کودار: در سال ۲۰۲۲ برای اتحاد و دمکراسیخواهی خلقهای ایران میکوشیم
جامعه دمکراتیک و آزاد شرق کوردستان (کودار) در بیانیهای با تبریک سال نو میلادی بر گسترش مبارزه و سازماندهی خلقهای آزادیخواه در کوردستان و ایران تأکید کرده است.
جامعه دمکراتیک و آزاد شرق کوردستان (کودار) در بیانیهای با تبریک سال نو میلادی بر گسترش مبارزه و سازماندهی خلقهای آزادیخواه در کوردستان و ایران تأکید کرده است.
متن بیانیه کودار به شرح زیر است:
"سال ۲۰۲۱ برای جامعه ایران یک سال مملو از مبارزه بر ضد نظام حاکمیت و دولت آن بود و تودههای خلقی متنوع توانستند بصورت خودانگیخته و خودبنیان، اعتراضات مدنی ـ دمکراتیک خود را باشکوهتر از سالهای آتی برگزار نمایند. شاخصه بارز سال، تلاشهای بیشائبه و بیبدیل اقشار مختلف از قبیل جوانان، زنان، کارگران، معلمان، کارمندان و … برای استحصال حقوق طبیعی و دمکراتیک خویش بدون واهمه از سیاستهای خشونتطلبانه و سرکوبگرانه حاکمیت و فاشیسم ایران بود. سال ۲۰۲۱ در سراسر کشور به سال بنیاننهادن عقلیت و روشهای مبارزات دمکراتیک در خیابان بصورت متفاوتتر از سالهای گذشته بود.
آنالیز نتایج مبارزات دمکراتیک و آزادیخواهانه تودههای خلقی در جامعه متنوع و متکثر ایران نیازمند آسیبشناسی اعتراضات خیابانی و سطح سازماندهیهای گسترده سیستماتیک و گاه پراکنده همچو یک جامعه مدنی پیکارگر در بطن خاورمیانه میباشد. در سال ۲۰۲۱ بطور اخص تمامی توجهات جامعه جهانی و هژمونی بینالمللی پس از سوریه معطوف به ایران شد و هم ستمگریهای حاکمیت ایران و هم مبارزات خلقی بر ضد آن نظام فاشیست در صدر اخبار و گفتمانهای بینالمللی و محافل جهانی قرارگرفت. این اثبات میکند که جامعه و حاکمیت در ایران دو مقوله متضاد هستند که قطبهای مبارزه دیالکتیک برای تحقق بزرگترین تحولات دمکراتیک را شکل میدهند. مقوله عیان، قرارگرفتن جامعه مدنی در جبهه مقابل نظام فاشیست ایران است و دیگر وجود این حاکمیت را برنمیتابد. در سال ۲۰۲۱ اما در سایه مبارزات نستوه خلقی مسلم گشت که این مبارزات در بطن خیابان همچو میدان ابراز وجود دمکراتیک، به دو مقوله «سازماندهی و اتحاد» تمامی تودهها و اقشار خلقی خارج از هرگونه دخالتگریهای دولت نیاز دارد. جامعه برای آغاز یک قیام، قویا تلاش اعتراضی کرد و همگان آگاه گشتند که جهت ارتقای اعتراضات به قیام و تبدیل آن به یک انقلاب شکوهمند، بایستی یک سیستم خاص «خلقی» وجود داشته باشد که سازماندهیها را سیستماتیزه و منظم گرداند و با تشکیل رهبریت قیام در بطن خیابان، زمینههای تحول ساختارین در حوزههای سیاست، اقتصاد، اجتماع، ایدئولوژی و فرهنگی را بصورت ریشهای به وجود آورد و به حاکمیت استبدادی موجود پایان دهد. این پرسش که به چه دلیل در سال ۲۰۲۱ انقلاب روی نداد به شناخت کامل از نقایص و کمبودها در امر سازماندهی جامعه مدنی بازمیگردد. باید اذعان کرد که خلقهای ایران با ابراز وجود در خیابان و با انجام اعتراضات مدنی زنجیرهای زمینههای یک انقلاب را فراهمنمودهاند اما به دلیل اینکه سیستمی خاص خلق در مقابل دولت بصورت منظم، منسجم و سازماندهی شده وجود نداشت، اعتراضات معلمان، کارگران، کارمندان و روشنفکران و فعالان منجر به یک خیزش متحد نگشت اما به مرزهای یک اتحاد بزرگ هم نزدیک شد و دستاوردهایی حاصل نمود. طوری که امروز تودهها و اقشار خلقی برای برگزاری هرگونه اعتراضات دمکراتیک مدنی آمادهتر از سالهای قبل هستند ولی در نقطهمقابل آن، سطح سرکوبگریهای نظام فاشیست هم بشدت افزایش یافت.
