسعه یابد. دموکراتهای واقعی ترکیه باید این را ببینند. تا زمانی که انزوا، بیقانونی و زیر پا گذاشتن همه معیارات وجود داشته باشد، آن دولت چگونه دموکراسی را توسعه خواهد داد؟ چگونه فرصت دموکراسی را خواهد داد؟ این بیقانونی راه را برای همه بیقانونیها هموار میکند. به عبارت دیگر، انزوا متوجه کل خلق کورد و دموکراسی ترکیه است. مربوط به آینده خلقها است. به همین دلیل است که دموکراتهای واقعی ترکیه باید با انزوا مخالفت کنند. کسانی که خواهان دموکراسی در سیاست ترکیه هستند، روشنفکران واقعی ترکیه که خواهان دموکراسی هستند، میتوانند اعتراض کنند. ما دیدیم؛ آقای مردان یاناردق به عنوان یک شخص واقعاً شجاع چند کلمهای را بیان کرد. رژیم فاشیستی حزب عدالت و توسعه- حزب حرکت ملیتگرا بلافاصله وی را دستگیر و زندانی کرد. در حالی که او کسی مشهور است، سردبیر یک تلویزیون است. او یک روشنفکر ترک است که خواهان دموکراسی است. و همه میدانند که این شخص بر اساس خطمشی کمالیسم مبارزه میکند. اما وقتی در آنجا حرفی درست زد، بلافاصله او را گرفتند. به طور خلاصه، آنها نمیخواهند دموکراتهای ترکیه صدای خود را علیه این بیقانونی بلند کنند. مثلا کوردها هم همین را میگویند بلافاصله دستگیرشان نمیکنند. چون در کوردستان کوردها، سیاستمداران کورد، روشنفکران کورد، حقوقدانان اساسا هر روز این حرفها را میزنند. همه آنها گفته بودند؛ رهبر آپو اراده خلق کورد است، رهبر آپو رئیس خلق کورد است، رهبر آپو یک زندانی سیاسی است، رهبر آپو سطح فلسفی دارد، در ترکیه انزوا وجود دارد، این انزوا غیرقانونی است. تمام اینها را همه هر روز میگویند، حتی در پارلمان ترکیه هم گفته میشود. اما نگاه کنید؛ مردان یانارداق را دستگیر کردند. چون نمیخواهند آن محافل در مورد چنین چیزی صحبت کنند. آنها این کار را به عنوان پیامی برای روشنفکران ترک انجام دادند.
کسانی که میخواهند در مقابل غیرقانونیها بایستند، نباید در قبال انزوا سکوت کنند
پس این مسئله آزادی و دموکراسی است؛ یک امر انسانی است. هرکسی که میخواهد از بشریت صیانت بعمل آورد و در برابر انواع بیقانونیها بایستد، نباید در برابر انزوا سکوت کند. اگر مردم ما میخواهند موجودیت و هستیاش را بیابند، اگر میخواهند دعوی هستیاش را قطعی کنند و ادامه دهند، باید صدای خود را علیه انزوا بلند کنند. زیرا بیش از هر چیز این انزوا علیه خلق کورد است. نه علیه یک شخص، بلکه علیه یک جامعه است. به همین دلیل این امر یک موضوع مبارزه است. فراخوان من در راستای مبارزه با سیاست انزوا و نسلکشی است. تنها با این کار میتوانیم انزوا را بشکنیم. با مبارزهای گسترده و تودهای میتوانیم سیاست نسلکشی و انزوای اجرا شده در امرالی که در کوردستان ادامه داده میشود را بشکنیم.
*ما در سی و نهمین سالگرد کارزار ۱۵ اوت هستیم. قبل از جشن رستاخیز دوران تاریکی در کوردستان سپری میشد و تقریباً به مرکز ارتجاع مبدل شده بود. ۱۵ اوت چه تغییراتی در کوردستان ایجاد کرد؟
پیشاپیش جشن رستاخیز را به همه بینندگان، مردم ما، دوستان مردم ما و رفقایمان تبریک میگویم. یاد و خاطره همه شهدای انقلاب کوردستان را در شخص فرمانده جاویدان عگید (معصوم کورکماز) و زیلان فدائی (زینب کیناجی) گرامی میدارم و تعهدی که به آنها دادهایم را تکرار میکنم.
روزهایی که میگذرانیم صدمین سالگرد لوزان است. در مورد آن خیلی بحث شد. لوزان یک معاهده نسلکشی کوردستان است. اینطور بیان شد. درسته. در چارچوب لوزان، سیاست نسلکشی سیستماتیک در کوردستان به ویژه در باکور کوردستان انجام شد. در پنجاهمین سال لوزان، در سال ۱۹۷۳، جامعه کوردی در آستانه مرگ قرار گرفت. مثل مریضی بود که در بستر مرگ ناله میکرد. ظهور رهبر آپو در این دوره واقعاً تاریخی بود. دشمن متوجه کار انجام شده در ابتدا با گروه ایدئولوژیکی و متعاقب آن پیشرفت حزب شد و در جنبش عمومی انقلابی نیز تحولاتی رخ داد و در پاسخ به آن مداخله نظامی صورت گرفت. حکومت نظامی ۱۲ سپتامبر ۱۹۸۰ در ترکیه به قدرت رسید. بار دیگر سیاست نسلکشی خود را تشدید کرد.
مقاومت زندان با کارزار ۱۵ اوت عملی شد
در مقابل این، ابتدا مقاومتی تاریخی در زندانها صورت گرفت و سپس کارزار ۱۵ اوت به پیشاهنگی رفیق عگید عملی شد. این البته آسان نبود. در آن زمان بازگشت از فلسطین به کشور آسان نبود. چون دولت ترکیه تقریبا کوردستان را به یک زندان سرگشوده تبدیل کرده بود، کار بسیار سختی بود. آن زمان کادرهای جنبش ما جغرافیای کوردستان را نمیشناختند. به عنوان مثال منطقه بوتان، گارزان و غیره. گروهها باید میرفتند و بسیاری از مناطق و مردم را از طریق نقشه و قطبنما بشناسند. سختیها زیاد بود، اما ایمان و اراده قوی بود. گروهها کوچک بودند، اما ایمانشان بزرگ بود. با چنین زحمات و مبارزهای این بنیاد ایجاد شد. این کارزار و پیشرفت بوقوع پیوست و البته بسیاری از افراد به اشکال مختلفی آن را مورد مداقه قرار دادند. اما این برای خلق کورد معانی زیادی داشت. این فقط یک اعلان جنگ مسلحانه معمولی نبود، یک قیام عادی -معمولی نبود. معانی زیادی داشت. برای خلقی که در خواب بسر میبرد یک نور و یک ظهور شد.
