مصطفی گزگور، شاعر و پیشگام مبارزه
مسلحی ماهر، سازمان دهندهی خوبی بود. مدتی افراد زیادی را در خانهی کمونهای رحا آموزش داد. گزگور کمونیست بود. به مبارزی پیشرو تبدیل شد که در مدت کوتاهی اعتماد انقلاب را به توده بخشید.
مسلحی ماهر، سازمان دهندهی خوبی بود. مدتی افراد زیادی را در خانهی کمونهای رحا آموزش داد. گزگور کمونیست بود. به مبارزی پیشرو تبدیل شد که در مدت کوتاهی اعتماد انقلاب را به توده بخشید.
یک روز سرد زمستانی بود. موج سرما دشت پرسوس را دربر گرفته بود. تعدادی گریلا در مرکز در خانهای جمع شده بودند. ناگهان از بیرون صدای یک موتور آمد؛ صدای ماشین پلیس، صدای بیسیم آمد. زرهپوشها منزلی را که گریلاها در آن قرار داشتند را محاصره کردند. از طریق بلندگو درخواست شد که خود را تحویل دهند. گریلاها که به خود اطمینان داشتند، ساکت جلوی پنجره سنگر گرفتند. اطراف را مورد نظارت قرار دادند. تسلیم شدن در سنت گریلا جایی ندارد. آنها جنگاور حزب کارگران کوردستان (پکک) بودند، امید آزادی برای خاورمیانه و تمامی بشریت بودند. درگیری به مدت چند ساعت ادامه یافت.
فشنگ و مواد منفجرهی کمی برایشان باقی مانده بود. ناگهان گریلایی جلوی در بر زمین افتاد. مانند اینکه خود را تسلیم کند، دستش را بلند کرد. به سوی پلیسها رفت. تک تیرانداز روی پشت بام متوجه شد که گریلا دو نارنجک در دست دارد و شلیک کرد. فهمیدند که میتواند خود را میان آنها منفجر نماید. گریلا قبل از اینکه به پلیسها برسد، برروی زمین افتاد. نارنجکها در دستش منفجر شده و خونین شد. پس از آن انفجار درگیری ادامه یافت. سختتر شد. در آن درگیری لیلا عفرین زخمی دست پلیسها افتاد، باقی گریلاها نیز به شهادت رسیدند. لیلا را به شکنجهگاه بردند. لیلا مقاومت کرد، سپس وی را روانهی زندان کردند. نه لیلا و نه کسانی که آن زمان در پرسوس بودند این درگیری و جنگ را فراموش میکنند. آن گریلایی که نارنجک در دست و به سوی پلیس دولت ترکیه گام برمیداشت، مصطفی گزگور بود.
جنگاور افسانهای گاپ، گزگور کیست؟
مصطفی گزگور سال ۱۹۵۰ در شهر کهن خاورمیانه در رحا به دنیا آمد. روز، سال گذشتند، جهان، ترکیه، کوردستان لرزیدند و مصطفی در میان این آشفتگی بزرگ شد. قلب بزرگی داشت، بنابراین در جایی که بود نقش
پیشرو را ایفا کرد.
از اولین افرادی بود، که در کوردستان با آپوییها ارتباط برقرار کرد
در مرحلهی دبیرستان تحت تاثیر انقلاب قرار گرفت. نرد وی تفکر سیاسی شکل گرفت. در اقدامات تشکیلات شرکت کرد. در سالهای تحصیل چندین بار در برابر ناعدالتی ایستاد. به دلیل تفکر سیاسی و مخالفتی وی به مناطق مختلف رحا تبعید شد.
حتی در اوایل جوانی با تبعید مصطفی سعی در آموزش وی داشتند. در دههی ۱۹۷۰، پس از ورود آپوییها به کوردستان، آپوییها را شناخت. قبل از آن با جنبش سوسیالیست کورد ارتباط داشت. در پرسوس در اقدامات و سازماندهی کردن شرکت داشت. در آن زمان پیشگام جوانان و انقلابیون بود. مصطفی با شناخت رهبر آپو، آپوییها را شناخت. به عنوان کادری فعال به جنبش آزادی پیوست. یکی از اولین افرادی بود که در کوردستان به آپوییها ملحق شد.