حمله رژیم به جنبشهای اجتماعی و ممانعت از سازمانهای مدنی خودانگیخته و نضجگرفته برای مطالبه حقوق دمکراتیک، از اهم وقایع سال ۲۰۲۱ بود. جز نظام فاشیست و سپاه پاسداران انحصارگر و اشغالگر، مدیریت خلقی را تحمل نمینماید. چهبسا خلقهای ایران و شرق کوردستان به مراتبی رشدیافتهتر از آگاهی و بیداری دمکراتیک و آزادیخواهانه رسیدهاند و در وضعیت فوقالعاده یک خیزش بسر بردند که این نیز تعیینکننده ملاکهای ضروری یک قیام است. لذا کاراکتر یک قیام پراکنده شکل گرفت. سیاست رژیم علیه زنان و مطالبات برحق آنها بشدت خشونتطلبانه و بصورت قدرت عریان مردسالاری در برابر آزادی زن، عرض اندامکرد. به همین دلیل سرکوبهای امسال نظام فاشیست بر ضد زنان چندین برابر سالهای گذشته بود لذا ابراز وجود زنان در خیابان را منع ساخت و به حوزه زندان کشاند. البته شکلگیری یک عقلیت و آگاهی زنان، فراتر و رشدیافتهتر از سالهای گذشته میباشد. زنان هم در کنار گارگران و معلمان و کارمندان یکی از تودههای خلقی اعتراضات مدنی را شکل دادهاند. چهبسا رژیم با خشونت تمام اقدام به سرکوب کامل و خفقانآور جامعه تحولخواه شرق کوردستان نمود. بازداشت قریب ۵۰۰ فعال سیاسی، مدنی و فرهنگی در سال نشانه عزم فاشیسم برای تداوم نسلکشی علیه کهنترین خلق جهان و خاورمیانه، یعنی خلق کورد بود. بازداشت، شکنجه و اعدام را بعنوان رویهای فاشیستی و سیستماتیزه بر ضد خلقمان دربرگرفت، اما مسئله کورد و مطالبه برقراری سیستم خودمدیر شرق کوردستان بصورت بنیادینترین مطالبه دمکراتیک از جانب خلقمان مطرح گشت که این امر گذشته از سرکوبگریهای ددمنشانه رژیم، نظام فاشیستی آن را ناچار ساخت که به حربههای مذبوحانه از قبیل تنظیم طرح فریبکارانه و شدیدا محدود موسوم به «تدریس زبان مادری» در پایان سال اقدام نماید. این طرح در راستای سیاست استحاله و نسلکشی فرهنگی با هدف فریب افکار عمومی جامعه مدنی شرق کوردستان و سایر خلقهای ایران تنظیم گشته. این درحالی است که بیداری خلقکورد فراتر از چنان رهیافتهای مزورانهای است و تسلیم نخواهدشد.