قبل از هر چیز جنبه ایدئولوژیک، سیاسی و اجتماعی این کارزار برجسته بود. درست است، جنبه نظامی هم داشت. از لحاظ نظامی نیز با روحیه فداکاری انجام شد. در یک دقیقه و نیم، پایگاه فرماندهی ژاندارمری اَروح فتح شد. به پیشاهنگی اَردال و بَدرانها چنین روحیه هجومی تا این اندازه قوی و فدائی ایجاد شد. همچنین با (شهدا) علی عینکی و زکیها (امین تاشتان) در شمزینان همانگونه تجربه شد. به عبارت دیگر، جنبه نظامی داشت، اما چیزی که واقعاً برجسته بود، جنبه سیاسی آن بود، پیامی که داد. این اقدام علیه بردهداری کوردها بود و در نتیجه زنجیره بردگی را شکست. به این ترتیب کوردی که در بستر مرگ مینالید، برخاست، قویتر شد و به خیابانها ریخت. قیامها گسترش یافتند. اینگونه بود که قیامها در دهه ۹۰ شکل گرفت. ما آن را انقلاب رستاخیز مینامیم. یعنی دوباره زیستن شد. این به نوبه خود یک انقلاب فکری ایجاد کرد، یک انقلاب اجتماعی ایجاد کرد، زمینه را برای انقلاب زنان فراهم آورد و آن را به اجرا درآورد. بنابراین ملیت ایجاد کرد. چنین نقش تاریخی را در باکور بازی کرد. زمانی که قتلعام حلبجه در سال ۸۸ رخ داد، پیشمرگهها در باشور کوردستان عقبنشینی کردند و جنگ متوقف شد. مبارزات آزادیخواهی کوردها در روژهلات کوردستان وارد مرحله افول شده بود. یعنی سکوتی حاکم شد. درست در چنین دورهای؛ یعنی ظهور گریلا در باکور کوردستان در سالهای ۸۸-۸۹-۹۰-۹۱ یک نور، یک روشنایی و یک امید برای کل کوردستان شد. همراه با تاثیر آن مردم باشور کوردستان قیام ۹۱ را آغاز کردند. یعنی در سطح ملی نیز تاثیر قوی داشت. این البته با تلاش رهبر آپو و ایثار شهدا شکل گرفت.
امروز روح و خطمشی ۱۵ اوت در تمام ایالتهای (مناطق) کوردستان، در باکور و زاپ و در مناطق حفاظتی مدیا در شخص گریلاهای آزادیخواه کوردستان تجربه و اجرا میشود. دشمن تاکنون حملات زیادی انجام داده است. هنگامی که موفقیت در ۱۵ اوت رخ داد، کنعان اَورن گفت: "هر کسی که این کار را کرده است، سربازان ما ظرف ۷۲ ساعت میروند و آنها را در زیر چه سنگی که خود را پنهان کردهاند، از گوششان گرفته و به دادگاه خواهند برد." آن ۷۲ ساعت هنوز ادامه دارد و مقامات ترکیه هر سال میگویند "امسال آن را تمام میکنیم". به عبارت دیگر رشد کرده و توسعه آن امروز در سطح کوردستان و جهان ایدههایی ایجاد کرده است. ایدهای که خلق کرد، زمینهساز روحیه انقلابی، تغییر، تحول و نوآوری در کوردستان شد. سطحی که امروز به آن رسیده است به لطف این پیشرفت به دست آمده است. لذا یک بار دیگر به همه مردم، دوستان خلقمان و همه تبریک میگوییم.
ترکیه در مورد جنگ در باکور کوردستان سانسوری فشرده را اجرا میکند
*اخیرا درگیریهای شدیدی در باکور کوردستان رخ داد. درگیریهایی در درسیم، خیزان و اخیراً در شهر نسیبین رخ داد. به طور کلی در مورد مبارزه در باکور چه نظری دارید؟
جنگهای زاپ، متینا و آواشین در سالهای اخیر برجسته شد. قبلا در روژاوا هم همینطور بود. اما عمدتاً در ۸ سال گذشته، جنگ در باکور کوردستان بدون وقفه ادامه دارد. افکار عمومی چندان نمیتوانند پیگیری کنند، زیرا دولت ترکیه به شدت سانسور اعمال میکند. فقط زمانی که تلفاتی داشته باشیم به برخی از تلفاتشان اعتراف میکنند، در غیر اینصورت به هیچ وجه آشکار نمیکنند. مثلا الان در آگری/گلیداغ دقیقا ۲ ماه است، همانطور که ارتش در سالهای ۱۹۳۰ همیشه در حال عملیات بود، الان هم در گلیداغ بدون وقفه عملیات انجام میشود و درگیریهای زیادی صورت میگیرد. البته ما همیشه با رفقای آنجا ارتباط نداریم، هر از گاهی برقرار میشود. برخی فایلهای صوتی میفرستند. قیامت است. مقاومت در برابر حملات دشمن وجود دارد. اما از آنجایی که ما هیچ ضرری نداریم، دولت ترکیه در مورد آن صحبت نمیکند. به عنوان مثال، از ابتدای سال جاری، رفقایمان یاشار بوتان، فرمانده درسیم، شَوگر و آرژین شهید شدند، آن را گزارش کردند. در این اواخر، رفیق شورش دیلوک و رفیق تِکوشَر در منطقه درسیم به شهادت رسیدند؛ ۱۵ روز پیش خبر آن را پخش کردند. یعنی زمانیکه دو بار شهادت اتفاق افتاد خبر آن را دادند، اما در درسیم عملیات دائمی است. خیلی اوقات تماس و درگیری نیز صورت میگیرد. در منطقه آمد هم همینطور. در نهایت رفیق خمگین سرحد و یکی از رفقایش شهید شدند. آن را اعلام کردند. قبل از آن دوباره خبر شهادت چند تن از رفقا را دادند. همچنین در منطقه مردین فرمانده گرانقدر جانشیر روژهلات به همراه دو تن از رفقایش به شهادت رسیدند، اخبار در مورد آنها را نیز دادند. در منطقه بوتان، لیلا سُرخین همراه با گروهی از رفقای زن روزها بطور بیوقفه علیه آنها جنگیدند. در جنگی که در منطقه بسطا رخ داد، به پیشاهنگی رفیق لیلا و رفیق روژبین گَوَر، ضربات زیادی به دشمن وارد شد. دشمن فقط خبر شهادت رفقایمان را داد. در منطقه جیلو هم همینطور شد. رفیق علیشیر و رفقای همراهش شهید شدند، سپس اخبار آن را دادند. رفیق هِژار زوزان و رفیق باگر در بخش دیگری از منطقه سرحد به شهادت رسیدند؛ آن را دادند.