یک مسلح، سازماندهنده و فعال بود
رحا، سرزمین کهن از اشغالگری نیروهای حاکم مینالید. رژیم فئودالی و کمپرادور فئودالی بسیار وحشی بودند. درصدد ستم کردن به خلق بودند. شرکای این فئودالها دولت ترکیه و نیروهای فاشیست نژادپرست بودند. نیروهای کمپرادور با تهدید به جنبش سوسیالیستی کوردی که در رحا توسعه یافته بود حمله کردند. در آن زمان گزگور حمله را درهم شکست و نقش فعالی در تضعیف فاشیستها داشت. یک مسلح ماهر، یک سازمان دهنده خوب بود. در مجازات کردن دهها فئودال فاشیست و هوادارانشان، هم سازمان دهنده و هم رهبر اقدامات علیه آنها بود.
نه تنها یک فعال بود. بلکه در خانههای کمونی در آن زمان در شهر رحا افراد زیادی را آموزش داد. گزگور فردی کمونیست بود. حضور عاشقانه در انقلاب و مبارزه، با تفکر و ارادهی بالا، باعث شد در شهر پیشرفت چشمگیری زیادی حاصل شود. قبل از کودتای ۱۲ سپتامبر دستگیر شد. آن کودتایی که بعدا اتفاق افتاد، از نیروی سازمانیافتهی گزگور و رفقایش واهمه داشتند و اینگونه صورت گرفت. زمانی که دستگیر شد، هیچ اسراری را فاش نکرد و مقاومت نمود. در بسیاری از زندانها تلاش شد وی را تسلیم کنند و در برابر تلاش برای شکستن ارادهی رهبرانه به مقاومت پرداخت. چندین بار در اقداماتش دست به روزهی مرگ زد. موضع وی در زندان به گونهای بود که هیچگاه بر جنگاوری پیشرو سازش نکرد. گزگور همچنین کارهای فرار از زندان را سازماندهی کرد. هم مبارز، محقق و نویسنده بود و هم شاعری رمانتیک بود. در اوایل دهه ۱۹۹۰ از زندان آزاد شد. مستقیماً به آکادمی معصوم کورکماز در لبنان رفت. در آنجا در کنفرانس مقاومت زندانها شرکت کرد. سپس در یک دورهی آموزشی شرکت کرد. گزگور علیه کانی یلماز که قبلا خیانت کرده بود و سپس به انتقاد از خود پرداخت و دوباره به صفوف حزب کارگران کوردستان پیوست، موضع مشخصی اتخاذ نمود.
در نتیجهی تحقیقات گزگور در زندان، تز ‘کورد خلق کهن مزوپوتامیاست’، که ایدهی تاریخی حزب کارگران کوردستان است را با رهبری حزب در آن زمان مورد بحث قرار داد. با وجود متفاوت بودن دیدگاههای رسمی حزب، از تفکرات خود دفاع کرد. پس از آموزش به عنوان فرماندهی ایالت گپ موظف شد. بعد از آنکه وارد میدان شد، فضایی انقلابی ایجاد شد.
مصطفی گزگور در رحا حضور دارد
آنکس که در مدت کوتاهی اعتماد انقال را نزد تودهها جلب کرد، جنگاور پیشگام گزگور بود. چگونه انجامش داده بود؟ همانگونه که به رحا رفته بود، مردین و مناطق اطراف آن رفته بود، کمیتههایی را در محله ها و روستاها سازمان داده بود. از این نظر از سطحی که تا آن زمان ایجاد شده بود فراتر رفته بود. در همان زمان حمله گستردهای را علیه نیروهای اطلاعاتی فاشیست در منطقه آغاز کرده بود. در برخی از اقدامات خود نیز شرکت داشت. این نیز به خلق امید زیادی بخشید.
در آن زمان صدها جوان گپ به ارتش آزادی خلق کوردستان پیوستند و دسته دسته در کوردستان رشد میکرد. میدانست که گریلا ضامن آزادی است و پیشگام در آزادی کوردستان هستند. در عین حال میدانست که پیوستن به صفوف گریلا به شکلی بهتر آن منطقه را به انقلاب متصل میکند. با جان و دل برای این هدف جنگید. افسانهی گزگور تا زمان شهادتش ادامه داشت.