در سال، مسئله معیشت و بحرانهای گریبانگیر آن، پایه اعتراضات اقشار را تشکیلداد. مهاجرت نخبگان و فرار مغزها، بویژه مهاجرت اجباری تودههای زیر خط فقر به اروپا؛ بحرانهای زیستمحیطی و کمآبی؛ ستم به تنوعات خلقی و ملیتها، باورداشتها و نیز سرکوب فعالان مدنی در عرصههای سیاسی، محیطزیستی و فرهنگی و فقدان قانون اساسی دمکراتیک و لذا یکدستکردن نظام قدرت فاشیستی بجای آن، موجب شد که رژیم به سرکوب شدیدتر با حربههای امنیتی و زندان بپردازد. بازداشت فعالین کورد و ایرانی کماکان در صدر وقایع سال قرارگرفت ولی خیزشهای خوزستان، اصفهان و لرستان را بصورت گستردهتر درپیداشت. این خیزشها سازمانیافتهتر از خیزشهای سالهای ۹۶ و ۹۸ بودند و با خیزش سراسری معلمان مهر خود را بر پایان سال زد و متکاملتر گشت. نتایج این خیزشها این است که دیگر ایران به وضعیت سرکوب و خفقان سابق بازنخواهد گشت.
بازتاب ستمگریها و فساد در حوزه سیاستهای حاکمیت به تمامی مجراهای کشور از قبیل اقتصاد، فرهنگ و حتی محیطزیست کشانده شد و آسیبهای جبرانناپذیری به بار آورده. بحران زیستبوم بصورت نابودی تدریجی خاک، آب و اکوسیستم از جمله بحرانهایی است که به حد کائوتیک و تحملناپذیر رسیده که دیگر جامعه مدنی ایران و شرق کوردستان آن را برنمیتابد و به این نتیجه رسیده که بایستی مدیریت و اداره آن حوزهها بطور کامل به خود جامعه آن هم بدون دخالت دولت و حکومت واگذارشود. بنابراین همین جامعه تحولخواه تمامی خسرانها را در حد یک جنگ بر ضد خود تلقی نموده و نظام فاشیست و سرمایهداری مافیایی ایرانی را مسبب آن میداند.
مبارزات تودههای خلقی خاصتا در دو حوزه «خیابان و زندان»تداوم یافت. در متن خیابان، تظاهراتها و نارضایتیها یک قطب خیزشها و در عرصه زندانها نیز فداکاری فعالان سیاسی، محیطزیستی، اجتماعی و روشنفکری قطب دیگر آن را بصورت موازی تشکیلدادهاند و این رویه بصورت بالفعل ادامه دارد و وارد سال نو میگردد. مسئله خلقهای متنوع ایران از قبیل «عرب، کورد، بلوچ، آذری و …» بصورت بارز گفتمانهای سیاسی و فرهنگی سال را شکلدادهاند ولی حاکمیت مستبد با یورش به خلقها بویژه در بلوچستان، خوزستان و شرق کوردستان به سرکوب شدیدتری در فازهای نظامی و امنیتی دست میزند. با یکدستشدن نظام حاکمیت و قبضه آن در دستان جریان موسوم به اصولگرایان، این پیام به خلقها و ملتهای ایران داده شد که نظام هیچگونه مطالبهگری دمکراتیک و رویه مدنی برای نشاندادن اعتراضات و نارضایتیها را برنمیتابد. سرکوب ملتها در داخل و تنشزایی و جنگافروزی در حوزه سیاست خارجی به دو رویه مکمل یکدیگر در زمینه سیاستهای کلی نظام جمهوری ولایی ایران مبدلگشته. با ایجاد خفقان کامل از شکلگیری سیستم خودمدیریتی دمکراتیک خلقها جلوگیری کرده و هرگونه فعالیت سیاسی و فرهنگی را با ترفندها و حربههای مزورانه از قبیل احکام خودساخته «محاربه با خدا و بغی» سرکوب مینماید. در مقابل جامعه مدنی و دمکراتیک از دین بعنوان ابزار سرکوب استفاده میکند که یکدستکردن قدرت آن را به صورت عریانتر نمایاند. امروز تمامی تودههای خلقی و حتی مذهبی از هر سنخ و حتی جناحی که باشند، مشروعیت را از نظام فاشیست بازستاندهاند و ناراضی میباشند. جامعه ایران در خاورمیانه از جمله آگاهترین جوامعی است که خواهان تحقق تحولات دمکراتیک است آن هم بدور از رویههای جنگافروزانه و ویرانگرانه شبیه افغانستان، عراق و سوریه.