بنابراین اگر چیزی باشد که در خدمت تبلیغات جنگ ویژه آنها باشد، آن را میدهند. تبلیغات آنها چیست؟ آنها همیشه میگویند "ما شلیک میکنیم، میکشیم و تمام میکنیم". چند سال بود که سلیمان سویلو میگفت: امسال نابودشان میکنیم، امسال نابودشان میکنیم». بسیار خب، امسال جنگهای زیادی رخ داده است، درگیریها در تمام مناطق باکور کوردستان رخ داده است. چند بار خود دشمن به دلیل شهدای ما این درگیریها را داد. اخیرا به مدت ۲۶ روز در منطقه گارزان تقریباً در اطراف خیزان قیامت بپا کردند. هزاران سرباز، دهها هلیکوپتر، هواپیما، هواپیماهای شناسایی، جاسوس و تبهکاران، همه وارد عمل شدند. آنها میخواستند محاصره کنند و اسیر کنند، اما ما دیدیم که آن قهرمانان چگونه جنگیدند. در آنجا مقاومت و از خودگذشتگی که رفقا رِدور سیسَر و آردَم آرارات نشان دادند، شاید در جهان بینظیر باشد. به عبارت دیگر، در مواجهه با چنین مشقتها، وفاداری به هدف به نمایش گذاشته میشود. سرانجام، آنها رفیق رِدور را محاصره کردند و گفتند "تسلیم شو". با این حال، رفیق رِدور تا آخرین گلوله خود فداکارانه جنگید و به شهادت رسید. بدون شک این امر بسیار ارجمند و ارزشمندی است. دلاوری است. این یک اعتلای در ایثارگری است. در واقع همه گریلاهای باکور بر اساس ایثار و از خود گذشتگی راهپیمایی میکنند.
یک جنگ قهرمانانه در باکور وجود دارد
به عنوان مثال، باکور جایی است که در حال حاضر جنگ در آن شدیدتر است. اخیرا در منطقه نسیبین یکی از رفقا به مأموریت میرود و دشمن به نوعی متوجه او شده و به او حمله میکند. دشمن به زعم خودش اخباری را پخش کرد، اما ما بعداً اطلاعات گرفتیم. در واقع آن رفیق تا آخر میجنگد و در نهایت عزت انقلابیبودنش به او اجازه نمیدهد که دستش را در مقابل دشمن (به نشانه تسلیمیت) بلند کند و اینگونه بطور فدائیانه خود را شهید میکند. این اتفاقات در دو هفته اخیر رخ داده است. هم ایستار رفیق رِدور سیسَر و هم ایستار رفیق گرانقدر دستان بوتان در منطقه نسیبین خطمشی این دوره است. ایستار رفقا دستان بوتان، رِدور سیسَر و آردَم آرارات ادامه ایستار و معیار رفیق خَبات و زانا است که سال گذشته در مردین مقاومت کردند و تا آخر جنگیدند و به شهادت رسیدند.
خلاصه در باکور چنین جنگی در جریان است. اخیراً گزارشهایی مبنی بر درگیری در خط قاشورا منتشر شده است. به نظر میرسد ادامه دارد. چون امروز هم در این مورد صحبت کردند. به نظر میرسد ممکن است در آنجا شهادت هم داشته باشیم، اما اطلاعات روشنی دریافت نکردهایم.
خلاصه جنگ و مقاومتی قهرمانانه در باکور وجود دارد. رفقایی که نامشان را به زبان آوردم و رفقایی که اسامیشان را نیاوردم؛ یاد و خاطره همه شهدایمان را با احترام به ویژه در شخص رفیق لیلا سُرخین، جانشیر روژهلات، خمگین سرحد، هِژار زوزان، یاشار بوتان و علیشیر گرامی میداریم. آنها پیشگامان ما هستند، فدائیان زمانه هستند. آنها همیشه با شجاعت و قهرمانی خود راه ما را روشن خواهند کرد.
در اینجا میخواهم به یک نکته دیگر اشاره کنم: به خصوص در این دوره، چه در باکور و چه در مناطق جنگی دیگر، نقش و رسالت زنان کورد، نمونههای تاریخی چگونگی شکلگیری نیرو و اراده و چگونگی قهرمانشدن در میان زنان کورد آزادیخواه هستند. رفیق لیلا فقط یک فرمانده یگانهای زنان آزاد- استار (یژا استار) نبود. وی فرمانده کل منطقه بوتان بود. چنین نقشی داشت. ما هرگز فداکاری و رزمندگی رفقا دستان بوتان، آردَم آرارات و هِژار زوزان را فراموش نخواهیم کرد. آنها فدائی هستند. هر کدام یک شیر هستند. پیشاهنگی و شجاعت آنها واقعاً ارزشمند است. مایه غرور خلق ماست، مایه غرور بزرگ برای همه زنان کورد هستند. من به خصوص یاد آنها را گرامی میدارم.
زاپ مرکز حملات اشغالگری است
*وضعیت کلی در جنگی که در حال حاضر با محوریت زاپ در جریان است چگونه میباشد؟
همانطور که مشخص است، دولت استعمارگر-نسلکش ترکیه با حمله به گاره در سال ۲۰۲۱ میخواست در مدت کوتاهی خط باشور کوردستان را که ما آن را مناطق حفاظتی مدیا مینامیم، اشغال کند. این اتفاق نیفتاد؛ سال بعد خواستند اشغال کنند، به طور گسترده آمدند و امسال هم بدین شکل عمل کردند. به عبارت دیگر در این سه سال دولت ترکیه تلاش میکند زاپ را اشغال کند و در آنجا مستقر شود. این هنوز ادامه دارد، جنگ شدیدی در آنجا جریان دارد. البته نه تنها در زاپ شرق و غرب. بله، آنجا هم هست، اما در متینا، هفتانین و خواکورک هم جنگ است. در بسیاری از نقاط از این قبیل در خط باشور مقاومت وجود دارد. اما امروز مرکز زاپ است.
این جنگ سه ساله در زاپ نه تنها در تاریخ جنبش ما، بلکه در تاریخ خلق کورد صفحه جدیدی است. ما در حال بررسی تاریخ مقاومت در کوردستان هستیم. هیچ مقاومتی در همان موقعیتی که در زاپ بود ۳ سال دوام نیاورده است. و با وجود اینکه دشمن اکنون تمام سلاحهای این دوره را در اختیار دارد، این روند اینگونه پیشرفت میکند. علاوه بر این، دشمن مقابل ما از تمام سلاحهای مدرن استفاده میکند. بنابراین جنگ انسان در مقابل انسان نیست، بلکه بیشتر یک جنگ فناوری است، یک جنگ تکنیکی هوایی است. ۳ سال است که به طور مداوم بکار گرفته میشود. چه کسی میداند که چند تن مواد منفجره به هر متر مربع از خط زاپ برخورد کرده است.
موفقیت مقاومت زاپ، دست دولت باشور را تقویت خواهد کرد
اما دولت خائن و ترسوی ترکیه به همین بسنده نکردند، آنها از سلاحهای ممنوعه، بمبهای هستهای تاکتیکی و شیمیایی علیه ما استفاده میکند. علیرغم استفاده از سلاحهای ممنوعه، استفاده از تمام سلاحهای مدرن و وارد عمل کردن دهها هزار سرباز و مزدور، و با حمایت نیروی باشور، حزب دمکرات کوردستان تاکنون موفق نشده است. به عبارت دیگر این مقاومت برای مردم ما به درجه مهمی رسیده است. مایه افتخار همه خلق کورد است. یعنی ۳ سال است که دختران و پسران کورد علیه تکنولوژی این دوره، جنگ اراده انجام میدهند. آنها این جنگ را با سلاحهای انفرادی پیش میبرند. و دشمن نمیتواند وارد شود و اشغال کند. شاید به جاهایی وارد شده باشد، اما نه همه جا. نمیتوانند وارد خیلی جاها شوند. این واقعاً دستاوردی برای مردم ما است.
به نظر ما، موفقیت مقاومت در اینجا و شکست دولت ترکیه، دست حکومت اقلیم کوردستان و سیاست باشور کوردستان را تقویت خواهد کرد. شکست دولت ترکیه در اینجا یک دستاورد بسیار مهم برای همه کوردها خواهد بود. این اولین بار در تاریخ اتفاق میافتد. قبل از آن در دوران عثمانی هم همینطور شده است و در نزد ترکها نیز همینطور شده است. وقتی علیه جنبشهای کوردی وارد عمل شدند در مدت کوتاهی نتیجه گرفتند. اما اکنون بنگرید ۸ سال است که با ما میجنگد. این همه از رفقای ما در زندان هستند، این همه سیاستمدار دستگیر شدهاند، این همه شهردار برکنار و زندانی شدهاند، علیه رهبر ما شکنجه روحی و روانی تحمیل میشود، و جنگ گستردهای علیه گریلاها در جریان است. در ۳ سال گذشته این حملات جلوی چشم همه اتفاق میافتد.
قلعههای ما تونلهای زیرزمینی هستند
البته عواملی هم وجود دارد. هم اعتقاد و عزم گریلا، هم گشایش تاکتیکی که انجام داد، هم غنا و تنوع تاکتیکی که ایجاد کرد و هم نوآوری که در خود بوجود آورد، اساس این کار را تشکیل داد. امروزه جنگ تیمهای متخصص، تیمهای سیار و حرکتی و نیمه حرکتی روی زمین انجام میشود. همچنین جنگ زیرزمینی به راه افتاده است. همانطور که در گذشته قلعههایی وجود داشت که مردم ماهها و سالها در آنها مقاومت میکردند، اکنون قلعههای ما تونلهای زیرزمینی هستند. هر یک از تونلهای ما یک قلعه است. علیرغم اینکه دشمن تمام امکانات خود را بسیج کرده است، اما با وجود تلاش یک سال و نیم نمیتواند برخی از آنها را فتح کند.
البته این جنگ فقط جنگ حفظ نفس در تونلها نیست. نخیر! نبرد شدیدی در زمین در جریان است. جنگی است که با روش دفاع اکتیو (فعالانه) انجام میشود. یعنی در بطن آن هم دفاع وجود دارد و هم حمله وجود دارد. به عنوان مثال، دشمن اعتراف کرد که ۵ نفر از سربازانش در زاپ کشته و تعدادی از آنها مجروح شدند. دشمن اعتراف نمیکند، اما هر روز کشته میشود. با این حال، دولت ترکیه آنها را از مردم خود و دیگران پنهان میکند. این یک حقیقت است. بدون شک این جنگ بسیار مهم است و اکنون نیز ادامه دارد. ما استراتژی را در آنجا توسعه میدهیم، روشهای تاکتیکی را توسعه میدهیم. ما میگوییم "ما در آنجا پیروز خواهیم شد". همچنین اعلام میکنیم که با وجود موقعیتهای نامتعادل و نابرابرانه پیروز خواهیم شد. بله؛ یک طرف سلاح و شمار نیرویی زیادی دارد، در حالی که طرف دیگر تعداد سلاحها و شمار نیروی کمتری دارد. اما اراده عده معدودی که امکانات کمی دارند بزرگ است. هوش دارد، از خود گذشتگی دارد. نیز در دعویاش برحق میباشد. از این لحاظ طرف ما هم بیشتر برجسته است. بنابراین، ما میگوییم "در پایان ما پیروز خواهیم شد". در حال حاضر وضعیت بدین صورت است و بسوی پیروزی در حال پیشروی است. مردم ما باید بدانند؛ قلعههای مقاومت بسیار بزرگی وجود دارد و مقاومتی که در آنجا نشان داده میشود با حروف زرین در تاریخ کوردستان جای خود را خواهد گرفت. زیرا چیزی عادی نیست. چیزی فوقالعاده، مهم و تاریخی است. الان اینگونه پیش میرود و پیروز میشود.