بدون شک همچو «جامعه دمکراتیک و آزاد شرق کوردستان(کودار)» معتقدیم که هر جامعه به «سیستم دمکراتیک خودمدیر» خویش نیاز دارد زیرا «دولت و حکومت» نمیتوانند از آن خلقها و تودهها باشند بلکه در قطب متضاد و ضد آن قراردارند. امروز نیز به دلیل فقدان سیستم خودمدیریتی دمکراتیک برای بدستگرفتن رهبریت خیابان و زندان در بطن مبارزه، اعتراضات و خیزشهای پراکنده تودهها و اقشار به یک موج متحد و همگرا و لذا یک قیام سراسری و فراگیر، متحول نمیگردد. بنابراین در سال ۲۰۲۲ جامعه ایران و شرق کوردستان به یک سیستم خودمدیر در اعتراضات مدنی برای حفاظت از جامعه در برابر دولت و نظام، نیاز فوری دارد. کودار در شرق کوردستان و ایران برای تحقق این نیاز آمادگی فکری و عملی دارد که آن نیز محتاج اتحاد نیروهای دمکراتیک و خلقهای ایران و شرق کوردستان است. مسلما با توسل به رویه اتحاد نیروهای دمکراسیخواه میتوان جبههای قوی در برابر نظام مستبد شکلداد و به نجات جامعه مدنی از چنگال نظام فاشیست سرمایهداری ایرانی همتکرد. در سال ۲۰۲۱ نیز به همین دلیل کمپین «نه به اعدام، بله به دمکراسی» در چارچوب ایران و شرق کوردستان راهاندازی شد. به موازات آن، کمپین «آزادی برای رهبر آپو» نیز که کمپینهایی بینالمللی هستند، راهاندازی گردید، زیرا خاورمیانه و ایران نیز به اندازه کوردستان نیاز به دمکراسی و آزادی و صلح دارند پس بیارتباط با مقوله برقراری دمکراسی و آزادی رهبر آپو نیستند. رهبر آپو دیگر یک شخص صرف نه که یک اندیشه برای جوامع و یک سیستم خاص برای نجات خلقها تلقیمیگردد به همین دلیل پشتبانی آزادیخواهان و دمکراسیطلبان جهان را بدست آورده است.
بنا به این دلایل، مبارزه بر ضد فاشیسم در سال ۲۰۲۱ مهر خود را بر اعتراضات و نارضایتیهای مدنی ایران زد و کاراکتر جامعه تشنه دمکراسی ایران را با جامعه کوردستان همسنخ و مشابه ساخت. در این سال نیاز مبرم خلقهای ایران به سیستم کنفدرالیسم دمکراتیک و ملت دمکراتیک آن هم با سیستم خودمدیر در ایالتها بیش از سالهای گذشته احساس شد و محرز گشت که بدون یک اندیشه فلسفیـ سیاسی و سیستم خودمدیر خلقی متکی بر آن، نمیتوان فاشیسم را در ایران از میان برد. لازم است تمامی خلقها، تودهها واقشار متنوع ایران و شرق کوردستان بصورت خیزشها و سازماندهیهای متحدانه، همگرایانه و همصدا کیفیت مبارزات خود در سال ۲۰۲۲ را ارتقاء دهند و بدون واهمه از ارعابگریهای نظام فاسد، با حضور باشکوهتر در خیابان و میادین مبارزاتی، ابراز وجود کنند. بویژه در شرق کوردستان از ماکو در اورمیه گرفته تا سرحدات بختیاری در لرستان، خلق کورد بایستی حماسهای باشکوهتر همصدا با سراسر ایران بیافریند. هیچ قدرتی توان مهار خیزشهای متحد خلقهای ایران و شرق کوردستان را نخواهد داشت و ما همچو کودار در سال ۲۰۲۲ برای اتحاد و دمکراسیخواهی خلقهای ایران میکوشیم."