*جنگ ایثارگرانه در زاپ در حال انجام است، اما متأسفانه خط مزدوری-خیانتکاری همچنان فعال است. حزب دمکرات کوردستان در منطقه زاپ غربی دست به اقدام زده است. از بسیاری جهات به ارتش ترکیه کمک میکند و برای آنها جا باز میکند. دلیل این رویکردهای حزب دمکرات کوردستان چیست؟ هدف حزب دمکرات کوردستان از انجام اینها چیست؟
من معتقدم در این مورد باید چیزی گفته شود. هنگامی که به تاریخ نگاه میکنیم، اولین قیام خلق کورد علیه امپراتوری عثمانی در سال ۱۸۰۶ با ظهور عبدالله بابانزاده در کویسنجاق رخ داد. ۲۱۷ سال از آن زمان میگذرد. از آن زمان تاکنون، دولت ترکیه همواره از دو روش علیه تمامی قیامهای خلق کورد چه در دوره عثمانی و چه در دوره جمهوری استفاده کرده است. این ها چه هستند؟
اولین؛ آنها همیشه بین قدرتهای غربی و روسیه بازی کردهاند، موقعیت ژئواستراتژیک ترکیه را موضوع چانهزنی قرار دادهاند و سعی کردهاند از هر دو طرف برای سرکوب جنبش آزادی کوردها جلب حمایت کنند و اغلب هم چنین شدهاند.
دوم اینکه؛ تضادها را در میان کوردها عمیقتر کردند و در عین حال مدام یک طرف کوردها را به طرف خود گرفتند، به مقابله با مقاومتها رفتند و این گونه مقاومتها را در هم کوبیدند.
جنگ بین پکک و ترکیه نیست، بین خلق کورد و دولت ترکیه است
دولت ترکیه امروز میخواهد همین کار را انجام دهد. تلاش آنها در این راستا است. گفته میشود امروز ما در تاریخ پنهان است. اگر میخواهید زمان حال را خوب درک کنید، باید تاریخ را خوب بشناسید. در ترکیه طی روزها جلسهای برگزار شد. این دیدار سفرای ترکیه در کشورهای مختلف بود. در آنجا در مورد استراتژی خود صحبت کردند. آنها میگویند: "قرن دوم جمهوری، دوره رشد ترکیه، قرن ترکیه خواهد بود". آنها در استراتژی خود چهار هدف را پیش روی خود قرار دادند و این را در آن جلسه بیان کردند. اولین مورد از این موارد، قضیه کوردها است. برای اینکه ترکیه به یک کشور فوقالعاده بزرگ در منطقه تبدیل شود و توسعه یابد، باید از شر مسئله کورد خلاص شود. به همین دلیل با استخبارات، تکنولوژی و روابط این مسئله را برطرف خواهیم کرد.» مسئلهای که آنها میگویند احتمالا فقط ما نیستیم، یعنی نه پکک، آنها مخالف تکوین دولت کوردها و برخورداری از جایگاه و موقعیت در منطقه خاورمیانه هستند. اینگونه عمل میکنند. یعنی استراتژی خود را بر همین اساس شکل دادهاند. اردوغان، باغچلی، پَرینچک و اَرگَنَکون بر این اساس متحد شدهاند و به این کار ادامه میدهند. نقطه تفاهم اصلی آنها کوردستیزی است. در واقع اردوغان در دیدار دیروز خود به صراحت گفت: ما به عملیات خود علیه جنبش آزادیخواهی کوردستان در شمال سوریه و شمال عراق ادامه خواهیم داد. او در واقع تهدید کرد. آنها میخواهند این را مبنای سیاست بینالمللی خود قرار دهند. بنابراین آنها در حال ایجاد زمینه هستند. او به ناتو گفت: «اگر نمیخواهید ما در ناتو بمانیم و به طرف روسیه برویم، باید این مشکل را حل کنید. به عبارت دیگر، شما باید تعهد خود را به توافق لوزان تکرار کنید.» آنها در حال حاضر دیپلماسی خود را بر این اساس انجام می دهند. یعنی استراتژی خود را بر همین اساس شکل داده اند. اردوغان، باهچلی، پرینچک و ارژنیکون بر این اساس متحد شده اند و به این کار ادامه می دهند. محل ملاقات اصلی آنها ضد کوردها است. در واقع اردوغان در دیدار دیروز خود به صراحت گفت: ما به عملیات خود علیه جنبش آزادی کوردستان در شمال سوریه و شمال عراق ادامه خواهیم داد. او در واقع تهدید کرد. آنها می خواهند این را مبنای سیاست بینالمللی خود قرار دهند. بنابراین آنها در حال ایجاد زمینه هستند. او به ناتو گفت: «اگر میخواهید ما در ناتو بمانیم و به طرف روسیه نرویم، باید این مسئله را حل کنید. به عبارت دیگر، شما باید تعهد خود را به توافق لوزان تکرار کنید.» آنها در حال حاضر دیپلماسی خود را بر این اساس انجام میدهند.
به طور خلاصه، جنگ بین ما و دولت ترکیه امروز تنها جنگ بین پکک و دولت ترکیه نیست، بلکه در واقع جنگ بین دولت ترکیه و خلق کورد است. اگر دولت ترکیه در این جنگ شکست بخورد، همه کوردها پیروز خواهند شد. دست سیاست همه کوردها در هر بخش تقویت خواهد شد. بله الان میخواهند ابتدا زاپ و بعد گاره رو اشغال کنند. آنها عمدتاً چشمشان را به مکانهای استراتژیک در باشور دوختهاند. آنها میخواهند با یک تیر دو نشان را به این شکل بزنند: اولا، میخواهند به پکک ضربه بزنند. ثانیاً میخواهند قلب باشور کوردستان را تصاحب کنند. یعنی (باشور کوردستان را) به وضعیتی دربیاورند که هر وقت بخواهند فشاری وارد کنند فوراً ساقط شود. ما باید این را ببینیم.
از سوی دیگر، میدانیم که حامیان آنها، بخش ترکمنها و سایر مزدوران منطقه، در کرکوک، تل عفر و هولیر برای خود نقشههایی درست کردند و سازمان استخباراتی ترکیه (میت) در آنجا سازمانهایی تشکیل داد و نام این مکانها را ترکمنستان گذاشت. واضح است که سیاست کنونی دولت ترکیه مبتنی بر نابودی خلق کورد است. به عبارت دیگر، نابودی اراده خلق کورد. دشمنی با خلق کورد برای آنها اساسی است و این چیزی است که آنها را گرد هم میآورد. جدا از برخی صحبتهای سیاسی که انجام دادند، وقتی همه صحبتها و تلاشهایشان بررسی شود، میتوان مقصود اصلی آنها را خواند.
چنان چیزهایی در مورد حزب دمکرات کوردستان وجود دارد که...
با وجود چنین وضعیت روشن، چرا حزب دمکرات کوردستان با این سیاست دولت ترکیه مخالفت نمیکند، بلکه برعکس به آن کمک میکند. این برای ما غیر قابل درک است. من معتقدم که هیچ کس که سیاست میداند نمیتواند آن را نیز درک کند. این واقعا برای چیست؟ چون حزب دمکرات کوردستان هم میگوید که به نمایندگی از کوردها و کوردستان عمل میکند. اما دولت ترکیه میخواهد کوردها و کوردستان را از بین ببرد. چرا اینقدر مخالف روژاوای کوردستان است؟ چون نمیخواهند در آنجا موقعیتی برقرار شود. آنها میگویند: «موقعیت در باشور از منظر ما اشتباه بود.» اگر کسی بگوید در مورد چیزی اشتباه کردهایم، آیا برای تلافی کردن آن اقدام نخواهد کرد؟ و این همان کاری است که آنها اکنون میخواهند انجام دهند. اما چرا حکومت حزب دمکرات کوردستان هیچ یک از اینها را نمیبیند، چرا آنها را در نظر نمیگیرد و چرا به آنها کمک میکند، آنها واقعاً باید این را توضیح دهند. فقط ما نیستیم، همه مردم ما نمیفهمند. پس بیایید کل دعوی آزادی کوردستان را کنار بگذاریم. فقط باکور نیمی از کوردستان است و ما با دولت ترکیه در تنگنا هستیم. آنها میخواهند ما را خفه کنند. ما میخواهیم سیاست نسلکشی آنها را خفه کنیم. ما در زندانها، کوهها و همه جای باکور کوردستان مقاومت میکنیم. ما فقط یک سلاح انفرادی در دست داریم. آنها تمام فناوری را در دست دارند.
مثلاً رفقای ما در زاپ سه سال است که با اراده و سلاح فردی خود مقاومت میکنند. این مایه افتخار و مایه غرور همه کوردها است. همه کوردها میتوانند به آن افتخار کنند. اما ما میبینیم؛ دولت ترکیه میخواهد مقاومت را در آنجا بشکند و در آنجا مستقر شود. حزب دمکرات کوردستان نیز برای آنها کار میکند. حالا ممکن است برخی بگویند اینطور نیست، اما اینها ثابت شده و قابل مشاهده است. ما همه چیز را نمیگوییم. مقامات حزب دمکرات کوردستان باید به خوبی بدانند که ما به عنوان پکک هر آنچه را که میدانیم در حال حاضر نمیگوییم. اگر بخواهیم بگوییم، چیزهای زیادی وجود دارد که بگوییم. چون مواردی هست که الان نمیخواهیم به زبان بیاوریم. اکنون میبینند که دولت ترکیه در زاپ به تنگنا افتاده است. آنها با وجود استفاده از انواع سلاحها نمیتوانند مسئله را حل کنند، موفق شوند و میخواهند زاپ را محاصره کنند. اما میبینیم که حزب دمکرات کوردستان نیز به بخشی از این محاصره مبدل شده است! این کمک نظامی است. در واقع، همکاری استخباراتی انجام میدهد، آنها همه نوع اطلاعات را با آنها درمیان میگذارند. باز هم در مقابل آنچه انجام شده سکوت میکند. مدتی پیش یکی از شهروندان کورد به نام آلان اسماعیل در حمله ترکها در منطقه چَمانکه به شهادت رسید (با احترام از ایشان یاد میکنیم و به خانواده ایشان تسلیت میگوییم)، اما حزب دمکرات کوردستان هیچ واکنشی به این امر نشان نمیدهد. غیرنظامیان نیز جان خود را از دست میدهند، گریلاها نیز شهید میشوند، اما هیچ عکسالعملی نشان نمیدهد. عدم واکنش به معنای تایید است. این یعنی حمایت سیاسی. به عبارت دیگر، استراتژی سیاسی دولت ترکیه از بین بردن قدرت، اراده و موقعیت کوردها است. بنابراین نباید به آنها کمک کرد. باید مخالفت کرد. زیرا برای همه کوردها خطرناک است. ما این رویکرد را درک نمیکنیم. مثلا؛ گریلا از مکانی استفاده میکند و از آنجا رفت و آمد صورت میدهد، مجروحانش را به آنجا برده و میآورد. میبینی، پیشمرگهها را همان جا مستقر میکنند. چنانچه جایی خالی باشد؛ بلافاصله چند پیشمرگه را در آنجا قرار میدهند. سربازان ترک آنجا هستند، ما اینجا هستیم. یک دفعه میبینی که در جایی در وسط یک پایگاه گذاشتهاند.
ما خواهان درگیری بین گریلا و پیشمرگه نیستیم
ما خواهان جنگ رو در رو بین گریلاها و پیشمرگهها نیستیم. در واقع، ما با این موضوع بسیار حساس و مسئولانه برخورد میکنیم. با این حال، مقامات و فرماندهان حزب دمکرات کوردستان نیز از آن سوء استفاده میکنند. آشکارا بگویم؛ آنها میدانند که ما با آنها درگیر نخواهیم شد. به همین دلیل همه راهها را میبندند. و این بزرگترین کمک به دولت ترکیه است. بسیار خب، اگر مقاومت زاپ پیروز شود، شما نیز از آن سود خواهید برد. دولت ترکیه خیلی بیشتر به شما نیاز خواهد داشت! اخیرا در نواحی پشت دیرلوک، فکر کردهاند که ممکن است امکان استفاده از آن وجود داشته باشد و میخواهند راهی به سوی زاپ درست کنند.
من می خواهم به همه مردم و افکار عمومی بگویم: هرگز یک جنگ رسمی رودررو بین گریلاها و پیشمرگهها رخ نداده است. غیر از این همه چیز اتفاق افتاده است. اگر الان جلوی آن گرفته نشود، یعنی جلوی رویههای حزب دمکرات کوردستان گرفته نشود، این امر اجتنابناپذیر است. با وجود اینکه ما نمیخواهیم -و معتقدم هیچ کوردی هم نمیخواهد- آنها همه جا دخالت میکنند و جلوی ما را میگیرند. مطمئناً در جایی پیش خواهد آمد. اگر چنین اتفاقی بیفتد، دنیا واقعاً به ما خواهد خندید. این برای سیاست کوردستان شرمآور خواهد بود. چرا مقامات حزب دمکرات کوردستان این را نمیبینند؟
خلاصه اینکه ما نتوانستهایم به موضوعاتی مانند اینکه اگر چنین جنگی رخ بدهد چه چیزی کسب خواهند کرد، آیا واقعاً آن را میخواهند، چرا این کار را میکنند، معنا بدهیم. اما چنین خطری وجود دارد و قابل مشاهده است.
*اگر مقاومت زاپ شکست بخورد، پدک چه چیزی به دست خواهد آورد؟
به همین دلیل، من میخواهم یک بار دیگر خلقمان فرابخوانم. صادقانه بگویم، من از این درک از سیاست گلایه دارم. من از همه روشنفکران، همه هنرمندان، همه نویسندگان، همه میهندوستان بیطرف، احزاب و سیاستمداران، همه نهادهای مدنی دموکراتیک میخواهم: بیایید و ببینید چه کسی درست است و چه کسی اشتباه میکند! اگر اشتباه میکنیم، بگویید تا کنار برویم. بنابراین از شما دعوت میکنم که حضوری بیایید و آن را ببینید. هرکسی که خود را مسئول آینده خلق کورد میداند نباید ساکت بماند. باید صدایش را بلند کند و در برابر آن بایستد. نتیجهگیری سیاست دولت ترکیه در این زمینه خطری برای همه کوردها به همراه دارد. این را باید دید. یعنی، اگر مقاومت زاپ شکست بخورد، حزب دمکرات کوردستان چه چیزی به دست خواهد آورد؟ ما این را نمیفهمیم. من خودم هرگز انتظار این را نداشتم. این سطح از مخالفت هیچ کدام ما را به جایی نمیرساند. این در واقع همان چیزی است که کوردها همیشه اینگونه شکست خوردهاند.
همچنین انسان باید وجدانی برخورد کند. مثلاً اگر من بودم؛ دو طرف متخاصم وجود دارد، یکی از آنها تانک، توپ و هر نوع سلاح، نیز صدها هزار سرباز، جاسوس، تبهکار و همه چیز دارد، همچنین از سلاحهای ممنوعه استفاده میکند. طرف مقابل دختران و پسران کورد هستند که خود را فدای وطنشان کردهاند، نه دنبال پول هستند و نه دنبال منافع شخصی و با اراده خود میجنگند. اگر من بودم از آنها، یعنی آنهایی که امکانات محدودی دارند و برحق هستند حمایت میکردم. چیزی به نام وجدان و کرامت انسانی وجود دارد. ما میگوییم، "بیطرف باشید، فقط تماشا کنید، ببینید که آیا ما شکست میخوریم یا دولت ترکیه؟ به عنوان مثال، دولت ترکیه همه چیز دارد. آیا آنها آنقدر به شما نیاز دارند که از دولت ترکیه دفاع میکنید! این درست نیست و ما نمیتوانیم هیچ معنایی به آن ببخشیم. به همین دلیل ما میخواهیم ابتکاری به وجود بیاید و از این وضعیت جلوگیری کنیم. من برای آخرین بار این فراخوان را انجام میدهم. امیدوارم نتیجهبخش باشد؛ اگر نتیجهای دربر نداشته باشد، واقعاً دیگر نمیتوانیم جلوی آنرا بگیریم. زیرا تا این حد قابل قبول نیست. این را باید دید و دانست.
چند مثال تاریخی که حزب دمکرات کوردستان باید در نظر بگیرد
من همچنین یک فراخوان به حزب دمکرات کوردستان و کاک مسعود، رئیس حزب دمکرات کوردستان دارم: به یاد داشته باشید که اگر ما نباشیم، دولت ترکیه حتی با این رفتار کوردستیزیاش به شما سلام هم نمیدهد. اگر ما را تصفیه کنند، نوبت شماست. این یک واقعیت است. شما باید این را ببینید و باید سیاست حمایت از دولت ترکیه در برابر گریلاها را کنار بگذارید. گریلا میهندوست است. گریلا خودش را فدای این وطن میکند. گریلاها فرزندان هر چهار بخش کوردستان هستند. همانطور که گفتم اگر جنگی بین گریلاها و پیشمرگهها اتفاق بیفتد، این جنگ سالها تمام نمیشود. آیا این برای سیاست کوردستان شرمآور نیست؟ آیا جهان جدیترین مشکلات خود را با گفتگو حل نمیکند؟ پس چرا کوردها از همین روش استفاده نمیکنند؟ همه باید در مورد آن فکر کنند.
دو مثال تاریخی نیز در این زمینه بیان میکنم:
در دوره لوزان، گاها این موضوع بحث میشود که آیا هیئتی از ترکیه که به لوزان رفته بود متشکل از هم نماینده کوردها و هم ترکها بوده است. در آن زمان کمال آتاتورک، درسیم حسن حایری، نماینده مجلس را صدا میزند. به او گفت: «بیا لباس کوردی خود را بپوش. برو به مجلس؛ کوردی صحبت کن و جملاتی مانند "هیئت لوزان به رهبری عصمت اینونو نماینده ما کوردها نیز هست" بگو، تلگراف بفرست و غیره. حسن حایری همه اینها را انجام میدهد. با لباس کوردی به مجلس میرود و صحبت میکند و تلگراف میفرستد. به همین ترتیب افراد زیادی را به این شکل هدایت میکنند. سپس، هنگامی که افراد سرشناس کورد پس از واقعه شیخ سعید دستگیر میشوند، حسن حایری را نیز دستگیر میکنند. او را دادگاهی میکنند. اینکه تو با لباس کوردی به مجلس ما رفتی و کوردی صحبت کردی، این جرم است و در نتیجه به او مجازات اعدام میدهند. حسن حایری بیان میکند که آتاتورک به او گفته این کارها را انجام دهد. بر اساس روایتها گفته میشود که آتاتورک در جوابش گفته است: «کسی که به نفع ملت خودش نباشد، سودی برای ما نخواهد داشت»، از حسن حایری حمایت نمیکند و حسن حایری به این شکل اعدام میشود.
مثال دوم: نمونهای از کور حسین پاشا اهل سرحد است. کور حسین پاشا از دوستان شیخ احمد بارزانی بود. در راه بازگشت از ملاقات با او، توسط جاسوسی که توسط سازمان استخباراتی آن زمان سازماندهی شده بود، خائنانه به شهادت رسید. سپس سراغ فرزندان را گرفتند. ۵۰ سال است هیچ ظلمی باقی نگذاشتهاند که در حق فرزندانش انجام ندادهاند. امروزه نیز علیه نوههایشان هم همین کار را میکنند. بسیار خب، کور حسین پاشا کیست؟ او فردی بود که دههها به دولت عثمانی و ترکیه خدمت کرد، ۴۰ هزار سرباز داشت، از کوردستان در برابر روسیه دفاع کرد، با قیام شیخ سعید مخالفت کرد، یعنی تا آخر به دولت ترکیه خدمت کرد، اما در نهایت اینها را بر سر او آوردند.
هر دوی این مثالها نمونههایی برای تأمل و تعمق بر روی آنها هستند و نمونههای بسیار بیشتری از این دست وجود دارد. به همین دلیل است که میگویم بیایید واقعیت دولت نسلکش ترکیه را در این دوره تاریخی ببینیم. خود را از او دور نگه دارید و از او حمایت نکنید. یعنی حتی اگر متحد نمیشویم لااقل به دشمن کمک نکنید. این انتظار ماست. این فراخوان ماست و من معتقدم که این نتیجه خواهد گرفت. در غیر این صورت، وضعیت فعلی وضعیت مثبتی نیست و واقعاً خطراتی را در بر دارد.
در آخر، اگر چیزی دارید که میخواهید به آن اشاره کنید، بفرمایید...
آنچه میخواهم بگویم این است: ما در دوره بسیار مهمی هستیم. امروز همه در منطقه خاورمیانه و سراسر جهان خود را برای جنگ آماده میکنند. دولت ترکیه نیز قرن جدید جمهوری خود را تعالی ترکیه میداند. به عبارت دیگر، خطراتی برای آینده مردم ما وجود دارد. اما مبارزه ما بر اساس کارزار ۱۵ اوت و به ویژه گشایشهای تاکتیکی که گریلاهای آزادیبخش کوردستان در سه سال اخیر انجام داد و سطحی که بر اساس عمق به دست آمد، زمینه موفقیت را برای ما ایجاد کرد. تنها چیزی که باقی میماند این است که مردم ما مسئولیت خود را بر عهده بگیرند.
استراتژی ما جنگ خلق انقلابی است. جنگ خلق انقلابی اینست که هر میهندوستی از نقش خود صیانت بعمل آورد. هیچ کس نباید بگوید که هیچ اتفاقی برای من نخواهد افتاد. هر کس هر کاری از دستش بر میآید باید انجام دهد. به عبارت دیگر، گریلاهای آزادیخواه کوردستان امروز در حال مقاومت و مبارزه هستند. سیاست کوردها در حال مقاومت است. اما مردم ما نیز باید مشارکت داشته باشند. باید دخیل باشد، باید از آن صیانت بعمل آورد. دشمن میخواهد جاسوسی، فحشا، مواد مخدر را در همه جا توسعه دهد. بنابراین باید با آنها مبارزه کرد، باید از خود دفاع کرد و سازماندهی کرد. جامعه ما باید خود را سازماندهی کند. جوانان ما باید به مبارزه بپیوندند. آنها باید بر اساس هر مبنایی که میتوانند در مبارزه شرکت کنند، خواه سیاسی، اجتماعی، قیام، دفاعذاتی یا گریلایی.
ما باید اتحاد خود را برقرار کنیم، سازماندهیمان را ایجاد کنیم
در حالی که در این دوره مهم امکانهای بسیار مهمی در اختیار داریم، عمقی که به ویژه از نظر تاکتیکی ایجاد کردهایم میتواند ما را به موفقیت برساند. نمونه آن مقاومت زاپ است که سه سال است ادامه دارد. ما میتوانیم. ما تجربه داریم. در اینجا وارد چهلمین سال مبارزه (نظامی) میشویم. ما میخواهیم چهلمین سال را به یک سال بزرگ تبدیل کنیم، نه یک سال معمولی. ما این سطح را داریم. اراده، تجربه، عملکرد تاکتیکی و تجربهای که گریلاهای آزادیخواه کوردستان در سطح فنی ایجاد کرد در واقع اساس موفقیت بزرگ را تشکیل داد. در این مورد، ما باید تنها یک تصمیم مشترک داشته باشیم. ما باید اتحادیه خود را برقرار کنیم و سازماندهیمان را ایجاد کنیم. اگر این کار را انجام دهیم، چهلمین سال واقعاً بزرگ خواهد بود. همه باید مسئولیت وظایف خود را بپذیرند. به عبارت دیگر، منظور ما از جنگ خلق انقلابی بدون معنا نیست. بعضیها که نمیفهمند مدعی میشوند که زمان آن گذشته است. اینطور نیست. اگر در این دوره به عنوان خلق متحد و سازمانیافته شویم؛ پیشگامان ما عملکرد تاکتیکی را توسعه دادهاند و استراتژی ما درست است، بنابراین هیچ کس نمیتواند ما را شکست دهد. ما در این سرزمین آزاد زندگی خواهیم کرد. دشمن هم باید این را بداند. آنها در مقابل ما موفق نخواهند شد. حتی اگر برخی از کوردها در کنار آنها باشند، باز هم در مقابل ما موفق نخواهند شد. زیرا شالودهای که امروز بنا نهاده شده در سطحی است که زمینهساز پیروزی میشود. ما به این باور داریم و مبارزه خود را با تمرکز بر آن و تعمیق آن توسعه خواهیم داد. به این ترتیب ما واقعا چهلمین سالگرد ۱۵ اوت را به سال بزرگ مقاومت مبدل خواهیم کرد. راهپیمایی ما در این چارچوب توسعه خواهد یافت، در مسیر آزادی فیزیکی رهبر آپو و آزادی کوردستان قطعاً در این مرحله راه زیادی را طی خواهیم کرد و دشمن شکست خواهد خورد، مردم ما پیروز خواهند شد. موفقیت از آن ما خواهد بود بر این اساس یک بار دیگر فرا رسیدن جشن رستاخیز را به همه تبریک میگویم.